۱۷ شوال سالگرد درگذشت عالم ربانی سید ابراهیم موسوی قزوینی حائری، فرزند محمد باقر موسوی (۱۲۱۴ - ۱۲۶۲ق)، فقیه و اصولی و محقق مشهور شیعه در قرن ۱۳ هجری است که به جهت دو کتاب معروفش به «صاحب ضوابط» و «صاحب دلائل» مشهور شده است.
این متن به قلم حجت الاسلام و المسلمین امر الله شجاعیراد است که به منظور پاسداری از مقام مرجعیت دینی و تلاشهای ستودنی این مرجع بیدار نوشته است:
پدرش از سادات موسوی «خویین»، قزوین بود. سید ابراهیم در قزوین زاده شد و در کودکی همراه پدر به کرمانشاه کوچ کرد. مقدمات علوم را نزد مدرسان آنجا آموخت. پس از آن عازم عراق شد و در کربلا مسکن گزید. وی در آغاز نزد سید محمد مجاهد و پدرش سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) درس خواند و آن گاه علم اصول را از شریف الدین محمد آملی مازندرانی معروف به شریف العلماء فرا گرفت.
پس از آن به قصد فراگیری علم فقه به نجف سفر کرد. در آنجا مدتی نزد فقیهان بنامی چون شیخ علی آل کاشف الغطاء(۱۲۵۳ قمری) و شیخ موسی آل کاشفالغطاء (۱۲۴۳ قمری)، سطوح عالی فقه را آموخت.
صاحب ضوابط پس از چندی به کربلا بازگشت. وی در این هنگام مجتهد و عالمی بنامی شده بود و حوزه درسی بزرگی در مدرسه سردار تشکیل داد و شاگردان بسیاری در درس او گرد آمدند. پس از چندی استادش شریف العلماء در گذشت و به زودی به شهرت و مرجعیت رسید، تا آنجا که غالب شیعیان عراق و ایران و هند از او تقلید میکردند.
در حدود سال ۱۲۶۰ قمری آشوب شیخیه در کربلا بالا گرفت. علامه قزوینی که از مخالفان آن گروه بود، مورد تعرض و آزار قرار گرفت و چون در کربلا عرصه بر او تنگ شد، ناگزیر آهنگ کاظمین کرد، اما پس از چندی به کربلا بازگشت.
شباهتهای صاحب ضوابط و شیخ انصاری
صاحب ضوابط و شیخ انصاری دو مرجع همعصر هستند که تاثیر زیادی در رشد علمی جهان تشیع در قرن 13 هجری و رشد اندیشه اصولی و فقهی و غنای آن داشتهاند و از جهاتی شبیه هم هستند:
الف: همزمانی: هر دو متولد ۱۲۱۴ ق هستند.
ب: استادان: هر دو شاگرد شریف العلماء مازندرانی و شیخ علی و شیخ موسی کاشف الغطاء و سید محمد مجاهد هستند.
ج: هر دو به وسیله سید مجاهد کشف شده و مورد حمایت مادی و معنوی واقع شدند.
جریان دیدار شیخ و سید مجاهد و مباحثه آن دو و اعجاب سید مجاهد از توانایی فقهی شیخ اعظم و نگه داشتن وی در نزد خود معروف است. درباره صاحب ضوابط نیز گفته شده است که سید مجاهد او را ترغیب به تالیف فقه فرمود و اسباب و کتب فقهیه به قدر حاجت به او داده و او را امر کرده که کتاب قضاء تالیف کند( قصص العلماء، ص 5)
د: هر دو در مدرسه و مکتب اصولی شریف العلماء مازندرانی در کربلا پرورش یافتهاند، به گونهای که منتوجات اصولیشان برگرفته از مکتب اصولی شریف العلماء مازندرانی است، البته صاحب ضوابط پر رنگتر و شفافتر است و اکثر کتاب معروفش «ضوابط الاصول» را تقریرات دروس شریف العلماء مازندرانی دانستهاند و نتائج الافکار وی هم که مختصر کتاب ضوابط وی است.
بعضی مثل آیت الله میرزا کاظم تبریزی را اعتقاد بر آن بود که: «همه رسائل از شیخ انصاری نیست بلکه بخشی از آن تقریرات درس استادش شریف العلما است». لذا از تعبیرات ایشان بر میآید که تکیه کلام ایشان این بوده است که: «اگر رسائل از شیخ باشد» (سینای معرفت؛ ص ۲۰۲ – 203 )
ذ: شاگردان مشترک: بسیاری از بزرگان فقهای امامیه در دو مکتب کربلایی صاحب ضوابط و مکتب نجفی شیخ اعظم پرورش یافتهاند؛ مانند: سید حسین ترک، میرزا ابوالقاسم کلانتر صاحب مطارح، میرزا محمد تنکابنی صاحب قصص العلماء(که بیشتر ضوابطی بوده)، ملا زین العابدین مازندرانی حائری، ملا محمد فاضل ایروانی، سید علی تبریزی(جد علامه مرعشی نجفی)، ملا آغا دربندی، ملا ابراهیم قمی، سید ابوالقاسم حجت کربلایی، سید اسدالله شفتی اصفهانی، سید اسماعیل تنکابنی، محمد اسماعیل کجوری، میرزا محمدحسن نجفی اصفهانی، میرزا محمدحسن شیرازی، سید هاشم قزوینی حائری، ملا رضا بن محمد صالح آل صالحی حائری و سید عبدالله بلادی بوشهری علم الهدی.
البته قابل ذکر است که مسیر زندگی صاحب ضوابط از جهاتی شبیه استاد خود شریف العلما شد و همانند استاد خود عمر طولانی نیافت و در 48 سالگی همانند استادش به مرض طاعون از دنیا رفته است. وی در همین دوران کوتاه به توفیقات بزرگی مانند کسب مرجعیت و تربیت خیل عظیمی از شاگردان نائل آمد.
فعالیتهای سیاسی و جهادی
۱. شرکت در جنگ و دفاع از وطن: وی همراه با استادش سید محمد مجاهد و دیگر علمای بلاد در جنگ دوم ایران و روسیه در سال ۱۲۴۱ قمری در بیست و هفت سالگی شرکت کرده است. وی که در کربلا ساکن بود به همراه استادش و گروه بزرگی از مجاهدان و علما از کربلا به سمت ایران و قزوین حرکت کرد.
به نظر میرسد که بعد از فوت استادشان سیدمحمد مجاهد در سال ۱۲۴۲ قمری به همراه جنازه ایشان که در قالب تشییع جنازه بزرگی به کربلا انتقال یافت، به کربلا بازگشته باشد.
۲. تبعید به بغداد: پس از حادثه حمله دلخراش نجیب پاشا به کربلا در سال ۱۲۴۸ قمری دو تن از علمای مبارز و مجاهد شیعه تبعید شدند؛ سید ابراهیم قزوینی صاحب ضوابط به بغداد و میرزا صالح داماد (عرب) به کرکوک تبعید شدند.
3. بی اعتنایی به شاهزاده قاجاری
هنگامی که ضیاء السلطنه ـ یکی از دختران فتح علی شاه قاجار که در مال و جمال و کمال مشهور بود ـ شخصی را به نزد صاحب ضوابط فرستاده و پیشنهاد ازدواج داد، سید نپذیرفت و پاسخ داد: زندگی ساده ما طلاب و روحانیون با زندگی اشرافی شما شاهزاده هرگز سازگار نیست. شاهزاده پیام داد: من تمام مخارج زندگی تو و همسر و فرزندت را میپذیرم. صاحب ضوابط گفت: من با این همسر و فرزندانم در روزهای سختی و فقر و سادگی زندگی کردهام و لازمه زندگی با شما این است که از اینها چشم بپوشم و به شما توجه کنم و این نهایت بیانصافی و امری قبیح است. وقتی ضیاءالسلطنه باز هم اصرار کرد و گفت: من نمیخواهم تو از زن و فرزندت جدا شوی و با من زندگی کنی، فقط میخواهم یکی از همسران شما به حساب آیم و همین افتخار برایم کافی است، باز نپذیرفت و قاطعانه جواب رد داد (قصص العلماء، ص 11).
برخی از مکارم اخلاقی صاحب ضوابط
مرحوم میرزا محمد تنکابنی در شرح اخلاق استاد خویش، صاحب ضوابط مینویسد: «و اخلاق او به مرتبهای بود که با آن جلالت قدر، اگر او را فحش میدادند به سکوت میگذرانید و هر که بر او وارد میشد، برای او تواضع و فروتنی میکرد و هرگز در مجلس درس با آن جمعیت کسی در مناظره بر او غلبه نکرد. از سخنان بیجا متغیر نمیشد».
ساده زیستی
مرحوم میرزا محمد تنکابنی در شرح حال استاد خویش، آية الله سید ابراهيم قزوینی مشهور به صاحب ضوابط مینویسد: «هر ساله تنخواهی بسیار از موقوفات هند میفرستادند که به دستیاری ایشان به فقرا و تعمیرات مشاهد مشرفه مصروف میگشت». و نیز مینویسد: «از مراتب زهد استاد اینکه با رسیدن تنخواه هند به دست او، که زیاده از بیست هزار تومان بود، و با وجود رسیدن وجوه بسیار از ایران و عربستان به دست او، بسیار فقیر بود و جز گذران یومیه با نهایت قناعت، چیزی نداشت و دولتی جمع نکرد».
مرحوم صاحب ضوابط با دو فقيه بزرگوار ساکن هند یعنی سیدالعلماء و سلطان العلماء روابط صمیمانه داشت و آنان واسطه اخذ و ایصال کمکهای نقدی أمجد علی و واجد علی به صاحب ضوابط بودند. (قصص العلماء، ص ۱۲، تراز سیاست، ص 130).
بخشش شاگرد
یکی از شاگردان صاحب ضوابط در کربلا برخی از اشرار را جمع کرد و مجلس درسی ترتیب داد و چون نیروهایی را در اطراف خود جمع کرده بود، صاحب ضوابط را هم مجبور کرد که به درس او بیاید، اما ایشان به بهانه زیارت کاظمین از شهر بیرون رفت. در مدت اندکی حکومت مرکزی از بغداد به شهر کربلا هجوم آورد و عدهای را اسیر کرد که از جمله آنها همان شاگرد بود. هنگامی که دستور قتل آنان را صادر کردند، او دست به دامن استادش شد و پوزش خواست. استاد هم با پرداخت مبلغی او را آزاد کرد(قصص العلماء؛ ص ۱۲).
خدمات اجتماعی
برخی توفیقات وی در سامان دادن فعالیتهای اجتماعی و عمرانی وی را اینگونه بیان کردهاند:
۱. بازسازی حرم مطهر امام حسین(ع) و تذهیب ایوان صحن حضرت عباس(ع) که با مساعدت برخی از یارانش انجام شد.
2. بازسازی قبههای حرم حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و پاک سازی نهر حرم امام حسین(ع).
3. حل و فصل مخاصمات، اقامه نماز جماعت و ایراد موعظه و خطابه برای عموم مردم.
۴. ایجاد حصار برای شهر سامرا و تعمیر حرم عسکریین توسط میرزا خلیل تهرانی.
۵ ـ ترغیب و تشویق طلاب با استعداد به تمرکز و ترقی در تحصیل علوم دینی و معارف الهی: علامه خوانساری صاحب روضات مینویسد: او راضی نمیشد که طلاب درسخوان به شهرهای دیگر بروند و بیسواد بمانند.
۶ ـ رسیدگی به فقرا و مستمندان: چون مورد اعتماد شیعیان هند و مرجع تقلید آنان محسوب میشد، سالانه مبالغ فراوانی از موقوفات و وجوهات شرعی به دستش میرسید و آن را در مصارف خیریه به کار میگرفت.
آثار علمی بر جای مانده از سید ابراهیم قزوینی
۱. دلائل الأحكام في شرح شرايع الإسلام ۲. دلائل العباد ۳. رسالة في حجية الظن (حجية المظنة في الجملة) ۴. رسالة في صلاة الجمعة ۵. رساله فی الطهاره والصلاه والصوم ۶. رسالة في الطهارة والصلاة والصوم، به فارسی، چاپ شده در قزوین ۷. رسالة في الغيبة ۸. رسالة في القواعد الفقهية ۹. زينة المتّقين، رسالة عملية، به فارسی، چاپ شده در قزوین ۱۰. ضوابط الأصول، مشهورترین اثر اوست. وی این اثر با برکت خود را در مکه مکرمه و در طول دو ماه به خط خویش نوشته است و در تسلط او بر مطالب علم اصول همین بس که تمام بحثهای اصول را در مدت کوتاه، چنان تحریر کرد که کتابش مورد توجه محافل علمی قرار گرفت. چاپ شده در تهران، 1270 ه ۱۱. كتاب القضاء ۱۲. مستثنيات الغيبة ۱۳. مناسك الحج ۱۴. نتائج الافكار (مختصر كتاب «ضوابط الأصول») وی می باشد ، چاپ شده در بمبئی، 1258 قمری و تهران 1271قمری.
وفات
صاحب ضوابط در سال ۱۲۶۲ قمری به علت ابتلا به بیماری وبا در کربلا وفات کرد و در نزدیک حرم مقدس امام حسین(ع) مقابل در مشرف به قبه حضرت عباس(ع) و کنار قبر شیخ محمد حسین صاحب فصول به خاک سپرده شد. میرزا محمد تنکابنی در مورد رحلت استادش صاحب ضوابط مینویسد:
«بعد از رحلت استاد اهالی کربلا با تجلیل تمام جنازهاش را بعد از طواف در حرم حضرت سید الشهداء علیهالسّلام و حضرت عباس علیهالسّلام در بین الحرمین، تشییع کرده و با عزاداری و اجلال و سینه زنی و مرثیه خوانی در جنب صحن در بقعه مخصوصه به خاک سپردند».
سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا
انتهای پیام