در مورد «سقراط» حکیم و دانشمند یونان باستان، تاریخ همواره به نیکی یاد کرده است، مرد نیکسیرت و سر به زیر و مأخوذ به حیایی که از قیل و قالهای متداول عصر خود به دور مانده بود، در برابر سفسطه و توجیهات و اصطلاحاً هوچیبازیهای روشنفکرنماها و اصطلاحاً سوفسطائیان زمانش غالباً سکوتی که جواب دندانشکن ابلهان است اختیار میکرد و اگر چیزی نیز میگفت همه با دلیل و منطق و استدلال بود.
چنین شخصیتی که با چنین کنش و واکنشهایی قطعاً دشمنان سرسختی برای خود دست و پا کرده بود، قابلیت مناسبی برای پرداختی نمایشی دارد، کاری که حمیدرضا نعیمی آن را به انجام رساند و نتیجهاش چیزی شد که اکنون علاقهمندان بر صحنه تالار وحدت نظارهگر آن هستند.
در مناقب و مرتبه علمی سقراط همین بس که او استاد افلاطون بوده است؛ افلاطونی که اندیشههایش آن چنان تکامل یافته و از دنیای پیرامونش جلو بود که همه آنچه را که برای زندگی انسانی مطلوب میدانست را در جایی ناکجاآباد به نام مدینه فاضله(اتوپیا) جمع کرد و آن را معیار قرار داد برای انسان کامل که اگر میخواهد به سعادت جاوید برسد، باید به قدر توان و بضاعت خود از آنچه که او از آن به سجایای اخلاقی، نوعدوستی، عدالت، وطنپرستی، فضیلت، جوانمردی و مواردی نظیر آن یاد میکند چنگاندازی کند و آن چنان که گواه است انسان تا حتی امروز با وجود همه پیشرفتهای بشری و تمدنی که بدان دست یافته اما همچنان مدینه فاضله برایش رؤیایی دور از دسترس است.
نعیمی در خلق نمایش «سقراط» از اطلاعات کمی که در تاریخ در مورد زندگی این دانشمند شهیر آن هم به سبب حساسیت شاگردش افلاطون به دست آمده، استفاده کرده است و بیشتر به دنبال مصادیق امروزی جامعهای است که روزگاری سقراط و همعصرانش در فضای چندخدایی زندگی میکردند و گویا در این گریز تاریخی تا حد زیادی موفق نیز بوده است چنانچه گویا همه چیز همانند همان روزگار است و چیزی تغییر نکرده هر چند که شاید تعاریف و واژگان به کار رفته دگرگون شده باشد
طنازی که کارگردان در شخصیت سقراط این نمایش به کار برده که البته بازی خیرهکننده و ماهرانه فرهاد آئیش، به آن رنگ و بویی ویژه بخشیده است موجب شده است که سقراط بیش از آنچه در تاریخ در وصف او و سایر فلاسفه یونان موجود است برای مخاطب در دسترستر باشد؛ مشکلات عدیدهای که او در زندگی با همسر و فرزندش دارد حال طبق واقعیت و یا براساس تخیل کارگردان در نمایش گنجانده شده است، شخصیت او و چالشی که در مقابل همه منتقدانش دارد را ملموس کرده به شکلی که بیننده از همان ابتدای نمایش با او همزادپنداری میکند.
آنچه که او به شاگردانش در حلقههای روشنفکری و بر سر مباحث درسی و علمی آموخت و گزیده آن در اندیشه افلاطون تبدیل به ویژگیهای مدینه فاضله میشود، در یک کلام دوری از تفاخر و تفرعن در همه شئونات زندگی است؛ سقراط براساس آنچه نعیمی در نمایشش خلق کرده و قطعاً ما به ازای خارجی نیز دارد، انسانی خاکی و بیپیرایهای بوده است که همه وجود خود را وقف آنچه که میدانسته و به یقین به آن رسیده که درست است میکند و چون صریحالهجه بود و گفتههایش منطق و استدلال دارد در نتیجه مخالفان بیش از این جسارت او را برنمیتابند و با پاپوش موجبات صدور حکم اعدام او با نوشیدن جام شوکران را فراهم میآورند.
سقراط در کنتاکت نمایشی که نعیمی آن را در مواجهه با مخالفانش به درستی به کار گرفته، اخلاقمداری را محور همه امور و از جمله مناظرات علمی میداند و علم بدون اخلاق را منتهی به فاجعه انسانی میداند که در آن انسان صاحب دانش و یا افرادی که دانش را به زور تطمیع و پول به خدمت میگیرند، آن را نیز در راه ناصواب و رسیدن به مطامع شوم خود صرف میکنند، چیزی که حتی اگر اعتقاد به آن براساس گفتههای سقراط و موافقینش داشته باشیم صرفنظر از رهنمودهای الهی که در قالب شریعت و ادیان الهی که به واسطه رسولان پس از سقراط بر مردم ارزانی شدند، میتواند موجب متوقف شدن فجایع انسانی این عصر و زمان و رسیدن انسان به شرف و عزت وجودی خود شود.
یادآور میشود؛ نمایش «سقراط» تا 26 دی هر روز از ساعت 18:30 به مدت 120 دقیقه در تالار وحدت روی صحنه میرود.