به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام سیدامید موذنی، صدرپژوه و معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، شب گذشته، 8 تیرماه در برنامه تلویزیونی مصیر به ارائه توضیحاتی در زمینه ابعاد شخصیتی شهید سیدمحمدباقر صدر پرداخت که در ادامه میخوانید؛
اگر بخواهیم شهید صدر را بفهمیم، باید ببینیم چه کرده است و ادعای دیگران در مورد او چه بوده است و بعد ببینیم آیا این ادعاها محقق شده است یا خیر. خوبی شهید صدر این بود که بخش زیادی از تفکر و اندیشه و عمل ایشان واقعیت عینی است و شما میتوانید آنها را بررسی کنید. شهید صدر اگر در اقتصاد حرف زده، صرفاً یک ایده و گفتاری که در یک جلسه مطرح شده باشد، نبوده است، بلکه کتاب مشخصی به نام «اقتصادنا» نوشته که در کشورهای اسلامی سالها در تمام مقاطع پژوهشی مانند ارشد و دکتری تدریس شده و در مورد آن پایاننامهها و مقالات متعددی نگارش شده است.
اساساً اینکه ما جرئت کنیم و ایده بانکداری بدون ربا، بانک اسلامی یا اقتصاد اسلامی را ارائه کنیم، بسیار سخت است. زمانی بود که این عبارات را مسخره میکردند. مثل این بود که کسی بگوید مثلث چهارضلعی که به این میخندیدند. بنابراین، اینکه این جرئت پیدا شده و این ایدهها مطرح شده است، به گفته بسیاری از اندیشمندان، ثمره خطشکنی شهید صدر و تولیدات علمی ایشان بوده است.
اما در مورد اینکه چیزی که اجرا میشود، آیا همان ایده است؟ باید بگویم خیر. هم تفاوت ساختاری به وجود آمده و هم کتابی که شهید صدر نوشتهاند، برای کشورهای غیراسلامی بوده است و آن کتاب که برای کشورهای اسلامی نوشتهاند، یک جزوه است که در حد بنیادهای کلی ماند و به شکل و طرح نرسید و شهید صدر نیز به شهادت رسید و کسی هم آن را ادامه نداده است.
در حوزه اندیشه، اندیشمندان زیادی داریم که در برابر پرسشهای انسان معاصر، پاسخهایی را مطرح کردند. به اینصورت که تکگزارههایی برای انسان معاصر پرسش بوده و اینها نیز تکگزارههایی را به عنوان پاسخ ارائه کردهاند و نظرات جدیدی را وارد عرصه فکر ما کردهاند. اما اندیشمندان کمتری داریم که در برابر پرسشهای انسان معاصر، نظریه تولید کرده باشند.
یعنی یک مفهوم انتزاعی کلانتر و دستگاه معرفتی کلانتری که ذیل خودش حجم زیادی از ساختهای نظری را شکل دهد و سوالات، پرسشها و مفاهیم را سامان بدهد و راهکارهای متناسب با این نظریه ارائه کند را کمتر داشتهایم. به نسبت کسانی که نظریه تولید کردهاند، اندیشمندان کمتری داریم که برای رسیدن به نظریهها و مفاهیم، روش تولید کرده باشند. یعنی به ما آموزش داده باشند و فضا را ایجاد کرده باشند که بر اساس فرایندی که آنان ابداع کردند یا ساز و کاری که طراحی کردند، بتوانیم خودمان نظریههای مختلف و دستاوردهای نظری مختلف را از منابع دینی برداشت کنیم.
بنابراین، تعداد کمی هستند که دارای روش باشند و حداقل در دورههای اخیر، کسی را نمیشناسیم که در حوزه معرفت دینی، این نسبت را به او بدهیم که مکتبی را تولید کرده باشد. یعنی نظریهها، روش، مبانی و ساز و کارهایی تولید کرده باشد که در یک حوزه معرفتی یا در یک حوزه نظری مربوط به ساحت زیستی ما شود و بتواند از دیگر مکاتب نظری متفاوت باشد و اندیشهورزی کند و مفهوم به دست دهد. شهید صدر در این نقطه ایستاده است.
شهید صدر حرفی که در نظریه سیاسی خودش میزند، چیزی است که در کلام و فلسفه به آن رسیده است. وقتی رساله عملیه ایشان را در کنار جامعهشناسی وی میگذارید، دو کتابی هستند که یکدیگر را تقویت میکنند. آنچه در غرب رخ داده، حاصل تلاش کمنظیر علمی و همافزاییهای مکرر آکادمیهای مختلف است که ربطی به خود اندیشمندان ندارد و ادامهدهندگان بودند که اندیشهها را جدی گرفتند و ادامه دادند و اتفاقاً این مشکلی است که نسبت به اندیشمندان خود داریم. به جای اینکه شهید صدر را درست بفهمیم، و مواجه شویم و عبور انتقادی کنیم یا آن اندیشه را استمرار بخشیم، از کنار اندیشهها عبور میکنیم.
در بیرون از فضای اسلامی، شیعی یا بهتر بگویم ایرانی، این اتفاق میافتد که از کنار این اندیشهها عبور میکنیم. یک پژوهشگر اقتصاد در برزیل، موضوع رسالههای ارشد و دکتریاش اقتصاد اسلامی از منظر شهید صدر است و در دکتری به این فکر میکند که اشکالات اقتصاد لیبرال را چطور میتوان با اندیشه صدر و اقتصاد اسلامی صدر حل کرد. او به این رسیده، چون شهید صدر در فضای اندیشه بیرون از جهان اسلام، به چند ویژگی معروف است که یکی از آنها اقتصاد است.
«مارک بلاک» از تنها اندیشمند اسلامی که نام میبرد، شهید صدر است. همچنین کتاب «اقتصادنا» را ژاپنیها به ژاپنی ترجمه کردهاند و یا به زبانهایی مانند آلمانی و ... ترجمه شده است. بنابراین در جهان غرب که لیبرالیسم حاکم است، از صدر برای حل مشکلاتشان بهره میبرند، اما ما هنوز با این اندیشهها به شکل واقعی مواجه نشدهایم که بتوانیم خلأ موجود در اندیشههای شهید را بشناسیم و راهش را ادامه دهیم.
نبوغ یکی از ویژگیهای ذاتی شهید صدر است. برخی با قدرت هوش بیشتری هستند که در شهید صدر این قدرت هوش در اوج خودش است. شهید صدر در سن چهار یا پنج سالگی شروع به تحصیل میکند و درس میخواند. دوران ابتدایی را در دو سال میخواند و در همان دوران، آثار مارکسیسم را میخواند و با آنها مواجه میشود. برخی از نویسندگان مارکسیست در عراق که فضای اندیشه مارکسیستی و کمونیستی قوی بوده است، اساتید مدرسهای بودند که صدر در آنها درس میخوانده و آنها در خاطراتشان نقل میکنند که وقتی با صدر مواجه شدیم و دیدیم او آثار مارکسیستی را مطالعه میکند، آنها را میفهمد و بالاتر اینکه، انتقاد هم میکند که باعث شد ما در فهممان نسبت به مارکسیسم تجدید نظر کنیم. این یک نبوغ است و شهید صدر، اولین کتابش را قبل از 10 سالگی نوشته است.
ایشان حجم زیادی مطالعه میکرده و در کودکی اتاق کوچکی داشته که در آن مطالعه میکرده و این ویژگی نبوغ و همچنین تولد در خانواده صدر موجب میشود به این جایگاه برسد. او متولد خانوادهای است که نسل به نسل تا جدشان امام موسی کاظم(ع)، همه مجتهد بودند و در دویست سال گذشته، پدران صدر جزء مراجع درجه اول بودند و شخصیتهای اصلی اندیشه در جهان اسلام محسوب میشدند. لذا این موارد ویژگیهای ذاتی او محسوب میشوند.
ایشان کتاب «فدک در تاریخ» را در 13 سالگی نوشتهاند که به عنوان خاطرات علمیشان است و این کتاب امروز موجود است که در آن اندیشههای فقهی آقاضیاء عراقی در حوزه عدالت قضایی را نقد میکند یا مرحوم شرفالدین، صاحب المراجعات که شخصیت علمی مهمی دارد، وقتی این کتاب را میبینید، میگوید «والله شهادت میدهم که نویسنده این کتاب مجتهد است»، در حالی که در سن 13 سالگی این کتاب را نوشته بود. یا در سال 2011، در یکی از بنیادهای صهیونیستی، یک رساله دکتری در مورد این کتاب نوشته شده است و نویسنده رساله میگوید شهید صدر این کتاب را در بازه زمانی 12 تا 20 سالگی نوشته است. اما خود شهید صدر میگوید کتاب را در یک ماه تعطیلی نوشتهام. در این کتاب، بحثهای فلسفی هم وجود دارد. چه اینکه در مسئله فدک، برای تحلیل مفهوم برخی از احادیث، بحثهایی در مورد وحدت علم، عالم و معلوم دارند و یکی از مهمترین ویژگیهای شهید صدر این است که نسبت فکر و واقعیت بیرونی را لحاظ میکنند.
ایشان به دنبال پروژه فکری شخصی خودش نبوده است. در مراحل مختلف اندیشه خود از فدک تا دیگر کتب به دنبال این است که وضعیت انسان امروز را تغییر دهد و انقلابی است، به این معنا که حقیقتا دنبال تحول است. لذا از ابتدا با حجم زیادی از تلاش علمی دنبال این بود که مسئله را درست بشناسد و با عرضه مسئلهها به وحی، پاسخ را از وحی استنباط کند.
انتهای پیام