واکاوی مبانی شریعت‌گریزی صوفیه در فصلنامه «نقد و نظر»
کد خبر: 3971644
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۳

واکاوی مبانی شریعت‌گریزی صوفیه در فصلنامه «نقد و نظر»

صد و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «نقد و نظر» شامل هفت مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا، صد و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «نقد و نظر» به صاحب‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تناظر انسان‌‌شناسی عمل‌‌گرا و انسان‌‌شناسی اخلاقی کانت و نقش آنها در تحقق عملی اخلاق وی»، «سنجش غیراخلاقی پنداشتن اعتقاد به حیات پس از مرگ»، «انسان اصیل کیست؟ تحلیل انتقادی خوانش مصطفی ملکیان از مفهوم «اصالت» با ابتنا بر دیدگاه چارلز تیلور»، «شیوه‌‌های ارتباطی خداوند با انسان؛ تحلیلی از دیدگاه صوفیه دربارۀ ولیّ‌‌پنداری خود و امکان مخاطبۀ مستقیم با خداوند»، «مبانی شریعت‌گریزی صوفیه»، « بررسی انتقادی دیدگاه شحرور دربارۀ گسترۀ عصمت پیامبران»، «بررسی سرایت‌ دلایل عصمت از شخصی به شخص دیگر».

سنجش غیراخلاقی پنداشتن اعتقاد به حیات پس از مرگ

در چکیده مقاله «سنجش غیراخلاقی پنداشتن اعتقاد به حیات پس از مرگ» می‌خوانیم: «در میان آموزه‌های ماورای طبیعی ادیان، حیات پس از مرگ با این مسئله مهم معرفتی ـ اخلاقی مواجه است که آیا اعتقاد به آن، امری اخلاقی است یا غیراخلاقی. این پرسش گاه بر محور مسئله مشهور اخلاقِ باور و تحلیل مؤلفه‌های معرفتی ذیل وظایف و هنجارهای اخلاقی قابل طرح است که بر اساس آن، ادعا می‌شود چنین باوری بدون پشتوانه معرفتیِ قابل قبول و درنتیجه غیراخلاقی است. گاه نیز با نگاهی پیامدگرایانه، چنین اعتقادی منشأ پیدایش اموری غیراخلاقی و درنتیجه خود امری غیراخلاقی شمرده می‌شود؛ پیامدهایی از جمله استلزام آن با امور ترسناکی مانند کیفر، سوء استفاده قدرت‌ها و بهره‌کشی از مردم عادی، توجیه بی‌عدالتی‌های اجتماعی، بازدارندگی از زندگی کامل دنیوی، به‌مخاطره‌انداختن سرنوشت کرۀ زمین و برنشاندن بشر به‌جای خدا. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی و با هدف ارزیابی میزان تلازم آخرت‌باوری با این پیامدها سامان یافته است و نشان می‌دهد هیچ‌گونه تلازم انکار‌ناپذیری میان این دو مقوله نیست؛ زیرا اولاً غیراخلاقی‌بودن برخی از این پیامدها درست نیست و مثلاً کیفر را نمی‌توان لزوماً امری غیراخلاقی دانست؛ ثانیاً بیشتر پیامدهای یاد‌شده که غیراخلاقی‌بودن آنها مسلم است، ارتباط وثیقی با ادیان ندارند و حتی آموزه‌های ادیان الهی بر خلاف آن گواهی می‌دهند؛ هرچند در میان جوامع و افراد دیندار رایج باشند.»

مبانی شریعت‌گریزی صوفیه

در طلیعه مقاله «مبانی شریعت‌گریزی صوفیه» آمده است: «در میان مدعیان عرفان اسلامی کسانی را می‌توان یافت که به شریعت بی‌اعتنا بوده‌اند و گاه این شریعت‌گریزی را بر مبانی و ادله‌ای نیز استوار ساخته‌اند. در این تحقیق که با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی برخی انحراف‌ها در میان اهل تصوف و عرفان در پیروی از شریعت صورت گرفته است، به تحلیل سخنان و احوال این گروه پرداخته‌ایم. آنها با مبانی زیر به شریعت‌گریزی دست می‌یازند: الف) حقیقت، بی‌نیاز‌کننده از شریعت است. آنها با اشاره یا به‌تصریح چنین می‌نمایانند که حقیقت‌یافتگان بی‌نیاز از شریعت می‌شوند؛ ب) ولایت اولیا در برابر نبوت انبیاست. برخی از عارف‌نمایان با استناد به احادیثی منسوب به پیامبر، از عصمت اولیا به معنای اباحۀ همۀ امور برای آنان سخن می‌گویند؛ ج) هدفی مقدس، توجیه‌کنندۀ بهره‌گیری از ابزار‌های غیرشرعی است. آنها بر اساس این مبنا، عشق‌بازی مشایخ با نوجوانان زیباروی را نه از روی شهوت نفسانی، بلکه به دلیل رؤیت جمال الهی در چهرۀ آنان پنداشته‌اند! د) سکر و مستی، عامل خروج از تکلیف است. این مبنا بیش از همه در میان کسانی موسوم به «عقلاء المجانین» جلوه می‌کند که خداوند عقل را از آنان بازستانده و آزادشان ساخته است.»

سرایت‌ دلایل عصمت از شخصی به شخص دیگر

در چکیده مقاله «بررسی سرایت‌ دلایل عصمت از شخصی به شخص دیگر» می‌خوانیم: «یکی از مسائل مطرح در‌‌ مباحث عصمت‌پژوهی این است که آیا می‌توان دلایل عصمت برخی اشخاص را به اشخاصی دیگر بدون هر وجهی، سرایت داد، یا آنکه لازم است وجهی برای سرایت این دلایل وجود داشته باشد. برای مثال آیا می‌توان دلایل ثابت‌کنندۀ عصمت همه‌جانبۀ نبی اکرم(صلّی الله علیه واله) و ائمه اطهار(علیهم السّلام) را به انبیای سلف(علیهم السّلام) سرایت داد و با آن دلایل، عصمت همه‌جانبۀ انبیای سلف(علیهم السّلام) را نیز اثبات کرد، در‌حالی‌که هیچ وجهی برای این سرایت وجود نداشته باشد و دلایل تنها ثابت‌کنندۀ عصمت همه‌جانبۀ نبی اکرم(صلّی الله علیه واله) و ائمه اطهار(علیهم السّلام) باشد و نه بیشتر؟ بررسی مباحث عصمت‌پژوهی نشان می‌دهد گاهی از برخی دلایل عصمت فراتر از محدودۀ پوشش‌دهندۀ خود استفاده شده و دلایل عصمت اشخاصی به اشخاص دیگر بدون دلیل متقن سرایت داده شده است. این اشتباه گاهی در استفاده از دلایل عصمت اشخاصی برای اثبات عصمت اشخاص دیگر و گاهی در ردّ دلایل عصمت اشخاصی به‌جای رد دلایل عصمت اشخاصی دیگر است. هدف از این پژوهش، آسیب‌شناسی مباحث عصمت‌پژوهی در این مسئله و نشان‌دادن اشتباه‌هایی است که در این زمینه صورت گرفته است. نگارندگان در این مقاله کوشیده‌اند با بهره‌گیری از روش توصیفی و تحلیلی، این مسئله را بررسی کنند.».

انتهای پیام
captcha