تشریح دسته اعرابی‌ها در سوره توبه + صوت
کد خبر: 4099175
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۱
چیت‌چیان مطرح کرد

تشریح دسته اعرابی‌ها در سوره توبه + صوت

عضو هیئت علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران ضمن اشاره به گروه اعرابی در سوره توبه گفت: تفاوت بین اعراب و غیر اعرابی این است که علم و نظام علمی دارد یا خیر؟

هانی چیت‌چیانبه گزارش خبرنگار ایکنا، ششمین جلسه از سلسله جلسات تدبر در سوره مبارکه توبه(برائت) با عنوان «شناخت عارضه‌های جمعی و شیوه مواجهه با آن» و با موضوع «دین‌داری سطحی و ریشه‌های نفاق» با تدریس هانی چیت‌چیان، عضو هیئت علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران شب گذشته، 22 آبان‌ماه در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.

چیت‌چیان در آغاز سخنان خود گفت: چند جلسه‌ای است که در محضر سوره توبه هستیم. این سوره مبارکه را با هم می‌خوانیم و قصد داریم تا جلسه صورت مباحثه داشته باشد. چالش اصلی در این سوره این است که امت اسلامی باید انسجام لازم را داشته باشد.


بیشتر بخوانید؛


وی افزود: ابتدا سوره را مطالعه و شخصیت‌های سوره را دسته‌بندی کردیم. این پنج دسته شامل موارد زیر است؛ وجود نازنین رسول اکرم(ص)، مؤمنین حقیقی، خطاب عموم جامعه اسلامی، گروه‌های دارای آسیب یعنی آن‌هایی که مورد مذمت خدا قرار گرفته‌اند، مشرکان و اهل کتابی که قصد پیاده‌سازی دین الهی را ندارند.

این عضو هیئت مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران اظهار کرد: اساساً سوره برای برائت و قتال است. قتال هم به معنی کارزار و مبارزه است و برائت هم یعنی پاک شدن تمام شئونات جامعه از شرک. جلسات قبل در مورد گروه‌های دارای آسیب صحبت کردیم که سه دسته هستند؛ یک گروه مخلفون، گروه دیگر اعراب و دیگری منافقان هستند.

ترجیح منافع شخصی از سوی مخلفون

چیت‌چیان اشاره‌ای به این مطلب کرد که مخلفون به دلیل ترجیح منافع شخصی و قبیله‌ای بر منافع امت اسلامی جامعه را دچار تزلزل و عدم انسجام می‌کنند، بیان کرد: مخلفون پنج گروه دارند و جلسات قبلی در موردشان صحبت کردیم. دسته دوم در سوره اعرابی خوانده می‌شوند. اگر بخواهیم به صورت لغوی بررسی کنیم، منسوب به قوم عرب است. عجم به زبان لکنتدار می‌گویند و عرب به معنی فصیح است.

وی ادامه داد: در قرآن اعرابی بودن اصطلاحی است که به طور خاص در مقابل اهل مدینه استفاده شده است. بر این اساس مفسران می‌گویند که اعراب به کسانی گفته می‌شود که اهل مدینه نیستند و به این اعتبار اعراب را بادیه‌نشین و بیابان‌گرد می‌گویند. جز جنگ و خونریزی کار دیگری نداشتند و نوعاً غارتگر بودند. در مجموع مفسران می‌گویند اعراب آن‌هایی هستند که از آموزش‌های مرسوم به دور هستند. اینها خیلی پیچیده فکر نمی‌کنند و ایمان و باورشان ساده است.

وی با بیان اینکه در این جلسه می‌خواهیم در مورد آیاتی که درباره اعراب و منافقین است گفت‌وگو کنیم، عنوان کرد:  کلمه مدینه در قرآن صرفاً برای شهر یثرب نیست. کلمه عام است، البته برای شهر یثرب، اسم خاص هم شده ولی خودش اسم عام است. چنانچه در سوره یاسین از آیه 13 به بعد آمده است: «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾ إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾» وجه تمایز قریه با مدینه این است که در مدینه یک نظام اجتماعی مثل دین حاکم است. مدنیت یعنی نظام دین در آنجا حاکم است. دین هم مجموعه برنامه مشخص جهت تحقق هدف مورد نظر است.

عمل به کلیتی از خوبی‌ها و بدی‌ها توسط اعرابی‌ها

این مدرس قرآن گفت: اعرابی نظام مشخص اجتماعی ندارد و به کلیتی از خوبی‌ها و بدی‌ها عمل می‌کند نه به یک نظام اجتماعی برنامه‌ریزی شده. با ادراک کلی از خوب و بد عمل می‌کند. اینطور نیست که شریعت وجود داشته باشد. باورهای ساده‌ای شکل گرفته است. شهری که در آن عالم باشد به اعتبار عالمش مدینه می‌گویند. علم و نظام علمی دارد یا ندارد؟ این تفاوت بین اعرابی و غیر اعرابی است.

وی با اشاره به آیه 97 «الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ باديه‏‌نشينان عرب در كفر و نفاق [از ديگران] سخت‏‌تر و به اينكه حدود آنچه را كه خدا بر فرستاده‏‌اش نازل كرده ندانند، سزاوارترند و خدا داناى حكيم است» گفت: ابتدا منفی‌ترین حالت را می‌گوید که شدیدترین در کفر و نفاق هستند. اینها اگر روی دنده کفر و نفاق بیفتند از همه شدیدتر می‌شوند. چرا؟ به دلیل دور بودن از نظام دین، کفر و نفاقشان از همه بدتر است. «وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ و برخى از آن باديه‏‌نشينان كسانى هستند كه آنچه را [در راه خدا] هزينه مى‌كنند خسارتى [براى خود] مى‏‌دانند و براى شما پيشامدهاى بد انتظار مى‌برند پيشامد بد براى آنان خواهد بود و خدا شنواى داناست»، گروهی از اینها هستند که خیلی شدید در کفر و نفاق نیستند. اینها اینطور هستند که انفاق را غرامت می‌دادند و خیلی برایشان سخت است.

وی افزود: دینداری اعرابی هم خیلی ساده است و مبتنی بر دراست و تفقه نیست؛ ولی دلیل نمی‌شود که مؤمن نباشد. ایمان آنقدر ارزش دارد که بی‌سواد هم باشد اما مؤمن باشد خیلی قیمت دارد. خیلی از صحنه‌ها را همین‌ها رقم زدند. ماجرا مثل ابوذر و سلمان است. ابوذر جزء اعرابی‌ها بوده که خدمت پیامبر می‌آید و ایمان می‌آورد و قبیله خود را هم مسلمان می‌کند. سلمان، اهل درس و کتاب بود. ابوذر در همان سادگی‌اش به نظرش رسیده بوده که بت چیزی برای عبادت کردن نیست. فطرتاً آدم خوبی بوده بعداً هر دو، جزء یاران خاص پیامبر(ص) می‌شوند و کنار هم می‌نشینند. قیمت ایمان ابوذر پایین نیست.

چیت‌چیان با بیان اینکه خدا به مخلف، مؤمن نمی‌گوید ولی منافق هم نمی‌گوید، گفت: مخلف آن‌هایی هستند که حتی نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند، نماز جماعت هم می‌آیند، اما آنجایی که باید باشند، نیستند، وقتی موقع هزینه کردن از جان و مال می‌رسد، نیستند. خلف یعنی به جای، باید برود قتال کند، اما خودش را جای کسانی می‌گذارد که نباید به جنگ بروند.

معنی تدبر

وی در پاسخ به سؤال یکی از حاضران درباره معنی واژه تدبر بیان کرد: تعبیری که آقایان دارند در مورد واژه تدبر به معنی خاص کلمه، این است که تدبر به معنی فهمیدن تدبیر جاری در متن امور و بعد آن را در زندگی پذیرفتن است. اساساً اگر کلام خدا را وارد زندگی نکنی تدبر نکرده‌ای. تمام آیات قرآن حتی اگر داستان باشد حکم مثل دارد که قانونی را می‌گوید و آن قانون در همه زمان‌ها و مکان‌ها صادق است. شرطش این است که وقتی آیه را می‌خوانی قانون آیه را بشناسی، اگر این قاعده را لحاظ کنیم، لازمه‌اش این است که وقتی آیه را می‌خوانیم، مصداق‌گذاری نکنیم، علامه طباطبایی تعبیر خاصی در المیزان دارد که حتی اگر آیه‌ای شأن نزول داشته باشد، آیه در شأن نزول خود محدود نیست. مثلاً در سوره مبارکه انسان که گفته شده در مورد امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) نازل شده، قانون آیه محدود به آنها نیست و کل عباد الله اینطور زندگی می‌کنند.

چیت‌چیان افزود: قاعده این است که وقتی آیه را می‌خوانیم، باید قانونش را استخراج کنیم. هر جایی منافع شخصی بر منافع امت اسلامی ترجیح داده شود، حتماً جامعه دچار عدم انسجام می‌شود و برائت و قتال اتفاق نمی‌افتد. بعضی‌ها در مصداق‌گذاری خیلی افراط می‌کنند، سریع افراد را دسته‌بندی می‌کنند که فلانی شمر است و ... .

وی با بیان اینکه گروه اعرابی اگر هم دین‌دار هستند دین‌داریشان بر اساس مطالعه فلسفی نیست نه اینکه عمیق نباشد، گفت: اعرابی وقتی در مسیر غیر ایمانی می‌افتد در کفر و نفاق خیلی شدید می‌شود. نظام باطل هم همواره در تقابل با جامعه اسلامی وقتی می‌خواهد شدت به خرج دهد از این گروه استفاده می‌کند و اتفاقاً اینها جریان سفاکی و دور از انسانیت را رقم می‌زنند. به دلیل دور بودن از دراست سوء‌استفاده از آن‌ها خیلی راحت است و در دشمنی کردن خیلی بد دشمنی می‌کنند. خیلی گروه خطرناکی هستند ولو اینکه مسلمان باشند. مثل جریان تکفیری که شدتی که در آن‌ها می‌بینیم، در بقیه نمی‌بینیم.

معنی انفاق

این مدرس قرآن در معنی انفاق اظهار کرد: انفاق به معنی گذشتن از جان و مال است و دینداری آنجایی سخت می‌شود که باید از جان و مال هزینه کنید. اندیشه دینی آن طور که قرآن روایت می‌کند، دینداری جو زده را اصلاً قبول ندارد. آیا ممکن است عده‌ای از روی جوزدگی دیندار شوند؟ بله، اما دین اجازه نمی‌دهد که فرد اینطور بماند. اینقدر چالش برای او ایجاد می‌کند که دینداری عمیقی پیدا کند. خداوند دینداری جوزده را امضا نمی‌کند.

وی ادامه داد: دین اجازه نمی‌دهد که تفقه اتفاق نیفتد. تفقه یعنی شناخت مبانی دین به دقت. اسلام نمی‌گذارد، کسی اعرابی بماند. این وظیفه مسئولان است که جامعه را با جو اداره نکنند. از معلم کلاس گرفته تا مدیران ارشد فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه. اگر با آمریکا مبارزه می‌کند باید فقاهت آن را ایجاد کند. حکومت دینی قرار نیست با جو دادن دین را محقق کند. مواظب باشید اگر آن طرف جو رسانه‌ای می‌دهد، شما حق ندارید جو رسانه‌ای ایجاد کند. تقابل با کار آن‌ها معرفت‌افزایی است نه جو رسانه‌ای. تهمت زدن کار 30 ثانیه است، ولی توضیح دادن کار سه روز است. این جزء شروط حاکمیت است. نمی‌گوییم جو یعنی باطل اما ماندن در جو حتماً اشکال دارد، مهم هست که اعرابی‌ها، اعرابی نمانند.

چیت‌چیان عنوان کرد: مؤمن اگر اهل تفقه نباشد، دفاعی می‌کند که باید گفت لطفاً شما از ما دفاع نکن، به خاطر اینکه حق را با باطل ثابت می‌کنی، همین الان هم با تخطئه و تمسخر کردن طرف مقابل و با استفاده از شیوه‌های باطل، حق را ثابت می‌کنیم. به این می‌گویند جدال غیر احسن. امیرالمؤمنین(ع) در ابتدای خلافت می‌فرماید که حق من بر گردن شما این است که اگر دیدید من اشتباه می‌کنم، از من سؤال و مطالبه کنید. او که معصوم است، اما حتی احتمال اینکه من خطا می‌کنم در ذهن مردم می‌گذارد.

چیت‌چیان گفت: به آیات قرآن نگاه کنید، سؤالات بسیاری می‌پرسد، چالش ذهنی ایجاد می‌کند. یکی از اشکالات ما در دین‌داری این است که کتاب دین را توضیح‌المسائل می‌دانیم در صورتی که آن فقط فهرستی از اعمال جوارحی است، معلوم است که آدم‌ها اعرابی می‌مانند، تازه این مدل غیر اعرابی را هم اعرابی می‌کند. اشکال به نظام تعلیم و تربیتی است که دینداری را در توضیح‌المسائل خلاصه می‌کند.

کتاب دین قرآن است

وی ادامه داد: خطبه فدک تبیین شریعت اسلام است. حضرت زهرا(س) می‌فرماید: نماز برای دوری از تکبر، روزه برای صبر و ... است، این عمل جوارحی یک غرض محتوایی دارد. اگر به این غرض نمی‌رسی یک جایی اشکال دارد. نمی‌توانی بگویی 10 سال نماز می‌خوانم، اما تکبرم زیاد می‌شود، اگر نماز می‌خوانی و تکبرت زیاد می‌شود، یعنی نماز نمی‌خوانی، کتاب دین قرآن است نه توضیح‌المسائل.

عضو هیئت علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت با اشاره به دسته سوم عنوان کرد: از آیه 64 «يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ؛ منافقان بيم دارند از اينكه [مبادا] سوره‏ اى در باره آنان نازل شود كه ايشان را از آنچه در دلهايشان هست‏ خبر دهد بگو ريشخند كنيد بى‏ ترديد خدا آنچه را كه [از آن] مى‏ ترسيد برملا خواهد كرد» در مورد دسته سوم صحبت می‌کند که اینها منافق هستند. مخلف لزوماً نیت دشمنی ندارد، اعرابی هم همینطور است، ولی منافق اساساً اگر به دین آمده برای این است که به آن ضربه بزند و هیچ وقت به دین دل نداده است. مثل یک جاسوس است؛ لذا خدا هم به هر کسی منافق نمی‌گوید. ممکن است شخصی ایمانش ضعیف باشد و استعداد منافق شدن را داشته باشد، ولی خدا به هر کسی که ضعفی دارد، منافق نگفته است. در قلبش حسابش را بسته و هیچ کاری به اسلام ندارد و فقط نگران است آیه‌ای نازل شود و پته او را روی آب بیندازد.

وی اظهار کرد: «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ؛ و اگر از ايشان بپرسى مسلما خواهند گفت ما فقط شوخى و بازى میکرديم بگو آيا خدا و آيات او و پيامبرش را ريشخند میکرديد»، (آیه 65) بعد که از آن‌ها می‌پرسی چرا این کارها را کردی می‌گویند ما شوخی می‌کردیم در شأن نزول این آیه می‌گویند که می‌خواستند پیامبر را به قتل برسانند، ولی لو رفتند و بعد که به آن‌ها گفتند: چرا این کار را کردید؟ گفتند: ما شوخی کردیم.

معرفی منافقون

چیت‌چیان با بیان اینکه آیه 67 «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ مردان و زنان دو چهره [همانند] يكديگرند به كار ناپسند وامى دارند و از كار پسنديده باز مى دارند و دستهاى خود را [از انفاق] فرو مى ‏بندند خدا را فراموش كردند پس [خدا هم] فراموششان كرد در حقيقت اين منافقانند كه فاسقند» آیه مهمی در معرفی منافقون است، بیان کرد: وقتی منافقون و منافقات را می‌آورد، یعنی نوع نفاق زن و مرد فرق دارد. خدا را فراموش کرده پس خدا هم آن‌ها را فراموش می‌کند. کار آن‌ها فسق یعنی خرابکاری و جدا شدن حق از باطل است. برایشان مهم است که جریان جامعه از حق جدا شود.

وی گفت: «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»، (آیه 69)، در اقوام قبلی هم این جریان ادامه داشته است. آیه 74 «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» از حیث عملکردی موضوعیت دارد. در مورد منافق به طور خاص گفته که باید شدت به خرج دهی. اینطور نیست که برای منافق امکان توبه قائل نباشد. مسیر معرفت، مسیر تدریجی همراه با سختی‌ها و دشواری‌های فراوان هست، چون قرار است آدم‌ها انتخاب کنند و پای انتخابشان باشند و استمرار بورزند. اگر در جامعه فقاهت را بالا ببریم، یکی اینکه دشمنی‌ها به وجود نمی‌آید و دیگر اینکه چون فقاهت بالاست دشمن نمی‌تواند به راحتی آسیب بزند.

یادآور می‌شود، این جلسات یکشنبه‌های هر هفته بعد از نماز مغرب و عشا صرفاً به صورت مجازی در مسجد کوی دانشگاه تهران به نشانی خیابان کارگر شمالی، روبه‌روی خیابان پانزدهم برگزار می‌شود. پخش زنده جلسات نیز از طریق لینک https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/madresedoa در دسترس قرار می‌گیرد.

کد
انتهای پیام
captcha