به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن آیتالله سیدجعفر سیدان روز گذشته با محوریت سوره اعلی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى»
در قسمت اول این سوره مسئله تسبیح ذات مقدس حضرت حق مورد تاکید قرار گرفته و بعد اوصافی از ذات مقدس الهی یادآور شده است. ترجمه آیه این است: «تسبیح بگو پیامبر، اسم پروردگارت را. این اسمی که اعلی و برتر است». منظور از این اسم، خود خدا است. به همین خاطر وقتی این آیه نازل شد پیامبر(ص) فرمودند: «سبحان ربی الاعلی و بحمده». اسم فانی در مسمی است. به همین جهت وقتی میگوییم حسن آمد، یعنی خود آن شخص آمد.
تسبیح یعنی تنزیه، یعنی پاک دانستن ذات مقدس حضرت حق از هر عیب و نقص، یعنی پاک دانستن خداوند از هر چیزی که نادرست است. تسبیح یعنی عجز در او نیست، جهل در او نیست، صفات ممکنات در او نیست. او از همه صفات عجز و نقص مبری و منزه است. مسئله تسبیح بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و در خیلی آیات به این مسئله توجه داده شده است. عدد روایاتی که در این زمینه وارد شده است بسیار زیاد است که به یک نمونه اشاره خواهم کرد.
نکته دیگر اینکه دعاهایی که بسیار مورد اهمیت قرار گرفتند و اصطلاحا از اسرار ادعیه هستند دعاهایی هستند که در آن تسبیح و حمد زیاد است، مثل دعای عشرات که در توصیف و تعریفش مطالبی است که حقیقتا بیانش مشکل و بسیار شگفتآور است. این دعا پر از تسبیح و تحمید است.
من یک نمونه از روایات را خدمتتان عرض میکنم؛ جناب ذوالقرنین به حضرت ابراهیم برخورد کرد و از ایشان سوال کرد روزگارتان را به چه گذراندید، یعنی چیزی که در عمرتان مورد توجه بود چه بود. حضرت ابراهیم فرمود با یازده کلمه عمرم را گذراندم؛ «سُبْحَانَ مَنْ هُوَ بَاقٍ لَا يَفْنَى سُبْحَانَ مَنْ هُوَ عَالِمٌ لَا يَنْسَى سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَافِظٌ لَا يَسْقُطُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ بَصِيرٌ لَا يَرْتَابُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَيُّومٌ لَا يَنَامُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مَلِكٌ لَا يُرَامُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ عَزِيزٌ لَا يُضَامُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُحْتَجِبٌ لَا يُرَى سُبْحَانَ مَنْ هُوَ وَاسِعٌ لَا يَتَكَلَّفُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا يَلْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لَا يَسْهُو؛ منزّه است آن باقى كه فانى نمیشود، منزّه است آن دانايى كه فراموشى ندارد، منزّه است آن حافظى كه ساقط نمیشود، منزّه است آن بيناى با بصیرتی كه شک نمیكند، منزّه است آن قيّومى كه هرگز نمیآرامد، منزّه است آن مالک و صاحب اختيارى كه تحت سلطه كسى قرار نمیگيرد، منزّه است آن عزيز قدرتمندى كه مغلوب نمیشود، منزّه است آن در پرده غيبى كه ديده نمیشود، منزّه است آن وسعت دهندهاى كه به تكلّف نمیافتد، منزّه است آن استواری كه بیهوده انجام نمیدهد، منزّه است آن جاویدى كه به سهو و اشتباه دچار نمیشود». در همه این کلمات سبحان الله هست و همهاش تسبیح است. این روایت اهمیت تسبیح را میرساند.
«سُبْحَانَ مَنْ هُوَ بَاقٍ لَا يَفْنَى». تنها حقیقتی که ازلی و ابدی است ذات مقدس حضرت حق است. جز ذات مقدس حضرت حق تمامی اشیا از وجود پیامبر(ص) بگیرید تا بقیه اشیا، همه موجودات اول دارند و قابل اینکه فنا بشوند هستند. تنها ذات مقدسی که ازلی است و فناپذیر نیست وجود مقدس حضرت حق است. ادله قطعیه عقلیه بر این مسئله تصریح دارد. به حکم قطعی عقل، بایستی به حقیقتی برسیم که آن حقیقت معلول نیست، موجود بعد العدم نیست. جز ذات حضرت حق همه موجودات مسبوق به عدم حقیقی هستند و موجود بعد العدم هستند. ابنعربی فراوان عباراتی دارد که بر خلاف این حقیقت است. میگوید خلق عین خالق است و هر دو یکی هستند: «سبحان الذی خلق الاشیا و هو عینها». این بسیار حرف اشتباه و نادرستی است. آیتالله خویی هم به مناسبتی در کتاب ارث این عبارت را ذکر کرده و سخن سنگینی در مورد گوینده آن بیان کرده است.
انتهای پیام