حجتالاسلاموالمسلمین منصور کیانی، استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا از خوزستان درباره نحوه تبیین موضوع مهدویت گفت: به نظر میرسد در مبحث مهدویت، ثقل کلام خود را بر نقل روایات و گاهی آیات گذاشتهایم؛ این موضوع از یک جهت مشکلساز میشود زیرا زبان روایات زبان تعبد و تقلید است و زبان تحقیق و تعقل برای نسل امروز لازم است. ما نباید همه تکیه و ثقل کلام خود را در قضایای اصول دین بر نقل قرار دهیم، لذا مبلغان و مروجان و صداوسیما باید توجه ویژهای به استدلالهای عقلی داشته باشند و اکتفا به نقل کافی نیست.
تلفیق عقل و نقل در شناخت امام زمان(عج)
وی تصریح کرد: آنچه که در دورههای گذشته به وسیله آن موضوع مهدویت و دیگر اصول دین مورد قبول واقع میشد شاید برای نسل امروز آنچنان کارآیی نداشته باشد. پس لازمه شناخت حضرت حجت(عج) تلفیق عقل و نقل است. ما به نقل نیاز داریم تا به ما جهت بدهد، اما نیروی تفکرساز و کارخانه نظریهپردازی ما باید بر اساس عقل بنا شود.
کیانی با بیان اینکه شناخت مهدویت مقدماتی دارد، افزود: ائمه(ع)، مبحث امامت را موضوعی تعبدی محض و روایی مطلق ندانستهاند و آنها هم این مبحث را به تعقل محتاج میدانستند. معرفت مهدویت مقدماتی نیاز دارد که بنیان اصولی امامت را بر آنها سوار کنیم. امام صادق(ع) حدیثی دارند که ما را به یکی از این مقدمات هدایت می کند. ایشان میفرماید: «لاَ يَكُونُ اَلْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ اَلْآخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ اَلْأَوَّلَ» بنده مومن نمیشود مگر اینکه خدا و پیامبرش(ص) و ائمه(ع) و امام زمانش را بشناسد و در ادامه فرمودند: چگونه ممکن است امام زمانش را بشناسد در حالیکه نسبت به اول(مبدأ) جاهل است.
این کارشناس دینی گفت: پس ما باید اول مبدأ هستی را که خداوند است را شناخته و سپس رسول خدا(ص) و ائمه(ع) را بشناسیم. این روش، معرفت از بالا به پایین است که عرفا به آن قوس نزول میگویند. زیباتر از این، سخن زراره از اصحاب امام صادق(ع) است که گفت خدمت امام صادق(ع) رسیدم و پرسیدم: اگر زمان غیبت را درک کردم، چه کنم؟ فرمودند: این دعا را بخوان: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى». این دعا هم بر اساس روش است؛ یعنی خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو را نشناسم، رسولت را نخواهم شناخت. از تو میخواهم پیامبرت را به من بشناسانی که اگر او را نشناسم، حجتت را نخواهم شناخت و اگر حجت از آن نشناسم، کارهایم نابود میشود. آنچه در این دو روایت به ما یاد دادند، نحوه تفکر است. اگر میخواهید در مهدویت فکر کنید لازم است مبدأ(خدا) را بشناسید.
توضیح «برهان اشرف» ملاصدرا
این مدرس حوزه با تأکید بر ضرورت شناخت فعل خداوند، گفت: همه ما مخلوقات، فعل خدای حکیم هستیم. فعل حکیم، حکیمانه است. آیا خدای حکیم میتواند این همه مخلوق خلق کند و کاملی بین آنها نباشد؟ اگر خدای تعالی، حکیم و قادر و عالم است، چرا همه انسانها به یک نحوی دارای ضعف هستند؟ آیا این کارخانه و سازنده مشکلی ندارند. اینجاست که اگر خدای تعالی را نشناسیم پایمان در شناخت امام زمان(ع) میلنگد. مرحوم ملاصدرا در این زمینه سخنی دارند که از آن به «برهان اشرف» یاد میکنند، مضمون آن چنین است که «محال است خدای تعالی مستقیما و ابتدائا ناقص و ضعیف را خلق کرده باشد. اولین صادره از او، حتما بالاترین مخلوق و نزدیکترین بنده به خدای تعالی است. از این رو است که در روایات میخوانیم که رسول خدا(ص) فرمودند: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی.»
کیانی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: ما وقتی به خودمان نگاه میکنیم میبینیم از لحاظ جسمی، اخلاقی(قوای شجاعت، صداقت و سخاوت) و روحی(علم، عزم و اراده) ضعیف هستیم و هر چه در پهنه اطراف خود نگاه میکنیم میبینیم مخلوقات یا از لحاظ جسمی یا از لحاظ اخلاقی و یا از لحاظ روحی ضعف دارند. اگر خدا را شناختیم میدانیم خداوند، جاهل به انسان کامل نیست و نسبت به آفرینش آن نیز قادر است.
وی ادامه داد: وقتی انسان از جهت خَلقی، خُلقی و روحی کامل شود، آیا ممکن است دنبالهرو دیگران باشد؟ این موضوع از نظر عقلی پسندیده نیست که انسانِ اعلم و کامل پیرو جاهل باشد. از این جهت است که میگوییم امام باید اعلم و از لحاظ روحی کاملتر و از لحاظ اخلاقی جامعتر باشد؛ یعنی تمام ظرفیتهای بالقوه وجودش به فعلیت درآمده باشد.
این مدرس حوزه ادامه داد: روش دیگر در شناخت امامت و مهدویت، به عکس روش فوق، که از بالا(مبدأ) شروع کردیم، از پایین به بالا و از معلول به علت رفتن است. این برهان گرچه قدری لغزنده است، اما میتواند ما را به امام زمان(ع) هدایت کند. وقتی به اجزای طبیعت نگاه میکنیم میبینیم همه آنها در حال حرکت و رفتن از قوه به فعل هستند. انسان نیز در تلاش است به سمت کمال انسانی خود حرکت کند.
کیانی با اشاره به روایت « خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی؛ تمام اشیا را برای تو و تو را برای خود آفریدم» خاطرنشان کرد: همه مقدمات برای انسان کامل است. خداوند در قرآن کریم فرمود: «خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَميعًا» (بقره، 29). اگر انسان کامل نبود، تمام این چیزها باطل میشد. اینجاست که میفهمیم وقتی امام صادق(ع) فرمود: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ» یعنی چه؟ وقتی انسان کامل نباشد یعنی هستی بدون غایت است. همه اینها برای انسان کامل و جامعه به کمال رسیده است. از این جهات میفهمیم جامعه هر آن به سوی کمال خود میرود و حضرت حجت(ع) آن انسان کامل و عبد صالح است که تمام ظرفیتهایش به کمال رسیده است.
انتهای پیام