در دوران دفاع مقدس که رزمندگان دلاور اسلام در نبرد با سربازان تجاوزگر بعثی از حریم میهن پاسداری میکردند، دشمنان نظام اسلامی که یارای مقابله با سربازان و بسیجیان جان برکف را نداشتند، ناجوانمردانه به حریم شهرهای کشور یورش میبردند و با هواپیماهای جنگی نقاط مختلف کشورمان را آماج حملات بیرحمانه خود قرار میدادند و موشکباران میکردند.
در 29 بهمنماه سال 65، هنگامی که مریم ذوالقدر یکی از بانوان آموزشیار نهضت سوادآموزی در دهپیاله شیراز مشغول آموزش به نوسوادان علاقهمند به کسب علم و دانش بود، کلاس درس مورد هجوم وحشیانه هواپیماهای بعثی قرار گرفت و با اصابت راکت موشک، کلاس درس بر سر او و نوسوادان بیگناه ویران شد.
در آن روز، خون مطهر 20 نفر از نوسوادان جویای علم و دانش و 4 کودک همراهشان درهم آمیخت و همگی به خیل شهیدان پیوستند اما به خواست خداوند، مریم ذوالقدر، آموزشیار کلاس به شکل معجزهآسایی به حیات دنیوی بازگشت و اکنون در ردیف یکی ازجانبازان عزیز در عرصه تعلیم و تربیت قرار دارد.
در آن زمان مراسم چهلمین روز شهادت این عزیزان در گلزار شهدای شیراز با حضور مردم شریف بهویژه اهالی محل و خانواده شهدا برگزار شد و حجتالاسلام قرائتی، نماینده ولیفقیه و رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در این مراسم سخنرانی و به همراه مدیر و کارکنان نهضت سوادآموزی شیراز از محل بمباران بازدید و با مراجعه به منازل شهدا، با خانواده ایشان گفتوگو و با بیان آیات و احادیث از بازماندگان دلجویی و موجبات صبر و شکیبایی آنان را فراهم کردند.
آری! امسال سی و چهار سال از آن حادثه میگذرد. روزی غمانگیز و ماندگار در عرصه دفاع مقدس و فعالیتهای نهضت سوادآموزی رقم خورد. روزی که کتاب و دفترچههای کلاس درس دهپیاله شیراز بهعنوان تنها کلاس سوادآموزی در کشور با خون شهدای مظلوم نوسواد رنگین و یاد ایثار و مقاومت بانوان شهید در اوراق درخشان تاریخ انقلاب اسلامی ثبت شد.
در ادامه این نوشتار خاطراتی از اصغر نحاس که در آن زمان کارشناس نهضت سوادآموزی استان فارس بود، درباره این حادثه غمانگیز و ماندگار میخوانیم:
«در نیمه دوم شهریورماه 1365 در دوره آموزشی روابط عمومی و سمعی و بصری در تهران (دفتر مرکزی نهضت سوادآموزی) بودم و در روز بیست وهشتم، همکارم، آقای محمود ذوالقدر برای شرکت در جلسهای به تهران آمد و او را در دفتر مرکزی نهضت سوادآموزی ملاقات کردم.
بعد از حادثه بمباران کلاس نهضت سوادآموزی در شیراز، در روز 30 بهمن از سوی دفتر نهضت سوادآموزی استان فارس با من تماس گرفته شد و مسئله بمباران کلاس سوادآموزی دهپیاله شیراز را اطلاع دادند و از من خواستند در اولین فرصت به همراه محمود ذوالقدر، (برادر مریم ذوالقدر معلم کلاس نهضت سوادآموزی بمباران شده) به شیراز عزیمت کنیم اما به هیچوجه این موضوع را به ایشان نگویم. بلافاصله بلیط هواپیما گرفتیم و عصر همان روز راهی شیراز شدیم.
پس از ورود به فرودگاه شهید دستغیب شیراز، سوار تاکسی شده و راهی منزل آقای ذوالقدر شدیم. در بین راه راننده تاکسی از وقوع بمباران کلاس سوادآموزی خبر داد و حال آقای ذوالقدر منقلب شد و من هم سعی کردم از ذهن ایشان چنین مسئلهای را دور کنم، اما ایشان دلهره داشت. وقتی به منزلشان رسیدیم کسی در منزل نبود. حال ایشان بدتر شد و سریع به منزل برادرشان رفتیم و وقتی از مجروح شدن خواهرش اطلاع یافت، حالش بد شد و سریع راهی بیمارستان شدیم که متأسفانه خواهرشان در بخش مراقبتهای ویژه بستری بود زیرا تمام بدنشان زخمی و متورم بود.
فردای آن روز غوغایی در نهضت سوادآموزی برپا شد و همه همکاران نگران و سوگوار بودند. پس از چند روز از سوی بنیاد جانبازان مراسم تشییع پیکر شهیدان کلاس سوادآموزی با حضور مردم انقلابی شیراز و تمام کارکنان و آموزشیاران نهضت سوادآموزی برگزار شد و در نهایت پیکر این عزیزان در قطعهای از دارالرحمه شیراز به خاک سپرده شدند.
روزها به سرعت سپری شدند اما آموزشیار کلاس تا 40 روز در بخش ویژه بیمارستان بستری بود.با توجه به فرارسیدن چهلمین روز بمباران کلاس سوادآموزی، مراسمی از سوی نهضت سوادآموزی استان با حضور استاندار، مدیران دستگاههای اجرایی، عموم مردم و کارکنان و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در محل حسینیه دارالرحمه شیراز برگزار شد و حجتالاسلام والمسلمین قرائتی با سخنان شیوای خود یاد و خاطره شهدا را گرامی داشتند.
در سالهای پس از این حادثه ناگوار از سوی نهضت سوادآموزی فارس مراسمی همراه با گلافشانی قبور شهدا و اجرای برنامههای فرهنگی و هنری در رسانههای جمعی برگزار شد تا یاد این خاطره در اذهان عمومی زنده نگه داشته شود».
انتهای پیام