به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، یکی از عرصههای فعالیت حوزه نشر، نگارش کتاب در حوزه ادبیات است. این حوزه با رویکردهای مختلف اتفاق میافتد که یکی از آنها حوزه ادبیات دینی است که آسیبها و چالشهای مختلفی را پیش رو دارد و موضوعات متفاوتی را در این حوزه میتوان مورد توجه قرار داد. در این راستا با محمود حكیمی، نویسنده پیشکسوت کودک و نوجوان که از پرکارترین نویسندگان کتاب کودک و نوجوان بوده و سابقه 50 سال تدریس در آموزش و پرورش و مراکز تربیت معلم را در کارنامه خود دارد و آثار بسیاری را در زمینههای گوناگون تالیف و ترجمه کرده است، به گفتوگو نشستهایم. وی معتقد است آیات الهی و آموزههای دینی تاثیرات شگفتی بر روح کودکان و نوجوانان دارد و معلمی که برای دانشآموزان در طول ساعت تدریس خود از قصههای دینی میگوید قطعاً در رشد معنوی آنها نقش بیشتری دارد.
ـ شما کتابهای زیادی را در حوزه دین تألیف کردهاید و اخیراً یکی از آثار شما به نام «فرصتی برای انتخاب» در زمینه قضا و قدر مورد توجه قرار گرفته است. این مسئلهشناسی و ایده پرداختن به این موضوع از کجا نشئت گرفته است؟
آنچه باعث تألیف این کتاب شد علاقهای بود که به تاریخ به ویژه تاریخ تمدن اسلام و مطالعه و نگارش در این حوزه داشتم. ضمن مطالعه و تحقیق متوجه شدم که اندیشه جبرگرایی در برخی از دورانها وسیلهای برای خودکامگان ظلم تاریخ بود که اعمال ناشایست خود را به قضا و قدر و مشیت الهی نسبت بدهند. جبرگرایی به ویژه در حکومت اموی بیش از هر چیز دیگر رواج پیدا کرد. حاکمان بنیامیه ادعا میکردند که خلافت آنها قضا و قدر الهی است و بندگان در این باره اختیاری ندارند. در این باره نیز افرادی را که حدیث میساختند وادار میکردند احادیثی را در تایید جبرگرایی بسازند.
از سویی در اسلام راستین یعنی تشیع، مردم بر این باور هستند که هر جایی انسانها، گروهها و جوامع در انجام کار راههای متعددی را پیش رو داشته باشند و آنها را بسنجند و سپس یکی را برگزینند، کار از روی اختیار صورت گرفته است. ائمه معصومین(ع) در واقع پیامآور آزادی و حریت انسان بودند. اعتقاد به جبر، اندیشهای جاهلی است و برداشت نادرست از مفهوم قضا و قدر از انسان موجودی میسازد که هیچ گونه اراده و اختیاری از خود ندارد. با مطالعه آثار افراد بزرگی چون شیخ صدوق و آیتالله مطهری، جعفر سبحانی و ...، مسئله جبر و اختیار دغدغه من شد و درصدد برآمدم تا در این زمینه کتابی تالیف کنم.
ـ مخاطبان کتاب «فرصتی برای انتخاب» چه کسانی هستند و این کتاب چه نیازی از آنها را برآورده میکند؟
بیشتر دانشآموزان پیوسته در تکاپو و جستوجو هستند و پرسشهای تازهای به ذهن آنها خطور میکند. طرح بحث جالب و پرهیجان جبر و اختیار از مباحثی است که موجب شکوفا شدن خلاقیت دانشآموزان میشود. جبر و اختیار یک موضوع عقیدتی است و هر کسی باید بداند که در زندگی، مختار یا مجبور است. دانستن این موضوع سبب میشود که خواننده برای اعمال خود انگیزه پیدا کند یا انگیزههایش را از دست بدهد. این مباحث تعالی و پیشرفت اندیشه دانشآموزان را به همراه دارد.
ـ به نظر شما موضوع جبر و اختیار برای نوجوانان سنگین نیست؟ این موضوع را از چه زاویهای مطرح کردید تا قابل هضم و یادگیری باشد؟
همان طور که میدانید موضوع جبر و اختیار از مباحث کلامی و فلسفی است که بیشتر در حوزهها و دانشگاهها تدریس میشود، اما در این کتاب تلاش کردهام در قالب روایت داستانی به دیدگاه قرآن کریم درباره جبرگرایی و نتایج اجتماعی و تاریخی این اعتقاد بپردازم. اصولاً بیشتر نوجوانان با آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» آشنایی دارند و بارها ترجمه این آیه را دیده و شنیدهاند. در دین اکراه و اجباری نیست. همانا راه درست از گمراهی جدا شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد، به یقین به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستنی نیست و خدا شنوا و داناست.
قرآن کریم یک ویژگی مهم دارد و آن این است که هر چه انسان بیشتر به مطالعه دقیق آیات آن میپردازد، بیشتر به اختیار انسان پی میبرد. اما پیروان مکتب جبر میگویند که علم پیشین خداوند به اعمال و رفتار انسان، نشانه آن است که انسان اختیاری از خود ندارد. انتخاب اسم کتاب نیز با هدف بوده است. خداوند همیشه برای همه انسانها فرصت انتخاب داده است و نوجوانان نیز در این سن فرصت انتخاب و اندیشیدن به مسئله جبر و اختیار را دارند.
ـ لطفاً درباره ساختار کلی و شیوه ارائه فصلهای کتاب توضیحات ضروری را بفرمایید.
در این کتاب مباحث به صورت پرسش و پاسخ میان معلمان و دانشآموزان از دید و نظر نوجوانان صورت گرفته است و در بخشهای گوناگون مفاهیم جبر و اختیار در طول تاریخ اسلام، حکومت حاکمان، مسئله هدایت و جبر و اختیار در آثار ادبی و کتابهای تاریخی با استفاده از آیات قرآن با زبانی ساده و روان مطرح شدهاند. در آثار ادبی سخن از جبر و اختیار تنها در شعر برخی از شاعران به چشم نمیخورد؛ نگاهی به کتابهای ادبی نشان میدهد که گاه حتی حکایتنویسان جبرگرا نیز اندیشه جبرگرایانه خود را در حکایتهای کوتاه و طولانی منعکس کرده است. از میان شاعران ناصرخسرو قبادیانی و جلالالدین محمد مولوی بیش از شاعران دیگر از اختیار انسان سخن گفتهاند.