کد خبر: 4101423
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۹

۲۰ نکته اخلاقی و تربیتی در سیره آیت‌الله بهبهانی

یادداشت زیر شامل 20 نکته اخلاقی و تربیتی از سیره آیت‌الله میر سیدعلی بهبهانی، فقیه جهان تشیع است که به مناسبت چهل و هفتمین سالگرد درگذشت ایشان تقدیم مخاطبان می‌شود.

آیت‌الله بهبهانیاول آذر سالگرد درگذشت مرحوم آیت‌الله العظمی سیدعلی بهبهانی و امسال چهل و هفتمین سالگرد درگذشت ایشان است. حجت‌الاسلام والمسلمین امرالله شجاعی‌راد، پژوهشگر حوزه به این مناسبت و به منظور پاسداشت مقام مرجعیت و سیادت در مذهب شیعه امامیه یادداشت زیر را با موضوع ویژگی‌های ممتاز اخلاقی و تربیتی این مرجع عظیم‌الشأن تقدیم مخاطبان ایکنا کرده است:

مرحوم آیت‌الله العظمی میرسیدعلی بهبهانی رضوان‌الله تعالی‌ علیه، عالمی متبحر و جامع معقول و منقول و تربیت شده علمی و عملی بزرگان عالی‌قدری همچون حضرات آیات‌ عظام جناب آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه و جناب سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی معروف به صاحب عروه بود. وی همچنین از محضر آیت‌الله آقا سیدمحسن کوه‌کمری که از شاگردان مکتب علمی آقاشیخ هادی تهرانی بود، استفاده کرد.

این محقق خبیر دانشمندی کم‌نظیر در فقه و اصول بود که از نبوغ ویژه و اندیشه‌ای نقّاد برخوردار بود که دامنه‌ اجتهاد علمی خود را به همه ساحت‌های ادبی، لغوی کلامی و تاریخی کشاند و در همه آنها صاحب نظریه شد.

احاطه علمی کم نظیر و قدرت حفظ و بیان و استحضار مطالب از او دانشمندی متبحر در معارف الهی و جامع در علوم اسلامی از تفسیر و فقه و اصول گرفته تا فلسفه و کلام و عقاید و تا لغت و ادب و علوم بلاغی ساخته بود.

دو کتاب «اساس النحو» و «مصباح الهدایه» به خوبی اجتهاد وی در مباحث ادبی و کلامی را به اثبات رسانده است. وی در این دو اثر به مقابله با فحول نظریه‌پردازان در این دو حوزه مانند ابن هشام انصاری و فخر رازی پرداخته است.

آیت‌الله سیدعلی بهبهانی به «فقیه مهاجر» معروف است. وی به سال ۱۳۰۳ یا ۱۳۰۴ در بهبهان به دنیا آمد و بعد از آن به کربلا و سپس به نجف رفت‏. چندین بار بین بهبهان و عتبات رفت و برگشت داشت و مدتی در رامهرمز مستقر شده و سپس به حوزه علمیه اهواز آمد و آن را رونق بخشید. وی در دهه آخر عمر با برکت خود شش ماه در اهواز تدریس می‌کرد و شش ماه در اصفهان بود و همزمان دو حوزه مهم شیعی را اداره می‌کرد.

سرانجام این مرجع تقلید عالیقدر در شب ۱۸ ذیحجه سال ۱۳۹۵ قمری برابر با اول آذر سال ۱۳۵۴ شمسی درگذشت و بعد از تشییع جنازه باشکوه و به یاد ماندنی در مدرسه دارالعلمی که خود تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد.

مقام معنوی و صفای باطن آیت‌الله بهبهانی

آیت‌الله بهبهانی از نظر مکارم اخلاق و سجایای حمیده انسانی ممتاز بوده و از لحاظ تواضع و زهد و عدم اعتنا به مظاهر مادی وارسته بود. قابل توجه آنکه تمام اخلاق و سجايا و خصایص شایسته با وجود او عجين بود و لذا به صورت طبیعی ذاتی از وی بارز و ظاهر می‌شد بدون ذره‌ای تصنع و تكلف، و این کاشف از آن بود که در اخلاقیات و خودسازی با عمری ریاضت خود را به مرتبه کمال رسانیده بود.

مقام معنوی و صفای باطن و تزکیه روح و خالی بودن از هوای نفس و آراستگی به فضایل الهی و انسانی نظیر تواضع و صبر از جمله ویژگی‌های بارزِ این عالم عامل بوده و این فضائل اخلاقی، همان چیزی است که نیاز اصلی امروز و همیشه ما در حوزه‌های علمیه و مایه اعتماد و تکیه اجتماع مردم به روحانیت و عامل تزکیه و سازندگی روحی است و همین مرتبت شایسته معنوی در کنار مقام والای علمی باعث شده بود تا آیت‌الله العظمی بهبهانی از جایگاه و حرمت ویژه‌ای در میان همه مراجع عظام وقت و علمای اعلام بلاد برخوردار باشد، چنان‌که به عنوان نمونه حضرت امام خمینی(ره) نیز احترام فوق‌العاده‌ای برای ایشان قائل بوده و با عنوان تکریم آمیز سیدالعلما از این فقیه عالی مقدار نام می‌بردند.

1- معمولاً آغاز به سخن گفتن نمی‌کرد. بردباری و سکوت وی ضرب‌المثل بود. به ندرت لب به سخن می‌گشود. آنچه می‌گفت هم لازم و به موقع و ضروری بود.

۲- سخنانش عموماً پخته و حساب شده و سنجیده بود. چنان شمرده و فشرده سخن می‌گفت و ادای مطلب می‌کرد که انسان می‌توانست آن را از حفظ کند.

۳- با این که فقیه و مجتهد و مرجع تقلید بود و در سطح عالی علمی قرار داشت، سخنانش و اندازه‌گیری مطالبی که القا می‌کرد در حدود افق فکر و میزان استعداد مخاطب یا مخاطبین بود.

۴- لباسش بسیار ساده، اما تمیز و پاکیزه بود. اگر فرزندش به فکر نمی‌افتاد خود اصلاً اهمیت به لباس نو و جنس آن نمی‌داد.

۵- در مجلس هنگام برخورد با افراد احترام همه را نگاه می‌داشت. برای همه از جا بر می‌خاست، و یا با آنها سخن می‌گفت و با تواضع و فروتنی خاصی گوش به سخنان و درددل آنها می‌داد. به خصوص اگر از طبقه پایین و افراد ضعیف و درمانده بودند.

۶- غذایش در خانه بسیار ساده بود. از همه نوع غذا تناول می‌فرمود. با این که مدت‌ها بود دکتر معالج سفارش کرده بود رژیم داشته باشد، به فکر غذای بهتر نبود. هر کس به منزل ایشان می‌آمد صبح یا ظهر یا شب هنگام صرف غذا در کنار سفره کنار وی می‌نشست، حتی اگر هم غذای خاصی داشت، از دیگران جدا نمی‌شد.

۷- برخورد همه با آن جناب طوری بود که گویی مائده آسمانی را دیده‌اند. با وقار و بزرگ‌منشانه رفتار می‌کرد به طوری که همه را از عالم ماده جدا کرده و متوجه جهان معنی می‌کرد و در یک جمله گفتار و رفتار آن بزرگوار مصداق کامل «من یذکرکم الله رویته» بود.

۸- نام مبارک پیامبر اسلام(ص) را همیشه همراه با ذکر صلوات و سلام به زبان می‌آورد. نسبت به ائمه اطهار(ع) نیز چنین بود.

۹- سحرخیزی و شب زنده‌داری، تقید به نوافل و مستحبات، گریه‌های خالص و بی‌دریغ پای منبر خطبا به هنگام ذکر مصایب حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و اشک مداوم از دیگر خصائص او بود.

۱۰- به اقامه جماعت در سه وقت نماز اهتمام تام داشت و در این چند سال اخير فريضه صبح را به جماعت در منزل خود اقامه می‌کرد که جماعتی از دور و نزديك در آن سحرگاه جهت اقتدا به ایشان می‌شتافتند.

۱۱- اوقات فراغت خود را به تلاوت قرآن می‌پرداخت. وی انسانی، زاهد، وارسته، آگاه و متخلق به اخلاق الله بود و این اصول را با هیچ چیز دیگری معاوضه و مصالحه نمی‌کرد. تقوای الهی و اصول انسانی با وجود او سرشته و عجين شده بود.

۱۲- پرهیز شدید از غیبت داشت. هیچ‌گاه نسبت به هیچ کس کوچکترین غیبت و ... از او شنیده نشد و حتی از زبان و حركات و اشاره حضرتش مشاهده نشد.

۱۳- وقار و نزاکت و ادب آیت‌الله بسیار چشمگیر و محسوس بود. با همه، با کمال ادب و وقار برخورد می‌کرد و سخن می‌گفت و هیچ‌گاه از این اصل عدول نمی‌کرد.

۱۴- در جلسات عمومی (روزهای جمعه واعياد) که مردم به دیدارش می‌شتافتند کتابی مانند مجموعه ورام و امثال آن از کتب اخلاق و حديث برمی‌داشت و برای مردم می‌خواند و ترجمه می‌کرد و همه گوش فرا می‌دادند و تنها هنگامی که افراد جدید وارد می‌شدند ایشان جهت احترام آنان کتاب را می‌بست و از جای برمی‌خاست و در این موقع افراد قبلی دست بوسی و خدا حافظی کرده جای خود را به تازه واردین می‌دادند و معظم له مجددا می‌نشست و به قرائت و ترجمه کتاب می‌پرداخت و بدین وسیله سوای آنکه همگان را مستفیض و بهره‌مند می‌کرد مجلس را از غفلت، سکوت، بطالت، غیبت وغیره به کلی پاك ومنزه نگه می‌داشت.

۱۵- به تشریفات معمول دوره خود به کلی بی‌اعتنا بود؛ کرارا خود تنها بدون حضور هیچ کس از فرزندان و با همراهان و یا خادمش عصا را بر می‌داشت و به سوی مقصدی که وعده کرده بود راه می‌افتاد که احياناً خادمش خود را پس از مدت و مسافتی به وی می‌رسانید.

۱۶- از ویژگی‌های بارز ایشان ولایتمداری ودفاع از حریم ولایت و امامت بود و دلدادگی ایشان به ساحت قدس حضرات اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) کم‌نظیر بوده است.در این جهت، کتاب شریف و ارزشمند «مصباح الهدایه فی اثبات الولایه» که از بهترین کتب درباره امامت و اثبات ولایت ائمه اطهار(ع) از طریق آیات قرآن کریم و اخبار و روایات شریف عترت طاهره است و از زمره برترین کتاب‌های اربعین حدیث است، گواه صادقِ شیفتگی عالمانه وی به شمار می‌آید.

۱۷- آیت‌الله بهبهانی هنگام درس و بحث هرگز مجادله نمی‌کرد و هیچ‌گاه نظر خود را به دیگران تحمیل نمی‌نمود و اصرار نداشت که نظریه او را بپذیرند. بلکه آرا و افکار و به هنگام سؤال، پاسخ خود را شمرده و آرام و متین و محکم بیان می‌داشت و پذیرش و قضاوت درباره آن را به عهده طرف مقابل می‌گذاشت و بیانش اغلب هم جامع و جالب و قانع‌کننده بود.

۱۸- احترام به بزرگان و دانشمندان از خصوصیات روحی ایشان بود. یکی از شاگردانشان می‌گوید: در قم و اصفهان در خدمتشان به مجالس متعدد می‌رفتیم، بحث‌های علمی پیش می‌آمد، از مرحوم آخوند خراسانی، و مرحوم آقا سیدکاظم یزدی و دیگران و ایشان با فضایل نفسانی و قداست ذاتی که داشتند، طوری بحث را عنوان می‌کردند، و احترام همه بزرگان را حفظ می‌کردند که کوچکترین بهانه و ایرادی برای کسی باقی نمی‌گذاشت.

۱۹- بنده ممتحن الهی بود.‌ آیت‌الله بهبهانی در دوران زندگی خود زحمات و مشقات کشیده و مصیبت‌های زیادی را دیده و در برابر آنها صبر جمیل کرد. وی در برابر بزرگ‌ترین مصیبت‌ها که مرگ فرزندان باشد هیچ گاه شکیبایی از دست نداد و عملی و سخنی که خلاف رضای خداوند باشد از ایشان دیده و شنیده نشد، بلکه با کمال متانت دیگران را نیز در این مصائب تسلی می‌داد. در پیش آمدهای سخت بیشتر به خداوند متعال توجه می‌کرد و شکر نعمت‌های او را به جای می‌آورد.

۲۰- شجاعت و بینش سیاسی والا از ویژگی‌های دیگر آیت‌الله بهبهانی است. روحانیت شیعه با تقدیم شهدای بسیار، دین و وظیفه خود را در حفظ و پاسداری از کیان اسلام و مسلمین ادا کرده است. یکی از مجاهدان و پیشگامان روحانیت و مرجعیت در عصر ما مرحوم آیت‌الله العظمی بهبهانی است که در اوج اختناق رژیم پهلوی که حامی رژیم اشغالگر قدس بود اطلاعیه شدید اللحنی در محکومیت رژیم پوشالی اسرائیل صادر می‌کند. بی‌تردید باید اهمیت این سند تاریخی را در ظرف تاریخی خود سنجنید و شجاعت این مرجع عالیقدر را ستود. همراهی و حمایت این فقیه والاقدر ایشان از نهضت شکوهمند امام راحل عظیم‌الشأن نیز حکایت از روشن بینی و بصیرت این فقیه والامقام و روحیه ایستادگی در برابر ظلم و بیداد و شیوه اصلاح‌گری اجتماعی ایشان دارد که این نیز بسیار درس‌آموز است.

منابع
شرح حال افکار و آثار آیت‌الله بهبهانی، علی دوانی، ص ۱۹۹ – ۲۰۸.
ارمغان اصفهان؛ سید مصلح الدین مهدوی، ص ۳۱ - ۳۳.
مجله نور علم، دوره چهارم، شماره سوم ؛ ص ۴۸-۴۹.
زندگانی استاد علامه محقق آیت‌الله بهبهانی، آیت‌الله شفیعی، ص ۱۰ - ۱۸.
انتهای پیام
captcha