انس و الفت ژرف امام حسین(ع) با حضرت علی‌اكبر
کد خبر: 3889168
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۳:۲۵

انس و الفت ژرف امام حسین(ع) با حضرت علی‌اكبر

امام حسین(ع) خیرخواه همه بود، حتی دشمنانش و از خدا سعادت آن‌ها را نیز می‌طلبید. این امام رئوف فقط یك بار لب به نفرین گشود و آن هنگامی بود كه دشمنان پسرش، حضرت علی‌اکبر(ع)، را از او گرفتند.

انس و الفت ژرف امام حسین(ع) با حضرت علی‌اكبربه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حضرت علی‌اكبر(ع)، فرزند امام حسین(ع)، از  شجاع‌ترین جوانان بنی‌هاشم بوده است. مادرش لیلا دختر ابی مُرَّة بن مسعود ثقفی است. ایشان در حدود سال 34 ه.ق، در اواخر خلافت عثمان بن عفان، در مدینه متولد شد. آن حضرت از جدش امیرالمؤمنین علی‌(ع) نقل حدیث كرده است. بنابر گزارش تاریخ‌نویسان، پسران امام حسین(ع) 6 نفر بوده‌اند، به نام‌های عبدالله، جعفر، محمد، علی‌اكبر، علی‌اوسط و علی‌اصغر.

علی‌اكبر(ع) جوانی حق‌مدار بود كه هیچ‌گاه گِرد باطل نگشت و در مقام اهتمام به حق‌گرایی تا آنجا پیش رفت كه تنها «حق‌مداری» و «حق‌گرایی» را عامل رهایی از ترس از مرگ می‌دانست. جوان شجاع را همگان می‌ستایند و هیچ كس جوان ترسو را جوانی برازنده نمی‌داند. شجاعت، یكی از مؤلفه‌های اصلی شخصیت هر جوانی است كه اوج این فضیلت را در شخصیت والای علی‌اكبر(ع) مشاهده می‌شود و آن حضرت، نمونه آشكار جوانی شجاع بوده است. پرورش در خاندانی كه همه در شجاعت، شهره بودند، از او جوانی بی‌باك و شجاع در برابر دشمن ساخته بود. رجزخوانی استوار حضرت علی‌اكبر(ع) در برابر دشمنانش در روز عاشورا، دورنمایی از شجاعت این جوان بی‌باك را به تصویر می‌كشد.

آنگاه كه علی‌اكبر(ع) به شهادت رسید، امام حسین(ع) خطاب به او فرمود: «لَقَدِ اسْتَرَحْتَ مِنْ همِّ الدُّنْیا وَ غَمِّها؛ علی جان! از غم و اندوه دنیا آسوده شدی». باری، مرگ برای انسان‌های بزرگ و آزاد، رهایی از غم و اندوه و آغاز آسایش و راحتی ابدی است. این سخن امام حسین(ع) خطاب به فرزند جوانش، حكایت از آن دارد كه مرگ برای علی‌اكبر، نه پدیده‌ای نامأنوس و وحشت‌آور، بلكه به مثابه پلی برای رسیدن به خانه آسایش جاودانه و سرای استراحت همیشگی بوده است.

این روزها، روابط عاطفی بسیاری از پدران و فرزندان، كم‌رنگ شده و كوتاهی‌های برخی پدران در تربیت فرزندان، به بروز ناهنجاری‌های اخلاقی و رفتاری در فرزندان و رعایت نكردن حرمت پدری از سوی آنان انجامیده است. پیامد آشكار این مسئله نیز آن شد كه بودن پدر و فرزند در كنار یكدیگر، با تحمل كردن همدیگر و نوعی تكلف همراه شده و این دو را به دو آشنا بیشتر شبیه كرده تا پدر و فرزند. اما وقتی روابط پدری چون امام حسین(ع) را با فرزند جوانی چون علی‌اكبر بررسی می‌كنیم، رابطه‌ای همراه با عواطف، عشق و دل‌دادگی می‌بینیم، در این روابط، هم پدر وظیفه پدری‌اش را خوب ادا می‌كند و هم فرزند، با وظایف خویش، كاملاً آشناست.

امام حسین(ع) خیرخواه همه بود، حتی دشمنانش و از خدا سعادت آن‌ها را نیز می‌طلبید. این امام رئوف، تنها یك بار لب به نفرین گشود و آن، هنگامی بود كه دشمنان، پسرش را از او گرفتند، آنجا بود كه فرمود: «قَتَلَ الله قَوماً قَتَلُوكَ؛ خدا بكشد قومی را كه تو را كشتند» و این درسی بزرگ است برای همه پدران كه برای فرزند جوان‌شان حرمت قائل شوند و عواطف را در روابط پدر و فرزندی جدی بگیرند، همان‌گونه كه حسین(ع) با فرزند جوانش، علی‌اكبر چنین روابط دوستانه و عاشقانه‌ای داشت و دورنمایی از این انس و الفت ژرف با فرزند، در نفرین پدر در حق قاتلان پسر بازتاب یافته است.

گرچه در اسلام درباره مهر و محبت پدر به فرزند، سفارش فراوانی شده است، ‌باید مراقب بود كه این محبت، انسان را از یاد خدا باز ندارد و در مقام انتخاب، میان عشق به فرزند و عشق به خداوند، دل‌بستگی به فرزند بر عشق به آفریدگار پیشی نگیرد چنان‌كه امام حسین(ع) با وجود عشق شدید به جوانش، علی‌اكبر، آنگاه كه می‌بایست در عروجی ملكوتی به دیدار خدایش بشتابد. نگذاشت كه چهره دلربای جوانش، او را از این دیدار باز دارد.

علی‌اكبر، الگویی كامل برای جوانان

یكی از مؤلفه‌های اصلی شخصیت هر جوانی است كه اوج این فضیلت را در شخصیت والای علی‌اكبر(ع) مشاهده می‌شود و آن حضرت، نمونه آشكار جوانی شجاع بوده است.

علی‌اكبر(ع) «ناز» جوانی را با «نیاز» به پروردگار همراه كرد و بدین‌گونه صورت زیبا را با سیرت دل‌ربا در آمیخت. او خداوندگار ادب بود. شور و طراوت جوانی، هرگز وی را از دایره ادب، به ویژه در برابر پدر، خارج نكرد. این آموزگار جوان، رمز مانایی و جاودانگی را به جوانان آموخت، همچنین حق محوری، ادب و فروتنی.

ادبش در برابر پدر، تنها به دلیل روابط عاطفی نبود، بلكه پدر را امام و مقتدای خویش می‌دانست. پدر نیز فقط بدان سبب كه علی فرزند او بود، بدو عشق نمی‌ورزید، بلكه او را جوانی نجیب، پاك‌دامن و پرهیزكار می‌دید و ازاین‌رو، او را گرامی می‌داشت. گرچه هیچ پدری نمی‌تواند حسین(ع) باشد و هیچ جوانی علی‌اكبر(ع) راه حسینی بودن و علی‌اكبر گونه بودن، به روی همه پدران و پسران باز است.

منابع:
سید بن طاوس ، لهوف ، ص 130
عمان سامانی ، گنجینه اسرار و قصائد ، ص 62
جمعی از نویسندگان ، دائره المعارف تشیع ، ج 11، ص 418
سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج 4، ص 233، 319
دائره‌المعارف تشیع ، ج 11، ص 419
محمد تقی جعفری ، امام حسین (علیه السلام) شهید فرهنگ پیشرو و انسانیت ، صص 398 و 399
علی نظری منفرد، قصه کربلا، صص 332 و 333
همان، ص 334
لهوف، ص 132
نغمه حسینی، ص 161
لهوف، ص 132
نغمه حسینی، ص 160

انتهای پیام
captcha