«در حدیث دیگران»؛ گزیده‌ای از روایات اهل تسنن درباره حضرت زهرا(س)
کد خبر: 3874890
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۹

«در حدیث دیگران»؛ گزیده‌ای از روایات اهل تسنن درباره حضرت زهرا(س)

کتاب «الدرر السنیه بفضائل العتره النبویه و الذریه بروایات اهل السنه الصحیحه المرضیه» نوشته باسم مکداش، محقق معاصر لبنانی اهل تسنن است که در بخشی از آن مجموعه‌ای از روایات منابع اهل تسنن درباره فضایل حضرت فاطمه(س) را گردآوری کرده است.

در حدیث دیگران؛ گزیده کتاب «الدرر السنیة» در باب حضرت زهرا(س)

کتاب «الدرر السنیه بفضائل العتره النبویه و الذریه بروایات اهل السنه الصحیحه المرضیه» نوشته باسم مکداش، محقق معاصر لبنانی اهل تسنن است که از سوی عبدالحسین طالعی، پژوهشگر خوزستانی و عضو هیئت علمی دانشگاه قم ترجمه شده است. این ترجمه تاکنون منتشر نشده است. بخشی از این کتاب درباره حضرت فاطمه زهرا(س) است که دکتر طالعی گزیده‌ای از ترجمه آن را در اختیار خبرگزاری ایکنا خوزستان قرار داده است:

مقدمه

محقق معاصر اهل سنت، شیخ باسم مکداش مجموعه‌ای از روایات منابع اهل تسنن پیرامون فضایل اهل بیت رسول گرامی اسلام(ص) را که صحیح دانسته گرد آورده و به‌صورت کتابی مستقل منتشر کرده است. این کتاب در چهار فصل است که فصل سوم آن به مناقب حضرت زهرا(س) اختصاص دارد.

نویسنده که مدتی در دارالفتوا و مرکز امور مساجد بیروت اشتغال داشته در کتاب خود بر مبنای منابع اهل سنت به اندیشه‌های تکفیری پاسخ گفته است. مکداش هدف خود از نگارش کتاب «الدرر السنیه» را چهار عامل اعلام می‌کند: 

1.‌ رد پندارهای غالیان که اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت می‌دانند که این ظلم در حق اهل سنت است و منابع تسنن بر خلاف این گواهی می‌دهند.

 2.‌ رد نواصب و دیگر دشمنان اهل بیت که در تضعیف، تکذیب، تحریف، تأویل و محو فضایل اهل بیت می‌کوشند.

 3.‌ بیان و توضیح آیاتی که نشان می‌دهد خداوند از عالمان پیمان گرفته که حق را کتمان نکنند و کتمان حق را از مهم‌ترین جنایات دانشمندان اهل کتاب می‌داند.

‌ 4. تصمیم به گردآوری روایات صحیح در این باب که مرجع هر مسلمانی باشد و روایات صحیح با ضعیف در نیامیزد.

ترجمه فارسی این کتاب تاکنون منتشر نشده و این گفتار، گزیده ای از آن است. در این گفتار، سخن آغازین، ده حدیث، و سخن پایانی را می‌خوانیم.

فضایل بانو

فاطمه الزهراء بانوی پاک نهاد، دخت گرامی سید العالمین و بانوی بانوان بهشتی، یکی از برترین بانوان بهشت و محبوب‌ترین مردم نزد رسول خدا(ص) و  پاره تن بزرگوار آن گرامی است؛ آنچه پیامبر(ص) را می‌آزارد بانو را می‌آزارد و آنچه پیامبر را می‌رنجاند بانو را می‌رنجاند.

مادر حسنین – دو سرور جوانان بهشتی – است، جده سادات و خاندان پاک است و همسر امام علی که به امر خدای تعالی به تزویج او در آمد.

بانوی عارف ناسک زاهد که مادرش مولای ما خدیجه بنت خویلد؛ محبوبه پیامبر و نخستین همسر او بود.

مولای ما فاطمه رضی الله عنها اندکی پیش از بعثت در اسلام زاده شد. سرور ما علی رضی الله عنه در سال دوم هجری پس از جنگ بدر، او را به تزویج خود در آورد.

فضائل او بسیار و مناقبش بی‌شمار و بسی زیبا است. در شرافت و فخر او همین بس که پاره تن رسول خدا(ص) است، برترین بانو در جهان و بانوی بانوان این امت، بلکه سرور بهشتیان بود.

امام آجری گوید: «بدانید! خداوند، ما را و شما را رحمت کناد! که فاطمه رضی الله عنها نزد خدای عزوجل و رسولش صلی الله علیه [و آله] و سلم و در نظر تمام مؤمنان بسی بزرگوار است. شرافتش بزرگ است و فضیلتش مهم است. پیامبر پدرش بود و علی همسرش و حسن و حسین سروران جوانان بهشتی فرزندانش بودند.

خداوند بزرگ، شرافت را از هر جهت برایش گرد آورد. جگرگوشه پیامبر بود و میوه دلش و نور دیده اش. خداوند از او راضی باد و از همسرش و خاندان پاک مبارکش.

پیامبر فرمود: «فاطمة سیدة نساء عالمها»: فاطمه بانوی بانوان است در زمان خود. 

و فرمود: «حسبک من نساء العالمین: مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت رسول الله ، و آسیة امرأة فرعون» (آجری، الشریعة، کتاب فضائل فاطمة رضی الله عنها، 5/2113.)

در میان زنان جهان این چهار تن در فضیلت کفایت می‌کنند: مریم دخت عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر پیامبر، و آسیه همسر فرعون. 

اینک برخی از آنچه در این زمینه وارد شده، می آوریم. ...

10 حدیث

1.انس بن مالک گوید: از مادرم در باره فاطمه دخت رسول خدا پرسیدم. گفت: مانند ماه شب بدر (شب چهاردهم) بود. .... سفید بود که به سرخی می‌زد. ... شباهت فراوان به پیامبر داشت. به خدا سوگند چنان بود که شاعر گفت: 

بیضاء تسحب من قیام شعرها/و تغیب فیه و هو جثل أسحم

فکأنها فیه نهار مشرق/و کأنّه لیل علیها مظلم. (حاکم در مستدرک 3/176.)

2.ام المؤمنین عایشه گوید: «ما رأیت أحداً کان أشبه کلاماً و حدیثاً من فاطمة برسول الله و کانت إذا دخلت علیه رحّب بها و قام إلیها فأخذ بیدها فقبّلها و أجلسها فی مجلسه»: کسی ندیدم که مانند فاطمه در کلام و گفتار به پیامبر همانند باشد. چون فاطمه بر پیامبر وارد می‌شد، پیامبر به او خوشآمد می‌گفت و پیش پایش بر می‌خاست، دستش را می‌گرفت و می‌بوسید و در جای خود می‌نشانید(حاکم در مستدرک 3/167، بیهقی در السنن الکبری 7/101.). حاکم آن را صحیح می‌داند و ذهبی با او موافقت کرده است.

3.عمرو بن میمون از عبدالله بن مسعود آورده که گفت: پیامبر در کنار کعبه به نماز ایستاده بود و قریش نیز در گروه‌هایی گرد آمده بودند. یکی از آنان گفت: نمی‌نگرید به این شخص؟ کدام یک از شما به کشتارگاه آل فلان می‌رود تا شکمبه‌های چارپایان را بیاورد و در هنگام سجده بر او بریزد؟ یکی از افراد شقی حاضر به این کار شد. در هنگام سجده چنین جسارتی به پیامبر کرد. پیامبر همچنان در سجده بود. آنان به حضرتش  بسیار خندیدند. در این حال، جویریة به سوی فاطمه دوید و به او خبر داد. فاطمه آمد و شکمبه‌ها را از سر و روی پدر می‌زدود، در حالی که پیامبر هنوز در سجده بود. فاطمه  آنها را سبّ می‌کرد. وقتی نماز پیامبر تمام شد، دست به دعا برداشت و سه بار گفت: «اللهم  علیک بقریش»؛ خدایا! تو و قریش!

 آنگاه نام برد: «اللهم علیک بعمروبن هشام و عتبة بن ربیعة و شیبة بن ربیعة و الولید بن عتبة و امیة بن خلف و عقبة بن ابی معیط و عمارة بن الولید»: خدایا! تو و عمرو بن هشام، عتبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه، ولید بن عتبه، امیّة بن خلف، عقبة بن ابی معیط، عمارة بن ولید!

عبدالله مسعود گوید: به خدا سوگند اینان را در روز بدر کشته دیدم. سپس در چاه بدر افکنده شدند. پیامبر فرمود: «و أُتبع اصحاب القلیب لعنة»: نفرین در پی افرادی شد که به چاه افتادند.

منابع: (حدیث مورد اتفاق است. بخاری در صحیح، کتاب الصلاة، باب المرأة تطرح عن المصلی شیئا من الأذی؛ مسلم در صحیح، کتاب الجهاد و السیر، باب ما لقی النبی من أذی المشرکین؛ و دیگران در آثارشان).

4.ابوحازم گوید: مردم از سهل بن سعد ساعدی می‌پرسیدند و کسی میان من و او نبود. پرسیدند: زخم‌های پیامبر چگونه مداوا می‌شد؟ گفت: هیچ کسی نمانده که بهتر از من این را بداند. علی با سپر خود آب می‌آورد و فاطمه خون را از چهره پیامبر پاک می‌کرد. همچنین حصیری آوردند و سوزاندند تا خاکستر آن را بر زخم حضرتش نهند(منبع: بخاری، کتاب الوضوء، باب غسل المرأة آباها الدم عن وجهه).

5. عبدالله بن بریدة از پدرش آورده که گفت: ابوبکر و عمر از فاطمه خواستگاری کردند. پیامبر فرمود: او کوچک است. آنگاه علی او را خواستگاری کرد. پیامبر او را به عقد علی در آورد(منابع: نسائی در السنن الکبری 3/265، احمد در فضائل الصحابة 2/614، ابن حبّان در صحیح 15/399، حاکم در مستدرک 2/181، البانی رقم 3293. نسائی سند را صحیح می داند. حاکم بر مبنای بخاری و مسلم صحیح می داند و ذهبی با او موافق است).

6. محدث محمد بن جعفر کتّانی در کتاب «نظم المتناثر فی الحدیث المتواتر»، به شماره 234 حدیث را یاد کرده که گوید: «انّ احبّ اهله الیه صلی الله علیه و آله و سلم فاطمة رضی الله عنها» (محبوب ترین افراد خانواده پیامبر نزد حضرتش فاطمه بود). آنگاه گوید: حدیث، از چندین طریق رسیده که از مجموع آنها تواتر معنوی به دست می‌آید.

کتانی از عزیزی در شرح الجامع نقل می‌کند: این مضمون در چندین حدیث آمده که مجموع آنها تواتر معنوی را می‌رساند. در التیسیر در شرح حدیث «احبّ اهل بیتی الیّ الحسن و الحسین» گوید: حق این است که فاطمه محبوبیت مطلق دارد. این مطلب در چند حدیث آمده است که مجموع آنها تواتر معنوی دارد. احادیث دیگر به این معنا است که آن محبوب‌ها نیز از آن محبوب مطلق هستند یا بر سبیل اختلاف جهت است.

کتانی می‌افزاید: ترمذی به سند حسن و حاکم به سند صحیح و  طیالسی و  طبرانی و دیلمی و دیگران از اسامة بن زید مرفوعاً روایت کرده‌اند که پیامبر فرمود: «احبّ اهلی الیّ فاطمة». در کتاب التیسیر گوید: إسناد آن صحیح است (کتانی، نظم المتناثر فی الحدیث المتواتر / 207).

7.بریده گوید: «کان احبّ الناس الی رسول الله فاطمة، و من الرجال علی»(منابع: ترمذی در سنن 5/698، نسائی در السنن الکبری 5/140، طبرانی در المعجم الاوسط 7/199، حاکم در مستدرک 3/168. ترمذی گوید: حدیث حسن غریب است. حاکم حدیث را صحیح می‌داند و ذهبی با او موافقت کرده است. ترمذی رجال آن را رجال صحیح می‌داند به جز جعفر بن زیاد احمر که به نوشته ابن حجر در تقریب التهذیب 1/161 راستگو است).

8.مسور بن مخرمة گوید: رسول خدا فرمود: «فاطمة بضعة منی فمن أغضبها أبغضنی» (منابع: حدیث مورد اتفاق است. بخاری در صحیح، کتاب فضائل اصحاب النبی، باب مناقب فاطمة علیها السلام؛ مسلم در  صحیح، کتاب فضائل  الصحابة، باب فضائل فاطمة بنت النبی. دیگر محدثان نیز آورده اند، مانند: نسائی، ابو داوود، ترمذی، ابن ماجه در کتاب‌های خود تحت عنوان سنن و احمد در مسند).

توضیح: در این حدیث، فضیلتی برای سیده فاطمه رضی الله عنها ذکر شده که خداوند، او را بدان اختصاص داده است. آن فضیلت این است که هر کسی او را به غضب آورد، پیامبر را به غضب آورده است، یعنی پیامبر را آزرده است و در مورد چنین کسی، حکم به عذاب الیم داده شده است. خدای تعالی می فرماید: «والذین یؤذون رسول الله لهم عذاب الیم» (توبه – 61). در حدیث دیگر روایت شده که غضب و رضای فاطمه، غضب و رضای خدای سبحان را سبب می‌شود.

9. علی رضی الله عنه از پیامبر آورده که به فاطمه رضی الله عنها فرمود: «إنّ الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»(منابع: طبرانی در المعجم الکبیر 1/108، حاکم در مستدرک 3/167، هیثمی در مجمع الزوائد 9/203. حاکم حدیث را صحیح می‌داند. هیثمی گوید: طبرانی روایتش کرده و إسناد آن حسن است).

توضیح: حافظ ابن حجر عسقلانی در شرح حدیث «فاطمة بضعة منی فمن أغضبها أغضبنی» گوید: «بر اساس این حدیث، آزردن کسانی که سبب آزردن پیامبر می‌شود، حرام است. زیرا آزردن پیامبر – به اتفاق نظر – حرام است، چه اندک و چه زیاد. در این مورد قطع و یقین است که هر کاری که سبب ایذای فاطمه شود، پیامبر را می‌آزارد. پس به شهادت این خبر صحیح، هر کسی کاری کرده که فاطمه با آن آزرده شده، پیامبر را آزرده است». (عسقلانی، فتح الباری شرح صحیح البخاری 9/329).

10. ابن شهاب از عروه آورده که عایشه به او خبر داد: فاطمه دخت پیامبر پیغام به ابوبکر داد و میراث خود از پیامبر را – که شامل فیء پیامبر در مدینه و فدک و باقیمانده خمس خیبر بود – از او مطالبه کرد. ابوبکر گفت: رسول خدا فرموده است: «لا نورث ما ترکنا صدقة، انما یأکل آل محمد فی هذا المال» و من – به خدا سوگند – صدقه پیامبر را از حالتی که در زمان حضرتش داشته، تغییر نمی‌دهم و در مورد آن همان گونه عمل می‌کنم که رسول خدا عمل می‌کرد.

ابوبکر خواسته فاطمه را برنیاورد. فاطمه نیز بر او خشم گرفت و تا وقتی زنده بود – یعنی شش ماه پس از پیامبر –  با او سخن نگفت. وقتی فاطمه درگذشت، همسرش علی شبانه او را دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد و خود بر او نماز گزارد. – تا آخر حدیث که به تفصیل نقل شد(منابع: حدیث مورد اتفاق است. بخاری در صحیح ، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر؛ مسلم در صحیح، کتاب الجهاد و السیر، باب لا نورث).

سخن پایانی

1.عایشه گوید: فاطمه دخت پیامبر شبانه دفن شد. علی او را دفن کرد و ابوبکر را بدان خبر نداد تا اینکه دفن شد. و خود بر پیکر او نماز گزارد(منبع: حاکم در مستدرک 3/178).

2. محمد بن عمر از عمر بن محمد بن عمر بن علی از پدرش از علی بن الحسین آورده که گوید: از ابن عباس پرسیدم: چه زمانی فاطمه را دفن کردید؟ پاسخ داد: شب دفن کردیم پس از اینکه همه خوابیدند. پرسیدم: چه کسی بر پیکرش نماز گزارد؟ پاسخ داد: علی(منبع: ابن سعد در طبقات 8/29).

3. با چندین إسناد از زهری، عروة، محمد بن علی، موسی بن علی که همگان گفتند: فاطمه دخت پیامبر شبانه دفن شد و علی او را به خاک سپرد(منبع: ابن سعد در طبقات 8/30).

انتهای پیام
captcha