به گزارش ایکنا؛ جلسه سوم از شرح دعای دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه، شب گذشته، چهارم اسفندماه، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی برگزار شد.
وی بیان کرد: امام سجاد(ع) در فقراتی از این دعا بیان کردند که از خدا درخواست میکنم این هلال را از آفات، امن و از سیئات، سلامت قرار دهد. البته که ماهها به تنهایی عامل بیماری، سعادت و نحوست نیستند و این مسائل را ما در آنها ایجاد میکنیم. در مورد آفات فکر میکنیم منظور این است که مثلاً ملخها حمله کنند، اما صرفاً این طور نیست. همچنین سیئات تمام خطاها را شامل میشود که یکی از آنها گناهان است و یک سری از آنها نیز مربوط به وظیفهای است که انجام ندادهایم. این سیئه ماست؛ برای مثال شما نکات ایمنی را رعایت نمیکنید و به همین دلیل از بین میروید که این یک سیئه محسوب میشود و دایره سیئات بیشتر است.
حسینی با بیان اینکه تابلوی هر ماه، هلال آن است، گفت: اتفاقات در آنجا شروع میشود، امام(ع) دعا میکند که این هلال، هلالِ سعد و خوشیمن باشد، نه هلال نحس. هلال یسر باشد، نه هلال عسر و به طور خلاصه امام(ع) درخواست میکنند که این ماه جدید، هلالی میمون و مبارک باشد.
بیشتر بخوانید:
آیات را از آیه بودن و ارتباط با خدا خارج کردهایم
چگونه نگاهمان به پیرامون تلخ نباشد
این پژوهشگر دینی در بخش دیگری از سخنان خود به مسئله سعد و نحس ایام اشاره کرد و گفت: برخیها میگویند که مثلاً فلان روز، فلان محل یا فلان ماه سعد یا نحس است، اما آیا واقعاً این طور است یا خیر؟ برخی اوقات به آیات قرآن استدلال میکنند و میگویند که خداوند فرموده «إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ». به این معناکه آن اتفاق و آن عذاب در روز نحس رخ داده است؛ بنابراین برای ما تبدیل به یک مسئله میشود. اگر قرآن نگفته بود، میگفتیم که افواه مردم حرفی زدهاند، اما وقتی قرآن فرموده، مسئلهاش فرق میکند.
وی بیان کرد: اما آیا واقعا در ماهها و روزهای هفته نحس و سعد داریم؟ یعنی میتوانیم بگوییم که فلان روز نحس و فلان روز دیگر سعد است؟ و معمولاً در ماه صفر این حس را داریم که فکر میکنیم این ماه نحس است. خداوند اشاره میکند، آن روزی که عذاب نازل شد، روز نحس است، اما سؤال این است آیا چون آن روز نحس بود عذاب نازل شد، یا چون آن روز عذاب نازل شد، نحس شد؟ قرآن نفرمود که چون امروز نحس است، عذاب نازل میکنیم. حرف خدا این است که این همه پیامبران از قبل آمدند و گفتند که شرک نورزید و ظلم نکنید، اما شما گوش ندادید در نتیجه عذاب خدا نازل شد.
حسینی افزود: بنابراین این طور نیست که خدا بگوید امروز چون روز نحس است، شما را عذاب نازل میکنم. نحس بودن یک روز منوط به این نیست که خود آن روز نحس است، بلکه این طور است که چون به آیات الهی توجه نشد، این نحسی از آنجا آمد. آیات در این زمینه را که که نگاه میکنید، نیز این طور است که فرمود «فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ»؛ یعنی صحبت سر عذاب و انذار است. هیچ موقع نگفت که چون فلان روز نحس است عذاب را نازل میکنم. از فلان روز انذار نکردند، بلکه انذار از اعمال است. به این انذار توجه نکردند، تا اینکه این اتفاق در فلان روز رخ داد.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر میگوییم فلان روز نحس است، نه اینکه خود این روز نحس باشد بلکه این چهارشنبههای قبلی در ذهن ما آمده که این عمل به این نقطه رسیده است، اما اینکه واقعاً ماهها و روزها مستقل از اعمال و رفتار ما سعد و نحس هستند یا خیر؟ مسئلهای است که نه میتوان اثبات کند که این طور است و نه میتوان اثبات کرد که این طور نیست.
حسینی افزود: آنچه که باید بدان توجه داشت، فرمایش ائمه(ع) است. فردی نزد امام صادق(ع) آمد و نسبت به مسئله نحس بودن ایام مطالبی را گفت. امام فرمود آن روزی که تو میگویی نحس نیست اما اگر خیلی از این مسئله ناراحت هستی بگو «اِعْتَصَمْتُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ فِي نَفْسِيَ». تمام مطلب در همین فرمایش امام صادق(ع) است که فرمود در این شرایط بگویید که خدایا در نفس من شری است و از این شرّ به تو پناه میبرم.
وی تصریح کرد: بنابراین اکثر مسائلی که ایجاد میشود، در نفس خود انسان است. در روایت دیگری نیز داریم که امام(ع) در این موارد نسبت به دادن صدقه توصیه کردند تا از این طریق شر آن روز یا شب به انسان نرسد. نکته مهم این است که بدانیم «لا مؤثّر فی الوجود الا الله»، اگر این عالم خدایی دارد و تو معتقد به خدایی هستی، این روزها و ماهها و ... در برابر خداوند کارهای نیستند.
حسینی گفت: البته باید توجه کرد که نمیتوان با توجه به این مطالب، نکات ایمنی و بهداشتی را رعایت نکرد. باید این نکات را در حد معمول رعایت کرد. روزی پیامبر(ص) زانوی شتر را بستند. دیگران اعتراض کردند که چرا توکل نمیکنید؟ فرمودند با توکل زانوی او را بستم. بنابراین باید کار را انجام داد، اما نباید به این کار دل بست، بلکه باید به خدا توکل داشت. کار فیزیکی با کار دل فرق دارد. یکی از چیزهایی که اشتباه میکنیم، همین است که نمیدانیم بسیاری از دستورات دینی برای آرامش قلب است نه بهبود فیزیکی.
انتهای پیام