به گزارش ايكنا، کارشناسان موزه در آلمان معتقدند که موزهها روایتگر برهههای مختلف تاریخی و ویژگیهای فرهنگی، قومی و مذهبی هر منطقه هستند.این در حالی است که «اشتفان وبر»، مدیر موزه هنرهای اسلامی برلین موزهها را محل برخورد فرهنگها با یکدیگر میداند. او در مصاحبه با سایت اسلامیک درباره تاریخ هنر اسلامی، اهمیت موزه هنرهای اسلامی برلین و همچنین توجه آلمانیها به آن صحبت کرده است که در ادامه ترجمه بخشهایی از آن را میخوانید:
وظیفه همه موزهها حفظ، بازسازی و انتقال میراث تاریخی است. در دنیای امروز تبادلات فرهنگی، قومی و مذهبی نقش مهمی در زندگی افراد دارد و ما نمیتوانیم فرهنگها را در یک محیط بسته رشد دهیم. به همین دلیل است که موزهها به عنوان واسطه فرهنگی نقش مهمی در دنیای امروز بازی میکنند. در ۶۰ سال گذشته، مسلمانان زیادی به آلمان مهاجرت کردهاند. همانطور که آنها باید با فرهنگ آلمان و ارزشهای این کشور آشنا شوند، آلمانیها نیز باید اطلاعاتی درباره تاریخ و زندگی مهاجران مسلمان داشته باشند.
ممکن است که این تعصبات وجود داشته باشد، اما موزه هنرهای اسلامی برلین بخشی از موزه پرگامون است و اهمیت زیادی برای آلمانیها دارد. در واقع موزه ما بیشتر در حوزه باستانشناسی، تاریخ و فرهنگ کشورهای اسلامی فعالیت میکند. بنابراین بسیاری از جوانان آلمانی که برای بازدید از موزه پرگامون میآیند، از بخش هنرهای اسلامی نیز بازدید میکنند. تجربه ما نشان میدهد که اکثر انسانها دوست دارند درباره چیزهایی که نمیدانند، اطلاعات کسب کنند. متأسفانه بسیاری از رسانههای آلمانی تلاش میکنند چهره کلیشهای و نادرستی نسبت به اسلام در ذهن مخاطبان خود بسازند، اما بازدیدکنندگان از موزه هنرهای اسلامی برلین، تصور متفاوتی از اسلام خواهند داشت. هدف بزرگ ما نیز همین است.
من بر این باورم که تاریخ و فرهنگ دایرههای بستهای نیستند. به طور مثال، در جهان اسلام ما خاندان بنیامیه و همچنین امپراطوری عثمانی را داشتهایم. شاید بسیاری فکر کنند که برای شناخت عثمانیها باید اول دوران بنی امیه را درک کنند. این در حالی است که برای درک دوره عثمانی باید تاریخ اتریش ـ مجارستان در قرن چهاردهم را مطالعه کرد. ما اغلب فرهنگها را در حلقهای کوچک میشناسیم. در حالیکه شناخت فرهنگها باید به صورت فرامنطقهای باشد. بنابراین ما در موزه هنرهای اسلامی برلین تلاش میکنیم به بازدیدکنندگان نشان دهیم که تاریخ در همه جای جهان از طریق تبادلات فرهنگی ساخته میشود و مهاجران بیش از هر کس دیگری باعث افزایش این تبادلات فرهنگی هستند. علاوه بر این، ما تأکید میکنیم که تنوع و تکثر در جامعهای مانند آلمان تا چه اندازه اهمیت دارد. مردم از اقوام و مذاهب مختلف، فرهنگ یک کشور مانند آلمان را شکل میدهند. ما تلاش میکنیم تا با تولید محتوای جدید، باورهای قدیمی و منسوخ شده را از بین ببریم.
ما با چندین معلم آلمانی و ترکی کار کردیم تا بستر آموزشی را برای بیش از ۶۰۰ مدرسه آماده کنیم. همچنین با دانشکده الهیات اسلامی در «اسنابروک» و جوامع مختلف در این زمینه همکاری داشتهایم. علاوه بر این، جلسات زیادی با کارشناسان مختلف برگزار کردیم. به اعتقاد من، در این مسیر، پیشرفت خوبی داشتهایم، هرچند بیماری کرونا در این دو سال، محدودیتهای زیادی برای کار ما ایجاد کرد. این را هم باید بگویم که در جریان هجوم پناهجویان نیز برنامههای مختلفی برای آنها انجام دادیم. به طور مثال، بیش از ۱۶۰۰۰ پناهنده از موزهها بازدید کردند و همچنین بخشی از آنها به عنوان راهنمای موزهها در سراسر آلمان مشغول به کار شدند. به اعتقاد من، افرادی که میتوانند به زبانهای مختلف صحبت کنند، در تبادلات فرهنگی نقش مؤثرتری دارند. از اینرو ما پیشنهاد دادیم تا برای راهنمای موزه، از پناهندگان نیز استفاه شود.
نگاه بسیاری از آنها به موزه هنرهای اسلامی برلین مثبت است. البته در هر جامعهای گروهی از افراد هستند که علاقهای به بازدید از موزهها ندارند. برخی نیز به دلیل عملکرد ضعیف برخی موزهها ترجیح میدهند که از موزهها بازدید نکنند. ما سعی میکنیم استاندارد بالایی در موزه هنرهای اسلامی داشته باشیم و نمایشگاههایی را برگزار کنیم که برای مسلمانان و سایر گردشگران و شهروندان جذاب است. به عنوان مثال، نمایشگاهی درباره محصولات فرهنگی آلمانیهای ترکیه و ترکهای مقیم آلمان خواهیم داشت. جالب است بدانید که از دهه ۶۰ میلادی، برخی از قطعات موسیقی ترکی در آلمان محبوب شد و بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان ترک در آلمان شناخته شدند. ما برای برگزاری نمایشگاه از مردم در شهرهای مختلف خواستهایم خاطرات خود از این قطعات موسیقی را با ما در میان بگذارند. همچنین در ماه رمضان نیز برای افرادی که برای اولینبار از موزه دیدار میکنند، سفره افطار خواهیم داشت. اینها راهبردهای مهمی برای جذب مخاطبان به سوی موزه هنرهای اسلامی است.
اگر بتوانیم بچهها را با میراث و ارزشهای فرهنگی آشنا کنیم و به آنها آموزش دهیم که این میراث تا چه اندازه برای همه ما مهم است، میتوانیم امیدوار باشیم که میراث فرهنگی در آینده نیز حفظ خواهد شد. علاوه بر این، تبادلات فرهنگی باید به گونهای انجام شود که باعث غرور و شادی افراد باشد. این امر یک فرآیند طولانی است که در طول یک شب اتفاق نمی افتد. اما این را نیز باید به یاد داشته باشیم که فرهنگ جوامع مختلف در کنار یکدیگر باید حفظ شوند. روزی وزیر کشور آلمان گفته بود که مهاجرت مادر همه مشکلات است. من به وضوح با این ادعا مخالفم. به اعتقاد من، مهاجرت مادر همه فرهنگهاست. بدون شناخت فرهنگ و تاریخ ممالک دیگر، ما به هیچ وجه نمیتوانیم فرهنگ خود را بشناسیم.
انتهای پیام