چرا نام دبیرستان «دکتر فاطمی» اهواز در روزهای جنگ تغییر کرد

در شهریور سال ۵۹ و با آغاز شروع جنگ تحمیلی، آموزش و پرورش به طور قهری به تعطیلی کشیده شد و اوضاع درس و مدرسه به هم ریخت. در حقیقت دانش‌آموزان خوزستانی یک سال تحصیلی عقب افتاده بودند.

مهرماه سال ۶۰ بود، با دانش‌آموزانی که خانواده آنها در شهر بودند چند مدرسه به راه افتاد. از جمله دبیرستانی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به نام دبیرستان «دکتر کریم فاطمی» در منطقه امانیه اهواز قرار داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی نام این دبیرستان به «دکتر حسین فاطمی» یعنی وزیر امور خارجه دولت دکتر مصدق تغییر نام یافت و تا آغاز سال تحصیلی ۶۱-۶۰ که من هم با جمعی حدود ۲۰۰ نفر دانش‌آموز از همه رشته‌های تحصیلی در آنجا ثبت‌نام کردم به همین نام شناخته می‌شد.

محیط دبیرستان بزرگ بود و جمعیت ما کم و نوعاً همدیگر را در صبحگاه می‌دیدیم. اوایل آذرماه که برای عملیات نیرو جمع می‌کردند، جمعی از دانش‌آموزان دبیرستان ما هم برای عملیات طریق‌القدس، دبیرستان را ترک کرده و به دانشگاه جبهه عزیمت نمودند.

بعد از پیروزی و مراحل برگشت نیروهای اعزامی، اولین روزی که دوباره همه جمع شدند متوجه شدیم که کمتر از قبل هم شده‌ایم و در جمع بچه‌ها خیلی‌ها را پیدا نمی‌کنیم و نمی‌بینیم.

روزهای بعد که تصاویر و برگه‌های آنها را روی تابلو مشاهده نمودیم، معلوم شد شماری از بچه‌های دبیرستان دکتر فاطمی نیز در ردیف شهدای این عملیات هستند.

در اولین صبحگاه یکی از بچه‌ها پشت بلندگو رفت و همراه با بغضی در گلو گفت: «بچه‌ها دوستانمون رفتن و ما جاموندیم». جو بسیار پر شور و احساسی درست شده بود، به شکلی که گزندگی سرمای آن روز را نمی‌فهمیدیم.

در این بین یکی دیگر از بچه‌ها گفت: «بچه‌ها اصلاً اینجا دبیرستان شهداست». این جمله بغض جمعیت را منفجر کرد و همه با گریه تأیید کردند: «بله، بله اینجا دبیرستان شهداست».

اگرچه زمان برد تا تابلوی بالای دبیرستان هم، همین نام زیبا را روی صفحه خودش نشان بدهد ولی بچه‌های خوب دبیرستان از همان روز اسم دبیرستان را گذاشته بودند «دبیرستان شهدا».

چند سال پیش برای سخنرانی در ایام الله دهه فجر به دبیرستان شهدا دعوت شدم. پس از سخنرانی به دعوت رئیس وقت دبیرستان به دفتر دبیرستان رفتم تا در جمع کادر آموزشی دقیقه‌ای بنشینم و آن عزیزان را هم زیارت کنم. از آن جمع محترم پرسیدم آیا از دلیل نام‌گذاری این دبیرستان به این نام خبر دارید؟ حتی یکی از آن عزیزان در جریان این ماجرا نبودند. وقتی شرح قصه را گفتم، هم متعجب شدند و هم احساس عجیبی پیدا کردند که در چه جای مبارکی هستند. به آن عزیزان پیشنهاد دادم شرح مختصر این ماجرا را روی تابلویی بنویسند و در ورودی یا صحن دبیرستان نصب کنند، اما نمی‌دانم کاری شد یا نه.

سلام و درود خدا بر شهیدان عزیز عملیات طریق القدس. درود بر فاتحان فتح الفتوح و سلام خدا و ملائک بر امام عزیز و فرمانده بزرگ آن جوانان و جوانمردان یعنی امام خمینی اعلی الله مقامه.