پارادوکس «نسیان» در انسان
کد خبر: 3965061
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۸
مسعود جان‌بزرگی تبیین کرد؛

پارادوکس «نسیان» در انسان

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: انسان وقتی دچار تحول می‌شود دچار فراموشی نیز می‌شود اگر فراموشی منجر به از دست دادن غرور شود فراموشی مطلوب خواهد بود اما اگر غرور را به همراه داشته باشد مایه بدبختی خواهد شد.

پارادوکس «نسیان» در انسان

به گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روانشناختی دعای ابوحمزه ثمالی که شب گذشته 27 فروردین به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی طلیعه سلامت برگزار شد، اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که باعث می‌شود زبان دعای انسان بسته شود استکبار یا غرور است بنابراین امام سجاد (ع) در فرازی از دعلی ابوحمزه ثمالی به ما می‌آموزند که از خداوند طلب کنیم و او را به فضائلش قسم دهیم تا از باب کرم وارد شود؛ هنگام غرور و استکبار در وضعیتی قرار نداریم که بگوییم خداوند عادلانه با ما رفتار کند بنابراین از خداوند می‌خواهیم خطاهای ما را بپوشاند و با کرم خود با ما برخورد کرده و ما را توبیخ نکند.

وی به فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی اشاره کرد و گفت: «هَبْنی بِفَضْلِک سَیدی وَتَصَدَّقَ عَلَی بِعَفْوِک وَجَلِّلْنی بِسَ تْرِک وَاعْفُ عَنْ تَوْبیخی بِکرَمِ وَجْهِک سَیدی اَنَا الصَّغیرُ الَّذی رَبَّیتَهُ وَاَ نَا الْجاهِلُ الَّذی عَلَّمْتَهُ وَاَ نَا الضّآلُّ الَّذی هَدَیتَهُ وَاَ نَاالْوَضیعُ الَّذی رَفَعْتَهُ وَاَ نَا الْخآئِفُ الَّذی آمَنْتَهُ وَالْجایعُ الَّذی اَشْبَعْتَهُ وَالْعَطْشانُ الَّذی اَرْوَیتَهُ وَالْعارِی الَّذی کسَوْتَهُ وَالْفَقیرُ الَّذی اَغْنَیتَهُ وَالضَّعیفُ الَّذی قَوَّیتَهُ وَالذَّلیلُ الَّذی اَعْزَزْتَهُ وَالسَّقیمُ الَّذی شَفَیتَهُ وَالسّآئِلُ الَّذی اَعْطَیتَهُ وَالْمُذْنِبُ الَّذی سَتَرْتَهُ وَالْخاطِئُ الَّذی اَقَلْتَهُ؛ هستم من ای آقای من و چه ارزشی دارم؟ مرا به فضل خویش ببخش ای آقای من و بر من با عفو خود نیکی کن و با پرده پوشی‌ات بپوشانم و درگذر از سرزنش کردنم به بزرگواری ذاتت، آقای من، من همان بنده خردسالی هستم که پروریدی و همان نادانی هستم که دانایش کردی و همان گمراهی هستم که راهنمایی‌اش کردی و همان پستی هستم که بلندش کردی و همان ترسانی هستم که امانش دادی و گرسنه‌ای هستم که سیرش کردی و تشنه‌ای هستم که سیرابش کردی و برهنه‌ای هستم که پوشاندیش و نداری هستم که دارایش کردی و ناتوانی هستم که نیرومندش کردی و خواری هستم که عزیزش کردی و دردمندی هستم که درمانش کردی و خواهنده‌ای هستم که عطایش کردی و گنهکاری هستم که گناهانش را پوشاندی و خطاکاری هستم که از او گذشتی».

این روانشناس ادامه داد: به لحاظ روانشناختی وقتی به دنیا می‌آییم زندگی ما فراز و نشیب‌های زیادی به همراه دارد و می‌دانیم که همه انسان‌ها از این فراز و نشیب‌ها عبور می‌کنند، دوران کودکی انسان از دوران کودکی تمام موجودات بیشتر است بنابراین آسیب‌پذیری ما نیز بیشتر است اما اگر کسانی مانند والدین نباشند نمی‌توانیم از این فراز و نشیب‌ها عبور کنیم. اما انسان فراموشکار است بعد از عبور از این فراز و نشیب‌ها وقتی به حافظه بازمی‌گردیم خاطرات دوران کودکی را به یاد نمی‌آوریم.

وی تصریح کرد: فرض کنید سال اول دبستان جدایی از والدین را تجربه کرده‌ایم در آن زمان روزهای نخست مدرسه همراه با گریه و ناراحتی بود ولی پس از آن فراموش می‌شود البته فراموشی در عین حال که یک موهبت است می‌تواند دردسر نیز به وجود آورد.

جان‌بزرگی بیان کرد: گاهی از مشکلات رهایی پیدا می‌کنیم و شاید در مدت کوتاهی یادمان باشد اما پس از مدتی آن مشکل را فراموش خواهیم کرد حتی کسی که در رفع مشکل به ما کمک کرده است را نیز فراموش می‌کنیم.

وی اشاره کرد: در دوران کودکی ناتوان بودیم و اکنون در بزرگسالی توانمند شدیم اما ناتوانی و خاطره آن را فراموش می‌کنیم که چه کسی ما را توانمند کرده است و این رشد توسط یک مراقب اتفاق می‌افتد تا به توانایی برسیم.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: همه ما وقتی به دنیا می‌آییم هیچ علم و دانشی نداریم و بی‌سواد هستیم اما آرام‌آرام علم و دانش آموخته و تجربه کسب می‌کنیم و در حقیقت باسواد می‌شویم بنابراین در ابتدای راه، مسیر هدایت را نمی‌دانستیم به همین جهت وقتی مسیر را پیدا می‌کنیم حیرت و سردرگمی و نوع آشنا بودن را فراموش می‌کنیم.

وی اضافه کرد: همه ما در زندگی ترس‌هایی را تجربه کرده احساس ناامنی می‌کنیم، ناامنی وضعیت روانی ما را برهم می‌ریزد و در حقیقت هر چیزی که تهدیدکننده باشد موجب ناامنی ما می‌شود که می‌تواند از ویروس کوچک تا نزدیک‌ترین فرد به ما موجب ناامنی شوند.

جان‌بزرگی گفت: وقتی گرسنه و یا تشنه هستیم به محض سیراب شدن، گرسنگی و یا تشنگی را فراموش می‌کنیم گاهی فراموش می‌کنیم که چه گناهانی را مرتکب شده‌ایم و از اینکه دیگران از آن مطلع شوند نگران هستیم.

وی مطرح کرد: مسیرهای فراموشی مسیرهایی از ضعف هستند که از نداشتن به دارایی رسیدیم؛ عزیز بودن و غنی بودن نعمت هستند باید به دارایی‌های خود نگاه کنیم و چیزهایی که امروز داشتیم و در گذشته نداشتیم را مرور و گذشته را یادآوری کنیم. لازمه رشد انسان و توانمندی مرحله به مرحله این است که ارتباط بین ضعیف و قوی بودن قطع نشود و بدانیم از کجا به کجا رسیدیم در این صورت حال ما متعادل خواهد بود.

این روانشناس یادآور شد: انسان وقتی دچار تحول می‌شود دچار فراموشی نیز می‌شود اگر فراموشی منجر به از دست دادن غرور شود فراموشی مطلوب خواهد بود اما اگر غرور را به همراه داشته باشد مایه بدبختی خواهد شد؛ ذلت فرعون این بود که گفت من شما را به اینجا رساندم و خداوند نیز او را سرنگون کرد. اگر مراقب نباشیم که چه بودیم و چه شدیم در مقابل پدر و مادر زانو نخواهیم زد بنابراین باید به یاد آوریم که ضعیف بودیم و آن‌ها به ما کمک کردند.

وی اضافه کرد: دومین مشکل این است که در این فراز و نشیب‌ها خلأهایی وجود دارد که باید «ضعف» به قدرت و «ذلت» به عزت تبدیل شود اگر خلاف آن به وجود آید انسان خلاءهای وجودی را با تصور پر می‌کند، زمانی که فقیر است فکر می‌کند غنی است زمانی که گناهکار است گمان می‌کند که پاک است و در نهایت همین امر موجب قطع انسان با واقعیت می‌شود. در روانشناسی قانونی وجود دارد وقتی کسی موفق می‌شود می‌گوید «من» موفق شدم اما هنگام شکست بقیه را مقصر می‌داند اگر این امر واقعی نباشد باعث قطع رابطه ما با خودمان می‌شود.

جان‌بزرگی اظهار کرد: نباید کسی که ما را متحول و از مسیرهای چندگانه مادی و معنوی عبور می‌دهد را فراموش کنیم و نادیده بگیریم چون فراموشی باعث می‌شود دچار کبر و استکبار شویم. گاهی افراد گمان می‌کنند دانا و قادر مطلق هستند و این زمینه پنداره‌ها را ایجاد می‌کند در این صورت فراموشی به ما آسیب می‌زند.

وی گفت: وقتی ارتباط ما با آنچه که باعث تحول ما شده قطع شود ارتباط ما با خودمان قطع خواهد شد؛ خداوند در آیه 19 سوره حشر فرمودند «وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَٰئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ و مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند، خدا هم (حظّ روحانی و بهره ابدی) نفوس آن‌ها را از یادشان برد، آنان به حقیقت بدکاران عالمند» در حقیقت وقتی که شما دچار فراموشی شدید به دنبال آن از خود بیگانه می‌شوید.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: امام سجاد (ع) در ابوحمزه ثمالی با بیان «سَیدی اَنَا الصَّغیرُ» به ما می‌آموزد که خداوند کوچکی ما را پر کرده است اگر خدا نمی‌خواست والدین هم نمی‌توانستند به ما کمک کنند بنابراین نباید رب اصلی را فراموش کنیم؛ امام سجاد (ع) در این فرازدعای ابوحمزه ثمالی به بخشش‌های خداوند و ضعف بنده اشاره می‌کنند.

وی اظهار کرد: امام سجاد (ع) در ابوحمزه ثمالی ذهن ما را مدیریت می‌کنند و می‌گویند که اگر «رب» اصلی خود را فراموش کنیم همه فراز و نشیب‌ها را از یاد خواهیم برد؛ ماه رمضان، ماه برکت است پس بهتر است ما هم در این ماه بخشنده باشیم وقتی خداوند به ما عزت می‌دهد به دیگران عزت بدهیم و ضعف افراد را به رویشان نیاوریم.

جان‌بزرگی تأکید کرد: بی‌تفاوت نباشیم و از پروراندن دیگران نهراسیم، گذشتن از خطای دیگران فضل است، باید اینگونه رفتارها جریان پیدا کند اگر با این مفاهیم ارتباط برقرار کنیم به چیزهای دیگر نیاز نخواهیم داشت و این روانشناسی است که ما از آن غافل بودیم و به راحتی از کنار آن عبور کردیم.

این روانشناس در پایان یادآور شد: تمامی بندهای دعای ابوحمزه ثمالی درس است برای مثال اگر خطای کسی را نادیده بگیریم بسیاری از مشکلات حل خواهد شد، در این دعا از خدا می‌خواهیم خطای ما را نادیده بگیرد و ما را ذلیل، گمراه و عریان نگه ندارد.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha