به گزارش ایکنا از خوزستان، مسجد «ملاحاجی» از مساجد قدیمی دزفول بعد از مسجد جامع و مسجد لبخندق این شهرستان است؛ آنچه به این مسجد اهمیت ویژه میبخشد علمای مدفون در این مسجد هستند؛ در این مسجد علمای بزرگی به خاک سپرده شدهاند که معروفترین آنها مرحوم سیدحسین بزرگ از شاگردان مبرز خاتمالفقها شیخ انصاری و مرحوم ضیائی دزفولی فقیه و شاعر اهل بیت(ع) است.
مسجد «ملاحاجی» در محله لوریان دزفول و پشت آستانه سبزقبا قرار دارد. این مسجد دارای معماری ویژهای است که متشکل از یک سالن در همکف و سالن دیگری که در زیر زمین واقع است و به آن شوآدون میگویند؛ سالن همکف در زمستان و شبستان در تابستان استفاده میشد.
مسجد ملاحاجی، مانند دیگر مساجد قدیمی دارای غریبخانه است، غریبخانه حکم مسجد را نداشته و برای مسافرین و در راه ماندگان مورد استفاده قرار میگرفت. این مسجد دارای سه محراب بود که دو محراب در سالنهای طبقاتی و یک محراب در غریبخانه است. متأسفانه دیوارهای حیاط این مسجد به دلیل فرسودگی و عدم توجه ترکهای بزرگی برداشته و هر لحظه امکان تخریب آن وجود دارد.
در فضای بیرونی مسجد «ملاحاجی» دو کتیبه به چشم میخورد که روی یکی از آنها سال ۱۲۹۲ هجری قمری و در کتیبه دوم سال ۱۳۴۹ هجری قمری نقش شده است که سال احداث مسجد و مرمت آن را نشان میدهند.
به گفته سیدحسامالدین علی نبوی، از فعالان فرهنگی شهرستان در حوزه گردآوری آثار علما، مسجد «ملاحاجی» از دو قسمت تشکیل شده است، یک بخش مسجد قدیم است که اطلاع دقیقی از قدمت آن وجود ندارد و کتیبهای آنجا دیده نشده است. قسمت دیگر مسجد بخشی است که بعد از انتقال پیکر علما به آن ساخته میشود. بخشی از ساختمان مسجد در سال ۱۲۹۲ هجری قمری توسط مرحوم حاج مصطفی صنیعی احداث شده و قسمت دوم در اسفندماه ۱۳۴۹ هجری قمری. به هر حال قدمت ساختمان جدید مسجد به ۱۴۸ سال گذشته باز میگردد.
وی اظهار کرد: حدود ۱۳ سال پیش این مسجد توسط مرحوم حاج محمدرضا حاجی شرفی و استاد حاج محمدرضا آبروشن با پشتیبانی مرحوم حضرت آیتالله سید محمد نبوی دزفولی مجدداً مرمت و تعمیر شد که متأسفانه در اثر بیتوجهی مسجد به حالت فعلی درآمده است.
نبوی گفت: متأسفانه بعدها افرادی براساس تصمیمات احساسی نام مسجد را به «مقداد» تغییر دادند. آنچه به این مسجد اهمیت ویژهای میبخشد علمای مدفون در این مسجد هستند. کسانی که اینجا مدفون هستند هفت تن از علمای دزفول هستند؛ آیتالله العظمی سیدحسین بزرگ، آیتالله سیدمحمدی بزرگ(فرزند سیدحسین)، آیتالله سیدمحمود شریعتی(فرزند آیتالله سیدمحمدی بزرگ)، مرحوم سیدمهدی طبیب(تنها داماد مرحوم سیدحسین)، مرحوم آقا سیدابوالقاسم احمدی، سیدابراهیم بن سید عبدالمحمد بن سید عبدالکریم و مولا محمد رشید ضیائی دزفولی.
وی درباره ماجرای انتقال پیکر علما به این مسجد اظهار کرد: این علما قبلاً در خیابان فعلی امام خمینی(ره) دزفول که قبلاً حوزه علمیه آقا سید حسین بزرگ قرار داشت مدفون بودند. در دهه 20 یا 30 شمسی که قرار بود خیابان را احداث کنند، این حوزه و مقابر در مسیر احداث خیابان قرار میگیرند و علیرغم تلاش علما حوزه و مقبره، تخریب شده و پیکرها به مسجد «ملاحاجی» منتقل میشوند. متأسفانه همانطور که شاهد هستید مسجد در اثر بیتوجهی مسئولان در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شکستگی، ترکخوردگی دیوارها و ریزش بخشی از دیوار مسجد ـ که در حال حاضر به وسیله بنری پوشانده شده است ـ قابل مشاهد ه است.
نبوی بیان کرد: برخلاف تأکید مرحوم آیتالله سیدمحمد نبوی در سالهای گذشته بر قداست مسجد، علمای مدفون در آن، تعمیر و هزینههایی که برای بازسازی آن صرف شد، مسجد در حال تخریب است. به دلیل بیتوجهی یکی از همسایگان مسجد که خانه خود را تخریب میکرد و نخالههای ساختمانی را از داخل کوچه به درون شوادون مسجد که خود دارای محراب است سرازیر میکرد، قسمت بزرگی از مسجد دچار تخریب جدی شد. شاید کسی نداند شیخ انصاری شاگردی به نام شیخ آقا حسین بزرگ دارد که وضعیت آرامگاه ایشان این است.
علمای مدفون در مسجد «ملاحاجی» و مقام علمی و معنوی آنها نشان می دهند، این مسجد روایتگر بخشی از تاریخ علمای تشیع در خوزستان است. اهالی دزفول زمانی که مجبور به نبش قبر این علما میشوند مشاهده میکنند که پیکر آنها پس از گذشت سالهای زیادی سالم باقی مانده است. ادامه این مطلب معرفی علمای مدفون در این مسجد بر اساس کتاب «تاریخ علما و روحانیت در دزفول» علی راجی و «اجساد جاویدان» علی اکبر مهدیپور است.
مرحوم آقاسید حسین بزرگ
یکی از این بزرگان «آقاسید حسین بزرگ» است که از اعاظم شیعه و افاضل شاگردان شیخ اعظم انصاری بودند. ایشان همدرس با مرحوم میرزای شیرازی بود و نقل شده است که مرحوم آقای صنیعی که یکی از متدینین منطقه اطراف مسجد است در سفری که با سید حسین بزرگ به عراق و نجف اشرف مشرف میشوند، در این سفر میرزای شیرازی از ایشان دیدار میکند. بعد از چند روز آقاسید حسین به دیدار مرحوم آیتالله العظمی میرزا شیرازی میروند، مرحوم میرزای شیرازی وقتی میبینند آقا سیدحسین به دیدن ایشان آمدهاند، پای برهنه به استقبال ایشان میآیند. نقل است که میرزای شیرازی عبای خود را از تن درآورده و آن را روی نمدی که بر آن مینشستند پهن میکنند و از ایشان میخواهند روی آن بنشینند و به ایشان میگوید: شما هشت ماه زودتر از من اجازه اجتهاد از شیخ اعظم انصاری گرفتید، منتهی شما زرنگی کردید و مسئولیت(مرجعیت) را به گردن من انداختید و اینجا نماندید تا مسئولیت به گردن شما نیفتد.
در کتاب «اجساد جاویدان» علی اکبر مهدیپور در معرفی «سید حسین بزرگ» نوشته شده است:
پیکر پاک مرحوم سید حسین بن سید عبدالکریم، مشهور به «سید حسین کبیر» بزرگ سادات گوشه در عصر خویش، پس از 53 سال تر و تازه پدیدار شد. صاحبالذّریعه در مورد شخصیت مرحوم سید حسین گوشه مینویسد:
سیدحسین بن سید عبدالکریم دزفولی عالم عصر خود، از شاگردان شیخ انصاری و دیگر بزرگان آن روز حوزه نجف، مدتی بس طولانی در نجف اشرف رحل اقامت افکند تا به منزلتی بسیار بلند نایل شد، آنگاه به زادگاه خود بازگشت. مرحوم سید حسین که از صلحای پارسا و از اخیار و ابرار بود، سیطره معنوی و نفوذ کلمه نیرومندی پیدا کرد، آوازهاش در نواحی منتشر شد، از موقعیتی برجسته و شخصیتی ممتاز برخوردار گردید، به تقویت دین، نشر آیین و تعظیم شعائر مذهب پرداخت، تا در سال 1322 قمری دیده از جهان فروبست و در بقعه معروفش به خاک سپرده شد و قبرش تا زمان ما زیارتگاه خاص و عام است.
آنگاه از دو رساله عملیهاش به نامهای «ذخیرهالعباد» و «طریقالنّجاه» نام میبرد.
نگارنده گوید: رسالههای عملیه ایشان به دست مؤلف «خاندان سادات گوشه» نرسیده، و لذا نوشته است: «سید حسین بن سید عبدالکریم ... از تلامیذ مبرّز مرحوم خاتمالمجتهدین حاج شیخ مرتضی انصاری بود، و از ایشان و آقا شیخ محمد حسن صاحب جواهر اجازه اجتهاد داشت، ولی در اثر کثرت احتیاط و تقوی از دادن فتوا و تهیه رساله عملیه خودداری نموده است».
آنگاه از رسالههای ظنّ و قطع، و تعادل و تراجیح، و کتاب قضا و شهادت ایشان نام برده، تعداد 16 تن از شاگردان مبرز ایشان را میشمارد، سپس اضافه میکند: مرحوم سید در خصوص اغتنام فرصت و استفاده از وقت، به منظور استفاده طلاب، روزهای جمعه نیز برای آنان تدریس اخلاق میفرمود.
سرپرست حوزه علمیه دزفول، آیتالله زاده عظمی، آقای حاج سید محمد نبوی فرمودند: در عظمت و جلالت قدر مرحوم آقا سید حسین هیچ خلافی نیست، کسانی که زمان ایشان را درک کردهاند میگویند: اخلاق و سلوک ایشان یادآور اخلاق جد بزرگوارش رسول اکرم (ص) بود.
قبر شریف ایشان بیش از نیم قرن در کنار مسجد لبخندق زیارتگاه خاص و عام بود و کرامتهای فراوانی از ایشان نقل شده است. مسجد لبخندق از مساجد معروف دزفول است، 290 سال پیش، در اواخر سلاطین صفویه ساخته شده است. به جهت مقام رفیع و منزلت منیع مرحوم سید حسین گوشه، جمعی از شاگردان و ارادتمندانش- که خود از شخصیتهای برجسته دزفول بودند- وصیت کردند که جنازهشان را در مقبره مرحوم آقا سید حسین دفن کنند، که از آن جملهاند: مرحوم سید عبدالحسین نبوی، متوفای 1322 ه.ق، مرحوم ضیائی- شاعر- متوفای 1332 ه.ق، مرحوم سید محمدعلی بن سید عبدالله، متوفای 1333 ه.ق، مرحوم آقا سید محمد گوشه، متوفای 1357 ه.ق، مرحوم آقا سید مهدی طبیب، تنها داماد مرحوم سید حسین و مرحوم حاج سید محمود شریعتی، متوفای 1366 ه.(با اندکی تصرف و تخلیص)
مولی محمد رشید دزفولی
دیگر شخصیت علمی مدفون در مسجد «ملاحاجی» مولی محمد رشید دزفولی است. محمدصادق محقق از پیشکسوتان ادبیات شهرستان دزفول درباره شخصیت این فقیه و شاعر اهل بیت(ع) گفت: اینجا آرامگاه دانشمندی پارسا و گسسته از زخارف دنیا است. ایشان مرحوم شیخ مولی محمد رشید ضیائی دزفولی هستند که متولد سال 1274 قمری است. استاد او مرحوم سید حسین بزرگ است که احترام زیادی برای ایشان قائل بود و در این باره داستانها دارد.
وی اظهار کرد: مرحوم ضیائی شاگرد ایشان، تحصیلات خود را در دزفول آغاز کرده و پس از آن به نجف میرود و آنجا در خدمت آقا سید مرتضی کشمیری زانوی تلمذ به زمین میزند و سرانجام به دزفول مراجعت میکند و جلسه درس دایر میکند. او مدتی مقیم خرمآباد و بروجرد میشود و به تدریس و وعظ میپردازد. ملامحمد رشید ضیائی دزفولی در سال 1333 هجری قمری در سن 86 سالگی در دزفول درگذشت و در نزدیک مزار استادش سید حسین بزرگ به خاک سپرده میشود.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: حدود 43 سال پیش مقبره این علما در مسیر احداث خیابان امام خمینی(ره) قرار میگیرد و برای نبش قبر آنها، از حضرت آیتالله بروجردی و آیتالله نبوی اجازه و استفسار میکنند و ایشان اجازه میدهند و آقا سید حسین بزرگ و نوه ایشان، سید محمود و آقای ضیائی در این مسجد(ملاحاجی) مدفون میشوند و از کسانی که پیکرها را نقل مکان میکردند شنیدهام که با گذشت چهل و چند سال جنازهها سالم بودند.
محقق درباره اشعار این فقیه گفت: ملامحمد رشید ضیائی علاوه بر مقام اجتهاد، در حقیقت تغذیه کننده مجالس روضه بودهاند. او کتاب مفصلی به نام «زهرائیه» دارد. بیشتر قصاید او در ذکر مرگ و عالم آخرت است. ایشان شبهای جمعه با یک چراغ و زیرانداز و کوزه آبی برابر بقعه امامزاده رودبند میرفت و به تماشای قبور مینشست و برای اشعار خود از روح ملکوتی علمای مدفون آنجا الهام میگرفت و اشعار خود را میسرود. اکثر این اشعار خطاب به دل است که ما به آن حدیث نفس میگوییم:
«دلا فناست سرآمد متاع دنیا را/مکن بهای فنایش بقای عقبی را»
«دلا آیینهای بزدای از خود زنگ دنیا را/که تا در خود ببینی غیر آن حُسن یکتا را»
«ای دل نماند همنفس و غمگسار رفت/آزرده از رقیب چه باشی که یار رفت
ای دل این دامگه رنج وعنا جای تو نیست/مورد سیل و بلا مسکن و مأوای تو نیست»
به گفته محقق، اینها همه مقدمات قصاید او است:
«به خواب و غفلتی ای دل، مجال کار گذشت/همین نه عمر گرانمایه، روزگار گذشت»
«دلا نمونه احوال آخرت، دنیاست/که حال سال نکو از بهار آن پیداست»
«واماندهام دلا متحیر به کار تو/وین حال بیتدبر و بیاعتبار تو»
«مگر ای دل خبر از عاقبت کار نداری/یا چو آشفتهسران حالت هشیار نداری»
«بشنوی گر تو نصیحت همه پند است زمانه/واعظ بیغرضی چون در و دیوار نداری»
این پیشکسوت ادبیات اظهار کرد: اینها همه خطاب به دل است. ایشان در ادبیات تسلط خوبی داشته است. من تحلیلی روی اشعار ایشان مفصلاً انجام دادهام که جز یک قصیده هفده بیتی، بقیه اشعارش در اوزان سنگین است و اوزان سنگین برای این موضوعات مناسب است.
نویسنده کتاب «اجساد جاویدان» درباره مرحوم ضیائی در کتاب خود مینویسد: پیکر پاک عالم وارسته و شاعر برجسته، مولی محمد رشید دزفولی، متوفای 1332 هجری قمری 42 سال بعد از وفاتش تر و تازه پدیدار گردید. این عالم ربانی طبعی رسا، بیانی شیوا، افکاری بلند و ذوقی لطیف داشت.
مرحوم ضیائی مدتی در زادگاهش به تحصیل کمالات پرداخته، از محضر مرحوم «سید حسین گوشه»(سید حسین بزرگ) کسب فیض نموده، به نجف اشرف مهاجرت کرده، از خرمن علمی مرحوم شیخ مرتضی انصاری خوشهها چید. پس از ارتحال ایشان به سامرا مشرف شده از محضر پرفیض میرزای شیرازی مستفیض گردید. آنگاه به نجف بازگشته از محضر سید مرتضی کشمیری برخوردار شد.
مرحوم ضیائی شاعری برجسته بود، دیوان شعری در مدایح و مرائی اهلبیت عصمت و طهارت از او به یادگار مانده که یکبار در بمبئی (1330 ه.) یکبار در تهران (1363 ه.) و اخیراً در دزفول (1402 ه.) تحت عنوان «زهرائیه» به طبع رسیده است.
او پس سرانجام در سال 1332 ه. وفات کرد و در مقبره استادش مرحوم سید حسین گوشه، در نزدیک مسجد لبِ خندق به خاک سپرده شد. در سال 1374 هجری قمری این مقبره در مسیر خیابان قرار گرفت و به کلی ویران گردید. اهالی متدین و دزفول قبر مرحوم ضیائی و دیگر شخصیتهای مدفون در این مقبره را نبش کردند تا اجسادشان را به جای دیگری منتقل کنند، با کمال تعجب مشاهده کردند که پیکر پاک این عالم وارسته و شاعر برجسته پس از گذشت 42 سال تر و تازه است.
آنگاه پیکر پاک ایشان و استادش سید حسین گوشه و دیگر علما و صلحای مدفون در این مقبره را به مسجد «ملاحاجی» انتقال داده، در حریم آن مسجد به خاک سپردند.
مرحوم سید محمدی بزرگ بن سید حسین بزرگ بن سید عبدالکریم
ایشان متولد ۱۲۷۲ ه.ق و از علمای اعلام و چهره های برجسته فقه و اصول بود که تحصیلات خود را در نجف اشرف در محضر علمای آن دیار فرا گرفته است. ایشان علاوه بر تبحر در فقه و حدیث، در علم هیئت نیز مسلط و استادی بی نظیر بوده است، ایشان تحت تربیت والد معظمشان قرار داشتند و در پرتو افاضات پدر در فقه و حدیث و علم هیئت به درجه عالی نائل آمد. مرحوم سید محمدی، بزرگ خاندان سادات گوشه در عصر خود بشمار رفته است.
رحلت ایشان در سال ۱۳۵۷ ه.ق بوده و در کنار پدر به خاک سپرده شده است.
مرحوم آقا سیدمحمود شریعتی
مرحوم آقا سید محمود شریعتی فرزند سید محمدی بزرگ فرزند آقا سید حسین بزرگ بن آقا سید عبدالکریم است. ایشان در سال ۱۳۱۴ ه.ق در دزفول متولد شد. سید محمود روحانی بزرگوار و عالمی متقی و پرهیزگار و مورد اعتماد اهالی دزفول بود. ایشان به عنوان شخصیت امینی شناخته می شد و محور اصلاح کارهای مردم بود.
سیدمحمود تحصیلاتش را نزد آقا میرزا محمد مرشدی و آقا سید عبدالمهدی داعی فرا گرفته است. رحلت ایشان در سال ۱۳۶۶ ه.ق در دزفول بوده و در مسجد ملاحاجی دزفول مدفون شدهاند.
مرحوم سید مهدی طبیب
شخصیت دیگری که در مسجد دفن هستند و متاسفانه سنگ مزار ندارد مرحوم آقا سید مهدی طبیب بن سید حسن بن سید علی بن سید محمد شفیع است که از فضلا و اطباء عصر خود بوده، موقعیت ممتازی داشته است و عامه مردم به ایشان اقبال داشتهاند.
ایشان در محضر حضرت آیت الله العظمی آقا سید حسین بزرگ تلمذ نموده و سپس افتخار دامادی ایشان را به دست آورده است.
سید ابراهیم بن سید عبدالمحمد بن سید عبدالکریم
سید ابراهیم بن سید عبدالمحمد بن سید عبدالکریم در سال ۱۲۵۲ ه.ق در دزفول متولد شد. ایشان از علمای دینی شهرستان و از ذوق شعری برخوردار بودند. سید ابراهیم از شاگردان عموی خود سید حسین بزرگ بوده است.
سید ابوالقاسم احمدی (موسوی) بن سید احمد بن سید عبدالکریم
او در حدود سال ۱۲۸۴ ه.ق در دزفول متولد شد. یکی از مقدسین علما عاملین که بسیار زاهد و متقی بوده و چند سالی از مجلس درس آقا شیخ محمد حسن انصاری برادرزاده و داماد شیخ اعظم انصاری استفاده علمی برده است. فاضلی پرهیزکار بوده به طوری که درباره تقوای ایشان نقل شده مرجع فقید حاج آقا شیخ محمد رضا معزی دزفولی فرموده اند : اگر نگویم عدیمالنظیر است اما قلیلالنظیر است.
سالی که رضا خان به دزفول آمد قرار بود عدهای از علما از او دیدار کنند اما مرحوم آقا سید ابوالقاسم از این ملاقات خودداری نمود. چندی بعد وقتی روزنامه حبل المتین نوشت که در ترکیه کشف حجاب شده مرحوم سید رو به قبله ایستاد و گفت خدایا مرگ مرا برسان، به فاصله کمی کسالتی بر او عارض میشود و دار فانی را واداع میگویند. ایشان در شهر دزفول در سال ۱۳۴۶ ه.ق درگذشت و در مسجد ملاحاجی دزفول مدفون هستند.
کامله بوعذار
انتهای پیام