مخالف فراگیری موسیقی با هدف ارتقای سطح تلاوت هستم + فیلم
کد خبر: 4104440
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۰
تحلیل و آسیب‌‎شناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران/ 36

مخالف فراگیری موسیقی با هدف ارتقای سطح تلاوت هستم + فیلم

حسین رستمی با انتقاد از ورود قاریان به مباحث مربوط به موسیقی برای ارتقای تلاوت قرآن بیان کرد: با این موضوع کاملاً مخالف هستم و یکبار هم یکی از دوستان من چنین پیشنهادی ارائه کرد و یکی از نوارهای موسیقی را در اختیارم گذاشت تا به دستگاه‌ها و ردیف‌های آوازی ایرانی مسلط شود و استدلالش هم این بود که این کار سطح تلاوت را بالاتر می‌برد اما نپذیرفتم، زیرا تلاوت‌های قاریانی نظیر مصطفی اسماعیل به مراتب از موسیقی‌ زیباتر است و برای قاری شدن کافی.

بخش نخست از گفت‌وگو با حسین رستمی، قاری و مدرس بین‌المللی قرآن با تیتر «اهتمام به تلاوت قاریان نسل طلایی مصر؛ عامل مهم رشد جلسات قرآن» منتشر و موارد زیر مطرح شد.

  • اهمیت فراگیری آداب تلاوت قرآن
  • مدرسان قرآن به اندازه کافی آموزش ندیده‌اند
  • قاری در جلسات به دنبال تجوید و صوت و لحن هست و حتی به دنبال وقف و ابتدا نیست
  • تفاوت بارز قاریان نسل قدیم و فعلی مصری

در ادامه بخش دوم این مصاحبه را می‌خوانید؛

ایکنا- از جمله مسائل مهم در آموزش قرآن، آموزش عمومی قرآن است. برای تحقق این هدف چه توصیه‌هایی دارد؟ با توجه به اینکه به معلمی هم اشتغال دارید آیا از ظرفیت آموزش و پرورش و مدارس هم می‌توان بهره‌ برد؟

بله! اتفاقاً یکی از مهم‌ترین زمینه‌ها برای تحقق این هدف مدارس است. به بیان دیگر اگر دانش‌آموزان به قرآن علاقه‌مند شوند در ادامه می‌توانیم جلسات قرآن پرشورتری هم داشته باشیم. یکی از دلایلی که سبب شده تا برخی جلسات قرآن اساتید بین‌المللی تعطیل شود و مردم از آن‌ها استقبال نکنند همین است که اقدامات زیرساختی و پایه‌ای انجام نشده است.

متأسفانه بسیاری از افرادی که در مدارس به تدریس قرآن می‌پردازند اساساً برای این کار ساخته نشده‌اند. از طرفی برخی از مدارس اصلاً معلم قرآن ندارند. گاهی اوقات وقتی از دانش‌آموزان می‌پرسیم که معلم قرآن شما چه کسی بوده،‌ در پاسخ می‌گویند ناظم مدرسه، یا معلم هنر یا معلم دینی. اما تدرس قرآن حتی کار معلم دینی هم نیست بلکه یک معلم قرآن شاخصه‌هایی دارد و باید در زمینه‌های خاصی تبحر داشته باشد.

بر این اساس لازم است که قرآن در مدارس خوب تدریس شود و دانش‌آموزان و نوجوانان از همان سنین پایه با قرآن آشنا شوند. نحوه آشنایی من با جلسات قرآن و پیگیری حرفه‌ای‌تر قرآن هم همین بوده است. هرچند پدر من خود از قاریان خوب قرآن بود و خانواده مذهبی داشتیم اما یکی از اساتید بین‌المللی قرآن که معلم من هم بود بر سر راه من قرار گرفت و سبب شد تلاوت را به صورت حرفه‌ای دنبال کنم. از این رو معلمان قرآن می‌توانند نقش مؤثری را در این زمینه ایفا کنند اما باید خودشان در حوزه‌های مختلف مسلط باشند تا بتوانند به درستی کار را انجام دهند.

در زمینه آموزش قرآن، مسائل مختلفی را می‌توان آموزش داد اما هنگامی که معلم قرآن حتی قرآن خواندن معمولی را هم بلد نیست، چه انتظاری می‌توان از او داشت؟ این نکته را هم باید تذکر بدهم که اگر دانش‌آموزان به قرآن علاقه‌مند شوند نه‌تنها خودشان در جلسات شرکت می‌کنند بلکه خانواده‌هایشان هم در جلسات حاضر خواهند شد.

یکی از ضعف‌های جدی ما همین است که خانواده‌ها با قرآن آشنایی ندارند. یعنی هنگامی که دانش‌آموز قرآن را به غلط قرائت می‌کند و به او تذکر می‌دهیم، می‌گوید توسط پدر و مادرش به همین صورت قرآن را فراگرفته است. این یعنی پدر و مادرها هم بلد نیستند اما اگر در مدارس کار جدی گرفته شود می‌توان امید داشت که شاهد یک تحول اساسی باشیم.

ایکنا- پیشتر به این نکته اشاره کردید که ارتباط جلسات قرآن با قاریان اصیل مصری کمرنگ شده است و این هم می‌تواند یکی از آسیب‌هایی باشد که اکنون جلسات قرآن با آن روبه‌رو هستند. در این زمینه بیشتر توضیح بدهید.

یکی از مسائل مهم در این زمینه این است که نه‌تنها باید با تلاوت این اساتید ارتباط برقرار کرد و از آنها قرآن خواندن آموخت، بلکه باید سبک زندگی آنها را مدنظر قرار داد. برای نمونه در احوالات عبدالباسط آمده که ایشان همواره پیش از تلاوت دو رکعت نماز می‌خواند و به پیامبر اکرم(ص) متوسل می‌شد. افزون بر این، پس تلاوت نیز دو رکعت نماز شکر می‌خواند که خدا به او توفیق تلاوت زیبای آیاتش را داده است، اما آیا در میان قاریان نسل فعلی نیز چنین کارهایی انجام می‌شود؟

اخلاص قاریان اصیل مصری نیز یکی دیگر از دلایلی است که سبب شده تا ماندگار شوند؛ یعنی هم در زمینه صوت و لحن و تجوید و ... سرآمد بودند و هم اخلاص داشتند. همه این عوامل سبب شده تا دوران طلایی مصر شکل بگیرد و ما هم باید در جلسات قرآن با قاریان همین دوره ارتباط برقرار کنیم.

ایکنا- برای اساتیدی که جلسه‌دار هستند چه پیشنهاداتی دارید؟ آیا می‌توان از متولیان امور قرانی خواست تا مجمعی برای اساتید تشکیل بدهند و آموزش‌های لازم را به اساتید ارائه کنند؟

بسیار پیشنهاد خوبی است. آموزش و یادگیری امری است که در آن باید تعارف را کنار گذاشت. کسی که مدعی است همه را بلد است قطعاً هیچ چیز نمی‌داند. پس باید همه افراد در صدد رفع نقصان‌هایشان باشند. اساتید قرآنی که با آن‌ها ارتباط دارم نیز انسان‌های محترمی هستند و هرگز چنین نیست که خود را از این آموزش‌ها بی‌نیاز ببینند.

بر این اساس،‌ عملی شدن این پیشنهاد بسیار ضروری است. از جمله مواد درسی که باید آموزش داده شود نیز مباحث مربوط به مفاهیم و ادبیات عرب است. بدون تعارف بسیاری از اساتید در این زمینه‌ها ضعف دارند و باید تسلط اساتید در این بخش‌ها افزوده شود.

افزون بر اینها یکی از مسائلی که خود من به آن اهتمام جدی دارم تفسیر آیات است، به نحوی که همواره از امام جماعت مساجدی که در آنها جلسه داشته‌ام خواسته‌ام تا چند دقیقه در جلسه حاضر شوند و به تفسیر بپردازند، اما گاهی اوقات نمی‌پذیرند و خود من باید در این زمینه مطالعاتی داشته باشم. از این رو، یکی از کلاس‌های بسیار مفید برای اساتید همین کلاس تفسیر است که اگر دایر شود، بنده به عنوان نخستین نفر در آن حاضر خواهم شد.

ایکنا- برخی از قاریان قرآن معتقدند که باید آموزش قرآن را آکادمیک کرد و جلسات قرآن را هم به این سمت سوق داد؛ یعنی باید مباحث مربوط به موسیقی را هم فرا گرفت و به قرآن آموز یاد داد. از طرفی در کشور ما آموزش قرآن به نحو سنتی و با تقلید از قاریان مصری جریان داشته و دارد. حال به نظر شما چه باید کرد؟ آیا باید همان شیوه سنتی را ادامه داد یا می‌توان به صورت جزئی به موسیقی هم التفات داشت؟

کاملاً با این موضوع مخالف هستم که یک استاد قرآن بخواهد به سمت فراگیری و آموزش مباحث مربوط به موسیقی برود. یکبار هم یکی از دوستان من چنین پیشنهادی ارائه کرد و یکی از نوارهای موسیقی را در اختیارم گذاشت تا به دستگاه‌ها و ردیف‌های آوازی ایرانی مسلط شود و استدلالش هم این بود که این کار سطح تلاوت را بالاتر می‌برد که نپذیرفتم.

از طرفی نباید فراموش کرد که رفتن به این سمت و سو، خطراتی را هم به دنبال دارد. برای نمونه چند نفر از دوستان ما که اهل تلاوت قرآن بودند و قرآن را هم به خوبی می‌خواندند، به دنبال همین فضاها رفتند و در نهایت قرآن را رها کرده و سر از فضای موسیقی درآوردند. به عبارتی می‌توان گفت از راه اصلی منحرف شدند. پس این کار را به صلاح نمی‌دانم و معتقدم همین تقلید از اساتید مصری برای قاری شدن کفایت می‌کند. نمونه‌هایش نیز فراوان است. برای نمونه در جلسات قرآنی که دارم، یکی از قرآن آموزان نوجوان اخیرا به تلاوت آیات سوره حجرات به تقلید از مصطفی اسماعیل پرداخت و به قدری این تلاوت زیبا بود که اصلاً مجالی نگذاشت که انسان بتواند به موسیقی فکر کند. موسیقی از این زیباتر هم می‌شود؟ ما قرار است در تلاوت قرآن به کجا برسیم؟

به نظر بنده اگر کسی به تقلید از تلاوت سوره‌های «فصلت» و «مریم» مرحوم کامل یوسف، «طه» و «مریم» شعبان صیاد و «مریم» و «هود» مصطفی اسماعیل بپردازد بی‌نیاز از هر موسیقی خواهد شد. هیچ چیزی نیست که در این تلاوت‌ها وجود نداشته باشد. مصطفی اسماعیل در همان تلاوت معروف از سوره «هود»، بدون اینکه بخواهد از پرده‌های اوج صدا استفاده چندانی کند، به زیبایی هرچه تمام‌تر به اجرای مقام‌های رست و نهاوند پرداخته که کم‌نظیر است. ویژگی قاریان برجسته مصری نظیر مصطفی اسماعیل این است که به معنای اتم کلمه توانسته‌اند موسیقی را بر اساس موازین قرآنی به تلاوت بیاورند و اجرا کنند.

اخیراً هم یکی از شاگردان من که صدای بسیار زیبایی هم دارد و به تقلید می‌پردازد چنین تصمیمی گرفته بود که به سمت موسیقی برود که او را از این کار نهی کردم. البته که برای همه کسانی که در زمینه آواز و ... فعالیت می‌کنند احترام قائل هستم اما به قاریان قرآن توصیه نمی‌کنم که به این سمت کشیده شوند. این نکته را هم در جمع‌بندی این بخش باید بگویم که موسیقی حتی تواشیح را هم تخریب کرده است؛ یعنی یکی از اساتید بین‌المللی قرآن در تواشیح از موسیقی بهره برد و سبب شد این هنر نیز خراب شود.

ایکنا- مجدداً از شما برای حضور در این گفت‌وگو سپاسگزارم. اگر در پایان نکته‌ای باقی مانده بفرمایید.

امیدوارم همه ما بتوانیم به این حرف‌ها جامه عمل بپوشانیم؛ چراکه حرف زدن راحت است اما عمل دشوار. جلسات قرآن نیز با یک تشتت و ولنگاری مواجه هستند و امیدوارم این وضعیت هم اصلاح شود و بتوانیم جلسات بهتر و پربارتری را داشته باشیم. جلسات قرآن باید به نحوی باشند که اگر کسی از جلسه خارج شد، صرفاً دغدغه‌اش این نباشد که به صوت و لحن فلان قاری توجه کند و در مورد آن صحبت کند بلکه باید در راستای فهم و عمل گام بردارد. اگر به قرآن عمل کنیم و تفکر قرآنی داشته باشیم قطعاً می‌توانیم این تفکر را به خانواده و جامعه و در یک کلمه به نسل‌های آینده منتقل کنیم و در اینصورت جامعه هم اصلاح خواهد شد.

ایکنا- اتفاقاً پس از 40 سال باید هم وارد این فضاها شد. چه‌اینکه در ابتدا شاید گفته می‌شد که باید قرآن خواندن را آموخت اما اکنون باید به همین مباحثی که فرمودید التفات داشت.

همینطور است. اتفاقاً نسل جدید هرچند تلاش اندکی دارند اما هوش بسیار بالایی دارند. دانش‌آموزان فعلی بسیار بسیار باهوش هستند و اگر از راهش وارد شویم یقیناً حرف ما را می‌پذیرند و امیدوارم اینگونه باشد و عاقبت ما هم ختم به خیر شود.

گفت‌و‌گو از مرتضی اوحدی

انتهای پیام
captcha