به گزارش ایکنا، کرسی ترویجی «فرایند بصیرت از منظر قرآن و روایات» عصر شنبه، ۷ تیرماه، با ارائه حجتالاسلام منصوری، استادیار گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی و نقد حجج اسلام مهدی رستمنژاد، دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث جامعةالمصطفی(ص) العالمیة و کامران اویسی، استادیار گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی و دبیری علیرضا کمالی، مدیر پژوهشی گروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه، برگزار شد.
در ابتدا حجتالاسلام منصوری با بازشماری واژگان معادل، همنشین و مقابل «بصیرت» در قرآن به تعریف لغوی «بصیرت» پرداخت و گفت: با توجه به اختلاف لغتشناسان در اینکه ریشههای واژگان دارای اصل واحد هستند یا میتوانند اصول متعدد داشته باشند، دو دیدگاه درباره ریشه بصیرت مطرح شده است، اما از آنجا که اینجانب معتقد به وجود اصل واحد در ریشه لغت هستم، بصیرت را بر پایه اصل واحد معنا کرده و آن را نیرویی روشنیبخش میدانم که با روشنگریاش ادراک را برای عقل هموار میسازد.
وی افزود: در معنای واژه «بصر» یک ویژگی وجود دارد و آن «آشکار بودن شیء دیدهشده» است، بر این اساس بصیرت را میتوان به «روشنبینی» معنا کرد. سایر معانی لغوی یا به عوامل بصیرت اشاره دارد و یا فوائد آن را بیان میکند و یا مؤلفهای از مؤلفههای بصیرت و یا بخشی از فرایند آن را مطرح ساخته است. بنابراین بصیرت یعنی «بینش و نیرویی که به وسیله آن بتوان به وضوح حقایق را شناخت».
حجتالاسلام منصوری در تعریف اصطلاحی «بصیرت» گفت: باید با درنظر گرفتن مؤلفهها و فرایند بصیرت، آن را تعریف کرد. بر این اساس، تعریف اصطلاحی بصیرت عبارت است از روشنبینی مبتنی بر شناخت به همراه باور قلبی که در اثر مشاهده درست رخدادها و اندیشیدن و سنجش و عبرت گرفتن و تیزهوشی و دور اندیشی حاصل میشود.
وی در ادامه در باره فراوانی واژه بصیرت در قرآن گفتند: «در آیات نورانی قرآن کریم، ماده «بصر» به صورت ثلاثی مجرد و مزید به صورت فراوان و با این بسامد بهکار رفته است: از ثلاثی مجرد به صورت فعل «بَصُرت» ۲ بار و «لم یبصُروا» ۱ بار؛ به صورت اسم مفرد و جمع (بصر و ابصار) ۴۸ بار؛ به صورت صفت مشبهه «بصیر و بصائر» ۵۸ بار و از ثلاثی مزید در بابهای «افعال، تفعیل و استفعال» جمعاً ۳۹ بار به کار رفته است. نکته قابل توجه آن است که از ثلاثی مجرد آنچه بیشتر مربوط به بحث بصیرت است، کاربست صفت مشبههای و در مواردی کاربست اسم مفرد و جمع آن است؛ اما از ثلاثی مزید جز در مواردی اندک، مابقی مربوط به بحث بصیرت است».
استادیار دانشگاه معارف اسلامی درباره جایگاه بحث بصیرت تصریح کرد: در روایتی از امیرمؤمنان(ع)، تحقق ایمان بر ۴ رکن استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد. هر یک از این پایهها دارای ۴ شعبه است که در این میان «بصیرت» نخستین شعبه یقین است.
وی در ادامه پس از تحلیل آیات و احادیث و نکتهیابی از آنها به فرازهایی از فرمایشهای امیرمؤمنان(ع) در خطبه ۱۵۳ نهجالبلاغه استناد کرد و گفت: حضرت در این خطبه میفرماید: «فَلْیَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِه فإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ وَ تَفَکَّرَ وَ نَظَرَ وَ أَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ وَ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهْوَی وَ یَتَنَکَّبُ طَرِیقَ الْعَمَی وَ لا یُعِینُ عَلَی فَسَادِ نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِی حَقٍّ أَوْ تَحْرِیفٍ فِی نُطْقٍ أَوْ تَغْیِیرٍ فِی صِدْقٍ». فرایند بصیرت را میتوان در عناوین گوش دادن به حقایق، تفکر در شنیدهها، تیزبینی (نظر کردن)، دوراندیشی (ابصار کردن)، عبرت گرفتن و گام نهادن در جادهای روشن تعریف کرد.
بنابر این گزارش، ناقدان ضمن اشاره به نقاط قوت نظر ارائهشده، جهت اصلاح این نظریه این نکات را بیان کردند؛ بصیرت قابل گامبندی است، اما نه از طریق روایات. موارد مزبور در فرایند بصیرت بیشتر ناظر به خروجی بصیرت است. موارد مطرحشده بیشتر ابزار یا مسیر و یا نتایج بصیرت است. برخی واژگان ناظر به بصیرت دارای معادل فارسی نیست. واژهشناسی بصیرت نیازمند کار دقیق و فنیتر است. بصیرت را میتوان به اقسام مختلف تقسیم و آن را مورد بحث قرار داد.
انتهای پیام