به گزارش ایکنا، نفیسه مرادی، پژوهشگر مطالعات اسلامی زنان و دانشپژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا، شامگاه 11 مرداد در نشست نقد کتاب «حاشیههای فمنیستی قرآن» نوشته عایشه هدایتالله و ترجمه مرضیه محصص و نفیسه دانشفرد که از سوی انجمن ایرانی مطالعات قرآن و فرهنگ اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه این کتاب دارای ترجمه روان و کتابی خوشخوان و منبعی مناسب برای آشنایی با فمنیسم اسلامی و مفسران این حوزه است، گفت: در فصول این کتاب مروری تاریخی بر تفسیر فمنیستی قرآن شامل تاریخ تفسیر، چارچوبهای فمنیسم و روابط با الهیات فمنیستی مورد بحث قرار گرفته است، همچنین شیوه بافتمندی سازی تاریخی، درونمتنی و پارادایم توحیدی، نقد تفاسیر فمنیستی قرآن، ارزیابی انتقادی و مواجهه با شیوههای فمنیستی بحث شده است.
مرادی ضمن تمجید از مترجمین کتاب، بیان کرد: تصویر روی جلد کتاب بسیار هوشمندانه انتخاب شده است زیرا به وجه مؤمن بودن فمنیستها اشاره دارد. نسبت دادن فمنیسم به افراد بهخصوص در کشور ما برچسب منفی تلقی میشود بهویژه اگر فرد در حیطه مطالعات زنان از رویکرد سنتی فاصله بگیرد؛ بنابراین نویسنده کتاب و چند مفسری که اقوال آنها ذکر شده خودشان هم از اینکه این برچسب به آنها بخورد پرهیز دارند. عایشه هدایتالله دلیل آن را تبادر تفکرات امپریالیستی و یکی انگاری فمنیستهای مسلمان با فمنیسمهای غربی میداند که از این جهت دوست ندارند که در زمره آنان قرار بگیرند.
نویسنده و پژوهشگر مطالعات اسلامی زنان اظهار کرد: در تصویر کتاب، خانمی دیده میشود که یک گردنبند با نگین فیروزه دارد که در سبک زندگی اسلامی جای خاصی دارد و ما روایاتی داریم که نگین فیروزه استفاده شود. در حقیقت تصویر مؤید این است که زن مسلمان درصدد این است که در چارچوب اسلامی و سبک زندگی اسلامی بازخوانی مجدد و مؤمنانهای از قرآن داشته باشد.
مرادی بیان کرد: البته استفاده خاص از زن برای خوانش مجدد قرآن، این خوانش را منحصر به جنس مؤنث میکند و مردان فمنیست را از این بازه خارج میکند همچنین نشان دادن گردنبند این خانم به صورت ضمنی به چالش کشیدن بحث حجاب با رویکرد سنتی از منظر فمنیستهاست.
موسس و مدیر خانه قرآن و عترت سیده نفیسه(س) ضمن تمجید از ترجمه، به ارائه دو نقد در اینباره پرداخت و تصریح کرد: در صفحه 166 کتاب 4 کلمه پشت سر هم آمده است که در فارسی، ترجمههای نزدیک به هم دارد ولی قطعا هر کدام بار معنایی مختلفی دارد. بنابراین باید کلمات اصلی مدنظر نویسنده در پاورقی مورد اشاره قرار میگرفت تا به خواننده در مطالعه اثر کمک کند.
وی افزود: این کتاب چون پایاننامه بوده کتاب پر ارجاعی است که در ترجمه به صورت پی نوشت در انتهای کتاب آمده است لذا اشکال کار این است که پینوشتها به صورت پاورقی نیامدهاند. کتاب چون چند بخش متفاوت دارد، ارجاع در پینوشتها هم مشکلاتی ایجاد میکند و اگر در انتهای هر فصل آمده بود بهتر بود. همچنین اشکال دیگر اینکه مترجمان حضور پررنگ و فعالی در متن ندارند، در واقع صرفا کار را ترجمه کردهاند.
نفیسه مرادی با بیان اینکه برخی مفاهیم نیازمند توضیح است ولی خواننده رها شده و این مفاهیم توصیحی داده نشده است، افزود: هدایتالله با اینکه گفته از میراث تفسیری شیعه چندان بهره نبرده است ولی در مواردی به مباحث تفسیری شیعه ارجاع داده و نیاز بود مترجمان محترم توضیحاتی در پاورقی میدادند. مثلا نویسنده گفته روش تفسیری شیعه بر هدایت امامان شیعه به عنوان جزء لازم تفسیر قرآن تاکید دارد.
وی ادامه داد: آنها گاهی به جمع و تدوین مصحف عثمانی که در نزد اهل سنت معتبر است انتقاد میکنند زیرا فاقد اظهارات صریحی میدانند که از اصول شیعه حمایت میکند. بنابراین وقتی ما خواننده را رها کنیم این سوء تفاهم ایجاد میشود که شیعه مصحف عثمانی را تحریف شده میداند بنابراین اگر توضیح داده میشد بهتر بود و دیدگاه خانم هدایتالله اصلاح میشد.
مرادی اضافه کرد: خانم هدایتالله مدرنیسم اسلامی را از فمنیسم اسلامی جدا کرده است؛ او میگوید آمریکا برای فمنیسم اسلامی هم ترویج دهنده و هم محدودکننده است؛ ترویجدهنده از این جهت که فضا برای بازخوانی قرآن کریم از سوی فمنیستهای اسلامی در دانشگاهها فراهم است ولی از سویی محدودکننده است زیرا پیش فرض همه مسلمین نسبت به آمریکا این است که دنبال سلطه استعماری است و آمریکا در جوامع اسلامی، محبوبیتی ندارد و پذیرش تحقیقات انجام شده در آمریکا به راحتی مورد قبول اندیشمندان مسلمان قرار نمیگیرد و به اسلام آمریکایی اعتماد ندارند.
دانشپژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهراء(س) اضافه کرد: وی آغاز فمنیسم اسلامی را با جنبشهای زنانه شروع کرده و حرکتهای اصلاحی محمد عبده و افرادی مانند او را در قالب تفاسیر مدرنیسم اسلامی قرار داده است؛ عقلانیت، علم و دموکراسی سه ارزش مهم مدرنیته است و هدایتالله میگوید این ارزشها در تضاد مسلمانان در دوره پیشامدرن بوده است زیرا آنها اعتمادی به عقل نداشتند و آن را موحب بدعت و شرک میدانستند و از سوی دیگر گفته مدرنیسمهای مسلمان گفتند اسلام با مفاهیم عقلانیت مورد تایید روشنفکران اروپایی و علم مدرن سازگار است.
وی افزود: در تراث دینی ما اینطور نیست که عقل و علم مورد تایید نباشند، اما مشخص است در دوره مدرن مفهوم جدیدی از عقل و علم پیدا شده که مورد مخالفت مسلمین بوده و خوب بود مترجمین کتاب اشاره میکردند که اگر مسلمانان با عقل و علم مدرن مخالفتهایی کردهاند مشخص شود این مخالفت با مفهوم مدرن است نه سنتی عقل و علم و این مسئله به اذهان متبادر نشود که مسلمانان عقلگریز و علم گریز بودهاند.
مرادی اظهار کرد: من در صدد نقد خانم هدایتالله نیستم و باید کسی که خود را در زمره فمنیستها میداند نقد کند از جمله اینکه خانم بارلاس او را نقد کرده که وی روش تفسیری او را درست درک نکرده است. تصویری که خانم هدایتالله ارائه کرده این است که مفسران فمنیست از تاثیرات عرف و فرهنگ و جنس و نگاه مردسالارانه موثر بر تفسیر قرآن عبور کردهاند و به خود متن قرآن رسیدهاند.
وی اضافه کرد: نویسنده در جایی گفته قرآن، خودش باید مسئول خوانشهای خشن خودش باشد یعنی برخی کلمات قرآن کریم ظرفیت دارد که ما از آن خوانشهای خشن داشته باشیم در صورتی که خود خانم بارلاس گفته است مسئولیت خوانش صحیح قرآن بر عهده خواننده است و قرآن مسئول خوانشهای ناصحیح خود نیست.
همچنین حسین حجتپناه، دبیر گارگروه جامعهشناسی کشوهای اسلامی در ادامه این نشست با اشاره به مفهوم حاشیه، گفت: یکی از معانی حاشیه آن است که برخی ادعاهایی که درباره قرآن مطرح میشود، در جهان عینی و اجتماعی، قیاسناپذیر است یا محقق نمیشود به همین دلیل او از حاشیههای فمنیستی قرآن سخن گفته است که عمدتا به تفسیر مضامین و مفاهیم به جای تفسیر ترتیبی میپردازد.
وی افزود: خانم هدایتالله با اشاره به اینکه ادعاهای قرآن در عمل در جوامع مسلمان محقق نشده است، گفته متن قرآن دچار یکسری تضادهاست. عایشه هدایتالله با طرح این مباحث جرئت پرسشگری را مطرح کرده است که باید این رویه در جامعه ما رواج یابد زیرا خیلی به آن نیاز داریم. وی خط قرمزی برای پرسشگری قائل نیست و ما هم باید درس بگیریم و از پرسش نهراسیم.
وی افزود: معمولا در ایران مطالعات بینرشتهای کم است و خانم هدایتالله به تغیرات شرایط زمانی و مکانی و عرفی در تفسیر قرآن به شدت تاکید دارد؛ این نکتهای است که به نظر میرسد حضور پررنگی در مطالعات بین رشتهای در ایران ندارد؛ مثلا کلمه «ولا الضالین» تا قرن ششم از سوی مفسران به گبرها منسوب میشد ولی امروز ما در جامعه جهانی قرار داریم و در تقابل با خوانشهایی هستیم که بنیادهای یهودی و مسیحی دارد لذا ضالین را به مسیحیان و یهودیان نسبت میدهیم؛ این گزینشها و تفاسر بیش از آن که در نسبتی با واقعیت باشند متاثر از فضای سیاسی و اجتماعی است و خوب است که به تاثیر و تاثرات اجتماعیشان بپردازیم و آن را مورد مطالعه در نگاه بینرشتهای قرار دهیم.
حجتپناه با بیان اینکه من مدرس روش تحقیق هستم، اظهار کرد: معتقدم خوب است محققان این کتاب را از نگاه روش تحقیق بخوانند و الگو بگیرند، در این کتاب به روش خود اشاره نشده است ولی نمونه موفقی از یک روش توصیفی تحلیلی است که در آن مفاهیم مختلف کتاب، ارتباط منطقی خود را به خوبی با هم حفظ میکنند و پرسش و استدلال و نحوه نتیجهگیری آن هم روشن است.
این ناقد بیان کرد: جامعه ایران و تولیدات معرفتی و فکری که در حوزه تفسیر و رشتههای دیگر صورت میگیرد منفک از جهان اسلام نیست و خوب است که این موضوع در مطالعات مورد توجه قرار بگیرد.
دبیر گروه جامعهشناسی کشورهای اسلامی اضافه کرد: اکثر مفسران در این کتاب اهل لبنان هستند؛ لبنان یک مرکز فرهنگی در جدال با گفتمانهای مختلف است. لبنان در مواجهه با قومیتها و ادیان مختلف اعم از اسلام و مسیحیت و یهودیت قرار دارد و حتی اسلام هم خوانشهای متفاوتی دارد و این بستری برای زنانی ایجاد میکند که میخواهند در مورد فمنیسم بنویسند و تحقیق کنند و به خانم نظیره زینالدین اشاره شده که کتابی درباره حجاب در سال 1301 هجری شمسی نوشته است یعنی سالی که فعالیت زنان و شکلگیری جمعیت نسوان در ایران در نقطه عطف قرار دارد و این تقارنات زمانی اتفاقی نیست.
حجتپناه گفت: در این سال جریانات زنانه در حال ایجاد جنبش در این عرصه است و همزمان با رهبری جنش سیاهان از سوی مارتین لوتر است و فرودستان قصد دارند در برابر فرادستان قدعلم کنند و در المپیک مکزیک در سال 1968 جنبش بلک پاور شکل میگیرد.
وی افزود: در این کتاب نگاهی هرمنوتیک به آراء فمنیستها شده است اما در یک هرمنوتیک فلسفی که در راس آن فردی مانند هایدگر وجود دارد، او به اصول بنیادی توجه دارد؛ مثلا اصولا در ادیان ابراهیمی تفاوت در فرزندان انبیاء تفاوت در اسم نیست بلکه تفاوت در اصول بنیادی است. ما قرآن را مقدس میدانیم ولی در قرآن هبوط داریم در صورتی که در کتاب مقدس اخراج به جای آن مطرح شده است. البته در این متن، واژه خروج و هبوط به یک معنا گرفته شده که محل ایراد است.
گزارش از علی فرج زاده
انتهای پیام