وصف «ظالمين» شامل چه کسانی می‌شود
کد خبر: 4056745
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۹
نکات تفسیری و سبک زندگی قرآن/ ۱۹

وصف «ظالمين» شامل چه کسانی می‌شود

وصف «ظالمين» در آيه 124 سوره بقره شامل كسانی می‌شود که در لحظه‌‏اى از عمر خود مرتكب كمترين ستمى شده باشد.

تعامل شایسته با قرآن چگونه است؟دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، به همت حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی به بیان نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه نوزدهم قرآن کریم است:

سبک زندگی قرآنی

الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (121)

تعامل شایسته و حقیقی با قرآن

اين تعبير ـ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ ـ تعبير پر معنايى است و خط روشنى براى ما در برابر قرآن مجيد و كتب آسمانى مشخص مى‏‌سازد، چرا كه مردم در برابر اين آيات الهى چند گروه‌اند:

گروهى تمام اصرارشان بر اداى الفاظ و حروف از مخارج آن است. آنها دائماً در فكر وقف و وصل و حروف يرملون و شد و مدند و كمترين اهميتى به محتوى و معنى، تا چه رسد به عمل كردن به آن، نمى‏‌دهند، به گفته قرآن اينها همانند حيوانى هستند كه كتاب‌هايى بر او حمل شده باشد (كَمَثَلِ‏ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً- سوره جمعه آيه 5).

گروهى ديگر از الفاظ فراتر رفته و در معانى دقت مى‌‏كنند و در ريزه‌‏كاری‌ها و نكات قرآن مى‌‏انديشند و از علوم آن آگاه‌اند اما از عمل خبرى نيست، ولى گروه سومى هستند كه مؤمنان راستينند، قرآن را به عنوان يک كتاب عمل و يک برنامه كامل زندگى پذيرفته‌‏اند، خواندن الفاظ و انديشه در معانى و درک مفاهيم اين كتاب بزرگ را مقدمه‌‏اى براى عمل مى‏‌دانند و لذا هر زمان قرآن مى‌‏خوانند روح تازه‌‏اى در كالبد آنها پيدا مى‏‌شود، تصميم و اراده تازه، آمادگى و اعمال تازه و اين است حق تلاوت.

در حديثى از امام صادق(ع) در تفسير اين آيه مى‌‏خوانيم كه فرمود: «يُرَتِّلُونَ آيَاتِهِ وَ يَتَفَقَّهُونَ فِيهِ وَ يَعْمَلُونَ بِأَحْكَامِهِ وَ يَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ يَخَافُونَ وَعِيدَهُ وَ يَعْتَبِرُونَ‏ بِقِصَصِهِ‏ وَ يَأْتَمِرُونَ بِأَوَامِرِهِ وَ يَتَنَاهَوْنَ عَنْ نَوَاهِيهِ مَا هُوَ وَ اللَّهِ حِفْظَ آيَاتِهِ وَ دَرْسَ حُرُوفِهِ وَ تِلَاوَةَ سُوَرِهِ وَ دَرْسَ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِهِ حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ وَ إِنَّمَا تَدَبُّرُ آيَاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأَحْكَامِهِ قَالَ اللَّهُ‏ تَعَالَى- كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِه»‏ (إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمی)، ج‏1، ص: 79).

منظور اين است كه آيات آن را با دقت بخوانند و حقايق آن را درک و به احكام آن عمل کنند، به وعده‏‌هاى آن اميدوار، و از وعيدهاى آن ترسان باشند، از داستان‌هاى آن عبرت گيرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذيرند، به خدا سوگند منظور حفظ كردن آيات و خواندن حروف و تلاوت سوره‌‏ها و ياد گرفتن اعشار و اخماس‏(1) آن نيست- آنها حروف قرآن را حفظ كردند، اما حدود آن را ضايع ساختند، منظور تنها اين است كه در آيات قرآن بينديشند و به احكامش عمل كنند، چنان كه خداوند مى‌‏فرمايد: اين كتابى است پر بركت كه ما بر تو نازل كرديم تا در آياتش تدبر كنند(2).

تفسیر

وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ (124)

امامت در قرآن

اين‏ آيه‏ به‏ ماجراى‏ اعطاى‏ مقام امامت به ابراهيم(ع) اشاره دارد و آن هنگامى بود كه ابراهيم(ع) به سن پيرى رسيده بود و پسران او اسماعيل و اسحاق(ع) متولد شده بودند، به همين سبب وقتى وعده امامت به او داده شد، آن را براى نسل خود نيز درخواست كرد: (قال و من ذرّيّتى).

در قرآن هر جا مسئله امامت مطرح شده به دنبال آن از هدايت سخن به ميان آمده است، به‏‌گونه‌‏اى كه تفسير آن تلقى مى‌‏شود؛ مانند: «و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت كنند» (انبياء، 73)، و نيز: «و از آنان پيشوايانى كه به فرمان ما هدايت كنند قرار داديم آن گاه كه شكيبايى ورزيدند و به آيات ما يقين داشتند.» (سَجدِه، 24). در اين آيه علاوه بر اين كه هدايت و امامت قرين يكديگر شده‏‌اند، علت رسيدن به مقام امامت كه صبر و يقين است نيز بيان شده است؛ مرتبه يقين مرتبه‌‏اى است كه ملكوت آسمان‏‌ها و زمين به وسيله آن مشاهده مى‌‏شود؛ چنان‏كه خداوند فرموده است: «و بدين‏سان به ابراهيم ملكوت آسمان‌‏ها و زمين را نشان داديم تا او از اهل يقين شود» (انعام، 75)، و نيز فرموده است: «اگر به دانشى كه در آن شک نيست دست يابيد، دوزخ را خواهيد ديد» (تَكاثُر، 5 و 6). بنابراين، امام كسى است كه داراى يقين است و ملكوت آسمان‌‏ها و زمين، يعنى چهره باطنى آنها را مشاهده كند. از جمله امورى كه با كار امام يعنى هدايت، ارتباط مستقيم دارد، مشاهده درون انسان‌‏ها و اعمال آنان است.

بنابراين امام حقيقت اعمال انسان‏‌ها را مى‌‏بيند و از درونشان آگاه است و همه خيرها و شرور و راه سعادت و شقاوت براى او آشكار است و از آيه 35 سوره يونُس: «آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى‌‏كند سزاوارتر است كه از او پيروى شود يا آن كس كه خود راه درست را نمى‏‌يابد مگر اين كه او را راه نمايند؟» استفاده مى‌‏شود كه اگر كسى گمراه باشد يا به هدايت ديگرى هدايت يافته باشد، نمى‌‏تواند هدايت‌گر باشد و لذا نمى‌‏تواند امام باشد. بنابراين امام كسى است كه از گناه و انحراف معصوم است و هر كه معصوم نباشد امام نخواهد بود. با توجه به آنچه گفتيم معلوم مى‏‌شود كه وصف «ظالمين» در آيه مورد بحث، هر كسى را هر چند در لحظه‌‏اى از عمر خود مرتكب كمترين ستمى شده باشد شامل مى‌‏شود.(3)

1. منظور از «اعشار» و «اخماس» تقسيماتى است كه در قرآن مى‏‌شود مانند تقسيم به سى جزء و يا هر جزء به چهار حزب و امثال آن است.

2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص431.

3. ترجمه قرآن بر اساس الميزان همراه با خلاصه تفسير الميزان، ص: 19

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha