نشانی اشتباه از دفاع مقدس ندهیم
کد خبر: 4042215
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۹:۳۰
جنس متفاوت روایت خوزستانی‌ها

نشانی اشتباه از دفاع مقدس ندهیم

مدیر مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری اندیمشک با بیان اینکه بسیاری از فعالیت‌ها و زحمات مردم در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی اصلاً بیان نشده و یا برخی اشتباه روایت شده است، گفت: جنس روایت ما خوزستانی‌ها و استان‌هایی که درگیر جنگ بودیم، خیلی خاص‌تر از جنس روایت دیگر عزیزان هم‌وطن است.

عظیم مهدی‌نژاد، مدیر مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری اندیمشکمجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری اندیمشک یکی از مجموعه‌های مردمی خوزستان است که با انتشار کتاب «حوض خون» (روایت رختشویی زنان اندیمشک در دفاع مقدس) در سال 1400 و تحسین آن توسط مقام معظم رهبری بیش از قبل در استان و کشور شناخته شد. کتاب «حوض خون» نخستین کتابی است که در خوزستان در حوزه دفاع مقدس نوشته می‌شود و رهبر انقلاب بر آن تقریظ می‌نویسند. نگاهی اجمالی به این کتاب کافی است تا شما را متوجه تخصص، دقت و همت عالی مجموعه تولیدکننده این اثر در حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس سازد. 

خبرگزاری ایکنا خوزستان، از آبان 1400 پیگیر مصاحبه با نویسنده و تولیدکنندگان این اثر شد. در این پیگیری از کتاب «حوض خون» به یک نام دیگر رسیدیم که نام نویسنده آن نبود، بلکه نام مدیر مجموعه‌ای بود که کتاب «حوض خون» در آن متولد شد. عظیم مهدی‌نژاد که در اولین مکالمه می‌توانستید تفاوت نگاه او را با سایر فعالان و پژوهشگران تاریخ شفاهی دفاع مقدس در خوزستان آشکارا ببینید، آنچه این تفاوت را می‌سازد احساس مسئولیت جدی این پژوهشگر تاریخ شفاهی، در مقابل تاریخی است که مردم این استان و کشور در هشت سال با خون دل رقم زدند و سرافراز بیرون آمدند و تفاوت مهم دیگر، افق بلند او برای ثبت و ضبط روایت‌های بکری است که در سینه‌ این مردمان در هر نقطه از این سرزمین، ناشنیده باقی مانده یا درست شنیده نشده است. او فقط به اندیمشک و خوزستان نمی‌اندیشد، بلکه می‌خواهد این روایت‌های بکر را به گوش جهانیان برساند.

عظیم مهدی‌نژاد، مدیر مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری اندیمشک در گفت‌وگو با ایکنا در توضیح فعالیت‌های این مجتمع گفت: مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری شامل چند بخش از جمله مؤسسه فرهنگی هنری شهید زیوداری، کانون فرهنگی تبلیغی شهید زیوداری، کتابخانه تخصصی آموزشِ پژوهش و تدوین تاریخ شفاهی و خاطرات شفاهی، گروه رسانه‌ای اسلم، گروه رهروان زینبی و گروه جهادی شهید زیوداری است.

مجتمع فرهنگی پژوهشی شهید زیوداری اندیمشک در سال 93 با عنوان دفتر تاریخ شفاهی شهید جواد زیوداری فعالیت خود را آغاز کرد و هسته اصلی کار آن، پژوهش و تدوین تاریخ شفاهی و خاطرات شفاهی است.

آنچه شاید زمینه این نگاه و پژوهش‌ها را فراهم کرد زحمات سردار عبدالرحمن جوادی، فرمانده سابق لشکر عملیاتی ولیعصر (عج) و فرمانده گردان اعزامی خوزستان در فتح نبل و الزهرا در سوریه بود. زحمات ایشان در جلسات دوشنبه شب مسجد امام رضا(ع) در دهه ۷۰ و روایت خاطرات گردان خط شکن حمزه سیدالشهدا اندیمشک در دفاع مقدس بذری در ذهن ما کاشت و ما را در این مسیر قرار داد. همچنین زحمات مرتضی طیبی که مؤسسه غدیر را از اواخر دهه 60 تشکیل داد؛ زحمات ایشان در دهه 70 و کتاب‌هایی که چاپ کرد و شب‌خاطره‌هایی که با حضور رزمندگان برگزار می‌کردند این دغدغه را در ما بوجود آورد و تأثیر بسیاری داشت.

از سال ۸۷ مقیم مشهد شدم و از اندیمشک اعراض کردم. در سال 93 در مشهد بودم و قصد ماندن در مشهد را داشتم، اما همین دغدغه‌ها و ارتباط با این افراد و مظلومیت رزمندگان و شهدای خوزستان باعث شد در دی‌ماه 93 به اندیمشک برگردم و این بار با تجربه خوبی که در زمینه تاریخ شفاهی مشهد به دست آوردم به استان برگشتم. در آن زمان در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی مشهد با بنیاد شهید پروژه سنگین چند هزار شهید را کار می‌کردیم و با خانواده شهدا مصاحبه انجام می‌دادیم.

در سال 93 با کمک آقای طیبی، سپاه و نهادهای انقلابی، دومین کنگره شهدای اندیمشک بعد از 13 سال وقفه برگزار شد. در آن فرآیند، جوانان دغدغه‌مند و پای کاری، جذب کار کنگر شده بودند؛ از جمله بانوانی که بدون وقفه و مستمر و بدون چشم‌داشت تلاش می‌کردند. یکی از این خواهران خانم فاطمه‌سادات میرعالی (نویسنده کتاب خط خون) بود. خانم نیکدل و دو نفر دیگر از آقایان؛ نوید خاکی‌نژاد و آقای قلاوندی نیز در کنگره کار می‌کردند.

در حین کار پژوهش، خلأهای کار بیشتر احساس شد و موقعیت مناسبی برای جذب این افراد به کار به وجود آمد. بعد از کنگره، اولین جلسه تاریخ شفاهی خود را در مسجد امام حسین(ع) اندیمشک برگزار کردیم. به اذعان حوزه هنری کشور، مرکز اسناد دفاع مقدس کشور و دفتر مطالعات انقلاب اسلامی در مجتمع فرهنگی شهید زیوداری، کار را معطل و متوقف بر وجود امکانات نکردیم و با آنچه در اختیار داشتیم کار را شروع کردیم. در ابتدا، کار خود را با دفتر مطالعات جبهه انقلاب اسلامی شروع کردیم که زیر نظر آقای وحید جلیلی است.

کار ما شروع شد و عکس‌برداری از دیوارهای نوشته‌دار دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، انتقال تجربه و تشریح اصول و قواعد تاریخ شفاهی و ویژگی‌ها و نقش محلات و مساجد، شناسایی شخصیت‌ها و ... به تدریج انجام شد. پس از آن شروع به شناسایی افراد فعال در دوران دفاع مقدس کردیم و این کار را کاملاً میدانی انجام دادیم و با آنها ارتباط مستقیم پیدا می‌کردیم. در یکی دو ماه اول کار، شاید چند صد نفر از فعالان دفاع مقدس را شناسایی کردیم.

آموزش دفتر مطالعات جبهه انقلاب اسلامی شروع شد و از بهار 94 به سراغ روستاها و شهرهای اطراف اندیمشک رفتیم. اندیمشک با اینکه شهری مرزی نیست، اما در جنگ تحمیلی به دلیل شرایط استراتژیک خود موقعیت خاصی داشت. مردم روستاها چون زندگی‌شان بین خط مقدم درگیری و نیروهای خودی بود، فعالیت‌های چشم‌گیر و عجیب و غریبی داشتند. در ماه رمضان 94 در روستاها می‌گشتیم و افراد را پیدا می‌کردیم. زحمات متراکم آن زمان هنوز موجود است و از آنها استفاده می‌کنیم. مصاحبه‌های اصلی کم کم شروع شد، آرشیوبندی شد و بعد از آن به سمت تولید محصولات رفتیم.

روز اول شروع کار 6 نفر بودیم. کم کم نیروها بیشتر شد. یکی از نفراتی که شناسایی شد خانم صغری بستاک، امدادگر بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک، پرستار و امدادگر دفاع مقدس است که مصاحبه با ایشان به همت خانم نیکدل انجام شد و اولین تولید موسسه، کتاب «نعمت جان» شامل خاطرات این پرستار و امدادگر دفاع مقدس بود که بهمن 99 چاپ شد. کتاب دیگر از مجتمع شهید زیوداری، کتاب «حوض خون» است که کار تحقیق آن را چند نفر از اعضای مجتمع انجام دادند و خانم میرعالی آن را تدوین کرد. هر دو کتاب در کمتر از یک سال به چندین چاپ رسید. کتاب‌های دیگری نیز داریم که در مرحله چاپ هستند. برخی به دلیل تأخیر در فرآیند نشر تاکنون چاپ نشده‌اند. برخی از این کتاب‌ها امسال چاپ خواهند شد.

بسیاری از فعالیت‌ها و زحمات مردم در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی اصلاً بیان نشده و یا بعضاً اشتباه روایت شده است. در ابتدا قصد ما این بود که برای اندیمشک کار کنیم اما در ادامه تلاش کردیم به کمک شهرهای دیگر استان برویم تا بتوانیم تکنیک‌ها و علم روز تاریخ شفاهی را به دغدغه‌مندان دیگر هم منتقل کنیم. از سال 98 این نیت ما عملی شد و به خدمت دوستان در شهرهای مختلف می‌رفتیم و تقاضا می‌کردیم که کار گروهی کنند تا آثار ناب تولید شود.

مجتمع فرهنگی شهید زیوداری از سال 97 به جایی رسید که ارزیاب تحقیق و مصاحبه‌های استان‌های دیگر شد و کارهای مختلف استان‌های دیگر به نیروهای مجتمع ارجاع داده می‌شود. در مجموعه تاریخ شفاهی، چند واحد فعال هستند که شامل ویراستاری، اَعلام، اثر و نشان‌ها و واحد آموزش است. در حال حاضر حدود 15 نفر محقق و نویسنده داریم که برخی از آنها در امر آموزش به نیروها، مشاوره به نویسندگان دیگر و ویراستاری همکاری می‌کنند. بیش از 20 نفر نیرو در طول سال داریم که به صورت دورکاری با مجموعه همکاری می‌کنند. نیروهای غیر پژوهشی هم داریم که در زمینه کارهای جهادی مشغول به فعالیت هستند.

جنس روایت ما خوزستانی‌ها و استان‌هایی که درگیر جنگ بودیم، خاص‌تر از جنس روایت دیگر عزیزان هم‌وطن است که از مرز مستقیم جنگ دورتر بودند. مثلاً روستای ابوحمیظه سوسنگرد با آن جنایت‌هایی که بعثی‌ها در تاسوعا و عاشورا انجام دادند، آب را بستند و مردم را محاصره کردند و روستاهای دیگر مثل کرخه، دهلران، مهران و ... یا روستاهای آبادان، خرمشهر، هویزه و ... جنس حرف‌های مردم این روستاها، جنس عجیب و غریبی است که در عین خاص بودن ‌به شدت بکر مانده است.

گاهی در مجموعه‌های پژوهشی شنیده می‌شود که فلان مجموعه چون امکانات دارد، در این سطح کار می‌کند ولی ما عقب مانده‌ایم. اگر واقع‌بین باشیم متوجه می‌شویم مشکل این نیست که چون فلان مجموعه این قدر امکانات دارد در این سطح کار می‌کند؛ گرچه امکانات نیست و حمایت‌ها در خوزستان به‌رغم اخلاص همه عزیزان در نهادهای انقلاب اسلامی و پژوهش جنگ با حمایت‌های پایتخت قابل مقایسه نیست، اما ریشه اصلی این مسئله، کم‌کاری است. منِ خوزستانی در هر سنی و هر شرایط زندگی؛ جوان یا پیر فرقی نمی‌کند، اگر درست همت می‌کردم، درست‌تر شناخته ‌می‌شدم.

انتهای پیام
captcha