اعضای هیئت علمی، اولین مخالفان اصلاح نهاد دانشگاه/ دانشگاهیان مقابل مشکلات کشور پاسخگو باشند
کد خبر: 4067536
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
غلامرضا ذکیانی در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

اعضای هیئت علمی، اولین مخالفان اصلاح نهاد دانشگاه/ دانشگاهیان مقابل مشکلات کشور پاسخگو باشند

غلامرضا ذکیانی ضمن اشاره به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید دانشگاه را در قبال مشکلات کشور پاسخگو کند، به طرح خود در این زمینه اشاره کرد و گفت: اولی مخالفان این طرح اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها هستند چون حقوق راحتی که آخر برج می‌گیرند مشروط می‌شود.

خبرگزاری ایکنا در گفت‌وگو با اندیشمندان و دغدغه‌مندان حوزه علم و دانش، در قالب پرونده «تولید علم» به بررسی ابعاد وضعیت تولید علم در ایران و عوامل و نتایج آن پرداخته است. به همین مناسبت با غلامرضا ذکیانی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، هم‌صحبت شدیم.

پیش‌تر بخش اول این گفت‌وگو با عنوان؛ درصدی از بودجه دانشگاه‌ها در گرو حل مشکلات جامعه باشد، منتشر شد.

ذکیانی در بخش نخست ضمن اشاره به برخی از مشکلات علمی و فرهنگی نهاد دانشگاه و انتقاد از گسست موجود میان دانشگاه و جامعه به توضیح درباره طرح پیشنهادی خود برای اصلاح وضعیت دانشگاه‌ها پرداخت و گفت: باید هر سال درصدی از بودجه دانشگاه‌ها در گرو حل مشکلات جامعه باشد تا تحول در علوم انسانی رخ دهد.

بخش دوم گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید؛

ایکنا ـ گفت‌وگوی قبلی ما با دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی بود. فضای بحث ایشان به بحث شما خیلی نزدیک بود. ایشان ضمن اشاره به مسئله کاربردی‌سازی که موضوع سخن شما هم بود، به بحث ضریب تاثیر مقالات اشاره کردند و اینکه اساتید ما به پژوهش‌های همدیگر مراجعه نمی‌کنند و کارهای هم را نمی‌بینند تا چه رسد به اینکه توقع داشته باشیم دستگاه‌های اجرایی به پژوهش‌های ما مراجعه کنند و از ما پاسخ بخواهند.

این مقدمه را گفتم تا به این نکته برسم؛ یک بخش مهم از ایرادی که شما می‌فرمایید ناظر به خود اساتید است. من در هشت مصاحبه قبلی کمتر مشاهده کردم حضرات اساتید به این نکته اشاره کنند. شما بیشتر آگاهی دارید که بخشی از اساتید، نگاه کارمندی دارند و نوع آموزشی که به دانشجو می‌دهند به همین طریق است یعنی اصلا به مشکلات جامعه توجه ندارند. این قشر از اساتید داخل دانشگاه نشستند و انتظار دارند از فلان دستگاه و فلان نهاد به آنها مراجعه کنند و بگویند ما این بودجه را می‌دهیم و شما این پژوهش را انجام بدهید.

حالا پرسشی که من دارم این است در ایجاد پیوند میان جامعه و دانشگاه، نقش اساتید چقدر جدی است و اساتید در این راستا چه وظایفی بر عهده دارند؟

شما به نکته بسیار خوبی اشاره کردید، آقای دکتر آیت‌اللهی هم مطلب درستی گفتند. گاهی ما از اساتید هم‌گروه خودمان خبر نداریم تا چه رسد به اینکه از گروه‌های دیگر و دانشگاه‌های دیگر خبردار باشیم. من این مشکل را می‌پذیرم ولی نگاه کنید مشکل اصلی کجا است. راه حل این مشکل این نیست که از اساتید خواهش کنیم به کارهای همدیگر مراجعه کنید. این مشکل با خواهش و اقدامات فردی حل نمی‌شود. این مشکل به راه حلی که عرض کردم برمی‌گردد.

من یک مثال بزنم؛ کل درس منطقی که ما در دوران دبیرستان خواندیم حفظی بود. حتی امروز درس هندسه تبدیل به درس حفظی شده است. آموزش و پروش باید این مشکل را بپذیرد و با کشف مشکل، پیوند دستگاه‌های اجرایی و دانشگاه‌ها ایجاد می‌شود. وقتی مشکل پیدا شد باید به دنبال راه حل آن برویم. وقتی شما مشکل را وسط آوردید و من مقابل مشکل قرار گرفتم و فهمیدم کوچکتر از این هستیم که این مشکل را به تنهایی حل کنم باید بروم از گروه‌های دیگر و اساتید دیگر کمک بگیرم. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید وظیفه خودش را همین بداند که این مشکلات را به دانشگاه عرضه کند، نه اینکه نقشه جامع علمی و نقشه مهندسی فرهنگی طراحی کند که همه‌شان خاک می‌خورند.

یک مثال دیگر بزنم؛ الآن 99 درصد مردم ما نمی‌توانند اشعار حافظ را روخوانی کنند. علتش چیست؟ باید این مشکل را استخراج کنیم و به دانشگاه عرضه کنیم تا طی یکسال این مشکل را حل کند. شما باید سیستم دانشگاهی را پاسخگو کنید یعنی اول مشکل را پیدا کنید بعد برایش بودجه اختصاص دهید، بعد از دانشگاه بخواهید با کمک کل اساتید، برای آن چاره‌جویی کند. در این شرایط، اساتید با همدیگر تعامل خواهند کرد و خود به خود سیستم درست کار می‌کند.

سوال شما این بود چرا اساتید ما از همدیگر خبر ندارند، پاسخ من این است که این معضل با خواهش و التماس درست نمی‌شود و باید به صورت نهادی درست شود. اگر من را مقابل یک مشکل قرار دهید، ناچار هستم از سایر همکاران کمک بگیرم، آنها هم ناچارند از من کمک بگیرند و همه گروه‌ها ناچارند دست به دست هم بدهند.

ایکنا ـ شما به درستی اشاره کردید که بخشی از این مشکلات ناشی از سیاستگذاری‌های کلان است ولی به نظر می‌رسد خود دانشگاه‌ها و مراکز می‌توانند در بحث کاربردی‌سازی و درآمدزایی ورود کنند. شما سوابق مدیریتی هم در کارنامه دارید. آیا در دوره مدیریت شما در حوزه کاربردی‌سازی و درآمدزا کردن دانش و ارتباط علم و اقتصاد توانستید تجربیات موفقی داشته باشید؟

خیلی سوال خوبی پرسیدید. نکته اولی که باید عرض کنم این است؛ اگر بنا شود پیشنهاد من علنی و مطرح شود اولین مخالفان پیشنهاد من چه کسانی خواهند بود؟ اعضای هیئت علمی. چرا؟ چون حقوق راحتی که آخر برج می‌گیرند مشروط می‌شود. دیگر من نمی‌توانم کتابی که 20 سال تدریس می‌کنم را تدریس کنم. باید طوری دانشجویان را بسازم که بتوانم طرح بگیرم. به همین خاطر اعضای هیئت علمی اولین مخالفان این طرح هستند.

نکته دوم اینکه من سه دوره مدیریت داشتم. سال 93 معاون فرهنگی دانشگاه شدم، سال 95 رئیس دانشکده شدم، سال 97 رئیس موسسه حکمت و فلسفه شدم. هم در موسسه دنبال این کار بودم، هم در دانشکده و هم در معاونت فرهنگی ولی دقیقا به خاطر همین مشکلی که عرض کردم با موانعی روبرو بودم و اساتید به هیچ نحو زیر بار این مسئله نمی‌رفتند. همین الآن هم بخواهید این طرح را اجرا کنید با آن مخالفت می‌کنند و برایش صد تا نقد می‌نویسند.

در این سه دوره مسئولیت فقط در معاونت فرهنگی موفق شدم این کار را بکنم، چون طرف حسابم دانشجویان بودند نه استادان. وقتی مسئولیت معاونت فرهنگی را پذیرفتم گفتم من فرهنگ را غیر مرتبط با شغل و درآمد و مهارت نمی‌دانم. به همین دلیل در معاونت فرهنگی طرح مهارتی راه انداختیم. در مردادماه سال 94 که کل دانشگاه‌ها تعطیل است سه هزار نفر دانشجو را در معاونت فرهنگی آموزش مهارتی دادیم و جالب اینکه همه‌شان پول می‌داند چون می‌دانستند کاربردی‌ترین آموزش‌ها اینجا ارائه می‌شود. اگر ساعت دوازده ظهر اذان می‌گفتند و ما برای نماز جماعت می‌رفتیم بیشترشان با ما در نماز شرکت می‌کردند. اگر راهپیمایی می‌گذاشتیم راهپیمایی هم می‌آمدند. متاسفانه الآن دانشجو همه فکر و ذکرش این است فردا که مدرکم را گرفتم چگونه کار پیدا کنم، چگونه ازدواج کنم، چگونه خانه بخرم و ... . اگر این مشکلات باشد همه مسائل فرهنگی به باد می‌رود.

آنقدر طرح مهارتی ما رشد کرد به محض اینکه من از معاونت فرهنگی بیرون آمدم یک نهاد رسمی برای این مسئله در دانشگاه علامه ایجاد شد که الآن هم برقرار است و به دانشجویان کار مهارتی یاد می‌دهد، این یک کار ما بود. کار دیگر ایجاد خبرگزاری عطنا بود که یکی از خبرگزاری‌های بسیار مهم دانشگاه‌های کشور است. کار سوم تشکیل کانون‌های فرهنگی دانشگاه بود. وقتی کاربردی نگاه کنید خیلی نتیجه‌بخش است.

سوال شما درباره تجربه‌های مدیریتی من بود ولی من تجربه مدیریتی خودم با دانشجویان را عرض کردم چون دانشجویان مانند اساتید تعصب ندارند. در موسسه حکمت و فلسفه هم چون مخاطبین من استادان بودند به هیچ طریق زیر بار این مسئله نرفتند. خلاصه اینکه اگر کشورمان بخواهد مشکلاتش حل شود باید به این سمت برویم.

ایکنا ـ در پایان این گفت‌وگو اگر نکته‌ای باقی مانده است بفرمایید.

آخرین نکته‌ای که می‌خواستم عرض کنم این است بنده این طرح را به پنج نفر از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی دادم ولی هیچ‌کدام آن را در صحن شورا مطرح نکردند و از این جهت می‌خواهم گلایه کنم. می‌دانید چرا طرح مرا در شورا مطرح نکردند؟ چون طرح کردن این موضوع شورای تحول و برخی از مراکز را تعطیل می‌کند و از روش دیگری وارد می‌شود. من به صراحت اعلام می‌کنم چرا این طرح در صحن مطرح نشده است؟ حداقل ایراداتش را بگویید تا ما پاسخ دهیم.

گفتگو از مصطفی شاکری

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha