در دنیای کنونی با فراگیر شدن رسانهها و ابزار ارتباطی، تربیت رسانهای یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید مدنظر والدین قرار گیرد تا نسبت به روند تربیتی فرزندان خود کنترل و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با رمزگشایی از اصول قانونگذاری رسانهای اقدام کرده است تا به کاهش فاصله بین والدین و فرزندان و ورود بهتر به موضوع تربیت رسانهای کمک کند. در این درسگفتارها سعید مدرسی، کارشناس مسائل تربیتی و سواد رسانهای به بیان نکاتی مهم در موضوع قانونگذاری رسانهای در خانواده میپردازد.
سعید مدرسی در یازدهمین قسمت از این مجموعه به موضوع «قواعد استفاده از ابزارهای رسانهای» پرداخت که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید و میخوانید.
«در ادامه مباحث درباره قانونگذاری در حوزههای مصرف رسانهای در جلسه گذشته در مورد این موضوع صحبت کردیم که با چه هدفی از درگاههای رسانهای استفاده میکنیم؟ این هدف میتوانست لذت محور و یا رشد محور باشد. البته برنامه رشد محور منافاتی با جذاب بودن ندارد.
به تعبیر دیگر هدف ما در جلسه گذشته این بود که فرزندانی تربیت کنیم که مصرفکنندگان با بند و بار باشند یعنی هم بند زمانی را رعایت کنند که از نظر حدود و شروط زمانی تخلفی داخل آن به وجود نیاید و هم توجه به بار محتوایی آن رسانه داشته باشند به این معنا که قبل و بعد از مصرف رسانهای رشدی در خود احساس کنند.
در روایات شریفی از معصومین(ع) آمده است که خسران زده و زیاندیده کسی است که دو روز و دو مرحله از عمر او یکسان باشند. طبیعتاً اطلاعات فرزندان نیز قبل و بعد از مصرف رسانهای نباید یکسان باشد. باید رشدی در او ایجاد شده باشد. در این جلسه میخواهیم در مورد حوزه قانونگذاری دیگری با هم صحبت کنیم و آن بحث ابزارهای رسانهای هستند.
طبیعتاً ابزارهای متعددی برای استفاده از محتوای رسانهای وجود دارد؛ از تلفن همراه و تبلت گرفته تا رایانههای شخصی و رایانههای رومیزی که در فضای خانواده به صورت ثابت استفاده میشوند. احیاناً کنسولهای بازی یا گیرنده ماهوارهای در فضای برخی از خانوادهها بسته به اقتضائاتی وجود دارد، حال سؤال اینجاست که آیا فرزندان میتوانند از همه این ابزارهای متنوع در هر سنی استفاده کنند؟ طبیعتاً پاسخ منفی است.
یک خانواده با تربیت رسانهای برای ابزارهای مختلف قواعد و قوانین مختلفی دارد و برای استفاده مهارت افزا از درگاههای رسانهای و یا مالکیت رسانهای دقت نظر دارد. این موضوع بدان معناست که فرزندان میتوانند از تبلتی که در فضای خانواده هست استفاده کرده و بازی مهارتافزایی خوبی انجام دهند یا برخی اوقات جستجویی با هماهنگی والدین انجام دهند، اما سؤال این است که حتماً باید مالک آن درگاه رسانهای نیز باشند؟ طبیعتاً پاسخ منفی است.
خانوادهها باید بین مهارت استفاده از درگاه رسانهای رشد محور با مالکیت رسانهای تفاوت قائل شوند. در بسیاری از کشورهای جهان مالکیت رسانهای را تا پایان ۱۸ سال به تأخیر میاندازند این موضوع بدین معنی نیست که فرزندان نمیتوانند از تلفن همراه و تبلت و سایر ابزارهای رسانهای استفاده کنند بلکه بدان معناست که اگر این ابزار مصرف رسانه برای آنها باشد طبیعتاً یک حریم خصوصی و شخصی برای فرزند در باب عرصه رسانهای که چندان هم ایمن نیست، ایجاد میکند و طبیعتاً اشراف تربیتی والدین در آن حیطه وجود نخواهد داشت یعنی والدین با فرزندانشان حافظه مشترک رسانهای نخواهند داشت و نبض رسانهای تربیتی فرزندان زیر انگشتان پر مهر والدین نخواهد بود و جریان تربیتی رسانهای دچار اختلال میشود. پس والدین باید دقت نظر داشته باشند که هر ابزاری فرهنگ و سن مالکیت خود را لازم دارد. در جلسه آینده بیشتر در این مورد صحبت میکنیم.»
انتهای پیام