مسعود کثیری، هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در گفتوگو با ایکنا اصفهان، درباره نوآوریهای ابن سینا در طب اظهار کرد: ما عموما ابن سینا را به عنوان یک پزشک میشناسیم، اما معمولا در دوران قدیم اینگونه بود که فرد برای تبحر در یک زمینه خاص، در سایر زمینهها نیز به کسب علم میپرداخت و مجموعه علوم به نام «حکمت» را فرا میگرفت و کسی که در همه امور حکمت تحصیل میکرد، «حکیم» نام داشت و حکیم میتوانست در همه زمینهها اظهار نظر کند.
وی ادامه داد: با این حال هرکدام از حکما در یک زمینه برجستهتر از دیگران بودند. در همین راستا، ابن سینا نیز حکیمی عالم و صاحب نظر بود، اما بیش از همه علوم در دو رشته فلسفه با کتاب «شفا» و در رشته پزشکی با کتاب «قانون» تبحر داشت و شناخته شده است. هرچند ابن سینا آثار دیگری نیز در زمینه پزشکی دارد؛ مانند بعضی از آثارش به نام «ارجوزه» که به زبان شعر نوشته شده است.
کثیری خاطرنشان کرد: ابن سینا بیش از اینکه یک پزشک باشد یک فیلسوف برجسته بود، اما کار بزرگ او در حوزه پزشکی گردآوری همه آثار پزشکی قبل از خودش و تدوین آنها در مجموعهای منظم بود.
این هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه تا قبل از ابن سینا آثار پزشکی به صورت پراکنده وجود داشت، افرود: شخصی به نام ابوبکر رازی قبل از ابن سینا این کار را انجام داد و با اینکه مقام و منزلت او در پزشکی از ابن سینا هم بالاتر است، اما بیشتر حاصل تجربیات خودش را در کتاب «الحاوی» نوشت. اما ارزش کار ابن سینا به این است که آثار دیگران را نیز جمعآوری کرد و دایرهالمعارفی بزرگ در زمینه پزشکی به رشته تحریر درآورد.
وی گفت: دایرهالمعارف ابن سینا تا قرن هفدهم در دنیای آن زمان یک مرجع بزرگ علمی بود. پارادایم یا الگوی طبی که در آن زمان وجود داشت بر اساس نظریه اخلاطی و طب مزاجی بود که اعتقاد داشت اعضای بدن انسانها هریک مزاجی دارند که با تغییر هرکدام از این مزاجها انسان دچار بیماری میشود. این طب مزاجی تا قرن هفدهم میلادی در همه دنیا و به خصوص دنیای شرق و اروپای آن زمان اشاعه داشت و الگویی پذیرفته شده بود که در دانشگاهها نیز تدریس میشد.
کثیری تصریح کرد: از قرن هفدهم به بعد آرام آرام با مطرح شدن الگوی طب جدید، نظریهای جدید جایگزین نظریه اخلاط شد و پارادایم قبل تغییر کرد و طب سنتی کنار گذاشته شد. اما در کشور خودمان تا دوره پهلوی اول ما همچنان به همان سبک و سیاق عمل میکردیم و طب سنتی پاسخگوی نیازهای ما بود.
وی در ادامه گفت: در دوره پهلوی اول، طب سنتی در کشور ما نیز کنار گذاشته شد و دانشگاههای علوم پزشکی پارادایم قالب غربی را پذیرفتند. اما اکنون چند سالی است که مجددا به همان سبک و سیاق قدیم رجوع شده و طب مزاجی دوباره در حال بازکردن جایگاه خود در جامعه است.
انتهای پیام