نام‌آوری در عرصه قرآنی و شهادت

در سال 93 و در اولین دوره مسابقات مقدماتی ترتیل قرآن ویژه جوانان ورزشکار خوزستان رتبه دوم رشته ترتیل را از آن خود کرد.

همچنین در مرحله شهرستانی سی و هفتمین دوره مسابقات قرآن اوقاف اهواز هم با نظر کارشناسان جواز حضور در مرحله استانی را کسب کرد.

در سال 95 هم رتبه برتر رشته دعاخوانی مرحله شهرستانی سی و نهمین دوره مسابقات قرآن کریم اوقاف اهواز را به دست آورد.

همه این افتخارآفرینی می‌توانست ادامه یابد اگر آن فاجعه رخ نمی‌داد اما این بار هم افتخاری دیگر را نصیب خود کرد؛ زائر اباعبدالله(ع) در راه بازگشت از پابوسی مضجع شریف به دست شقی ترین مردمان به شهادت رسید به طوری که اندکی از پیکرش باقی ماند.

زینب ساکی که با شهیده فرجی در گروه تواشیح مصباح‌الهدی اهواز همراه و دوست بوده‌اند درباره شخصیت و فعالیت‌های قرآنی وی با ایکنا خوزستان به گفت‌وگو نشست.

کسب رتبه‌های برتر در قرائت و دعاخوانی

ساکی اینگونه آغاز کرد: از همان دوران دانش آموزی به فعالیت‌های قرآنی علاقه داشت وقتی هم که گروه تواشیح را تشکیل دادیم نیاز دیدیم که باید از لحاظ تجوید، صوت و لحن سطح خود را بالا ببریم؛ سمیره آن موقع قاری نبود، مداح هم نبود و خجالتی هم بود. صدای رو به بم داشت. وارد کلاس های کانون جهان آرا شدیم.

وی ادامه داد: به اعضای گروه گفتم برای اینکه بر استرس و ترسمان غلبه و گروه را پخته‌تر کنیم باید در مسابقات اوقاف شرکت کنیم؛ با توجه به اینکه در رشته ترتیل رتبه آورده بود برای اینکه گروهمان خوب کار کند وارد کار مداحی شد. در کلاس به او لقب استاد نهاوند را داده بودیم، نهاوند را زیبا اجرا می‌کرد. بعد از اینکه در کلاس‌های مداحی شرکت کرد وارد مسابقات رشته دعاخوانی شد؛ یک سال قبل از شهادت در رشته دعاخوانی شرکت کرد و سوم شد. روی اینکه مداحی را خوب اجرا کند حساس بود و با وجود اینکه بر مداحی تسلط داشت اما همیشه قبل از اجرا تمرین می‌کرد.

همیشه صادق و امانت دار بود

ساکی گفت: سمیره یکسری ویژگی‌های خاص خود را داشت؛ همیشه رعایت احترام و ادب را می‌کرد، رعایت وقار و متانت و حجاب و عفاف از ویژگی‌های همیشگی او بود، در صحبت کردن با نامحرم همیشه مراقب و بیشتر مواقع با وضو بود، در ختم قرآن‌های حرم امام رضا(ع) مرتب شرکت می‌کرد. از ویژگی‌های ناب اخلاقی او صداقت و امانت‌داری بود.

وی از روزهای اربعین سال گذشته و هنگام آن اتفاق گفت: دانشجوی دانشگاه پیام نور آبادان بود اما در اهواز مهمان شد؛ دانشجویان پیام نور اهواز می‌خواستند برای اربعین به کربلا بروند، او هم دنبال کاروانی می‌گشت که هم آشنا باشد و هم مطمئن. خیلی پیگیری کرد تا کاروان خوبی پیدا کند، با هر جا تماس می‌گرفت قسمت نمی‌شد. حتی به گروهی از دوستانش هم که می‌خواستند به کربلا بروند نرسید چون ویزا دیر به دستش رسید.

ساکی اضافه کرد: از این کاروان ناامید شد و باز هم دنبال کاروانی بود که بتواند با آنها به کربلا برود. یکبار به او گفتم اینقدر دست و پا نزن، هر وقت امام حسین(ع) بخواهد شما را می‌طلبد شاید امام حسین(ع) بخواهد تو اربعین آنجا باشی. سمیره فقط زیارت برایش مهم بود برایش فرقی نداشت اربعین باشد یا زمان دیگری. به خانه ما آمد، یکی دو ساعت نشست بعد باز هم برای پیدا کردن کاروان تماس‌هایش را شروع کرد؛ یکی از دوستان مسجدی ما، کاروانی را به او معرفی کرد، سمیره گفت نمی‌دانم بروم یا نروم چون آشنایی با همسفران در کاروان نداشت. در نهایت قسمت شد و با این کاروان به کربلا مشرف شد.

وقتی برای خداحافظی و حلالیت طلبی پیش من آمد گفت اگر شهید شوم حلالم می‌کنی گفتم نه این را که گفتم سرش را پایین انداخت. گفتم باید سلامت برگردی آن موقع حلالت می‌کنم. رفت و دیگر برنگشت... 

به گزارش ایکنا خوزستان، تلاش‌های خبرنگار ایکنا برای گفت‌وگو با خانواده شهید سمیره فرجی نتیجه‌بخش نبود و این خانواده حاضر به مصاحبه با ایکنا نشدند.