به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، همه ما بارها و بارها و باز هم بارها صدای اذانی را از شبکههای مختلف صدا و سیما شنیدهایم که حزن خاصی در آن وجود دارد، حزنی که این دنیایی نیست و نمونه و نظیری نیز ندارد، هرچقدر هم خودت را محزون کنی نمیتوانی به پای آن برسانیاش، حزنش با اینکه غریب است برایت، اما به شدت آشنا میزند، گویا همین چند لحظه قبل بوده که همدمت بوده، اما خوب که دقت میکنی انگار نیز هیچ وقت نبوده و ندیدیش.
صاحب صدای محزون و تبسمهای همیشگیاشردپای یک صدای حزنآلود که البته صاحب آن به شدت خندهرو و متبسم است، جمعی از پیشکسوتان قرآنی کشورمان را به سالن اجتماعات خبرگزاری قرآن کشانده است، صدایی که بدون شک میلیونها ایرانی با آن خاطره داشته و در طول روز حداقل یک بار آنرا شنیدهاند، صدایی که بخشی از هویت اذان کشورمان شده و هر کاری هم بکنی نمیتوانی آن را نادیده بگیری، نام خالق این اثر ماندگار را نیز بدون شک بسیاری از مردمان سرزمینمان میدانند.
نامی که آشنای همه هست«حسینعلی شریف»، برای بسیاری از مردم کشورمان، حتی آنهایی که این روزها گرفتار نتایج بازیهای المپیک هستند و برای اطلاع از آخرین نتایج آن شب و روز ندارند، آشناست، اگرچه چهرهاش را نمیشناسند اما نامش را میدانند و میدانند که این نام خالق یکی از ماندگارترین اذانهای ایران اسلامی در کنار استاد مؤذنزاده اردبیلی و دیگر بزرگان این عرصه است.
داستان اذان ماندگار حسینعلی شریف، هیچ قصه پیچیده و تودرتویی مانند فیلمنامههای فیلمهای کارآگاهی ندارد، یک خط چند کلمهای کل داستان این اذان است، اما همین داستان چند کلمهای سالهاست بر سر سفره نماز مردم است و بخشی از خاطرههای کودکی، نوجوانی و جوانی مردم در لحظات روحانی اذان، رقم زده است.
اذانی که در سال 59 گفته میشود و نزدیک به چهل سال است که از گلدستهها و منارهها و ... پخش میشود و جان را جلا میدهد، یا به قول یکی از اساتید قرآن، «دستور میدهد که برو و به نماز بایست».
اینجا، مراسم ظهر دلنشین، استاد حسینعلی شریف، خالق یکی از ماندارگارترین اذانهای کشور است. استاد همیشه خندان اگر چه کمی دیر میرسد اما همه مهمانان زودتر رسیده و منتظر هستند تا ظهر داغ تابستان خود را با خاطراتی که از استاد در ذهن دارند و لحظهشماری میکنند، برای بیان آن، قابل تحملتر کنند.
«هوشنگ محمدیون» از اساتید قرآنی کشور آیاتی از قرآن را تلاوت میکند، تا مراسم با اجرای «مجید زکیلو»، فعال قرآنی و قاری و مدرس قرآن آغاز شود. آغاز کار و پایان کار داستان امروز ظهر دلنشین، اما حسینعلی شریف است. استاد سخنان خود را با خندهای که از کودکی بر لبانش نقش بسته و همچنان با وجود ناملایمات روزگار از گذشته به همراه خود آورده است، شروع میکند. از این که اگر خدمتی در این عرصه داشته است، عنایت پروردگار و به کمک دیگر دوستان بوده است، میگوید و از دعا کردن برای دور نشدن از این سفره تا آخرین لحظات عمر شریفش غافل نمیشود.
بالهای خیال استاد حالا و با وجود گذشت لحظاتی از جلسه در آسمان دهه چهل گشوده شده، آنجا که جلسه استاد مولایی است، یادی میکند از آنجا و سری هم میزند به جلسه استاد مروت.
از روزهایی میگوید که راه طولانی مدرسه تا منزل را به خاطر شنیدن یک صدای نورانی پیاده طی میکرده است و البته زمزمهای که در طول این مسیر لحظهای از او جدا نمیشد و از جلساتی که او را به اینجا رساندهاند نیز میگوید.
ریشه تاریخی یک شوخیصحبتهای اولیه استاد که تمام میشود، استاد سیدمحسن موسویبلده، پیشکسوت قرآنی کشورمان اولین چهرهای است که به بیان ویژگیهای شخصیتی استاد شریف میپردازد، وی با اشاره به این موضوع که جایی که استاد شریف حضور دارد، انرژی مضاعف نیز هست، میگوید: «استاد انرژی شاد از خود پخش میکند و این چیزی است که میماند، هر کسی اسم استاد را بشنود قبل از هر چیز به چهره متبسم ایشان فکر میکند و این یک سعادت الهی است که انسان داری این حسن خلقی باشد».
موسویبلده ادامه میهد «همه ما موظف هستیم به پیامبر گرامی اسلام(ص) در داشتن خلق عظیم تأسی کنیم، علامه جوادی آملی در این زمینه در این زمینه اعتقاد دارند، اینکه گفته میشود، خلق عظیم، در مورد پیامبر(ص) به این معنا هست که خلق عظیم از پیامبر(ص) شخصیت گرفته است. بنابراین پیامبر(ص) شاخص ارزیابی خلق است اگر بگویند خلق چیست باید پیامبر(ص) را نشان دهند، همه ما آرزو داریم حداقل در بخشی از این خلق عظیم شاگرد پیامبر اسلام(ص) باشیم، استاد شریف در این زمینه یکی از بهترین کسانی هستند که به مولای خودشان، پیامبر گرامی اسلام(ص) تأسی داشتهاند».
این استاد پیشکسوت قرآنی کشورمان در ادامه در زمینه اهمیت اذان در اسلام به روایتی از صدر اسلام اشاره میکند و روایتی را تعریف میکند که در آن یکی از نزدیکان معاویه که خود سردمدار کفر بوده، از وحشت معاویه نسبت به نام بردن از پیامبر(ص) در اذان، متعجب میشود. آنجا که معاویه به آن شخص میگوید، تا زمانی که نام این مرد ـ اشاره به حضرت محمد(ص) - در مأذنهها برده میشود خواب راحت ندارم».
موسویبلده که به نظر میرسد روایت بالا را مورد استفاده قرار داده تا شوخی همیشگی خود با استاد شریف را بهتر و راحتتر تعریف کند، میگوید: «من نیز هر وقت استاد شریف را میبینم، میگویم، این همه آدم در صدا و سیما آمدهاند و رفتهاند، اما اذان شما همچنان مانده است، من تا روزی که اذان شما از این صدا و سیما پخش شود، خواب راحت ندارم».
پایان بخش صحبتهای موسویبلده که در خلال آن تأکید بر نقش بیبدیل استاد شریف در اذان کشور نیز به گوش میرسد، درخواستی از ایکنا برای اختصاص جایگاهی ویژهتر به بحث اذان و برگزاری جلسات میزگرد و آسیبشناسی اذان در کشور است.
استاد شریف به مثابه یک مروج واقعی
محمد خواجوی، پیشکسوت قرآنی کشورمان اما استاد شریف را جدای از تمام خصوصیاتی که دارد، یک معلم واقعی میداند. «استاد شریف سوای از سجایای اخلاقی و شخصیتی که دارند، شخصی هستند که به واقع معلم و مروج قرآن کریم هستند، قبل از انقلاب که تهیه نوارهای قرآنی بسیار مشکل بود، ایشان همت کرد و فروشگاه صوت شریف را راه انداخت و دست علاقهمندان را باز کرد و این ترویج بسیار بزرگی بود. البته انتخاب اسم صوت شریف نیز نشان از زیرکی ایشان داشت». «در آموزش و پرورش نیز فعالیتهای خیلی خوبی داشتند، در تعلیم قرآن کریم کتابهایی که داشته اند و چندین مجلد است، به اعتقاد من کارهای ایشان در ارتباط و تعلیم قرآن و اذان داشته است، یک ابتکار و خلاقیت در آن نهفته است، همان زمانی که ایشان صوت شریف را راه انداخت خود یک خلاقیت بود، کتابهای ایشان نیز خالی از این ابتکار و خلاقیت نیست، خدمات استاد شریف به ساحت قرآن بسیار زیاد بوده اما خدمت به اذان بیشتر از همه دیده شده است».
اذانی که انسان غافل عصر حاضر را هوشیار میکند«صدرالحفاظ» که خود را یکی از دوستان شریف معرفی میکند و به خاطر ارادتی که به استاد داشته است در این جلسه حاضر شده، نیز صحبتهای در مورد ویژگیهای استاد شریف بیان میکند، وی اذان استاد را اذانی میداند که به خوبی بشر امروزی غافل و درگیر در مسائل معیشتی را به هوش میآورد. وی کارکرد این اذان را همین موضوع میداند و میگوید: «یکی از مهمترین چیزهایی که در اذان مهم است و در حال حاضر نیز بر روی آن بسیار مانور داده میشود، صوت است، من معتقد نیستم اذانهای استاد شریف، استاد صبحدل و استاد سلیمی صوت خالی است، من اعتقاد دارم این جا است که دارد، بیان میکند و تبدیل به صوت شده است، من اذانهایی از نظر موزیکال قشنگ تر شنیدهام اما حالت بیدارباشی در آن حس نکردهام. اذانی که بیدارکننده باشد اول خود گوینده را بیدار میکند».
محمدرضا مسیبزاده، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش نیز که سالها با استاد همکار بوده است، در صحبتهای کوتاه خود، قالب بودن وجه معلمی در تمامی زوایای شخصیتی این استاد را از مهمترین ویژگیهای وی میداند و میگوید: «در طول بیست سال همکاری با استاد چیزی جز حسن خلق ندیدهایم، ایشان به تمامی استانها برای آموزش قرآن سفر کردهاند و هر استانی که ایشان رفتهاند از رفتار گرم ایشان قدردانی کرده و واقعاً باید دستهای ایشان را به پاس این همه خدمت و زحمت بوسید».
و باز هم خاطرهای شیرین از استاد
خاطره مسیبزاده از استاد شریف نیز در نوع خود شنیدنی است و گوشه دیگری از شخصیت بالای این استاد را که البته پنهان مانده است برای همه روشن میکند، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش پرورش میگوید: «سالها قبل یک ماشین از طریق ذخیره فرهنگی به اسم من بیرون آمده بود اما برای دریافت آن مقداری پول لازم داشتم، استاد شریف، بعد از اینکه متوجه مشکل شد، گفت مبلغی را برای سفر حج کنار گذاشته است و پنج ماه دیگر به این سفر میرود، با اصرار بسیار سرانجام این پول را از ایشان قبول کردم، زمانی که به بانک رفتیم، چون استاد چک همراه نداشت، ناگزیر کارت کشید، متصدی بانک چندین بار کارت را کشید که هر بار خطای عدم اعتبار میداد، بعد از بانک خارج شدیم، از کنار یک خودپرداز که در اداره بود عبور کردیم که استاد شریف گفت این خودپرداز را هم امتحان کنیم، امتحان کردیم که کارت اعتبار داشت و مبلغ را به حساب من انتقال داد، فردای آن روز به بانک رفتم برای دریافت مبلغ، متصدی بانک گفت که چون شما ضامن بودهاید، مبلغ سه میلیون تومان که در حساب شما بوده است مسدود شده و به جای اقساط وام پرداخت شده است».
اینجا خاطرهگوییهای اساتید قرآنی از استاد شریف گل انداخته تا برای لحظاتی گرمای تابستان داغ مردادماه تهران که بیرون از سالن جلسات خبرگزاری قرآن منتظر پیشکسوتان قرآنی نشسته است، فراموش شود.
بهروز یاریگل نیز روحیه بشاش استاد شریف را وجه بارز وی عنوان میکند، یاریگل با ذکر این مطلب که هر موقع استاد شریف به ما میرسد میگوید حال شریف چطور است و منظور از کلمه شریف اسم فامیل خودشان است، بار دیگر موجب خنده حضار میشود.
این مدرس قرآن بعد از گفتن جمله ظنر کمی جدیتر، میگوید: «من معتقدم اذانهای قبل از انقلاب و اذانهای اوایل انقلاب دارای یک شاخصهایی هستند که البته ناخودآگاه اتفاق افتاده است. اذانهای دو ساله اول انقلاب بدون اینکه مؤذن به اذان خود نگاه دنیوی داشته باشند، آن را با سوز دل و با معنویت خاصی خوانده است. اگر این اذانها با شرایط فعلی گفته میشد حتی اجازه شنیدنشان داده نمیشد، چه برسد به اینکه در صدا و سمیا پخش شود».
صحبتهای یاریگل بیشتر جنبه انتقادی دارد، از وضعیت موجود اذان در کشور و نگاهی که صدا و سیما به آن دارد، ناراحت است و اعتقاد دارد کلمه فاخری که برای انتخاب اذانها در صدا و سیما به کار میبرند معنی خاصی ندارد.
یاریگل در پایان صحبتهای خود از اینکه در حال حاضر شاخصهای که باعث شده تا اذانهایی مانند اذان استاد شریف، ماندگار شود گم شده، ناراحت است و میگوید: «برخی سختگیریها باعث میشود، تا کمتر به اذان پرداخته شود که این وضعیت باید سروسامانی پیدا کند».
رودررو با خالق خاطرات کودکیسیدحسین موسویبلده صحبتهای خود در مورد استاد شریف و خاطراتی که از ایشان دارد، را از فروشگاه صوت شریف که به زعم خودش یک متر در یک متر اما به زعم استاد شریف بسیار بزرگتر بوده است، آغاز میکند. سیدحسین هر روز سختیهای پیاده رفتن مسیر مدرسه تا منزل را به خاطر شنیدن صدای تلاوتهایی که استاد شریف در مغازه خود پخش میکرده است به جان میخرد تا روح تشنه خود را اینگونه و با این شرایط سخت سیراب کند.
حالا و با گذشت چند ده سال از آن روزها خوشحال و راضی از آن خاطرات در برابر خالق آن خاطرات شیرین، نشسته است و مرورشان برای یادآوری هیچ زمانی نمیبرد چرا که سال ها با آن خاطرات زندگی کرده است.
سیدحسین موسویبلده، خاطرات خود از استاد را که تمام میکند، به بیان برخی انتقادات در زمینه کمتوجهی به ترتیل قرآن کریم در کشور به نسبت قرائت و ... میپردازد و میگوید: «در زمینه قرائت خیلی رشد کرده است، اما در زمینه ترتیل دشمنی به نام عربستان سعودی داریم، این کشور با توجه به اینکه در زمینه قرائت ضعیف است تمام توان خود را بر روی ترتیل گذاشته است و همین سبب شده در تمام دنیا اساتید خود را مطرح کنند. جمهوری اسلامی به نظرم در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده است. امیدوارم اساتید و خبرگزاری ایکنا در این زمینه سرمایهگذاری کنند».
وی که حرفهایش تا حدودی متفاوتتر از سایر حاضرین در مراسم است، میگوید: «در زمانی که اسلام هراسی به شدت جریان دارد و غوغا میکند، جای لبخندها همیشه خالی است، امروز اسلام به این لبخندها نیاز دارد تا بمب و هر چیز دیگر، اگر همه بتوانیم در جامعه همچون استاد شریف در برابر همه پدیدهها با لبخند مواجه شویم، بسیار موفق بودهایم، چرا که لبخند سرمایهای است که هر کسی آن را دارد و در دنیا میتوان با آن حرف زد».
معصومیت صوتی یک اذان
محسن بادپا که از اواسط جلسه به ظهر دلنشین استاد حسینعلی شریف، پیوسته است خدا را شاکر است که چهار دهه مهمان سفره اذان استاد شریف بوده است، وی اذان استاد شریف را معصومیت لحن میداند و اعتقاد دارد این بسیار ارزشمند است که روح بندگی و عبودیت را در مخاطب ایجاد میکند. بادپا با اشاره به اینکه اجر این نعمت بزرگ با خداوند است، میگوید: «من معتقدم اذان ایشان جاودانه خواهد بود، اذانی که همه شاخصهای یک اذان آرامش بخش و مایه طمأنینه برای عبادت را در خود داشته و در ذهن انسان نیز ترسیم می کند. در آن زمان اذانی با آن استاندارد و دلنشین که هم اهالی قرآن و هم مردم عادی را جذب کند، کم بود».
این قاری پیشکسوت کشور در ادامه با اشاره به اینکه زمانی که در شورای عالی قرآن خدمت میکرده است و بحث یک اذان استاندارد و شاخص مطرح بوده، اذان استاد شریف به عنوان یک اذان شاخص مطرح شده است، میگوید: «چند عنصر در اذان استاد شریف وجود دارد که در اذانهای دیگر کمتر دیده میشود، در حال حاضر اذان به سمتی رفته است که یا به دنبال قدرتنمایی صوتی و یا قدرنمایی لحنی است. زمانی که استاد شریف اذان میگوید کسی متوجه ایشان نیست، تنها نماز است که به ذهن انسان متبادر میشود، اما در برخی اذانها صدای اذان بیشتر از دعوتی که به سوی نماز شده است دیده میشود».
محسن بادپا در پایان یک پیشنهاد هم ارائه میدهد و میگوید: «امیدوارم فهرستی از شاخصهای اذان محبوب و عناصر جذابکننده اذان تهیه شود، چرا که برای اکثر فنون قرائت این کار شده است اما برای اذان این کار صورت نگرفته است، آن وقت است که اذانهای با کیفیت مشخص خواهند شد».
اذانی که دستور میدهد به نماز بایست«محسن مظاهری»، «هوشنگ محمدیون»، «عرب سرخی» و تعدادی از بانوانی که سالها افتخار شاگردی استاد را داشتهاند، در ادامه به بیان برخی ویژگیهای اخلاقی استاد و نیز شاخصهای اذان ایشان میپردازند، زیباترین و طلاییترین جمله در این بخش از مراسم را خانم صداقتی بیان میکند. وی میگوید: «من هر موقع اذان استاد را میشنوم به دستوری بودن آن یقین پیدا میکنم، این اذان به مستمع دستور میدهد که برای اقامه نماز عجله کند».
نوبت به همسر استاد شریف که می رسد، همه دوست دارند بدانند، آیا رفتار و اخلاق استاد در خانه با فرزندان نیز به همین صورت است یا خیر، وی اخلاق استاد در منزل و خارج از منزل را به یک صورت میداند و میگوید: «همین روحیه و تبسم در خانه نیز توسط استاد وجود دارد».
داستان شکلگیری یک جاودانه
حالا نوبت استاد شریف است که پاسخی داشته باشد به این همه تعریف از اذانی که نزدیک به چهل سال است جان و دل را نوازش میدهد، استاد شریف برای لحظاتی، تبسم را کنار میگذارد، به سالها قبل میرود، سالهایی که پدر در حیاط منزل اذان میگفته و بچهها نیز به تأسی از پدر این کار را انجام میدادهاند. دارد به اذانهایی که در رقابت با چهار برادر دیگر در کودکی و در حیاط منزل گفته است، فکر میکند، اذانهایی که بیشک به دنبال به دست آوردن دل پدر بوده است، آن روزها که هنوز همان حسینعلی شریف بود و لقب استاد را با خود به یدک نمیکشید، به ذهنش هم خطور نمیکرد که روزی خالق یکی از ماندگارترین اذانهای کشور شود.
حالا استاد شریف در ذهن خود خاطرات سال 59 را به جستجو نشسته است، از مرور خاطرات لبخندی بر لبش نقش میبندد، ورق میزند، ورق می زند و ورق میزند تا به همان روزی که قرار بود اذان ماندگار او خلق شود، میرسد. «اذانی که ساخته شد، داستان پیچیدهای نداشت، یک روز استاد صدرزاده از من خواست که یک اذان بگویم، هرچقدر که من اصرار کردم فایدهای نداشت و هر چقدر که گفتم تا الان اذان نگفته ام، قبول نکرد و گفت کمی از اذان را قرائت کنم، الله اکبر را که خواندم گفت خوب است، به این ترتیب اذانی که سال هاست از صدا و سیما پخش میشود، خلق شد».
«من مطمئنم این اذان خواست خدا بوده است تا بر زبان من جاری شود و به هیچ وجه به من تعلق ندارد».
تعریف مقام معظم رهبری از اذان استاد استاد شریف در ادامه صحبتهای خود به خاطراتی که در دیدار با مقام معظم رهبری پیرامون این اذان داشته است، نیز اشاره میکند و میگوید: «سال 1368 بود و اوایل ماه مبارک رمضان که با مقام معظم رهبری دیدار داشتیم، آقای صدرزاده گفت که آقا من را طلبیده است، حضرت آقا در آنجا از من پرسید که از کسی تقلید داشتهام، جواب دادم خیر، آقا گفتند که یک متخصص در مورد اذان شما گفتهاند که این اذان سالهای بسیار دور در مدینه شنیده شده است. بعد از چند روز به من گفته شد که از موسیقی فیلم محمدرسول الله(ص) الهام گرفتهام، آنجا بود که به خاطراتم مراجعه کردم و دیدم در سال 1357 زمانی که قرار بود حضرت امام(ره) به کشور بازگردند من عضو گروه سرود استقبال بودم، چند بار آمدن ایشان به تعویق افتاد، در یکی از این زمانهای تعویق فیلم محمدرسول الله(ص) را برای ما نمایش دادند و فیلم هم ترجمه و زیرنویس نداشت، ما نیز بیشتر محو موسیقی فیلم شدیم. آنجا بود که متوجه این الهام ناخودآگاه شدم».
«یک روز مصاحبهای با کارگردان فیلم محمدرسول الله(ص) از شبکه قرآن پخش شد، در انتهای آن مصاحبه در مورد موسیقی فیلم نیز سؤال شد که ایشان گفتند، برای رسیدن به این موسیقی و برای اینکه حال و هوای مدینه را درک کنم سازنده موسیقی فیلم را به مدینه فرستادم تا ماهها در آنجا زندگی کند و به این موسیقی برسد».
استاد شریف در پایان توصیههایی هم به مسئولان دارد و البته گلایههایی؛ «در زمینه قرآن باید بگویم تمام غم من روخوانی قرآن است، اگر روخوانی قرآن وارد خانهها شود، مردم رفاقتشان با قرآن شروع خواهد شد. موضوع دیگر در مورد اذان این است که حتماً مسئولان ما در زمینه اذان زیاد سخت نگیرند، این جوانانی که در در سن جوانی صدای خوبی دارند، مورد استفاده قرار گیرند، ما نسبت به اساتید قرآن اساتید بسیار کمی داریم، آرزوی من این است که مؤذنهای کشورمان به حدی افزایش یابد که هر روز اذان یک نفر را در صدا و سیما بشنویم».
مطالبات اساتید قرآنی از ایکنا «انشاءالله برای اذان جلساتی گذاشته شود تا مورد کارشناسی قرار گیرد و آسیبشناسیهایی در این زمینه صورت بگیرد. نکته دوم نیز این است که به ترتیل نیز بها داده شود، چرا باید از صدا و سیمای ما صدای وهابیون پخش شود، در حالی که وهابیها حتی اگر قطعه قطعه شوند، اجازه نمی دهند تلاوت یک شیعه از رسانههای آنها پخش شود».
با پایان یافتن صحبتهای استاد شریف و اساتید حاضر در جلسه درخواستهایی را از خبرگزاری ایکنا مطرح کردند که از جمله آنها، پرداختن بیشتر به بحث اذان، پاکسازی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از صدای وهابی ها، توجه بیشتر به ترتیل قاریان ایرانی و ... می توان اشاره کرد.
در پایان این مراسم مجید زکیلو، قاری و مدرس قرآن که به خوبی اجرای این مراسم را نیز بر عهده داشت، در سخنانی کوتاه به ابتکارات استاد شریف در آموزشهای خود اشاره کرد و گفت: یکی از ابتکاراتی که استاد حسینعلی شریف داشتهاند و من نیز از این ابتکار در تدریس قرآن در صدا و سیما استفاده کردم. استفاده از قاری قرآن در جلسات برای تلاوت پایانی بود که ابتکار و روش خوبی بود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ابتکارات استاد شریف، برکت داشته و همین برکت باعث شده تا شاگردان وی از اساتید خوب کشور باشند و هر کدام نیز شاگردهای فراوانی را تربیت کرده و میکنند.
زکیلو در بخش دیگری از صحبتهای خود به ویژگیهای اذان استاد شریف اشاره کرد و گفت: اولین نکته که در مورد جایگاه اذان باید بگویم این است که در اذان با توجه به اینکه بلندترین شعار اسلام است، ابتدای اذان به این گونه است که عبارت «من شهادت میدهم» را به کار میبریم، اما انتهای اذان به یک اخلاص و توحید میرسیم که در آخر اذان، «من» وجود ندارد و میگوئیم «لااله الا الله» و این یک درس برای ماست.
وی اذعان کرد: پیامبر(ص) نیز فرمودند در قیامت موذنین یک سر و گردن از بقیه مسلمین بالاتر و بلندتر هستند و سوال می شود که چرا اینها بلندتر هستند؟ ندا میرسد که اینها موذنین امت رسولالله(ص) هستند. بنابر این جایگاه اذان در اسلام، نشان از اهمیت این موضوع در بین مسلمانان را میرساند.
در پایان این مراسم هدایایی که از سوی خبرگزاری قرآن و مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته شده بود به استاد حسینعلی شریف اهدا شد و پس از آن نیز عکس یادگاری حاضران در این مراسم گرفته شد.
گزارش تصویری این نشست را
اینجا ببینید.
صحبت هایی که در این گزارش بیان شده رو پیگیری کنید لطفا
چرا صدا و سیما از صدای وهابی ها پاکسازی نمی شود