یکی از زیباترین ادبهایی که از همنشینی با قرآن کریم میتوانیم برای نزدیک شدن به خُلق حضرت رسول اکرم(ص) کسب کنیم، شکر است. شکر یعنی آنکه در بهرهمند شدن از هر نیکی و موهبتی، عادت نگاه به مبدأ و معاد را از نظر دور نداریم، بدانیم آنچه داریم منشأش فیض و رحمت خدا است و آن نعمت میتواند فرصتی برای تقرب بیشتر ما به حضرت حق باشد.
وجود مبارک حضرت رسولالله(ص) که مسلمانان صدر اسلام، آیات وحی را در حرکات و سکنات و رفتار و گفتارشان چون آینهای به تماشا مینشستند، بهترین معلم این ادب هستند. در کلمات زیبایی که از ایشان نقل شده است، تجلی این ادب بسیار آموزنده است، ایشان در دعایی چنین عرضه میدارند: «اللَّهُمَّ ارزُقنِي حُبَّكَ، َوحُبَّ مَن يَنفَعُنِی حُبُّهُ عِندَكَ اللَّهُمَّ مَا رَزَقتَنِي مِمَّا أُحِبُّ فَاجعَلهُ قُوَّةً لِي فِيمَا تَحِبُّ، اللَّهُمَّ مَا زَوَيتَ عَنِّي مِمَّا أُحِبُّ فَاجعَلهُ فَرَاغاً لِي فِيمَا تُحِبُّ؛ خدایا آنچه از دوست داشتنیهای من، روزی ام کردی، آن را نیرویی قرار ده در راه کسب آنچه دوست داری و آنچه از دوست داشتنیهایم، از من باز داشتی فراغت و فرصتی قرار ده تا آنچه را دوست داری به دست بیاورم.»
گویی حضرت رسولالله(ص) در این عباراتِ سرشار از ادب و روحِ توحید، عناصر معنایی شکر را جزء به جزء برای ما روشن فرمودند. شکر یعنی آنچه روزیِ ما شده را از خداوند بدانیم و حضرت رسول در عبارت «مَا رَزَقتَنِي» همه چیز را رزقی از سوی حضرت حق میبینند و در یک سطح بالاتر فرمودند: «آنچه روزی ما شده را نیرویی برای رسیدن به آنچه دوست داری قرار بده.»
قرار نیست در نعمتها و بهرههایی که از مال و مقام و جاه و فرزندان و ... به ما داده میشود، متوقف شویم، وجود مقدس پیامبر(ص) افق بالاتری نشانمان میدهند؛ اینها نیرو و قوت ما برای رسیدن به جایی دیگر و محبوبی دیگر هستند.
حضرت رسول اکرم(ص) در این عبارت که به خداوند عرضه میدارند: «مَا زَوَيتَ عَنِّي مِمَّا أُحِبُّ فَاجعَلهُ فَرَاغاً لِي فِيمَا تُحِبُّ» به ما میآموزند که در نداشتنها هم رضای حضرت حق را جستجو کنیم. در نگاه پیامبر خدا آنچه از ما باز داشته شده هم فراغت و فرصتی است تا به آنچه خدا دوست دارد، برسیم.
شاید بیان یک مثال در روشنتر شدن این معنا کمک کند؛ فرض کنید پادشاهی قصد سفر دارد، او پیش از عزیمت، اسبی به کسی میبخشد. این شخص از این بخشش خوشحال میشود، خوشحالی او از سه حالت خارج نیست؛ یا اینکه به داشتن اسب شاد شده است، از این رو که میتواند از آن استفاده کند و اگر این اسب را در صحرا هم پیدا میکرد همین قدر خوشحال میشد. حالت دوم این است که این شخص از آن جهت خوشحال شده است که پادشاه به او عنایتی کرده و در دل پادشاه جایگاهی پیدا کرده است. حالت سوم؛ خوشحالی او از این جهت است که به واسطه این اسب میتواند در خدمت پادشاه و همراه او رنج سفر بکشد و با این خدمت، نزدیکی بیشتری به پادشاه پیدا کند. «به گفته علما شکر کامل در حالت سوم است که در آن شادی بنده به نعمت خدا از آن جهت است که به واسطه آن به قرب بیشتری برسد(احیاء العلوم غزالی، ج ۴، ۱۴۴)»
پیامبر خدا(ص) هم در این عبارات درخشان به ما یاد میدهند داشتهها و حتی نداشتههایمان را با محور الله و رضای او مدیریت کنیم، در آنها توقف نکنیم و مطلوب و محبوب بالاتری را جستجو کنیم و اگر چنین کردیم مزین به ادب شکر شدهایم.
کامله بوعذار، خبرنگار ایکنا خوزستان
انتهای پیام