ضرورت ایجاد رشته‌های فقه مضاف برای تأمین انتظار حداکثری از دین
کد خبر: 3958595
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۲
حجت‌الاسلام همتی بیان کرد:

ضرورت ایجاد رشته‌های فقه مضاف برای تأمین انتظار حداکثری از دین

همتی ضمن اشاره به انتظار حداکثری جامعه از دین و روحانیت تصریح کرد: ضرورت ایجاد و راه اندازی فقه‌های مضاف، تربیت یک نیرویی است که با آن هدف کلان سازگاری داشته باشد.

به گزارش ایکنا، آیین رونمایی از طراحی رشته فقه التربیه با حضور حجج اسلام مقیمی حاجی، حسن قاسمی، حسینی‌پناه، حیدر همتی و مهدی رضایی و معصومه مظاهری و طراحی رشته فقه السیاسه با حضور حجج اسلام مفتح، مهاجرنیا، رجبی، نعیمیان و حیدر همتی در مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) دوشنبه، ۱۸ اسفندماه، برگزار شد.

همتی در ابتدای نشست فقه‌التربیة به ایراد سخن پرداخت و گفت: وقتی ‌امام خمینی(ره) گفتمان ولایت فقیه را طرح فرمودند که برآمده از نگاه به دین حداکثری و انتظارات حداکثری از دین است، از طرف دیگر جامعه ایرانی که انقلاب کرده بود انتظارات حداکثری از روحانیت داشت و شاهدش هم این است که در اوایل انقلاب یک آمار بالایی از مجلس شورای اسلامی را روحانیون تشکیل می‌دهند؛ یعنی انتظار حداکثری برای مدیریت جامعه در ضمیر مردم انقلابی وجود داشت، اما در حقیقت بر سر سفره مبانی معرفتی و تربیتی و آموزشی و پژوهشی‌ای که برآمده از نگاه حداقلی به دین است، نشسته بودیم.

وی افزود: این قضیه باعث شد که مدل مواجهه و مدل ورود روحانیون در ساختارها بر اساس انتظارات حداقلی از دین باشد و مأموریت‌هایی که برای خودشان تعریف کردند فقط در حوزه‌های فردی و به گونه‌ای در حوزه‌های اخلاق فردی خودش را بیشتر نمایان کرد، در حالی که انتظار مردم این بود که وقتی انقلاب اتفاق می‌افتد بعد از انقلاب سیاسی، انقلاب در اقتصاد هم اتفاق بیفتد و مبنای اقتصاد اسلامی تبیین بشود.

حجت‌الاسلام همتی تصریح کرد: همچنان که انتظار از مبانی اقتصاد اسلامی داشتند، انتظار از آموزش عالی و دانشگاه اسلامی را داشتند. وقتی اوایل انقلاب دانشگاه دو سال تعطیل می‌شود مردم منتظر هستند که یک اتفاق دیگری در حوزه علوم انسانی و اتفاق دیگری در حوزه آموزشی رخ دهد؛ این انتظار را داشتند اما بیشتر کسانی که برآمده از حوزه سنتی بودند و تفسیر حداقلی از دین را مبنای خودشان قرار دادند، ماموریت خودشان را در حوزه‌های به نوعی غیر چالشی در یک مقولات فردی تعریف کردند. لذا آن چیزی که در گام دوم انقلاب اسلامی به آن نیاز داریم این است که انقلاب اسلامی و مسئله ولایت فقیه برآمده از انتظار از دین حداکثری است باید حوزه‌های علمیه آموزش، پژوهش، تهذیب و تربیت آنها هم باید مطابق این ایده و تئوری و نظریه مورد بازخوانی قرار بگیرد و مطابق با این هدف دوباره باید یک بازآفرینی در ساختار آموزش، پژوهش و در رشته‌ها اتفاق بیفتد.

وی افزود: اگر نظریه ولایت فقیه که برآمده از دین حداکثری است و انتظارات حداکثری مردم انقلابی از دین هست باید بتواند پشتوانه مبانی معرفتی آن منجر به تربیت انسان‌هایی بشود که با این هدف سازگار است. از همین گذر است که ضرورت ایجاد و راه اندازی فقه‌های مضاف تربیت یک نیرویی است که با آن هدف کلان که هدف ولایت فقیه است سازگاری داشته باشد. چون این سازگاری وجود ندارد ولیّ می‌آیند صحبت از اقتصاد مقاومتی یا بحث تهاجم فرهنگی یا مقولات بحث الگوی اسلامی پیشرفت را مطرح می‌کنند.

همتی بیان کرد: بعد کسانی که برآمده از فکر سیستم لیبرالیسم هستند، اصلاً با اینها ارتباط ندارند، چون آنها به بحث جهانی‌سازی می‌اندیشند و از طرف دیگر نیروهایی که در حوزه هستند، چون بر اساس نگاه حداقلی به فقه و دین مواجه هستند این موضوعات‌ مسئله آنها قرار نمی‌گیرد؛ لذا اگر بخواهیم به سمت تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم، ایجاد زیرساخت‌های پژوهشی، معرفتی و تولید معرفت معطوف به تربیت انسان‌هایی است که از جنس گام دوم انقلاب که گام تمدن سازی می‌باشد ضروری است.

وی در پایان تصریح کرد: در این مؤسسه‌ با این دید و با این افق به این مسئله نگاه می‌کنیم و توان خودمان را صرف این قضیه کردیم، ولی با دو جبهه در چالش هستیم؛ جبهه‌ای که نگاه حداقلی به دین دارد و در حوزه است که به جریان تحجر معروف است؛ جریانی که معطوف به جریان لیبرالیسم است و آنها هم قائل به جدایی حوزه دین از حوزه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند؛ لذا آن چهارچوب فکری که ما دنبال می‌کنیم گفتمان سومی است که برآمده از اندیشه امام(ره) و رهبری برای ادامه دادن این جریان است.

در نشست رونمایی از طراحی رشته فقه السیاسه حجت‌الاسلام مفتح، رئیس مرکز اسلامی هامبورگ به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: ما مدعی این هستیم که دین‌شناس هستیم. ما در استخراج مسائل از منابع دینی تخصص داریم اگر لازم است حرف دین استنباط بشود کار ماست نه دیگرانی که این تخصص حوزوی را ندارند. بنابراین به قول معروف الان توپ در زمین حوزه است و حوزه الان باید پاسخگو باشد. حوزه الان بدهکار است. مردم هر جا نیاز بوده حضور پیدا کردند. هرجا قبل از انقلاب بعد از انقلاب در جنگ در غیر از جنگ نیاز بود حضور داشته باشند و مردم کم نگذاشتند. الان ما حوزویان هستیم که به مردم بدهکار هستیم و باید آستین‌ها را بالا بزنیم و در این زمینه قدم برداریم. نیازهای جامعه را برای اداره دینی اجتماع از منابع دینی استخراج کنیم در این زمینه دو نگاه به فقه است که یک نگاه به فقه نگاه فعال است یکی هم نگاه انفعالی و منفعل است.

وی افزود: نگاه فعال یعنی چه باید کرد. در برابر مشکلات فرهنگی، مشکلات اقتصادی، مشکلات سیاسی، مشکلات اجتماعی، روابط بین الملل و سایر امور باید چه کرد. این نگاه فعال به فقه می‌شود؛ اما نگاه منفعل یعنی همین روشی که به آن نگاه شورای نگهبانی می‌گوییم؛ یعنی نمایندگان مجلس بر اساس تئوری‌هایی که دارند بر اساس علومی که فرا گرفتند برای مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی طراحی می‌کنند بعد این راه حل‌ها از فیلتر شورای نگهبان می‌گذرد و شورای نگهبان با نگاه فقهی به این نگاه می‌کند، می‌گوید جایز هست یا جایز نیست. در واقع منفعل است نه فعال. این هم یک نگاه به فقه است.

مفتح تصریح کرد: این نظرات مخالفی که الان وجود دارد و می‌گویند فقه اصلاً توان ندارد و نباید چنین توقعی از فقه داشت برآمده از نگاه منفعل است. خاطرتان هست که در این حوزه چه بحث‌هایی در گرفته و مخالفین و موافقین صحبت کردند. خود این مباحث بر اساس همین دو نگاه به فقه است. این فقه السیاسه‌ای که الان طراحی شده بر اساس آن نگاه فعال است؛ یعنی فقه بیاید بگوید چه باید کرد.

در ادامه نشست حجت‌الاسلام رجبی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فقه نظام به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: شکی نیست که نظام سیاسی در رأس هر نظام اجتماعی قرار دارد. اگر ما یک جامعه‌ای داریم و آن جامعه دارای یک نظامی است در راس هرم آن جامعه نظام سیاسی قرار می‌گیرد. مهمترین عنصر نظام اجتماعی نظام سیاسی و نظام سیاسی هم برخاسته از فقه سیاسی است. اگر این نظام سیاسی بر مدار اسلام و فقه اسلامی حرکت کرد آن مسیر اسلامی خواهد بود و اگر نظام سیاسی در مدار اسلام و موازین اسلامی حرکت نکرد آن وقت شاید دیگر اسلامیت خرده نظام‌ها هم آن قدر مثمر ثمر نباشد.

اهمیت رشته فقه سیاسی

وی افزود: این را دارم بر اساس متن آیات و روایات خدمتتان عرض می کنم. یک روایت را به عنوان نمونه از امام باقر(ع) خدمتتان عرض می‌کنم: «قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً» این حدیث قدسی است. می‌فرماید: به تحقیق هر قوم و جامعه‌ای را که ولایت امام جائر که از طرف خدا نیست بپذیرند مواخذه خواهم کرد اگرچه رعیت در اعمال فردی خودشان نیکوکار و با تقوا باشند؛ یعنی رفتارهای فردی آنها درست است ولی نظام اجتماعی و سیاسی آنها و رفتار کلان و اجتماعی آنها منطبق با موازین شرعی نیست.

وی ادامه داد: و در طرف مقابل «وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً» و هر جامعه‌ای را که ولایت امام عادلی را که از طرف خدا است را خواهم بخشید. دو خصوصیت برای این حکومت و نظام سیاسی ذکر می‌کند یکی اینکه عادل باشد و دوم اینکه از طرف خدا باشد. اگرچه این رعیت در رفتارهای فردی خودشان گناهکار هستند و ظلم‌هایی دارند اما به خاطر آن نظام مدیریت سالمی که بر آن حاکم است خطاهای متن جامعه قابل اغماض است؛ این اهمیت نظام سیاسی را در رأس هرم نظام اجتماعی برای ما نشان می‌دهد و لذا واقعاً فقه سیاست باید ما را به این سمت رهنمون بکند.

در ادامه نشست حجت‌الاسلام مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: عنوان موضوعی که من خدمتتان هستم رویکرد معرفت‌شناسی به فقه السیاسه یا نظریه انشعاب علوم هست. با توجه به موضوع فقه السیاسه من راجع به نظریه انشعاب علوم خدمتتان هستم. یک نظریه معروفی هست راجع به تخصصی شدن علوم و انشعاب علوم. پیش‌فرض این موضوع این است که دانش‌ها دو گونه هستند یک دانش‌هایی داریم که کلان دانش هستند و یک دانش‌های خاص داریم. دانش‌هایی که کلان هستند مجموعه دایره المعارفی از علوم مختلف است. یکی از راه‌های تولید علم این است که این کلان دانش‌ها خرد و تخصصی بشوند و تبدیل به دانش‌های خاص بشوند.

وی افزود: امروز برای علوم‌ سیاسی روز بسیار مبارکی است که دارد از یکی از شاخه‌های آن رونمایی می‌شود؛ آن هم از شاخه‌های شناخته‌شده علوم سیاسی اسلامی. از این جهت جای خوشحالی دارد چون می‌دانید ما هنوز با همه تلاش‌هایی که شده یک علم سیاست اسلامی نداریم. مجموعه شاخه‌ها و گرایش‌های مختلفی مثل فقه سیاسی، فلسفه سیاسی، کلام سیاسی جمع شدند و یک دانشی را به نام سیاست اسلامی مطرح می‌کنند اما هنوز به معنای علم و دارای دیسیپلین و یک نظم خاص معرفتی نداریم. به هر صورت این شاخه یک گامی است در راستای اینکه ما به سمت تولید یک علم سیاست اسلامی برویم.

روش تولید علوم انسانی اسلامی

مهاجرنیا یادآور شد: برای تولید علم اسلامی قاعدتاً راه‌های مختلفی هست. یکی از راه‌هایش این است که دانش‌های کلانی مثل فقه که مجموعه گسترده‌ای از دانش‌های مختلف اسلامی است مثل سیاست اسلامی، اقتصاد اسلامی و بقیه دانش‌های اسلامی اینها آرام آرام تخصصی بشوند و از دل دانش مادر خودشان استقلال پیدا کنند. یک راه دیگر این است که دانش‌های مضاف از دل کلان دانش فقه به صورت مضاف مطرح شوند و خود این دانش مضاف هم باعث تولید علم و بسط معرفت در حوزه‌های مضاف نشان خواهد بود.

وی افزود:  نکته‌ای که من در این زمینه به عنوان یک الگو و تجربه عرض می‌کنم این است که بعد از رنسانس فلسفه، مجموعه‌ای از دانش‌های متنوع بود. می‌دانید فلسفه در یونان باستان و همین جور در جهان اسلام قرن ۴ و ۵ دوره فارابی مجموعه حکمت نظری و عملی بود که شامل بسیاری از دانش‌های متعدد مثل فیزیک، شیمی، ریاضی، الهیات، طبیعیات و خیلی دانش‌ها بود. یکی از تجربه‌هایی که در اروپا اتفاق افتاد این بود که این دانش‌های خرد از دل فلسفه بیرون آمدند. البته آفت‌های فراوانی هم ایجاد شد. اینقدر به صورت افراطی در اینها تخصص‌گرایی اتفاق افتاد که وقتی از دل آن دانش مادر مستقل شدند فقط تنها خودشان را علم می‌دانستند و آن دانش مادر را که فلسفه بود از دایره علمیت خارج کردند؛ اما نکته این است که آن تجربه‌ای نسبتا موفق بود، به دلیل اینکه پیشرفت بشر در علوم مختلف علوم انسانی و حتی علوم دقیقه مدیون همین تخصصی شدن علوم بود.

تاریخچه اندیشه فقه سیاسی

در ادامه نشست حجت‌الاسلام نعیمیان عضو هیئت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: بحث ما طبیعت ناظر به فقه سیاسی بین گذشته و حال است؛ گذشته‌ای که یک آغاز طولانی است و حال هم یک نقطه عطفی بین گذشته و آینده‌ای است که ما باید آن را ترسیم کنیم، اما در این میانه گذشته و آینده چیزی که به نظر می‌رسد باید به آن توجه کنیم این است که چگونه به ماهیت فقه سیاسی پی ببریم. اولاً وقتی به گذشته نگاه کنیم بزرگانی در این راستا زمینه‌سازی کردند. حضرت امام(ره) در سال ۱۳۲۳ در کتاب شریف کشف اسرار در پاسخ به حکمی‌زاده در دو بحث متمایز آمدند بحث ولایت فقیه را طرح کردند و فرمودند مجلسی از علما شاه را انتخاب کنند.

وی افزود: این یک ورود جدی به عرصه سیاست بعد از شکست جدی جریان دینی در دوران مشروطه بود. وقتی که در دوره مشروطه دوم شکست بزرگی برای روحانیت و جناح مذهبی رقم خورد و امیدها تبدیل به ناامیدی شد و همان داشته‌های بسیار جدی پیشین در اواخر عصر قاجار هم از دست رفت. اگر قبل‌ها محاکمه شرعی داشتیم، اگر زمام امور در دست علما بود، در مشروطه دوم به ویژه با آمدن رضاخان کل روحانیت از صحنه سیاست خارج شد. وقتی که جنگ جهانی شد با اشغال عراق مرجعیت عراق هم دیگر مشغول عراق شد، مشغول پاسخ به اشغالگری عراق شد و دیگر نتوانست در عرصه حمایت از جریان مذهبی و روحانیت در ایران آن قدم‌های سابق را بردارد.

نعیمیان یادآور ش: در واقع در این مقطع داشته‌های پیشین که از زمان صفویه و بعد در قاجار به اوج رسیده بود و در تحریم تنباکو قدرت‌نمایی کرده بود یکباره همه چیز را از دست داد اما به هرحال این نعمت الهی بود که آرام آرام زمینه شکل‌گیری انقلاب اسلامی و رونمایی از فقه سیاسی تشیع پر رنگ شد. حضرت امام سال ۲۳ بحث از ولایت فقیه را دارند. سال ۱۳۳۰ در حلقه محدودی که حداکثر به ۲۰ نفر می‌رسید در درس اصول شان بحث ولایت فقیه را در بحث اجتهاد و تقلید مطرح کردند. حجم معتنابهی هم بحث کردند. جناب آیت الله سبحانی آن را در اواخر دهه ۴۰ چاپ کردند. بعدها بعد از انقلاب تقریر دیگری از ایشان چاپ شد.

وی ادامه داد: در سال ۴۸ دوباره این بحث را به صورت جدی در نجف پیگیر شدند. این یک حلقه بسیار مهمی است. تحول بسیار مهمی است. نجف هم فضای شکست را تجربه کرده بود. تجربه اشغال عثمانی و عراق و شکسته‌ شدن کشور عثمانی و تکه پاره شدن آن فضای جهان اسلام را دست خوش تحول بسیار بزرگی کرد. حضرت امام آنجا بحث ولایت فقیه را مطرح می‌کنند و آن بحث بازتاب‌هایی دارد. این یک حرکت جدی است.

در انتهای این نشست نیز حجت‌الاسلام همتی به ایراد سخن پرداخت و گفت: تعاریفی که از علوم انسانی وجود دارد و اهدافی که برای آن تعریف شده است به نوعی در دو حوزه قابل طرح است: یکی حوزه توصیفی و یکی هم حوزه هنجاری است. در حوزه توصیفی به نوعی در علوم انسانی گفته شده که علوم انسانی متکفل توصیف گزاره‌های اتفاق افتاده، در حال اتفاق و این که در آینده قرار است رخ بدهد می‌باشد و به نوعی این را مبنای علوم انسانی قرار دادند و گفتند نگاه ما نگاه هنجاری و توصیه‌ای نیست؛ اما در ادامه همین فضا، علوم انسانی وارد فضای هنجار و توصیه می‌شد.

وی افزود: در حوزه توصیف، نسبتی که فقه و علوم انسانی پیدا می‌کند در حیث موضوع‌شناسی است. به این صورت که امروزه یکی از چالش‌هایی که ما در مدیریت فضای سیاسی اجتماعی داریم و فقه و فقیه با آن در چالش است مسئله موضوع‌شناسی است؛ یعنی از حیث موضوع شناسی ضرورت دارد که فقیه امروز وارد علوم انسانی بشود..

 

انتهای پیام
captcha