به گزارش ایکنا، این روزها شاهد برگزاری نشستهای وین برای مشخص کردن وضعیت برجام و به تعبیری بهتر برگشت امریکا به برجام هستیم و مواضع متفاوت اعضا بر حساسیت موضوع افزوده است. در این میان نگاه مسئولان و همچنین وعدههای اقتصادی که به مردم داده میشود متکی به پیشروی این مذاکرات است. فارغ از اینکه این وعدهها چقدر به واقعیت نزدیک باشد و اساساً چقدر نگاه به بیرون برای اتخاذ سیاستهای اقتصادی و سیاسی درست است، تأثیر این مذاکرات بر اقتصاد و سیاست امری گریزناپذیر است. در این زمینه با مرتضی عزتی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را میخوانید:
ایکناـ با توجه به اینکه ایران در حال مذاکره با کشورهای غربی به ویژه امریکاست و احتمال میرود که امریکا به برجام برگردد و در پی آن برخی از تحریمها برداشته شود، شرایط اقتصادی چگونه خواهد شد؟ آیا معیشت مردم بهبود خواهد یافت؟ کما اینکه چند سال پیش زمانی که برجام بین کشورها امضا شد، گشایشهایی در اقتصاد داشتیم اما شاهد بهبود معیشت مردم آنچنان که انتظار میرفت، نبودیم. برخی معتقدند که زیرساختهای اقتصادی ضعیفی داریم. به نظر شما این بار چگونه خواهد شد؟
اساساً قبل از تحریمهای سالهای 90 تا 92 که تا سال 94 هم ادامه داشت، اقتصاد ایران یک دوره حدوداً پانزده ساله یعنی از سال 77 و 78 رونق خوبی داشت و رشد اقتصادی ما تا سال 84 بالاترین رشد اقتصادی بعد از انقلاب بود. وضعیت مردم خیلی خوب شد ولی تقریباً از سال 86 رشد اقتصادی افت کرد. حدود 10 سال ما رشد اقتصادی خوبی داشتیم، آن ده سال وضعیت اقتصادی مردم را خوب کرده بود. بعد از آن در سالهای 86 تا 90 درآمدهای نفتی کشور خیلی بالا بود، نفت خیلی خوبی فروختیم و ارز خیلی خوبی هم ذخیره کردیم. ارزمان زیاد بود و درآمدهای مردم هم در طول این ده سال خیلی بیشتر شد. تحریم که شروع شد با پول و ارز بیشتر واردات مورد نیاز را انجام دادیم. البته در دوره کوتاهی خیلی سختگیری شد، اما چون در دوره قبلی رفاه خوبی وجود داشت و درآمدهای نفتی و درآمدهای مردم هم خوب بود، این فشار زیاد احساس نشد. بعد از آن زمانی که برجام اجرا شد در یک دوره وضعیت واردات خوب شد و تقریباً یک سال رشد اقتصادی خوبی داشتیم بود، اما مجدد خیلی سریع یعنی تقریباً از سال 97 تحریمها شروع شد و توقف درآمدهای ارزی موجب شد که به حساب بانک مرکزی و صندوق ذخیره ارزی فشار بیشتری بیاید. این فشار بیشتر همراه با افزایش نرخ ارزهای خارجی که تقریباً پنج یا شش برابر شد و از یک طرف دولت هم نمیتوانست ارز خوبی به بازار بدهد، قیمت کالاها را به شدت بالا برد تا جایی که برخی از کالاها حدوداً ده برابر هم شد. این افزایش شدید قیمتها حدود چهار سال گذشته فشار شدیدی به معیشت مردم آورده است؛ یعنی هم فشار بیشتر بود و هم سطح رفاه از سالهای گذشته پایینتر بوده است.
در دورههای قبل نهایتاً افزیش بیست درصدی قیمتها را داشتیم، اما در این چند سال اخیر سالی بالای پنجاه درصد تورم داشتیم. در کنار این مسائل، شیوع کرونا هم به آنها افزوده شد و درآمدهای مردم را کاهش داد؛ یعنی هم تورم زیاد بود و هم درآمدها کم بود، بنابراین احساس فشار در این دوره بسیار بالا بود.
اگر برجام احیا شود و فرصت واردات فراهم شود، انتظار این است که نرخ ارزهای خارجی به شدت پایین بیایید. از جمله نرخ دلار که منطقی این است که به زیر 15 هزار تومان برسد، مگر اینکه دولت نخواهد که نرخ ارز زیاد پایین بیاید. اگر چنین چیزی رخ دهد روند افزایش دلار که تأثیر منفی بر اقتصاد گذاشته، برعکس میشود. وقتی قیمت دلار پایین میآید قیمت کالاهای وارداتی پایین میآید. همین الان که قیمت از حدود 26 هزار تومان به 21 هزار تومان نزول کرده، قیمت بسیاری از کالاهای وارداتی بهویژه کالاهای وارداتی که در مرزهای کشور مانند بانه فروش میرود حدوداً بیست تا سی درصد کاهش پیدا کرده است.
انتظار این است که با برگشت کامل امریکا به برجام و رفع تحریمها این اتفاقها بیافتد. اگر کالاهای وارداتی و مواد اولیه و ... وفور یابد، انتظار این است که تولید داخلی نیز افزایش پیدا کند و رشد تولید یعنی افزایش درآمد مردم. البته تمام اینها منوط به این است که دولت سیاستهای درستی اعمال کند؛ یعنی از کاهش نرخ ارز حمایت کند.
از طرف دیگر بخش خصوصی هم باید فضا را درک کند و انتظارات شدیداً تعدیل شود. به جای اینکه انتظارات با دلار بیست و پنج هزار تومان یا سی هزار تومان بسته شود، باید براساس دلار پانزده هزار تومان باشد، چنین چیزهایی منطقاً باید انجام شود، اما ممکن است با تأخیر انجام شود.
ایکناـ بخش اعظم قیمت دلار دست خود دولت است و دولت است که عمده ارز را به بازار وارد میکند. همچنین قیمت ارز مستقیم روی ارزش پولی ملی تأثیر میگذارد، چرا دولتها برای تأمین هزینههای جاریشان این ریسک را میکنند و قیمت ارز را بالا نگه میدارند و مانع میشوند که ارزش پول ملی بالا برود؟
عوامل مختلفی در قیمت ارز دخالت دارد، دولت وقتی که ارز ندارد اگر بخواهد بخشی از بودجهاش را از طریق فروش ارزهای خارجی تأمین کند، قاعده این است که هرچه ارز گرانتر باشد به نفعش است. فروش ارز از این طریق بهتر از انتشار اسکانس است که تورم شدیدتری ایجاد میکند.
ایکناـ کما اینکه در این سالها خلق پول را داشتیم.
بله! به ویژه در سالهای 98 و 99 انتشار پول زیادی داشتیم. این همان مشکل است؛ یعنی دولت میخواهد بودجه اش را تأمین کند اما نه افزایش قیمت ارز و نه انتشار پول راههای درستی نیستند، بلکه بهترین راه فروش داراییهای دولت است که متأسفانه عدهای در سیستم هستند که مانع آن میشوند و جلوی خصوصیسازی را گرفتهاند. درست است که خصوصیسازی خلاف نباید صورت بگیرد، اما متأسفانه خصوصیسازی کاملاً متوقف شده است. از طرفی دولت بخشی از خصوصیسازی که انجام داد اشتباه بوده است. مثلاً صندوق یکم و دوم را در بورس با قیمت بالایی فروخت و فشارهای بالایی برای خود و مشکلاتی برای خریداران ایجاد کرد. دولت باید سیاستهای خود را تثبیت کند و حمایت از تولید همچنان ادامه پیدا کند.
ایکناـ که این چند سال هم شعار سال بوده است.
بله شعار هم بوده است اما باید حمایت از تولید انجام شود و تقویت شود و نه اینکه اگر برجام مجدد احیا شد، بی خیال صادرات شوند و واردات بی رویه ادامه یابد. اگر پولی که از فروش نفت به دست میآید، مانند سالهای 88 و 89 و 90 و حتی یکی دو سال بعد از آن خرج امور مصرفی نشود، بلکه به صندوق ذخیره ارزی واریز شود و از آنجا هم سرمایهگذاری شود، میتوانیم امیدوار باشیم که وضعیت در سه یا چهار سال آینده بسیار بهتر شود.
ایکناـ کاری که دولتها از دهه شصت به بعد برای تأمین هزینههایشان انجام دادند، مانند خلق پول و همچنین فروش سهام واحدهایی که حتی وجود خارجی نداشتند و سالها تعطیل بودند، از نظر اقتصاد اسلامی که داعیه آن را داریم چه جایگاهی دارد؟
در اسلام هرگونه تضییع حقوق دیگران یا به تعبیری برداشت از حقوق دیگران به عنوان یک قاعده ممنوع شده است؛ یعنی تضییع حقوق مردم و اتلاف داراییها و حقوق مردم ممنوع است. بخش قابل توجهی از اقداماتی که منجر به کاهش ارزش دارایی مردم میشود که همان تورم است، در این قالب ممنوعیت و حرمت قرار میگیرد. در همه دنیا صرف نظر از اسلامی بودن یا نبودن دولتها اتلاف مال دیگران ممنوع است. این یک قاعده عقلانی است، به همین علت است که در همه جای دنیا تلاش بسیار زیادی میشود که جلوی تورم را بگیرند. غیر از بحث اتلاف منابع، تورم به اقتصاد ضربات زیادی میزند. همه دنیا قبول دارند که نباید فقیر ایجاد کرد و نباید کاری کرد که افرادی که وضع درآمد متوسطی دارند، فقیر شوند.
یکی از قاعدههای بسیار مهمی که اسلام به مردم توصیه کرده که همه در آن مشارکت کنند، کمک به رفع فقر است. در زبان توصیه میشود که فقرزدایی کنید اما از طرفی سیاستهایی اتخاذ میشود که فقر ایجاد میکند! که قطعاً مغایر با آموزههای قرآنی است و هم از نظر عقلانی درست نیست. دولتها باید شرایط و ساختار اقتصاد را درست کنند تا این موارد همه با هم درست شود. ما فضای کسب و کار خوبی نداریم و عدهای در کشور هستند که علاقهای ندارند وضع تولید خیلی رشد کند که علت این رفتارها را نمیدانم چیست. اینها باید از پایه درست شوند و به تبع آن سیاستمداران و سیاستگذاران هم پاسخگوی خواستههای مردم باشند که اگر این چارچوبها تقویت شوند میتواند امیدوار کننده باشد.
انتهای پیام