حجتالاسلام والمسلمين عبدالله باوی، مدير مدرسه علميه امام صادق(ع) آبادان در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا) شعبه خوزستان، عنوان كرد: تقوا از وقايه به معنای پيشگيری گرفته شده است، «ت» ابتدای تقوی تبديل از حرف «و» است؛ لذا اين كلمه از ريشه وقايه به معنای پيشگيری است؛ معنای لغوی تقوا پرهيز، پيشگيری و برحذر داشتن است.
وی ادامه داد: برداشت معنای پرهيز و پيشگيری از اين كلمه بحث وجود متعلق را مطرح میكند، (پيشگيری و پرهيز از چه؟) در پاسخ بايد گفت آنچه حد، حدود و حريم كه از سوی خدای تعالی برای انسان ترسيم شده در واقع چارچوبهايی است كه انسان بايد آنها را رعايت كنند، پس رعايت اين حدود و پرهيز از تعدی به حريمها معنای تقوا خواهد بود.
باوی با بيان اينكه با در نظر گرفتن اين معنا برای تقوا، میتوان اتقوالله را رعايت حدود الهی تعبير كرد، گفت: تقوا در اين عبارت به لفظ جلاله الله تعلق پيدا كرده و حاصل معنايی آن لزوم مواظبت از حدود و پرهيز از شكستن حريم الهی است. در قرآن كريم نيز فراوان تعابير «تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ»، «فَلاَ تَقْرَبُوهَا» و «فَلاَ تَعْتَدُوهَا» مشاهده میشود.
مدير مدرسه علميه امام صادق(ع) آبادان در خصوص تعبير تقوا به ترس گفت: تقوا مستقيماً معنای ترس ندارد، لكن حالت ترس لازمه تقوا است. اين دو لازم و ملزوم يكديگر هستند. رعايت، مراقبت، پرهيز و پيشگيری اصل است؛ بنابراين لازمه تقوا ترس از افتادن در مسير سهلانگاری و خروج از حد و حدود و نافرمانی خداوند است.
باوی در ادامه به نشانههای تقواپيشگان اشاره كرد و گفت: در آيات ابتدايی سوره بقره نشانههای تقوا اشاره شده است؛ در اين آيات ابتدا میفرمايد قرآن وسيله هدايت اهل تقوی است و در ادامه به معرفی ايشان میپردازد. خداوند متعال در آنجا اولين ويژگی اهل تقوا را «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» ايمان به غيب و نهان و اموری كه از ديدهها مخفی است میداند؛ ايمان به خدا، ايمان به پيامبر(ص)، امام زمان(عج)، ايمان به آخرت مصاديق ايمان به غيب هستند.
وی گفت: نشانه ديگر اهل تقوا در اين آيات اقامه نماز است، میفرمايد «یُقِيمُونَ الصَّلاةَ»؛ تقواپيشگان به نماز اين ركن اصلی و ستون دين اهميت میدهند. ايمان به غيب ريشه و اعتقاد است و در مقام عمل جلوهاش برپاداشتن نماز است.
مدير مدرسه علميه امام صادق(ع) آبادان ادامه داد: علامت سوم تقواپيشگان انفاق از آن چيزی است كه خداوند روزی ايشان كرده است؛ «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ». نشانه ديگر آنها ايمان به وحی و قرآن است، اهل تقوی با تمام وجود به قرآن و همينطور كتابهای آسمانی ديگر كه بر پيامبران پيشين نازل شده است ايمان دارند، ايشان بدون اينكه تفرقهای قائل باشند همه وحیهای آسمانی را قبول دارند، «یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ».
باوی علامت و اثر ديگر تقوی را با توجه به اين آيات يقين به آخرت «وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ» عنوان كرد و گفت: خداوند متعال در ادامه میفرمايد: «أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند».
مدير حوزه علميه امام صادق(ع) آبادان اضافه كرد: در آيات فراوان علامتهای تقوا مطرح شدهاند، همچنين اين نشانهها را میتوان در آيه 177 سوره بقره نيز مشاهده كرد؛ «الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِیِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان و گدايان و در [راه آزاد كردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفتهاند و آنان همان پرهيزگارانند»، در اين آيه ايمان به خدا، فرشتگان، قرآن و كتابهای آسمانی، انفاق در راه محبت خدا به خويشاوند، يتيم، مسكين، در راه مانده، نيازمند و برده، اقامه نماز، زكات، وفای به عهد و صبر در مواقع شدت و جنگ را مطرح میكند و در پايان میفرمايد عاملان به اين رفتارها اهل صدق و راستی و تقوا هستند.
وی در ادامه با اشاره به آيه 123 سوره آلعمران «فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ پس از خدا پروا كنيد باشد كه سپاسگزارى نماييد»، عنوان كرد: اين آيه به جنگ بدر اشاره میكند. با اينكه توان نيروهای دشمن بالاتر بود لكن ياری خداوند به كمك مسلمانان آمد و میفرمايد حالا كه ياری خدا را ديديد تقوا پيشه كنيد؛ حريم خدا را نگاه داريد باشد كه با اين امر وسيله شكرگزاری برای شما فراهم شود.
باوی با بيان اينكه شكر سه مرحله زبانی، قلبی و عملی را شامل میشود، گفت: شكر عملی بدين معناست كه انسان اعمالی انجام دهد كه دلالت بر شكرگزاری كنند، يعنی نعمتهای الهی را در راه همان نعمت هزينه و صرف كند. تقوای الهی پيشه كردن در ارتباط با شكرگزاری میتواند بدين معنا باشد كه انسان توان و نعمتهايی كه به او داده شده است را در مسير اصلی خودش به كار گيرد و شكر عملی نيز در سايه اين رفتار تحقق میيابد.
باوی به شرح رابطه تقوا و بندگی پرداخت و عنوان كرد: بندگی از لحاظ عرفی نسبت بردگان به آقای خودشان و زيردستان به مافوقشان معنا میشود؛ اين امور اعتباری است و اين معنايی است كه مطلب را به ذهن نزديك میكند لكن در بحث بندگی انسان برای خدا سخن از مالكيت حقيقی است، انسان مملوك خداست؛ لذا انسان بايد اين معنا را در وجودش احساس كند كه مملوك است و مالكی دارد كه خداست. انسان بايد اين واقعيت مسلم و ثابت را باور كند و عملاً خودش را بنده دانسته و آیين و رسم بندگی را در وجود خودش پيدا كند.
وی افزود: دستيابی به اين امر میطلبد كه انسان همواره رضايت مولای خودش را در نظر بگيرد، هميشه محبت و علاقه مولای خود را در نظر گرفته برخلاف خواستهها، اراده و محبت خدا عمل نكند؛ بندگی اين گونه است و انسان اگر خلاف جهت آن عمل كند پا در مسير مردود و باطل گذاشته و متضرر میشود.
مدير مدرسه علميه امام صادق(ع) آبادان تصريح كرد: زمانی كه انسان دستورات، خواستهها، آرمانها و ارزشهای الهی كه از او خواسته شده در نظر بگيرد، حد و حدود الهی را رعايت میكند و اين بدين معناست كه بنده آمده كه بندگی خود را نشان دهد، آمده كه آيين و رسم عبوديت و بندگی را در خودش پياده كند و راه رسيدن به اين مقام، تقوی پيشهكردن است بر اين اساس ارتباط مستقيم ميان تقوی و بندگی وجود دارد.