همسایگان تنهایی
کد خبر: 3938622
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۹

همسایگان تنهایی

درک این نکته از نظام هستی که ما در نظامی بسیار دقیق و حساب‌شده قرار داریم که خللی در روند فعالیت‌های آن وجود ندارد، بسیار مهم است. در چنین شرایطی عقل حکم می‌کند که انسان به عمل خود بیندیشد و از کار دیگران که جز دل‌مشغولی برای او بهره‌ای نخواهند داشت فارغ شود، زیرا روزی او باید پاسخگوی کردار خود باشد و نه کردار دیگران؛ روزی که به تعبیر قرآن کریم به تنهایی مبعوث خواهد شد.

همسایگان تنهایی

به گزارش ایکنا از خوزستان، درک و فهم این نکته بسیار حائز اهمیت از نظام هستی که ما در نظامی بسیار دقیق و حساب‌شده قرار داریم که خللی در روند فعالیت‌های آن وجود ندارد، بسیار مهم است. 

 همان‌گونه که در آیه هشتم از سوره زلزال می‌خوانیم «وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شرًّا يَرَهُ»! به عبارتی مفهوم این آیه این است که شما با دستگاهی جدی و دقیق سرو‌کار دارید. گمان نکنید کاری که می‌کنید، فراموش می‌شود. هر کاری که می‌کنید برای شما ثبت خواهد شد و آن را خواهید دید! در این آیه حتی تعبیر «عکس‌العمل» برای کردار انسان هم نیامده است، بلکه برای تأکید بیشتر گفته شده شما «خود عمل» را می‌بینید!

در چنین شرایطی عقل حکم می‌کند که انسان به عمل خود بیندیشد و از کار دیگران که جز دل‌مشغولی برای او بهره‌ای نخواهند داشت فارغ شود، زیرا روزی او باید پاسخگوی کردار خود باشد و نه کردار دیگران! روزی که به تعبیر قرآن کریم به تنهایی مبعوث خواهد شد!

«وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»؛ شما یکی یکی پیش ما برمی‌گردید همانطورکه یکی یکی آفریده شده‌اید! این آیه کریمه اشاره به این نکته دارد که آن زمان فقط تویی و هرچه کرده‌ای!

در واقع می‌گوید، بدان تو با خَدم و حَشم پیش ما بازنمی‌گردی. ما اول شما را پدر و مادر و فرزند و همسر و باند و گروه و جناح و … نیافریدیم تا با آن‌ها نزد ما بازگردید. شما را تک‌تک آفریدیم، تک‌تک هم پیش ما باز خواهید گشت. کاری کنید که بتوانید خودتان از عهده پاسخگویی به آن بر بیایید!

اگر بخواهیم یکی از موضوعات پرتکرار نهج‌البلاغه را مثال بزنیم باید روی همین موضوع دست بگذاریم. تکرار موضوع تنهایی پس از مرگ در بین سخنان حضرت امیرالمومنین(ع) نشان‌دهنده آن است که آن حضرت چه درک دقیق و واضحی از آنچه در انتظار انسان‌ها پس از مرگ خواهد بود، داشتند! روایت تصویری به غایت واقع‌بینانه و تکان‌دهنده از ماورای وقایع مرگ مؤید همین گفتار است.

ایشان می‌فرماید: «جِيرَانٌ لَا يَتَأَنَّسُونَ وَ أَحِبَّاءُ لَا يَتَزَاوَرُونَ. بَلِيَتْ بَيْنَهُمْ عُرَا التَّعَارُفِ وَ انْقَطَعَتْ مِنْهُمْ أَسْبَابُ الْإِخَاءِ، فَكُلُّهُمْ وَحِيدٌ وَ هُمْ جَمِيعٌ وَ بِجَانِبِ الْهَجْرِ وَ هُمْ أَخِلَّاءُ لَا يَتَعَارَفُونَ لِلَيْلٍ صَبَاحاً وَ لَا لِنَهَارٍ مَسَاءً أَيُّ الْجَدِيدَيْنِ ظَعَنُوا فِيهِ كَانَ عَلَيْهِمْ سَرْمَداً: مُردگان همسايگانى هستند که با يکديگر انس نمى‌گيرند و دوستانى که به ديدار هم نمى‌روند. رشته‌هاى شناسايى در ميان آنها کهنه شده و اسباب برادرى، قطع گرديده است. با اينکه همه جمع‌اند ولى تنهايند! و با اينکه دوستند از يکديگر دورند! نه براى شب، صبحگاهى مى‌شناسند و نه براى روز، شامگاهى. (آرى!) شب يا روزى که رخت سفر مرگ در آن بسته و از آن کوچ کرده‌اند براى آنها جاودان خواهد بود.» (نهج‌البلاغه خطبه ۲۲۱).

آیت‌الله مکارم‌شیرازی این تعابیر را گويا و تكان‌دهنده‌ و بيدارگر و هوشياركننده‌ می‌داند، می‌نویسد: آرى! همه چيز آنها با زندگان متفاوت است؛ خانه‌هاى قبر آنها ديوار به ديوار يكديگر است بى‌آنكه از هم باخبر باشند يا به ديدار يكديگر بروند؛ آنها در درون جمع خود تنهايند و در عين دوستى با يكديگر گويى از هم قهرند؛ اگر در شب از دنيا رفتند هرگز طلوع صبح را نمى‌بينند و اگر در روز چشم از جهان فروبستند هرگز شب تاريكى نخواهند ديد!(پيام امام اميرالمومنين(ع)، نویسنده: آیت‌الله مكارم شيرازى، ناصر جلد: 8 صفحه: 323).

به‌راستی که اهالی قبور و به تعبیر امام علی(ع) در حکمت ۱۳۰ «خفتگان خانه‏‌هاى تنهايى» با هم تفاوت‌های عمده‌ای در اعمال و کردار دارند و هر یک در حالی سر بر بالین خاک گذاشته‌اند که ره‌توشه‌ای مخصوص به خود دارند، اما همگی در یک موضوع متفق هستند! اگر شرایط سخن گفتن برای آنها فراهم شود خواهند گفت که «بهترين ره توشه، تقوا است»!

این سخنان ارزشمند و در عین حال تکان‌دهنده امیرالمؤمنین(ع) و تصویرسازی بدیع ایشان از وضعیت خفتگان گورستان‌ها، تعجب و شگفتی شارح بزرگ نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید معتزلی را نیز به دنبال داشته است. او تحت تأثیر این کلام پر مغز نوشته است: «و أقسم بمن تقسم الأمم كلها به لقد قرأت هذه الخطبة منذ خمسين سنة و إلى الآن أكثر من ألف مرة ما قرأتها قط إلا و أحدثت عندي روعة و خوفا و عظة و أثرت في قلبي وجيبا و في أعضائي رعدة و لا تأملتها إلا و ذكرت الموتى من أهلي و أقاربي و أرباب ودي: من‌ سوگند می‌خورم‌ به‌ همان‌ كسی كه‌ تمام‌ امت‌ها به‌ او سوگند ياد می‌كنند. اين‌ خطبه‌ را از ۵۰ سال‌ قبل‌ تاكنون‌ بيش‌ از هزار بار خوانده‌ام‌ و هر زمان‌ آن‌ را می‌خوانم، خوف‌ و وحشت‌ و بيداری عميقی تمام‌ وجود مرا در برمی‌گيرد و در قلب‌ من‌ اثری شگفت‌ می‌گذارد. در اعضای پيكرم‌ لرزشی پديد می آورد. هر زمان‌ در مضامين‌ آن‌ دقت‌ می‌كنم‌ به‌ ياد مردگان‌ از خانواده‌ و بستگان‌ و دوستانم‌ می افتم‌!» (شرح نهج‌البلاغه نویسنده: ابن ابی‌الحديد جلد : 11 صفحه : 153).

محمد عبیات،  پژوهشگر نهج‌البلاغه و تاریخ اسلام

انتهای پیام
captcha