به گزارش ایکنا، دفتر سابق حزب جمهوری اسلامی، محل شهادت شهید بهشتی و 72 نفر از یارانشان امروز میزبان جمعی از خانواده معظم شهدا و مسئولان بود که برای بزرگداشت شهدای هفتم تیر در این محل گرد هم آمده بودند.
در ابتدای این مراسم خواهر شهید محمد خوشزبان، جوانترین شهید ترور هفتم تیر طی سخنانی با اشاره به اینکه برادر 19 ساله وی که به لقب علیاصغر 72 تن ایران مفتخر شده است، باید الگوی تصمیمگیران نظام آموزشی کشور باشد و مادران شهدای ما الگوی مادران کنونی جامعه ما، گفت: شهید خوشزبان در حالی 19 سالگی خود را با شهادت به پایان رساند که هم درس میخواند، هم مطالعه خارج از تحصیل داشت، هم عضو تیم ملی دو و میدانی کشور بود، هم در حال تلمذ فلسفه اشراق بود و هم به عنوان پسر بزرگ خانواده حامی عاطفی همه اعضای خانواده به شمار میآمد به نحوی که پس از 39 سال هنوز خلأ نبود وی را حس میکنیم.
وی در ادامه به اشاره به اینکه قوم بنیاسرائیل به دلیل تضرع و دعا به درگاه الهی ظهور حضرت موسی را 179 سال به جلو انداختند، گفت: وقتی حضرت موسی(ع) به کوه طور رفت، هارون را جانشین خود کرد. سامری وقتی پس از 31 روز دید که حضرت موسی بازنگشت، گوسالهای ساخت تا قوم را به نقطه اول خود بازگرداند.
خوشزبان ادامه داد: قوم بنیاسرائیل با یک خلأ کوتاه رهبری، قافیه ایمان را باختند و به خاطر خروج عدهای گوسالهپرست از دین، 40 سال سرگردان شدند. همه فرق اسلامی ظهور منجی را باور دارند حال یک سؤال میپرسم آیا منطقی است که در زمان غیبت حضرت حجت جامعه بدون رهبر رها شود.
وی اضافه کرد: هر زمان که فجایع هفتمتیر را به خاطر میآورم، یاد خوارج میافتم. آیتالله بهشتی، اولین شهید دفاع از ولایت انقلاب اسلامی است. بیایید نیروشناسی را از دشمنان یاد بگیریم؛ هر بار که گوسالهپرستان از بدنه ملت خروج میکنند، شیعه باید تاوان بزرگی را بپردازد که تازهترین آن شهادت شهید قاسم سلیمانی است.
خوشزبان با تأکید بر اینکه روزی باید پاسخ شهدا و خانواده شهدا را بدهیم، گفت: شهید یک بار از دنیا میرود اما خانواده شهدا با آمدن هر پیکر شهید مدافع حرم و شهید گمنام و با بروز هر فتنهای، هر روز میمیرد. بیایید از قوم بنیاسرائیل بجای گوسالهپرستی دعا برای تعجیل در ظهور منجی را بیاموزیم.
در ادامه مراسم اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی و از یاران شهید بهشتی به بیان خاطراتی از شهید بهشتی پرداخت و گفت: باید ایمانی عمل کنیم. در حالی که در زمان حیات شهید بهشتی تهمتهای زیادی بر علیه وی مطرح بود؛ اکنون 40 سال است که خداوند دارد از شهید بهشتی دفاع میکند و هنوز افکار و اندیشههای بهشتی است که راهساز آینده به ویژه در گام دوم انقلاب و دوران تحول است.
وی ادامه داد: شهید بهشتی معتقد بود انقلاب ما انقلاب ارزشها، صداقت، مهرورزی، دشمنشناسی و ایستادن در مقابل استکبار و تمام کسانی است که میخواهند به جای خدمت جیبشان را پر کنند.
بادامچیان به نامه شهید بهشتی، شهید باهنر، مرحوم آیتالله رفسنجانی، مقام معظم رهبری، عبدالکریمموسوی(اردبیلی) که در اسفندماه سال 58 به امام نوشتهاند، اشاره کرد و گفت: شهید بهشتی مسئله اصلی را بینش میدانست، به همین دلیل در این نامه به صراحت نوشته است: «پیش از پیروزی و بعد از آن و امروز معتقد بودیم و هستیم که نظام اسلامی در ایران بدون پشتوانهای از تشکیلات مذهبی ـ سیاسی تضمین دوام ندارد؛ دشمنان و مخالفان به عمق و عظمت اقدام پی بردند و برای تضعیف حزب و رهبران حزب دست به کار شدند. غرب و شرق در خارج و راستیها و چپیها و بعضی از خودمانیها در داخل عملاً در این خصوص هماهنگ گردیدند؛ کار را با ترور اشخاص و شخصیتها شروع کردند و هنوز هم کشتنها و پخش شایعات و رواج دادن اتهامات ادامه دارد».
وی افزود: در پایان این نامه آمده است: « خلاصه: علائم تکرار تاریخ مشروطه به چشم میخورد. متجددهای شرقزده و غربزده علیرغم تضادهای خودشان با هم در بیرون راندن اسلام از انقلاب همدست شدهاند.(نمونه جلسهای که از مذهبیهای چپگرا و محافظهکاران غربگرا یا ملیگرا برای همکاری در مقابله با حزب جمهوری اسلامی در انتخابات اخیر تشکیل شده بود).»
بادامچیان تصریح کرد: در نامهای که شهید بهشتی در اسفند سال 59 به امام نوشتهاند نیز آوردهاند: دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط میشود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن باید سخت ملتزم به وحی و تعبد در برابر کتاب و سنت باشد. بینش دیگر در پی اندیشه و برداشتهای بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پای بند و گفتهها و نوشتهها و کردهها بر این موضع بینابین گواه است. مشکلات کشور از همین صاحبان اندیشه است و اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا میکند، نه مشکلات موجود دینی و فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی این مردم رنجدیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل میشود و نه میتوان برای آینده طرحهای اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل آورد.
وی در پایان گفت: از دیدگاه شهید بهشتی قدرت دو شکل دارد؛ قدرت در شکل برتریجویی و وسیله انجام خدمت بهتر برای خلق و رضای خدا. بر همین اساس اگر کسی خواست در پی قدرتطلبی باشد ملت اسلامی باید از او دوری گزیند و با کسانی کار کند که همه کارشان سازنده و عبادت است. شهید بهشتی معتقد بود افرادی که تفکرشان بر مبنای فقه جواهری با خط امامت و ولایت بود باید با یک مجموعه منظم تشکیلاتی حکومت را اداره کنند و همین تفکرات بود که موجب شد دست به ترور وی زدند و در بدترین شکل محل حضور وی را منفجر کردند.
انتهای پیام