نامش فاطمه بود، دختر حزام، مادرش لیلی دختر مالک و عمویش لُبید شاعر؛ بانویی بصیر، شجاع، سخنور و ... امیرمؤمنان علی(ع) چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه(س) از برادرش عقیل که نسبشناس بود، درخواست کرد همسری از خانوادهای اصیل و شجاع برای او انتخاب کند و عقیل نیز طبق سفارش مولا علی(ع)، فاطمه دختر حزام را برای او برگزید و دربارهاش گفت:
«اِنه لَیسَ فِی العَرب اَشجَعُ مِن آبائها و لا أفرس»: درمیان عرب شجاعتر و سوارکارتر از پدران او وجود ندارد.
همسر مولا بود اما خود را کنیز فرزندان فاطمه میدانست و فرزندانش را نیز فدایی فرزندان فاطمه(س). گفتهاند گاهی قنداقه عباس(ع) را میگرفت و دور سر حسین(ع) میچرخاند و رسم بلاگردانی برای حسین(ع) را به او میآموخت. بیسبب نبود که هرگز دیده نشد، عباس رشید او با آن هیبت و شجاعت و با آن مرتبه از علم و فقاهت، حتی یک قدم از برادر پیشتر بگذارد یا در حضور برادر سخن بگوید، هر چه بود سمعا و طاعتا بود و بس. و بسیار گفتهاند و شنیدهایم هنگامی که خبر شهادت فرزندانش را آوردند، او بیتاب شنیدن خبری از حسین(ع) به راوی گفت: رگ قلبم را پاره کردی. بچههایم و آنچه در آسمان است فدای اباعبدالله(ع) از حسین بگو!
این بانوی بزرگ پس از واقعه کربلا نیز پا به پای زینب کبری(س) به امر پیامرسانی همت گماشت و سالها در بقیع میایستاد و به بهانه عزاداری برای فرزندانش قصه کربلا و مظلومیت اهل بیت(ع) را باز میگفت و از چهره منفور و جنایتپیشه بنیامیه پرده برمیداشت.
حضرت فاطمه امالبنین(س) پس از عمری فداکاری، ایثار و مجاهدت در راه دفاع از اهل بیت(ع) در روز ۱۳ جمادیالثانی سال ۶۴ هجری، دیده از جهان فرو بست، اما نامش برای همیشه در تاریخ ماندگار شد، تا مقتدای تمام مادران شهیدی باشد که سخاوتمندانه فرزندانشان را فدای دین و دفاع از ولایت میکنند.
به قلم حجتالاسلام مصطفی محجوب
انتهای پیام