حجتالاسلام والمسلمین منصور کیانی، پژوهشگر و استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا از خوزستان با اشاره به دعای عرفه امام حسین(ع)، گفت: این دعا حقیقتاً دعایی پر از مضامین قوی است، به طوری که احساس میشود با ادعیه امام علی(ع) برابری میکند.
وی درباره نامگذاری روز «عرفه» به این نام، گفت: نامگذاری برخی روزها با لقب «الهی» به این دلیل است که مردم متوجه خدا شوند و اسباب مادی و مشغلههای زندگی طبیعی را کم کنند. رسول خدا فرمودند: «إنّ لِرَبِّكُم في أيّامِ دَهرِكُم نَفَحاتٍ، فَتَعَرَّضُوا لَهُ»: در ایام زندگی شما، خداوند فرصتهای مناسبی را در اختیارتان قرار میدهد، بکوشید از آن فرصتها استفاده کنید.
کیانی با بیان اینکه یکی از این نفحههای رحمانی خداوند، روز عرفه است، ادامه داد: خداوند این روز را قرار داده است تا نفوس انسانی از خاک به سوی او عروج و طبیعت حیوانی را رها کنند و به معارف عالی برسند. دلیل نامگذاری این روز به «عرفه» اولا برای معرفت یافتن به ذات اقدس الهی است و ثانیاً کسب معارف دیگری چون معرفت به کل جهان هستی و معرفت به نفس که هر سه آنها یک چیز هستند، اما عنوانشان با هم فرق دارد.
این استاد حوزه با بیان اینکه اگر انسان حقیقتاً نسبت به خود شناخت کسب کند، نسبت به خدا نیز شناخت پیدا میکند، افزود: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هرکس خود را شناخت، همانا خدا را شناخته است.» رسول خدا(ص) این چنین معرفتالنفس را بالا بردهاند. بنابراین اولاً ما نیاز به معرفت داریم. ثانیاً باید بدانیم چگونه این معرفت را کسب کنیم؟ یعنی شناخت را از کجا آغاز کنیم؟ و در نتیجه، آثار این شناخت چیست و معرفت به خدا چه آثاری در زندگی ما دارد؟
وی گفت: چون معرفت انسان به معرفت خدا منتهی میشود، حضرت امیرالمومنین(ع) میفرمایند «برترین معرفتها شناخت انسان نسبت به خود است.» وقتی انسان نسبت به خود شناخت پیدا کرد، متوجه نزدیکی خداوند به خود میشود. قرآن کریم نیز میفرماید: «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ: ما از رگ گردن به او نزدیکتریم.»(ق، 16) یا در جایی دیگر فرمود: «وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ: هر جا باشید، او با شماست.»(حدید، 4) این معیت، چه معیتی است؟ آیا مانند معیت لباس آدمی با اوست؟ ما گاهی این لباس را از تن بیرون میکنیم. به گفته عرفا، این معیت، معیت قیومیه است، یعنی اگر نباشد در دم، عدم هستیم. این معیت چنان قوی است که اگر نباشد، ما نیستیم. او است که دست ما را گرفته است.
کیانی ادامه داد: پس بهترین معرفتها این است که بدانیم چرا و برای چه آمدهایم. انسان جویای معرفت برای پاسخ به این چراها دو راه دارد: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ.»(فصلت، 53)؛ دو راه شناخت برای شما، جستجو در آیات آفاقی و آیات انفسی(مطالعه خود) است. پس یکی از بهترین راههای شناخت خدای متعال این است که ما خود را بشناسیم و روز عرفه روز شناخت خود است.
این پژوهشگر حوزه افزود: اتفاقا تمام فقرات دعای امام حسین(ع) دال بر همین معرفت النفس است. امام حسین(ع) در ابتدای این دعای پرمضمون عرضه میدارند: «وَلوْ حَرَصْتُ اَنا وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ اءَنْ نُحْصِیَ مَدی اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَد»: خدایا اگر همه انسانها جمع شوند که نعمتهای تو را بشمارند، هرگز به شمار نمیآیند و اگر بشمارند، نمیتوانند اندازه آنها را درک کنند.
وی گفت: بنابراین انسان گرچه بیمنتها است، اما شناختش به قدر ظرفیت افراد، امکان دارد. امام حسین(ع) درباره اینکه چه طور خود بشناسیم در دعای عرفه میفرماید: «ابْتَدَأْتَنِی بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ أَنْ أَکُونَ شَیْئاً مَذْکُوراً». امام حسین(ع) برای بهتر شناختن انسان، راه نزدیک را نشان دادند؛ یعنی ای انسان خودت را قبل از موجودیت ببین. خداوند به نعمت خود مرا آغاز کرد و قبل اینکه چیزی باشم مقدمات وجود مرا کم کم آماده کردی. این بیان از دعای عرفه تفسیری بر آیه اول سوره مبارکه انسان است: «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا.»
کیانی تصریح کرد: ما عدم بودیم، بعد انسان شدیم. پس حضرت اباعبدالله(ع) ما را به عدم خودمان بردند. آن را در نظر بگیرید تا خودشناس بشوید. امام در ادامه عرضه میدارند: «ثُمَّ اَسْکَنْتَنِی الاْصْلابَ آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنین»: سپس مرا در صلبها جای دادی، پیوسته و نسل در نسل مرا آوردی تا جنین شدم. سپس امام، یک یک نعمتهای جسمانی را بر می شمارند: «وَاَسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْد»؛ من را در ظلمات سه گانه(گوشت و پوست و خون) محافظت کردی. امام به ما میآموزند معرفت خود را از همینجا آغاز کن تا «استقلال» و اینکه «من چیزی هستم» باورت نشود.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: امام در ادامه فرمود: غذایم را قبل از اینکه به دنیا آمدم، مهیا کردی و بعد از آمدنم اطرافیانم را به محافظت از من مأمور و همه را مشغول پرورش من کردی. حضرت اباعبدالله(ع) نعمتها را یکی یکی میشمارند تا به نعمتهایی مثل چشم و گوش و زبان و کبد و شش و مفاصل و اعصاب و... میرسند و بعد عرضه میدارند: که نعمتهایت بر ما چنان فراوان است که اگر تمام عالم بخواهد آن را بشمارند نمیتوانند. بنابراین حضرت اباعبدالله(ع) به ما یاد میدهند که اگر میخواهید معرفت به نفس داشته باشید، از قبل از به دنیا آمدن شروع کنید و خود را ببینید. بهترین معرفت هم آغاز از بدن است و بعد روحیات.
وی تصریح کرد: وقتی خود را شناختی که هیچ نبودی و استقلالی در کار نیست و همه از خدای تعالی است، نتیجه این میشود که حضرت اباعبدالله(ع) در اواخر همین دعا عرضه میدارند: در کدام مرحله بوده که تو غایب بودهای تا بخواهیم دلیلی برای تو پیدا کنم؟ «مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلیلٍ یَدُلُّ عَلیْکَ»؛ تو هیچ وقت غایب نبودی. «مَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الاْثارُ هِیَ الَّتی تُوصِلُ اِلَیْکَ» تو کی دور بودی که از طریق آثارت بخواهند تو را نشان بدهند. بعد امام فرمود: «عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقیباً» کور باد چشمی که تو را نمیبیند که تو همیشه مراقب او هستی. «وَ خَسِرَتْ صَفْقَهُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّکَ نَصیباً»؛ و چقدر خسارت و زیان کرده آنکس که در تجارت خود از محبتت بینصیب بماند. کسی که عمر خود را بدهد، اما به عشق خداوند نرسد مثل کسی است که با سرمایهای گران و ارزشمند به بازار رفته و کالایی خریده، اما بعد از بازگشت میفهمد کالایی قلابی خریده است. کسی که محبت و عشق خدا را در عمرش کسب نکند، مانند این فرد است.
این محقق دینی با بیان اینکه از فرازهای پایانی این دعا میفهمیم، معرفت به خود، ما را به عشق خدا میرساند، افزود: بعد از معرفت به خود، خدای مهربان، همه چیز تو میشود و انسان به مرحلهای میرسد که مانند امام حسین(ع) میفرماید: خدایا چنان کن که اینقدر به قضا و قدرت مطمئن باشم که نگویم ای کاش اینطور نمیشد؟ ای کاش این بلا و مریضی و این خسارت را نمیدیدم. یا برای چیزی که هنوز زمان آن نرسیده است، عجله کنم. هر چیز به جای خود است؛ «وَخِرْلی فی قَضآئِکَ وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ حَتّی لا اءُحِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ» بعد امام عرضه میدارند: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی»: خدا غنای مرا در نفسم قرار بده. برخی با رسیدن به پست و مقام احساس غنا و بی نیازی میکنند اما اینها غنا و بینیازی نیست. انسانی احساس غنا میکند که از درون خود، غنی باشد. کسی که خدا را در درون خود احساس کند، به این غنا میرسد. ما در دعا میگوییم؛ «يَا عِمادَ مَنْ لَاعِمادَ لَهُ» خدا پشتیبان کسی است که پشتیبان ندارد. «يَا كَنْزَ مَنْ لَا كَنْزَ لَهُ» و گنج کسی میشود که گنجی ندارد. «وَيَا عِزَّ مَنْ لَاعِزَّ لَهُ» خدا عزت کسی است که عزتی ندارد. اگر بنده خالص خدا شوی، خدا عزت و آبروی تو میشود.
کیانی با بیان اینکه معرفت به نفس، بهترین معارف است و هیچ گنجی مانند آن نیست، با اشاره به داستان معروف مولانا در مورد کسی که به دنبال گنج بود و تیر خود را به سمت دور پرتاب میکرد و از گنج نزدیک خود غافل بود، گفت: همه گنجها درون خود ما و بهترین معرفتها معرفت خودمان است. امام در این دعا راه معرفتالنفس را به ما یاد میدهند و نزدیکترین راه مطالعه در وجود خودمان است.
انتهای پیام