رشد «خود» به جای رشد «داشته‌ها»؛ نکته مغفول در تربیت/ مصرف‌گرایی، ویژگی‌ زندگی غیرتوحیدی است
کد خبر: 3774081
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۰
در نشست ایکنای خوزستان مطرح شد؛

رشد «خود» به جای رشد «داشته‌ها»؛ نکته مغفول در تربیت/ مصرف‌گرایی، ویژگی‌ زندگی غیرتوحیدی است

گروه فرهنگی ـ در نشست «عوامل مصرف‌گرایی در جامعه امروز» به میزبانی ایکنا خوزستان برخی عوامل مصرف‌گرایی در جامعه تبیین و نتایج و همچنین راهبردهایی در درمان آن بیان شد.

رشد دادن خود به جای رشد داشته ها؛ نکته مغفول در تربیت امروز/نتیجه مصرف گرایی، ستیز با خود و جهان طبیعت استنشست «عوامل مصرف گرایی در جامعه امروز» با حضور سیدعلی مرعشی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و روانشناس و همچنین حجت‌الاسلام حسین عباسی اصل، محقق سبک زندگی اسلامی در تحریریه ایکنای خوزستان تشکیل شد.

در آغاز این نشست سیدعلی مرعشی با بیان اینکه شاید منظور از مصرف‌گرایی این باشد که یکی از اولویت‌های مردم مصرف باشد، توضیح داد: آدم‌ها بر اساس ارزش‌های‌شان، اولویت خود را انتخاب می‌کنند. هر آدمی شش ارزش دارد؛ ارزش‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، هنری، علمی و دینی. اما غلظت هر ارزش از یک آدم به آدم دیگر متفاوت است؛ هر کدام از این ارزش‌ها در فردی غلیظ‌ تر باشد، انتخاب‌های او بر اساس آن ارزش‌ها انجام می‌شود.

عوامل شکل‌گیری فرهنگ مصرف‌گرایی در افراد
وی اظهار کرد: مصرف‌گرایی یعنی ارزش‌های افراد اقتضا کرده که مصرف برای آنها اولویت باشد. ممکن است خود مصرف نزد افراد ارزش به حساب بیاید. بخشی از ارزش‌ها محصول ژنتیک و بخشی محصول تربیت و محیط هستند و به عبارتی برآیند این دو است. ارزش‌های تربیتی، محیطی و آموزشی و ... . در ایجاد فرهنگ مصرف‌گرایی تأثیر دارد و امروزه رسانه‌ها، سیستم آموزشی مثل مدارس و دانشگاه‌ها، خانواده‌ها و خود تولیدکنندگان در این زمینه که ارزش‌ها جابه‌جا شوند، نقش دارند.

رشد دادن خود به جای رشد داشته ها؛ نکته مغفول در تربیت امروز/نتیجه مصرف گرایی، ستیز با خود و جهان طبیعت است

این مدرس دانشگاه ادامه داد: علاوه بر اینها ممکن است کم‌رنگ شدن بقیه ارزش‌ها هم عامل آن باشد؛ مثلاً فرض کنید اگر ارزش‌های علمی کمرنگ شوند تمرکز از ارزش‎های علمی به سمت ارزش‌های دیگری می‌رود. یا اگر ارزش‌های دینی کمرنگ شوند، تمرکز به سمت ارزش‌های دیگری می‌رود. بخشی از فرهنگ مصرف گرایی ممکن است به دلیل پدیده‌ای باشد که در روان‌شناسی اجتماعی به آن «پدیده همرنگی» می‌گویند. یعنی افراد چون می‌بینند اطرافیانشان به شکل خاصی هستند با آنها همرنگ می‌شوند، چون از ناهمرنگی می‌ترسند و احساس ناامنی و تنهایی به آنها دست می‌دهد.

این مدرس دانشگاه افزود: البته همرنگی همیشه بد نیست؛ تا وقتی اصول قابل قبول را زیر پا نمی‌گذاریم، بد نیست؛ همرنگی زمانی بد است که افراد به خاطر آن حاضرند اصول را زیر پا بگذارند. در برابر این مسئله، یک پدیده دیگر به نام «ناهمرنگی» وجود دارد. برخی می‌خواهند متفاوت از دیگران باشند، تک باشند و از این تفاوت حس خوبی پیدا می‌کنند. اینها ممکن است به سمت مصرف‌گرایی بروند. یعنی برای اینکه با دیگران متفاوت شوند به تهیه لباس‌ها و ماشین‌ها و اشیاء خاصی اقدام می‌کنند که اعلام کنند با بقیه فرق دارند. کسانی که همیشه دوست دارند متفاوت باشند. این افراد شخصیت‌های نمایشی دارند که ما به آنها شخصیت‌های «هیسترویونیک» می‌گوییم، این شخصیت‌ها دوست دارند ستاره بشوند که اصطلاحاً به اینها سلبریتی می‌گویند.

شخصیت‌های هیستریونیک متعادل محسوب نمی‌شوند
مرعشی گفت: اگر این افراد مصرف‌گرا باشند که معمولاً هستند، الگو می‌شوند و گروهی می‌خواهند به دنبال آنها حرکت کنند در حالیکه شخصیت‌های هیستریونیک اصلاً شخصیت‌های سالم و متعادل محسوب نمی‌شوند که بخواهند الگو شوند اما متأسفانه این اتفاق می‌افتد. متأسفانه رسانه هم به این الگوشدن کمک می‌کند و به دنبال آن جابه‌جایی ارزش‌ها صورت می‌گیرد و ناهنجاری‌های فرهنگی و اجتماعی و رفتاری در بین مردم رواج پیدا می‌کند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز یکی دیگر از عوامل مصرف‌گرایی را رقابت‌جویی عنوان و تصریح کرد: متأسفانه سیستم‌های آموزشی ما، رقابت را ترویج می‌کنند. در حالیکه رقابت چیز خوبی نیست؛ گاهی گفته می‌شود رقابت سالم؛ ما رقابت سالم نداریم؛ رقابت با تخریب رقیب همراه است. ما فقط یک جور رقابت سالم می‌شناسیم و آن این است که انسان با گذشته خود رقابت کند. با وجود این، روحیه رقابت‌جویی را سیستم‌های آموزشی ترویج می‌کنند. وقتی این اتفاق افتاد به حیطه‌های دیگر هم سرایت می‌کند؛ از جمله در مصرف هم ممکن است با هم رقابت کنیم و چشم و هم‌چشمی به وجود آید.

به گفته این روانشناس، یکی دیگر از عوامل مصرف‌گرایی در افراد، پایین بودن عزت نفس است؛ به نظر می‌آید سیستم‌های تربیتی و آموزشی متأسفانه در اینکه عزت نفس آدم‌ها پایین باشد نقش دارند. وقتی عزت نفس فردی پایین بیاید - یعنی فرد احساس کند ذاتاً ارزش زیادی ندارد - آن وقت تلاش می‌کند با تهیه چیزهای گران قیمت خود را باارزش کند. افرادی که ذاتاً خود را باارزش می‌دانند خیلی احساس نیازی به خرید لباس‌ها و ماشین گران‌قیمت و... نخواهند داشت.

ارزش تو به این است که چه هستی نه اینکه چه داری
مرعشی تأکید کرد: آن چیزی که خانواده‌ها باید به فرزندان خود تفهیم کنند این است که «ارزش تو به این است که چه هستی نه اینکه چه داری». این خیلی جمله کلیدی است. آن چیزی که هستیم همیشه با ما هست؛ اما آنچه که داریم ممکن است فردا نداشته باشیم. درک اینکه انسان‌ها یاد بگیرند خود را رشد بدهند به جای اینکه داشته‌های خود را رشد دهند و این است که با ارزش است، نکته مغفولی است که در تربیت نادیده گرفته شده است. این مسأله متأسفانه در پدران و مادران هم حل نشده است؛ وقتی والدین با دیدن ماشین گران‌قیمت همسایه آه می‌کشند و آرزو می‌کنند مثل او داشته باشند، معلوم است او هم احساس بی‌ارزشی می‌کند.

به گفته این مدرس دانشگاه، تمسخرها، تحقیرکردن‌ها، برچسب زدن‌ها، مقایسه کردن‌ها همه سبب می‌شود افراد احساس بی‌ارزش بودن کنند و ممکن است آنها برای جبران این حقارت به سمت  مصرف‌گرایی سوق پیدا کنند. 

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در ادامه بیان کرد: مسئله دیگری که وجود دارد و کم در جامعه دیده نمی‌شود، وسواس خرید است. وسواس خرید یعنی اینکه فرد هر چه می‌خرد احساس می‌کند کم است. 30 درصد مردم درجات خفیف تا شدیدی از وسواس را دارند و ممکن است موضوع وسواس، خرید باشد.

غلبه دنیاگرایی بر آخرت‌گرایی
مرعشی اظهار کرد: اگر بخواهیم به زبان فرهنگ دینی سخن بگوییم یکی از دلایل دیگر مصرف‌گرایی غلبه دنیاگرایی بر آخرت‌گرایی است؛ به این معنا که نقش خدا در زندگی آدم‌ها کمرنگ شود. این مشکلی بود که قارون داشت. به تعبیر قرآن: «فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ »(قصص، 80) قارون با زینت‌های خود خارج شد و شروع به خودنمایی کرد. ما در این صحنه چند عنصر می‌بینیم؛ یکی عنصر هیستریونیک (نمایشی) و دیگری عنصر مصرف‌گرایی است. در قرآن می‌فرماید: «إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ» (قصص، 76)ذوق‌زده نباش. برخی افراد خیال می‌کنند شادی آنها با مصرف کردن است؛ آیه می‌فرماید خدا آدم‌های ذوق‌زده را دوست ندارد چون ذوق‌زدگی سر از غرور درمی‌آورد. ذوق‌زدگی غیر از شادی است؛ یک شادی غیرعادی نا‌به‌جایی است که سر از غرور در‌می‌آورد.

این روانشناس ادامه داد: قارون نقش خدا را در زندگی خود گم کرده بود: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي»(قصص، 78) و می‌گفت: این ثروت از علم و تخصص خودم است، در این سخن نوعی شرک هست؛ در حالیکه سلیمان نبی(ع) با آن همه دارایی می‌فرمود: «هذا من فضل ربی» خدا این را به من  داد؛ برخلاف قارون. در مصرف گرایی، افراد احساس التزام نمی‌کنند که یک روزی باید پاسخ این مصرف‌گرایی را به خدا بدهند. سلیمان نبی بعد از آن جمله فرمود: «قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ»(نمل، 40) خدا می‌خواهد مرا امتحان کند که آیا از نعمت‌ها شاکرانه استفاده می‌کنم یا کافرانه؛ یعنی به‌جا استفاده می‌کنیم یا در جایی مصرف می‌کنیم که خدا رضایت ندارد. آیه‌ای در سوره زخرف وجود دارد: «سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ» (زخرف، 13)؛ منزه است خدایی که این مرکب را مسخر ما کرده است و این ما نبودیم که آن را به تسخیر درآوریم. اگر فرد متوجه این موضوع شود خواهد دانست که نمی‌تواند در استفاده از این داشته‌ها زیاده‌روی کند.

حجت‌الاسلام عباسی‌اصل نیز با اشاره به داستان قارون در قرآن گفت: قارون نماد یک انسان ثروتمند متمولی بود که امروز در سبک زندگی غربی در قله است. قارون زمانی که با زینت خود خارج می‌شود؛ کسانی که دنیازده بودند، گفتند: «قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ» (قصص، 79).

وی اظهار کرد: اگر بخواهیم نگاه تاریخی به موضوع داشته باشیم؛ دو واقعه تاریخی در بحث مصرف‌گرایی بسیار مهم بوده است؛ هر چند پیش از آن نیز ریشه داشته اما این دو واقعه در ترویج آن مؤثر بوده است؛ یک واقعه تاریخی، انقلاب صنعتی است؛ یعنی تاریخ مصرف به قبل و بعد از انقلاب صنعتی تقسیم می‌شود. واقعه دیگر ماجرای جنگ جهانی دوم بود اتفاقی که سبب می‌شود آمریکا به عنوان تولیدکننده بزرگ در سطح جهان مطرح شود.

این محقق سبک زندگی ادامه داد: مسئله مهمی که در این میان پیش می‌آید موضوعی به نام «دست‌کاری ذهن بشری» است. یعنی بعد از اینکه آمریکا توانست در برابر ژاپن پیروزی و ابرقدرتی خود را در جهان ثابت کند، در اواخر قرن نوزدهم فروید کتابی به نام «مقدمه‌ای بر روانکاوی» نوشت. در این شرایط فردی به نام «ادوارد برنایز» که خواهرزاده فروید بود از او حمایت مالی می‌کند. یکی از کتاب‌هایی که فروید برای او می‌فرستد، همین کتاب است. او در این کتاب درباره بُعد خودآگاه و ناخودآگاه انسان‌ها سخن می‌گوید. ادوارد برنایز وقتی این موضوع را مطالعه می‌کند به این فکر می‌افتد که می‌توان با تحریک بُعد ناخودآگاه افراد، به سود مادی رسید. 

تحریک بعد ناخودآگاه؛ بذر اصلی مصرف‌گرایی در تاریخ معاصر
عباسی اصل افزود: جالب است که به گفته فروید، عموماً انسانها در بعد ناخودآگاه سیر می‌کنند. برنایز بنای خود را بر این می‌گذارد که بُعد ناخودآگاه افراد را به گونه‌ای تحریک کند که منجر به خرید شود. یعنی از سویی تولیدگنندگان در سطح کلان تولید کنند و از سویی با یک سری عملکردهای علمی بُعد ناخودآگاه انسانها را تحریک کنیم که منجر به خرید شود. این را می‌شود بذر اصلی مصرف‌گرایی در تاریخ معاصر دید. یعنی از یک طرف تولید آمریکا به دلیل پیروزی‌هایی که در جنگ به دست آورد رو به افزایش گذاشت و از آن طرف اتفاقی که ما نامش را دستکاری ذهن بشر می‌نامیم صورت گرفت. کم کم عرصه برای ترویج مصرف‌گرایی باز شد.

رشد دادن خود به جای رشد داشته ها؛ نکته مغفول در تربیت امروز/نتیجه مصرف گرایی، ستیز با خود و جهان طبیعت است

وی بیان کرد: تحریک بُعد ناخودآگاه انسان، می‌تواند حلقه اصلی آسیب‌پذیری انسان امروز باشد؛ یعنی این امر، انسان را در تور تبلیغات قرار می‌دهد. دست‌کاری ذهن بشر به معنی این است که برای او نیاز می‌سازند و به این شکل او را وارد چرخه مصرف می‌کنند. 

عباسی اصل با بیان اینکه مصرف‌گرایی از ویژگی‌های زندگی غیر توحیدی است، افزود: امروزه معماری فروشگاه‌ها و هایپرمارکت‌های بزرگ طوری طراحی می‌شود که فرد متوجه گذر زمان نشود و برای او نیاز تولید شود و این براساس تحریک بُعد ناخودآگاه اوست.

این محقق سبک زندگی با تصریح به اینکه نتیجه مصرف‌گرایی ستیز است، توضیح داد: ستیز مقوله‌ای است که از جنگ بالاتر است و کشمکشی دایمی است. یکی از نتایج مصرف‌گرایی ستیز انسان با خود است؛ برخی افراد طبقات متوسط و پایین جامعه با دیدن سبک زندگی افراد مرفه و ثروتمند آرزو می‌کنند مانند آنها بودند. این افراد عمر خود را در حسرت می‌گذرانند. این نگاه انسان را دچار حرص و ولع سیری ناپذیری می‌کند. این افراد همیشه در حال دویدن و به نقطه معلومی نرسیدن هستند.

تأثیر تبلیغات بر ذهنیت
وی با اشاره به تأثیر تبلیغات بر ذهنیت ما از یک زندگی مطلوب بیان کرد: فضای تبلیغات تجاری خواسته یا ناخواسته به عنوان یک فضای عالی در ذهن ما جا می‌افتد و برای تحقق آن فضا گرفتار یک دور باطل اقتصادی می‌شویم(پول بیشتر، نیاز بیشتر، مصرف بیشتر).

این مدرس سبک زندگی ادامه داد: یکی دیگر از نتایج مصرف‌گرایی ستیز با دیگران است؛ در فرهنگ مصرف‌گرایی ما همواره در حال حسادت به دیگران هستیم. این حرص و حسد براساس روایات دین انسان را از بین می‌برد. مسئله دیگر ستیز انسان با خلقت یا جهان طبیعت است. شبکه نشنال جئوگرافیک مستندی درباره صنعت مُد پخش کرد و در آن نشان داد صنعت مُد سومین صنعت مخرب محیط زیست است. ما در جهان 8 میلیارد نفریم و 8 برابر میزان استاندارد نیاز، لباس مصرف می‌کنیم. این لباس‌ها یا از نایلون و یا از پنیه است که استفاده و پرورش بیش از حد آن زمین را از بین می‌برد. ببینید ما چقدر با طبیعت در ستیزیم تا برای مصرف‌های زائد خود از آن استفاده می‌کنیم؛ چه قدر نفت از بین می‌بریم، چه قدر پنبه از بین می‌بریم؛ چه قدر پلاستیک تولید می‌کنیم برای اینکه بتوانیم به بازسازی شخصیت اجتماعی خود بپردازیم.

به گفته عباسی اصل در نهایت، برآیند این ستیزها، ستیز با خداست؛ خداوند می‌فرماید اهل حرص نباشید، نسبت به دیگران اهل ایثار باشید، با طبیعت اهل مدارا باشید؛ اما ما در جاده مصرف‌گرایی افتاده‌ایم و به همه چیز ضرر می‌زنیم. ضرر اول مصرف‌گرایی به خود افراد است؛ رضایتی که از مصرف  به دست می‌آید، نه مستمر است و نه مستقر؛ به این معنا که از درون نمی‌جوشد.

این کارشناس دینی با بیان اینکه برای درمان مصرف گرایی باید به درمان آن «ستیز» پرداخت و آن را مدیریت کرد، تصریح کرد: این ستیز وجود دارد. راهبرد اساسی در مدیریت این ستیز، تبیین فرق «تمسک» و «تشبّث» است. «تشبّث» به معنی چنگ زدن به پایین و «تمسک» چنگ زدن به امور بالاتر است. امروز مسئله این است که مصرف‌گرایی با بازسازی شخصیت اجتماعی گره خورده است؛ برای مثال خانه شما اگر در یک نقطه خاصی از شهر باشد، دیگران یک طور به شما نگاه می‌کنند و اگر در قسمت دیگری از شهر باشد، یک طور دیگری. ما برای حل این مسئله به صورت علمی باید فرق «تمسک» و «تشبّث» را تبیین کنیم؛ به این معنا که بگوییم شما دارید، به ساعت خود، ماشین، خانه و ...(که سطح آنها از شما پایین تر است) برای معرفی خود چنگ می‌زنید.

وی توضیح داد: ما برای بازسازی شخصیت اجتماعی خود  دست به چیزهایی می‌زنیم که شخصیت و خودِ واقعی ما نیست؛ برای همین ادامه این مسیر به پوچ‌گرایی می‌رسد. راهبرد دیگر قرآن در برابر مصرف‌گرایی، بیان قناعت است؛ قناعت یعنی خودآگاه چیدن نیازها. به عبارتی قناعت به معنی چیدن نیازهای خود بر اساس خودآگاه است. راهکار قناعت این است که در امور مادی نگاهمان همیشه به بالاتر از خود نباشد؛ به افراد پایین دست خود هم بنگریم، با آنها ارتباط داشته باشیم، دستشان را بگیریم. راهکار دیگر عدم قرار گرفتن در معرض تبلیغات است؛ باید بدانیم کار تبلیغات تجاری این است که با آخرین تکنولوژی روز در ما احساس نیاز ایجاد کنند. پس بهتر است در تور تبلیغات قرار نگیریم.

عباسی اصل تصریح کرد: در حال حاضر کشور ما در مصرف لوازم آرایشی هفتمین کشور در دنیا و اولین کشور در آسیا است. در جراحی بینی هم ما سومین کشور جهان هستیم. این آمار نشان می‌دهد سبد نیازهای ما وسعت پیدا کرده است.

این محقق سبک زندگی در پایان به داستان قارون اشاره کرد و گفت: در سوره قصص افراد دنیازده آرزوی داشتن ثروتی چون قارون می‌کنند. در برابر این گروه افرادی که علم داشتند، به آنها گفتند: «وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا»(قصص،80) برای کسی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده است، پاداش خدا بهتر از اینها است.

انتهای پیام

captcha