به گزارش ایکنا، موضوع مدیریت و نحوه عملکرد رسانه به ویژه در شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی، یکی از موضوعات مهمی است که در نهایت بر جذب مخاطب بیشتر و حفظ آن اثرگذار خواهد بود. برخی از اساتید و پیشکسوتان قرآنی کشور بر این باورند که عملکرد شبکههای تخصصی قرآنی رسانه ملی در حوزه جذب مخاطب ضعیف بوده است، اما مدیران این شبکهها با ارائه برخی آمارها از میزان توجه خوب مخاطبان میگویند.
در این راستا نشست مجازی «شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی رسانه ملی؛ فرصتها و تهدیدها»، از مجموعه نشستهای نخستین نمایشگاه مجازی قرآن کریم با حضور پرویز فارسیجانی، از تهیهکنندگان باسابقه رسانه ملی و یکی از عناصر فعال در حوزه تولید برنامههای معارفی و نیز معصومه نصیری، کارشناس رسانه و حوزه سواد رسانهای در استودیو مبین خبرگزاری ایکنا برگزار شد.
در بخش نخست گفتوگو با پرویز فارسیجانی از نظر میگذرد.
ایکنا ـ در رسانه ملی چند شبکه تخصصی ویژه قرآن و مباحث معارفی راهاندازی شده است. برخی با وجود گذشت چند دهه از فعالیت این شبکهها، هنوز سخن میگویند که این تفکیک نیازی نبوده و باید همه شبکهها به این مقولهها بپردازند. نظر شما در این زمینه چیست؟
این مسئله از دو منظر قابل بررسی است؛ اول اینکه وجود یک شبکه تخصصی در حوزه قرآن و معارف اسلامی برای کسانی که مایل هستند تا عمق و تقویت بیشتری در حوزه دین پیدا کنند یا آشنایی خوبی نسبت به قرآن و دین داشته باشند، امری لازم و ضروری است. نکته دوم آنکه معارف اسلامی نیز باید در تمامی برنامههای صدا و سیما همانند خونی که در بدن و پیکره انسان جریان دارد، جاری و ساری باشد.
البته مسئله جاری شدن معارف اسلامی و قرآنی در برنامههای رسانه ملی باید به شکل هنرمندانه و کاملا غیرمستقیم انجام شود، مگر اینکه ضرورتها ایجاب کند که این معارف به صورت مستقیم به جامعه عرضه شود. متأسفانه عدم رعایت این موضوع باعث شده است تا نتوانیم به خوبی از عهده عرضه دین، قرآن و معارف در شبکههای مختلف برآئیم. شبکههای تخصصی قرآنی و معارف اسلامی ما نیز آن اقبال فراگیر و گستردهای که باید داشته باشد را ندارد و این دو نقص یعنی فقدان هنر و عرضه مستقیم معارف دینی و قرآنی باعث شده است که ما دچار چنین شبههای شویم که آیا اصلاً وجود یک شبکه تخصصی قرآنی و معارفی در رسانه ملی ضرورتی دارد یا خیر؟
مقام معظم رهبری در مقطعی فرمودند که برنامههای صدا و سیما نباید خنثی باشد و باید ویژگی ارزشی و دینی را در خود داشته باشند، اما به شکل هنرمندانه و غیرمستقیم، یعنی پیامها و محتوای برنامهها اعم از نمایشی، مستند، ترکیبی و کلیپ و ... میتواند مشمول معارف دینی باشد که نمونههایی از این دست برنامهها نیز تولید شده است، اما متأسفانه عدم خلاقیت و جذابیت باعث شده است تا دچار افت جدی در برنامهسازی و تولید برنامههای جذاب شده و گرایش جدی به مستقیمگویی پیدا کنیم، لذا اینگونه القا شده است که برنامههای معارفی یعنی سخنرانی و گفتوگو و این مسئله باعث شده است تا چنین شائبه و شبههای در میان برخی از اذهان ایجاد شود که وجود یک شبکه تخصصی معارفی چه ضرورتی دارد؟
ایکنا ـ به نظر شما آیا رسانه ملی در تولید برنامههای قرآنی و معارفی درصدد این است که صرفاً قشر مذهبی را قانع کند یا قصد جذب مخاطب دارد؟
تمامی تلاش مسئولان رسانه ملی و شبکههای تخصصی معارفی و قرآنی این است که مخاطبان آنها در تمامی این شبکهها فراگیر باشند و اصلاً ضرورت رسانه در دنیای امروز فراگیر بودن مخاطب آن است، یعنی دامنه مخاطبان شبکههای مختلف باید از نوجوان تا بزرگسال را دربرگیرد، اما متأسفانه در عمل دچار چنین مشکلی شده و احساس میکنیم که فقط مخاطب خاص مذهبی باید برنامههای این شبکهها را تماشا کنند؛ در صورتی که اصل هدف و مأموریت این شبکهها فراگیری کل مخاطبان اعم از مذهبی و غیر مذهبی است.
باید موضوع فراگیری مخاطبان را در تمامی شبکههای رسانه ملی به ویژه شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی به شکل متنوع و جذابی دنبال کنیم. متأسفانه امروزه مخاطبان شبکههای تخصصی معارفی و قرآنی فقط قشر مذهبی و خاص هستند که این مسئله یک نقص است و باید برای آن چارهجویی کرد و مدیران و مسئولان ذیربط برای فراگیری مخاطبان این شبکهها برنامهریزی کنند.
ایکنا ـ به نظر شما راهکار برونرفت از این مسئله چیست؟
راههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها این است که ما از ساختارهای جذاب، خوب و اثرگذار بهره ببریم و از یک تیم تولید خوب و حرفهای که بتواند کارهای جذاب، خوب و خلاقانه تولید کند، استفاده کنیم که ما در این زمینه متأسفانه به لحاظ بودجه اندک شبکههای قرآنی و معارفی، از ساختارهای سادهای برخوردار بوده و سطح تولیدکنندگان و برنامهسازان نیز بسیار پایین است. البته بسیاری از این تولیدکنندگان انگیزه بسیار بالایی دارند، اما شاید توان حرفهای تولید کار را به اندازه یک فرد با تجربه و کارآمد نداشته باشند.
لذا این مسئله باعث افت کمی و کیفی کار در تولیدات کارهای معارفی در شبکههای تخصصی شده است و باید برای برونرفت از آن هم حوزه سیاستگذاری و راهبردی را قوی کنیم و هم از ساختارهای متنوع تلویزیونی و روشهای جذاب و پرمخاطب بهره گیریم. بهرهگیری از تیم تولید حرفهای و باتجربه، در اختیار داشتن بودجه مناسب و توجه و نگاه ویژه مدیران بالادستی به این موضوع از مسائل بسیار تأثیرگذار در جذب مخاطب و فراگیری آن است.
ایکنا ـ نگاه مسئولان رسانه ملی در زمینه اختصاص بودجه به شبکههای تخصصی معارفی و قرآنی چگونه است؟ چرا بودجه این شبکهها از شبکههای عام کمتر است؟
بخشی از این مسئله به عملکرد برخی مدیران گذشته شبکههای دینی بازمیگردد. بنده به خاطر دارم که زمانی بودجههای خوبی به شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی تزریق میشد اما کمتجربگی و یا بیتوجهی باعث شد تولیدات این دوره قوی و اثرگذار نباشد، لذا مدیران بالادستی رسانه، بودجه این شبکهها را کاهش دادند.
در مقطعی از زمان قرار بود تا درصدی از تولیدات سیما فیلم به سریالهای دینی اختصاص پیدا کند، اما چنین اتفاقی رخ نداد و مدیران و مسئولان سیما فیلم فقط به تولید برنامهها و فیلمها برای شبکههای عمومی و سیما بسنده میکنند که این مسئله اثرات منفی زیادی دارد و شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی نمیتوانند از ساختارهای جذاب و متنوع استفاده کنند.
راه حل برونرفت از این مشکل این است که مدیران شبکههای تخصصی اعتمادسازی خود را دوباره احیا کنند و با بهرهگیری از طرحها و تهیهکنندگان و برنامهسازان خوب بتوانند مدیران بالادستی را تشویق به افزایش بودجه کنند. بنابراین، هم شبکهها نیازمند یک تحول ساختاری از جهت تشکیلات برنامهسازی هستند و هم مدیران بالادستی باید با نظارت و حمایت بیشتر کمک کنند تا این اتفاق رخ دهد.
در حال حاضر نیازمند یک شورای تخصصی در حوزه فرم و ساختار در این شبکهها هستیم تا بتوانیم از روشها و فرمهای جدید برای تولید برنامههای خوب بهره گیریم. شبکه قرآن و معارف باید با یک نام بامسما به حوزه تولیدات مطلوب برسد که مانند شبکههای دیگر همراه با تولید بخشهای ویژه و تخصصی در حوزه دین، به نقطهای برسد که سطح برنامههای آن اگر بالاتر از برنامههای دیگر شبکهها نباشد، حداقل همتراز با آنها باشد.
دین عزیزترین و ارزشمندترین هدف انقلاب اسلامی و انبیای الهی بوده است که به همین دلیل نیز نباید در کار رسانهای به ضعیفترین ساختارها و مدلها بسنده شود. برای دستیابی به این مهم علاوه بر ساختار ذهنی و فکری منسجم، نیازمند بازنگری در سیاستگذاری رسانه ملی در این حوزه نیز هستیم.
ایکنا ـ اشاره به اعتمادسازی مدیران شبکههای تخصصی معارفی برای دریافت بودجه بیشتر از مسئولان بالادستی کردید؛ آیا رسیدگی و توجه بیشتر به این شبکهها وظیفه مسئولان بالادستی در رسانه ملی نیست؟
یکی از گرفتاریهای بزرگ ما در دهه اخیر، حرکت خواسته یا ناخواسته به سمت سکولاریزه شدن در حوزه فرهنگ، هنر و دین است، یعنی اعتقاد ما این است که رسانه ملی باید بیشتر فقط جنبه سرگرمی، تفریح و تفنن پیدا کند و در این مسیر نیز باید بتواند با رقبای خود همترازی کرده و از آنها عقب نماند. متأسفانه فراموش کردهایم که امام(ره) فرمودند که دانشگاه تلویزیون و صدا و سیما یک دانشگاه اسلامی است یا اینکه مقام معظم رهبری اشاره میکنند که باید معارف دینی را از رسانه ملی با مدیریت صحیح و هنرمندانه عرضه کنیم. امروز فقط به سرگرم کردن مردم فکر میکنیم، در صورتی که سرگرمی یک ابزار برای افزایش، ترویج و تبلیغ دین است.
باید کمک کنیم که این اتفاق به شکل خیلی خوب، هوشمندانه و ظریف به نسل جدید ما که با نسلهای گذشته تفاوت فراوانی دارند، منتقل شود. امروزه فضای رسانهای در جهان بسیار گسترده شده و یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که ما هنوز نمیتوانیم معارف بزرگ اسلامی و شیعی را در بستر کار هنری و رسانهای به نسل جدید عرضه کنیم و رفع این مشکل نیز نیازمند این است که مسئولان این موضوع را با جان و دل باور کنند که نیاز اصلی انسان امروز و مخاطبان ما انتقال صحیح پیامهای دینی در قالب برنامههای جذاب است.
امروز همانگونه که توانستهایم در عرصههای مختلف سیاسی، نظامی و ... تحولآفرینی کنیم، باید در حوزه رسانهای و نیز انتقال صحیح معارف اسلامی به جامعه نیز تحول و انقلاب ایجاد کرده و به سمت سکولار شدن حرکت نکنیم. مشکل امروز ما تفکر مسئولان در زمینه جذب مخاطبان به هر قیمت است؛ در صورتی که مخاطبان ما تشنه حرف صحیح، محکم، خوب، انسانی و دینی اما در غالب هنری و ارزشمند هستند. یکی از مشکلات رسانه ما دوری از جامعه نخبگان و پرداختن بیش از حد به سلبریتیهاست. اینکه بخواهیم به هر قیمتی از رقبای خود عقب نمانیم، تفکر نادرستی است.
طی سالهای گذشته تجربههای بسیار موفقی در رسانه ملی داشتیم. سریالهای خوب و پرمخاطب خوبی همچون صاحبدلان، اغما، روز حسرت و ... با مفاهیم دینی و اثرگذار تولید شد که مفاهیم بسیار خوبی در زمینه دین و قرآن در اختیار مخاطبان فراوان خود قرار داد، اما مدتهاست که از تولید چنین سریالهایی خبری نیست. مقام معظم رهبری زمانی فرمودند که انتظار من از رسانه ملی این است که هر فصل یک سریال خوب مانند اغما داشته باشد که این اتفاق رخ نداده است.
یکی از مشکلات دیگر رسانه ما دوری جامعه نخبگان از هنرمندان برنامهساز است و نتیجه این میشود که سطح سریالها از جهت فرم و محتوا بسیار پایین آمده است. مسئولان باید این هشدار را به عوامل و مدیران ذیربط دهند و برای آن راهکار پیدا کنند؛ چراکه عدم رسیدگی به این موضوع موجب از دست رفتن مخاطبان خواهد شد. بسیاری از مردم امروز سینمای خانگی را به دیگر رسانهها ترجیح میدهند که این مسئله تلنگر بزرگی برای ماست. باید به دنبال راهکارهای جذاب، خلاقانه و پرمحتوا در تولید برنامه باشیم. محتوای غنی، ابتکار و خلاقیت و جذابیت سه ویژگی برنامههای تأثیرگذار هستند که اگر برنامهای این سه ویژگی را داشته باشد، موفق است.
ایکنا ـ برخی کارشناسان به تقبیح برنامههای گفتوگومحور میپردازند، در حالی که رسانههای خارجی برنامههای گفتوگومحور تولید میکنند که مخاطبان فراوانی دارد. به نظر شما چه تناقضی در این زمینه وجود دارد؟
اتفاقاً یکی از توصیههایی که بنده به مسئولان بالادستی داشتم، این بود که باید از تمامی ساختار تلویزیون به خوبی استفاده کنیم. اینکه فراوانی مخاطبان را فقط در سریالها و کارهای نمایشی دیده و حجم انبوه هزینه بودجه رسانه را مصرف آن کنیم، یک خطای استراتژیک است. بهرهگیری از تمامی ساختارهای تلویزیونی برای انتقال پیام به مخاطب همانند پازلی است که به رسانه ملی معنا میدهد.
گفتوگو، برنامه ترکیبی و مستند خوب ممکن است گاهی بیشتر از کارهای نمایشی اثرگذار باشد بنابراین ما باید بدانیم که برنامه تلویزیونی فقط برای یک قشر نیست و باید تمامی اقشار را پوشش دهد. افراط و تفریط در امر تولید برنامههای تلویزیونی در ساختارهای متفاوت مضر است. امروز نیازمند این هستیم که تعریف و برنامهای مشخص برای هر یک از شبکههای تلویزیونی داشته باشیم که متأسفانه چنین اتفاقی نیفتاده و ساختارها بیمعنا شده است.
برای مثال در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی برنامههای شبکههای مختلف تلویزیونی کاملاً شبیه به هم هستند، یعنی ممکن است در مناسبتی همچون شبهای قدر تمامی شبکهها برنامههای سخنرانی و ... را پخش کنند که این نوع برنامهها مخاطب خاص خود را دارد. بسیاری از مخاطبان هستند که تمایل دارند تا معارف شبهای قدر را در قالب و ساختارهای دیگری جستوجو کنند. این بیتوجهیها باعث شده است تا بسیاری بر این عقیده باشند که بعضی از ساختارها مانند برنامههای گفتوگومحور و امثال آن شاید اصلاً هیچ کارآمدی همانند برنامههای نمایشی نداشته باشند.
تقاضای بنده این است که بینندگان رسانه ملی انتظارات خود از رسانه را به شکل خیلی شفاف ابراز کنند. یعنی اینکه فقط بگوییم یک سریال خوب یا بد است، این حداقل ارتباط ما با رسانه است. مخاطبان رسانه ملی از کودک و نوجوان گرفته تا فرهیختگان جامعه باید از انتظارات خود در تولید برنامههای جذاب و خلاقانه را از طریق روابط عمومی یا کانالهای ارتباطی صدا و سیما به مسئولان رسانه ملی برسانند. جوانان، دانشگاهیان و حوزویان که نخبگان جامعه هستند باید خود را با رسانه ملی درگیر کرده و با مطالبهگری از مسئولان بخواهند که راه صحیح را بپیمایند.
همچنین، در ادامه این نشست تخصصی، معصومه نصیری، کارشناس سواد رسانهای سخنان خود در رابطه با موضوع مورد بحث را در قالب پاسخ به سؤالات مختلف مطرح کرد.
ایکنا ـ شبکههای تخصصی معارفی و قرآنی کشور با چه فرصتها و تهدیدهایی مواجه هستند؟
زمانی که درباره شبکههای تخصصی صحبت میکنیم، قاعدتاً توقعی که از آنها داریم، نگاه متفاوت و تخصصی به حوزهای که در آن تولید محتوا میکنند، است. امروز در زمینه فعالیتهای قرآنی و معارفی با رقبای جدی که در کنار این شبکهها قرار گرفتهاند، مواجه هستیم و اتفاقاً این شبکهها تولید محتوای متفاوت و در خارج از آن قواعدی که باید داشته باشند را دارا هستند.
امروز یک نگاه کلی برای دینزدایی، زایش دینهای جدید، فرقههای مختلف و نگاههای عرفانی و معنوی جدید وجود دارد که در کنار همه این موارد که بروز و ظهور آن را در رسانههای نوین و برخط بیشتر میبینیم، توقعی که از شبکههای تخصصی قرآنی صدا و سیما وجود دارد (که البته تعداد آنها نیز کم نیست و به هر حال برای خود یک عقبهای از مخاطبان را نیز دارند)، بیش از آن چیزی است که در سالهای گذشته وجود داشته است. بر این اساس اگر بخواهیم چالشها، فرصتها، تهدیدها و یا بایدها و نبایدها را بررسی کنیم، نیازمند بازنگری جدی در تولید محتوا در حوزه این شبکههای تخصصی هستیم.
بنده به عنوان فردی که مخاطب شبکه قرآن هستم و نگاه بیرون از ماجرا به این خروجی قرآنی صدا و سیما ندارم که البته فقط این یک مورد نیست، یعنی شبکههای متعدد در رسانه ملی محتواهای قرآنی تولید میکنند که به آنها نیز باید در ظرف تخصصی که نسبت به قرآن درنظر گرفتهایم، نگاه کنیم و در عین حال تعداد زیادی رادیو مانند رادیو ترتیل و ... وجود دارند که زمانی که آنها را در کنار همدیگر قرار میدهیم، میتوانیم بگوبیم این خروجی، خروجی که مطلوب با تأکیدات قانونی ما، تأکیدات مقام معظم رهبری و جامعه مخاطبی که به آن نیاز دارد، نیست. جامعه ما جامعه اسلامی است که باید در آن قرآن و نوع ارائه و معرفی آن و نیز نوع بروز و ظهور آموزههای آن برای مخاطب دقیق و صحیح باشد.
من این سؤال را مطرح میکنم که آیا زمانی که خود را در زاویه دید مخاطب قرار میدهیم، نسبت به خروجی برنامههایی که تولید میکنیم، احساس رضایت داریم یا خیر؟ پاسخ این سؤال منفی است؛ چراکه ما این خروجی را نداریم. برنامههایی داریم که مبتنی بر تلاوت آیات هستند و میزان تفاسیر قرآنی و نگاه هنری به تولیدات قرآنی در شبکههای تخصصی بسیار کم است. اگر نگاه دقیق و توأم با هنر داشته باشیم، میتوانیم تأثیر فراوانی بر مخاطبان خود داشته باشیم. امروزه گروههای مختلف تلاش فراوانی برای دینزدایی انجام میدهند و در راه رسیدن به اهداف خود مجاری نفوذ مربوط به خود را دارند تا بتوانند بر روی مخاطبان تأثیر گذارند که متأسفانه ما در این حوزهها تغافل و غفلتهای جدی داشتهایم که نمیتوان آنها را با سادگی جبران کرد.
اگر ما سریالی مانند یوسف پیامبر(ع) را تولید میکنیم که در آن غالب هنری با ارائه بخشی از قرآن کریم همراه است، مخاطب با آن همراهی میکند و پس از سالها کماکان در شبکههای اجتماعی و یا در کشورهای دیگر منتشر شده و ضریب نفوذ بالایی دارد. بنابراین باید به آن چیزی که براساس آیات الهی قرآن کریم ارائه میدهیم، نگاه هنری داشته باشیم. قرآن کریم خود یک شاهکار هنری است و زمانی که این شاهکار هنری را با نگاه غیر هنری به مخاطبان ارائه دهیم، مخاطبان همراهی چندانی با آن نخواهند داشت.
این سؤال مطرح میشود که آیا اساس و شالوده کار شبکه قرآن و شبکههای تخصصی حوزه قرآنی حفظ مخاطب فعلی است و یا اینکه برای جذب مخاطب بیشتر نیز برنامهریزی دارند؟ پاسخ این است که شبکههای تخصصی قرآنی برنامهریزی دقیقی برای جذب مخاطب نداشتهاند آن هم مخاطب نوجوان و جوان و مخاطب هزاره سوم که انواع و اقسام محتواها را در اطراف خود مشاهده میکند. مخاطب امروزی باید بتواند محتواهای قرآنی را با جذابیت زیاد دریافت کرده و تحت تأثیر آن قرار گیرد.
ترسیم مسیر ما در حوزه بایدها نیازمند بهروزرسانی است و در حوزه نبایدها نیز نیاز به این داریم که نگاهمان را به تولیدات قرآنی و آن چیزی که ارائه میدهیم، مبتنی بر شرایط روز جامعه قرار دهیم آن هم در شرایطی که شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین به میدان آمده و گوی سبقت را به شدت از رسانههای دیگر ربودهاند که در این رابطه صدا و سیما و رادیو جای خود دارند. حتی رسانههای برخط مانند خبرگزاریها و سایتها و ... نیز چنین شرایطی دارند. تولید محتوا نیازمند نگاه متفاوت مبتنی بر شرایط حال حاضر است. ما امروز نمیتوانیم نسخهای که طی سالهای گذشته برای تولید برنامه در شبکههای تخصصی داشتیم، مدنظر قرار دهیم. بنابراین، نگاه واقعبینانه همان آمارهای واقعی در حوزه قرآنی و نگرش مخاطب به آنهاست.
باید بیندیشیم که آیا مخاطب فقط برای شنیدن اذان شبکه قرآن را نگاه میکند و یا نه برای شنیدن تحلیلها و تفسیرهای دقیق قرآنی نیز پای گیرنده این شبکه مینشیند. همچنین، باید به این موضوع فکر کنیم که آیا اساساً فرمهای برنامهسازی در شبکههای تخصصی فرمهای جذابی بوده و این فرمها تا چه میزان مبتنی بر حرفهایگری در تولید برنامه بوده است. اگر نگاهمان را کمی واقعبینانه کرده و سازندگان و متولیان برنامهها نیز همین کار را انجام دهند، خروجی ما خروجی تأثیرگذارتری خواهد بود.
ایکنا ـ در رسانه ملی چند شبکه تخصصی ویژه قرآن و مباحث معارفی راهاندازی شده است. برخی با وجود گذشت چند دهه از فعالیت این شبکهها، هنوز معتقدند نیازی به این تفکیک نبوده و باید همه شبکهها به این مقولهها بپردازند. نظر شما در این زمینه چیست؟
این نوع نگاه به موضوع، نگاهی حرفهای نیست. شبکههای تخصصی با موضوعات مختلف در کشورهای دیگر نیز وجود داشته و مخاطب خاص خود را دارند و هر فردی بنا به سلیقه خود به دنبال محتواهای مورد نظر میرود، اما از آنجایی که ما در مورد قرآن بحث میکنیم، اینگونه نیست که بگوییم چون شبکه تخصصی قرآنی در رسانه ملی فعالیت میکند، پس دیگر شبکهها نباید به موضوع قرآن بپردازند.
امروز در رسانه ملی شورای معارف وجود دارد و به سیاستگذاری در رابطه با مباحث دینی و قرآنی میپردازد و طوری برنامهریزی میکند که مفاهیم دینی و قرآنی در شبکههای دیگر نیز مستتر باشد و مردم نیز بروز و ظهور آن را در همه شبکهها مشاهده کنند. امروز در حوزه فیلم و یا موسیقی کسی نمیگوید که چرا شبکه تخصصی داریم یا خیر اما چون بحث ما قرآن و نگاه به آن نیز نیازمند ادراکات و روحیات خاصی است، توقع جامعه این است که این نگاه در جامعه اسلامی ما نگاهی دقیقتر باشد، اما چون نگاه درستی به موضوع وجود ندارد، بیشتر به مقایسه شبکهها با یکدیگر پرداخته و به دنبال خروجی یکسان از تمامی شبکهها هستیم.
در حال حاضر بسیاری از رسانههای مختلف حتی ماهوارهها، شبکههای تخصصی دارند یعنی میدانند که با چه هدفی برای مخاطبان خود به تولید محتوا بپردازند. البته اینکه خروجی شبکههای تخصصی چگونه باید باشد، محل بحث است اما ذات وجود داشتن و فعالیت این شبکهها در نگاه تخصصی بسیار مهم است که باید بدان پرداخته شود.
ایکنا ـ به نظر شما آیا رسانه ملی در تولید برنامههای قرآنی و معارفی درصدد جذب مخاطب عام است؟
اینکه رسانه ملی در این زمینه به دنبال چه چیزی است، باید بررسی شده و مشخص شود که به کجا باید میرسیدیم و هدفگذاری ما چه بوده و در حال حاضر در کجا قرار داریم. زمانی به دنبال هدفی هستیم اما خروجی ما چیز دیگری شده است. منطق برنامهسازی این است که اگر ما برنامهای تولید میکنیم، این کار را برای جذب و حفظ مخاطب انجام میدهیم. باید به این موضوع برسیم که حتی اگر تنها به قشر مذهبی میپردازیم، آیا توانستهایم مخاطب مد نظر خود را جذب کنیم و توانستهایم محتوای قرآنی مورد نظر این قشر از جامعه را تولید کنیم یا خیر؟ یکی از مسائلی که در این زمینه وجود دارد، میزان مخاطب پایین شبکههای تخصصی است که شاید دلیل آن خروجی ناقص این شبکهها باشد، یعنی میزان تنوع محتوایی برای مخاطبان در این شبکهها بسیار اندک است؛ بنابراین حتی در موضوع حفظ مخاطبان خاص یعنی همان قشر مذهبی در شبکههای تخصصی قرآنی نیز محل تردید است که آیا توانستهایم تمامی مخاطبان خود را حفظ کنیم یا خیر؟ شبکههای تخصصی قرآنی باید مخاطبان خود را در معرض محتوای قرآنی قرار دهند و این محتواها را برای تمامی اقشار جامعه از نوجوان و جوان گرفته تا میانسال و سالخوردگان تولید کرده و آنها را با محتواهای تأثیرگذار درگیر کند. مخاطب امروز به سمت شبکههایی میرود که محتوای مد نظر او را در اختیارش قرار میدهد. تلاش شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی ما حفظ مخاطب است نه افزایش مخاطب که البته در این زمینه نیز مسائل و نکات فراوانی وجود دارد؛ چراکه باید بررسی شود که آیا واقعا قشر مذهبی جامعه برای محتوای مد نظر خود به شبکههای تخصصی قرآنی مراجعه و آن را دریافت میکنند یا خیر؟
ایکنا ـ آیا شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی توانستهاند همانند شبکههای عمومی رسانه ملی جذب مخاطب داشته باشند یا خیر؟
به نظر بنده اینطور نبوده است؛ چراکه موضوع و میزان جامعه هدف شبکههای تخصصی با دیگر شبکهها متفاوت است. البته میزان مخاطبان شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی در جامعه اسلامی ما قاعدتاً باید فراوان و در حد دیگر شبکهها باشد، اما اینگونه نیست و این یک واقعیت است. امروزه با توجه به میزان تهدیداتی که در حوزه دین وجود دارد و دشمنان اسلام به دنبال دینزدایی در جامعه هستند، میزان و نوع تولید شبکههای تخصصی باید به گونهای باشد که بتواند این توطئهها را خنثی کند. جذب مخاطب بخشی از ماجرا و حفظ آن بخش دیگر آن است. خروجی شبکههای قرآنی و معارفی باید بهگونهای باشد که علاوه بر حفظ مخاطبان، تهدیدات را نیز خنثی کند.
در این حوزه نیازمند نگاههای تخصصی و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی در شبکههای تخصصی قرآنی هستیم. امروز شبکههای وهابی و تکفیریها نگرش دینی ما را به شدت نقد میکنند، اما متأسفانه مخاطبان شبکههای تخصصی ما، محتوای خنثی کنندهای برای این شبهات دریافت نمیکنند که این مسئله پاشنه آشیل این حوزه است؛ چراکه اصلاً بنای ما بنایی اشتباه و فقط بر مبنای حفظ مخاطب است. نگاه حداقلی و کوچکی به حوزه قرآن و شبکههای تخصصی آن وجود دارد که باید مرتفع شود. برنامهسازی در شبکههای تخصصی باید بر مبنای افزایش مخاطب و جذب بیشتر مخاطبان باشد؛ چراکه مخاطب همه چیز یک رسانه است و افزایش و جذب آن خنثی کننده تهدیدات حوزه دین است.
ایکنا ـ برخی کارشناسان به تقبیح برنامههای گفتوگومحور میپردازند، در حالی که رسانههای خارجی برنامههای گفتوگومحوری تولید میکنند که مخاطبان فراوانی دارد. به نظر شما چه تناقضی در این زمینه وجود دارد؟
باید دید استدلال کسانی که چنین موضوعی را مطرح میکنند، از چه زاویهای است. شاید نگاه ایشان اینگونه است که نباید تمامی تخم مرغهای یک شبکه را تنها در سبد برنامههای گفتوگومحور قرار داد که این نوع نگاه، نگاهی درست است. اینکه تمامی برنامههای شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی گفتوگو محور و خالی از نگاه هنری به برنامهها باشد، تفکری بسیار نادرست است و موجب کاهش چشمگیر مخاطبان خواهد شد.
باید به تولید برنامههایی بپردازیم که بتوانند با بهرهگیری از قالب هنر، مفاهیم ناب قرآنی را به خوبی در اختیار مخاطبان قرار دهند. البته وجود برنامههای گفتوگو محور تأثیرگذار نیز ضروری است؛ چراکه به هر حال بخشی از موضوعات قرآنی تبیین مفاهیم قرآنی است و مخاطبان باید در برابر نگاههای مختلف قرار گیرند تا بتوانند به مفاهیم عمیق قرآنی دست پیدا کنند. دست یافتن به مفاهیم عمیق قرآنی از دل گفتوگو بیرون میآید. گفتوگو با صاحبنظرانی که نگاه دقیقی به مسائل قرآنی دارند، یکی از موضوعات بسیار جدی است. در برنامههای گفتوگو محور باید از کارشناسانی بهره برد که زبان ایشان زبان روز جامعه باشد.
امروز خطبای بسیار خوبی داریم که مخاطبان فراوانی را جذب میکنند؛ چراکه زبان و فکر مخاطب را به خوبی میشناسند. مخاطبشناسی بخش مهمی از تولید است، یعنی مدیران شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی باید بتوانند زبان مخاطب خود را به خوبی شناخته و شیوههایی که آنها را تحت تأثیر قرار میدهد را مشخص کنند. چنانچه برنامههای گفتوگومحور با قاب، مختصات و تعریف درست همراه باشند و به ترویج معارف دقیق قرآنی بپردازند، تأثیر خود را خواهند داشت.
ایکنا ـ برنامههای معارفی و قرآنی باید چه مؤلفههایی داشته باشند تا مخاطبان بیشتری را جذب کنند؟
این برنامهها باید زبان مخاطب امروز را به خوبی بدانند، یعنی باید با ارائه محتوای جذاب به مقابله با مقوله دینزدایی و فرقههای نوظهور بروند. امروزه عرفانهای نوظهور و فرقههای جدید بیمحتوا برای جذب مخاطب آنچنان جذاب عمل میکنند که متأسفانه برخی از نوجوانان و جوانان را جذب خود کردهاند؛ بنابراین جذابیت و ارائه محتوای صحیح که مبتنی بر خواست مخاطب بوده و مخاطب امروز به آن نیاز مبرم دارد، یکی از وظایف بسیار مهم شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی در تولید برنامه است.
مباحث قرآنی به فطرت انسانها بازمیگردد و انسانها به طور فطری به این مباحث گرایش دارند. اگر ما بتوانیم این مباحث را به صورت زیبا و صحیح دستهبندی و ارائه کنیم، مخاطبان زیادی را جذب خواهیم کرد. یکی از راههای جذب مخاطب نیز موضوع مخاطبشناسی و ارائه جذاب محتواست که ضرورت نگاه هنری به ارائه محتوا را بیش از پیش مشخص میکند. بهرهگیری از کارشناسانی که زبان مخاطب را شناخته و دارای کلامی تأثیرگذارهستند نیز موضوع بسیار مهمی است.
متأسفانه امروز یکی از اتفاقات بدی که برای شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی رخ داده، این است که این شبکهها با رادیوهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، تفاوتی ندارند، یعنی مخاطبان هیچگونه جذابیت بصری در این شبکهها مشاهده نمیکنند. تبدیل یک شبکه تلویزیونی به رادیو ضعف بزرگی است که باید جبران شود.
البته این موضوع تنها مختص شبکههای تخصصی قرآنی و معارفی نبوده و میتوان گفت که این اتفاق به طور کلی افتاده و تلویزیون به رادیو تبدیل شده است، اما میتوانیم با در نظر گرفتن مؤلفهها و نکاتی که ارائه شد و نیز با نگاه خلاقانه و بکارگیری جوانان مستعد و خلاق این معضل را برطرف کرده و مخاطبان فراوانی را جذب کنیم. باید اجازه دهیم که نگاههای متفاوت و متنوع وارد این حوزه شوند و از ظرفیت جوانان استفاده کنیم. بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری اشاره به استفاده از جوانان دارد. جوانان یکدیگر را بهتر میشناسند و نگاه خلاقانهای به تولید محتوا دارند. ما میتوانیم مفاهیم قرآنی را به صورت خلاقانه در تولید برنامهها، انیمیشنهای خوب و حتی در حوزه بازیهای رایانهای به کار گیریم. امروزه غربیها تفکرات و مفاهیم خود را در قالب بازیهای کامپیوتری، انیمیشنها و ... به نوجوانان و جوانان القا میکنند، اما اینگونه برنامهها در کشور ما کمتر پیگیری میشود.
رسالت ما به عنوان کسانی که در این حوزه فعالیت و تولید محتوا میکنند، ارائه نگاههای جدید است. باید اینگونه بیندیشیم که اگر حضرت رسول(ص) امروز قرار بود برای مردم این دوران درباره قرآن و آموزههای آن صحبت کنند، چگونه نگاهی را مطرح کرده و چگونه مخاطب را جذب میکردند و آنها را تحت تأثیر قرار میدادند. ما هنوز از سبکهای بسیار قدیمی در جذب مخاطب استفاده میکنیم که در این زمینه نیازمند بازنگری و ارائه شیوههای جدیدتر و بهتری هستیم.
انتهای پیام