قرض‌الحسنه؛ سرمایه‌ای ماندگار
کد خبر: 3737088
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۶

قرض‌الحسنه؛ سرمایه‌ای ماندگار

گروه معارف- بر اساس آیه ۲۴۵ سوره بقره، آنچه در راه خدا می‌دهند، باطل نمی‌شود و بعید نیست چند برابر شود؛ برای اینکه گیرنده آن، خداوند است و او هر چه را بخواهد، ناقص می‌کند و هر چه را بخواهد، افزایش می‌دهد.

قرض‌الحسنه، سرمایه‌ای چند برابر

به گزارش ایکنا از اصفهان، آیه 245 سوره بقره می‌فرماید:«مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست به خدا قرض‌الحسنه‌ای دهد {و از اموالی که خدا به او بخشیده انفاق کند} تا آن را برای او چندین برابر کند؟ و خداوند {روزی بندگان را} محدود یا گسترده می‌کند {و انفاق هرگز باعث کمبود روزی آنها نمی‌شود} و به سوی او بازگردانده می‌شوید {و پاداش خود را خواهید گرفت}.

روزی پیامبر اکرم(ص) فرمود:«هر کس صدقه‌ای بدهد، دو برابر آن را در بهشت خواهد داشت». ابوالدحداح انصاری عرض کرد:« ای رسول خدا! من دو باغ دارم، اگر یکی از آنها را به عنوان صدقه بدهم، آیا دو برابر آن را در بهشت خواهم داشت؟» فرمود:«آری». عرض کرد«ام الدحداح نیز با من خواهد بود؟» فرمود:«آری». عرض کرد:«فرزندان نیز با من‌اند؟» فرمود«آری». سپس او باغی را که بهتر بود، به عنوان صدقه به پیامبر(ص) داد.

آیه فوق نازل شد و صدقه او را برایش دو هزار هزار برابر معرفی کرد و این معنای «أَضْعافاً کَثيرَةً» است. ابوالدحداح بازگشت و همسرش ام الدحداح و فرزندان را در آن باغی دید که صدقه قرار داده بود. کنار در باغ ایستاد و نخواست وارد آن شود. همسرش را صدا زد و گفت:«من این باغ را صدقه قرار داده و دو برابرش را در بهشت خریداری کرده‌ام و تو و فرزندان نیز با من خواهید بود». همسرش گفت:«مبارک است آنچه را فروخته و آنچه را خریده‌ای». همگی از باغ خارج شدند و آن را به پیامبر(ص) تسلیم کردند. پیامبر(ص) فرمود:«چه نخل‌های بسیاری در بهشت که شاخه‌هایش برای ابوالدحداح آویزان شده است!»

وام دادن به خدا، هفت بار در قرآن آمده و هر انفاقی در راه خدا را شامل می‌شود، مانند کمک به نیازمندان و حمایت از محرومان و انفاق‌هایی که در راه جهاد می‌شود.

در چندین آیه از قرآن کریم (از جمله این آیه) درباره انفاق در راه خدا، تعبیر قرض به پروردگار به کار رفته و این، نهایت لطف خداوند نسبت به بندگان است. از سوی دیگر، اهمیت مسئله انفاق را می‌رساند. مالک حقیقی همه هستی او است و انسان‌ها تنها به عنوان نمایندگی خداوند، در بخش کوچکی از آن تصرف می‌کنند. چنانکه در آیه هفتم سوره حدید می‌خوانیم:«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفينَ فيهِ فَالَّذينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبيرٌ؛ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه خداوند، شما را در آن، نماینده خود ساخته، انفاق کنید». با این حال، از بنده خود قرض می‌خواهد، آن هم قرضی با چنین سود فراوان. حضرت علی(ع) در خطبه 183 نهج‌البلاغه می‌فرماید:«خداوند از شما درخواست قرض کرده، در حالی که گنج‌های آسمان و زمین از آن او و بی‌نیاز و ستوده است {آری اینها نه از روی نیاز او است، بلکه} می‌خواهد شما را بیازماید که کدام نیکوکارترید».

خداوند به جای فرمان به قرض دادن، می‌پرسد:«کیست به خداوند قرض دهد؟» تا مردم احساس اکراه و اجبار نکنند و با میل و رغبت، به دیگران قرض دهند. از آنجا که انسان غریزه منفعت‌طلبی دارد، خداوند برای تحریک انسان، از این غریزه استفاده کرده، می‌فرماید:«فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً». واژه «اضعاف» در آیه به صورت جمع آمده و با کلمه «کثیره» تأکید شده است و علاوه بر آن، جمله «یضاعف» نیز تأکید بیشتری را از «یضعف» می‌رساند. از مجموع این موارد استفاده می‌شود که خداوند برای انفاق‌کنندگان، پاداش بسیار فراوانی قرار داده است.

هنگامی که آیه «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» نازل شد، پیامبر(ص) از خداوند تقاضای ازدیاد کرد، آیه «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزي‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»، (ده برابر برای او پاداش است) نازل شد. باز درخواست ازدیاد کرد، آیه قرض‌الحسنه با جمله «اضعافا کثیره» نازل شد. پیامبر(ص) دریافت، کثیری که خداوند مقرر کند، قابل شمارش نیست.

جلوی بدآموزی و سوءبرداشت باید گرفته شود، اگر در ابتدای آیه، خداوند با لحنی عاطفی از مردم قرض می‌خواهد، به دنبال آن می‌فرماید:«وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ» تا مبادا گروهی همچون یهود خیال کنند خداوند فقیر است و بگویند:«لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ». همچنین بدانند که قرض گرفتن برای رشد انسان است، نه به دلیل نیاز او. منافقان گفتند: به مسلمانان انفاق نکنید تا از اطراف رسول خدا پراکنده شوند؛ قرآن در جواب آنها فرمود: آنها در چه باوری هستند؟ مگر نمی‌دانند خزائن آسمان و زمین در دست خداوند است؟!

پاداش قرض‌دهندگان هم در دنیا و هم در آخرت است، زیرا در کنار «اضعافا کثیره» می‌فرماید:«الیه ترجعون». گویی حساب قیامت جدا از پاداش دنیوی است. اینکه از صفات خدای تعالی، سه صفت (قبض و بسط و مرجعیت) او را آورده، می‌خواهد بفهماند که آنچه در راه خدا می‌دهند، باطل نمی‌شود و بعید نیست چند برابر شود؛ برای اینکه گیرنده آن، خداوند است و او هر چه را بخواهد، ناقص می‌کند و هر چه را بخواهد، افزایش می‌دهد و شما به سوی او بازمی‌گردید و آن زیاد شده را پس می‌گیرد. البته این فزونی یا نقصان، طبق ضوابط دقیقی است که در جای خود بیان شده است.

کمک به خلق خدا، کمک به خداوند و برای ترغیب مردم به کارهای خیر، تشویق لازم است. اگر گشایش و تنگدستی را به دست خدا بدانیم و اینکه به سوی او بازمی‌گردیم و هر چه دادیم، پس می‌گیریم، راحت انفاق می‌کنیم.

منبع: تفسیر همراه با تلاوت نور(1)، گروه تخصصی تفسیر قرآن، ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانون‌های فرهنگی هنری مساجد کشور.

انتهای پیام

captcha