نکاتی درباره حضور اسرای واقعه کربلا در کوفه
کد خبر: 4159704
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۵
یادداشت

نکاتی درباره حضور اسرای واقعه کربلا در کوفه

حضور کاروان اسرای اهل بیت(ع) در کوفه از ۱۲ محرم آغاز شد و تا ۱۹ محرم ادامه پیدا کرد؛ حضور کاروان اسرا از جهت انتظار مردم کوفه برای دیدن کاروان اسرا و پیش بینی‌های امنیتی و نظامی ابن زیاد قابل بررسی است.

حضور اسرا در کوفهحضور کاروان اسرای اهل بیت(ع) در کوفه از ۱۲ محرم آغاز شد و تا ۱۹ محرم ادامه پیدا کرد. در این بین تنها دو نوع روایت از این هشت روز به ثبت رسیده است و آن دو روایت، یکی روایت ورود کاروان به کوفه و دیگری روایت حضور اسرا در مجلس ابن زیاد است. اینکه در این هشت روز چه اتفاقات دیگری برای اهل بیت(ع) رخ داده، نمی‌دانیم. در عین حال، جریان ورود کاروان اسرا به کوفه از وجوه مختلفی قابل بررسی است:

1. بازگشت لشکر ۳۰ هزار نفری عمر بن سعد به کوفه

لشکر ابن سعد در کربلا در مراحل مختلف و فواصل زمانی متعدد به هم پیوست و به عددی نزدیک به ۳۰ هزار نفر رسید. با وجود اینکه ارقام و اعداد دیگری هم از تعداد لشکریان اموی در کتب گزارش شده است اما تعداد ۳۰ هزار جنگجو در کربلا را می‌توان بر اساس دو روايت از امام حسن(ع) و امام زين العابدين(ع) مورد اعتماد و نظر قرار داد.

به گفته مرحوم آیت‌الله ری شهری «با توجه به كوچ دادن عمومى مردم كوفه به سوى كربلا توسط ابن زياد و نيز با توجه به اين كه اين تعداد، كمتر از نيمى از جنگجويانِ كوفه است ـ كه حدود صد هزار نفر تخمين زده شده‌اند ـ  رقمى قابل قبول است. قرينه ديگرى كه مى‌تواند تعداد سى هزار نفر را تأييد كند، اين است كه سپاهيان مختار را شصت هزار نفر گزارش كرده‌اند. به نظر مى‌رسد كه سپاهيان او را كسانى تشكيل داده‌اند كه در واقعه كربلا، در لشكر عمر بن سعد نبوده‌اند». (دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ، محمدی ری‌شهری، جلد: 6 صفحه: 87).

ابن زیاد در راستای تشکیل سپاه گسترده در کوفه برای حضور در کربلا از همه امکانات و فرصت‌ها بهره برد. در واقع او برای تشکیل یک سپاه ۳۰ هزار نفری از ۲ حربه بهره برد: تطمیع و ترهیب. او برای فراخوان تشکیل سپاه به مسجد کوفه رفت و بر فراز منبر به مردم وعده افزایش مقرری را داد و گفت: «و قَد زادَ أميرُ المُؤمِنينَ في إكرامِكُم، وكَتَبَ إلَيَّ يَزيدُ بنُ مُعاوِيَةَ بِأَربَعَةِ آلافِ دينارٍ ومِئَتَي ألفِ دِرهَمٍ، أفرُقُها عَلَيكُم، واُخرِجُكُم إلى حَربِ عَدُوِّهِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ، فَاسمَعوا لَهُ وأطيعوا» امير مؤمنان، يزيد، بر گراميداشتِ شما افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در ميانتان تقسيم كنم و شما را به سوى جنگ با دشمنش، حسين بن على ، بيرون ببرم. (الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج5 ص 89).

همچنین ابن زیاد همپای سیاست تطمیع که برای برخی کارساز واقع شد از سیاست مشت آهنین یا همان ترهیب نسبت به برخی کوفیان استفاده کرد. همانگونه که اشاره شد برخی از سپاهیان کوفه در میانه راه از صف لشکر فرار می‌کردند تا مبادا در مقابل حسین بن علی(ع) قرار گیرند که این موضوع با پاسخ تند ابن زیاد مواجه شد: «فَبَعَثَ ابنُ زِيادٍ سُوَيدَ بنَ عَبدِ الرَّحمنِ المِنقَرِيَّ في خَيلٍ إلَى الكوفَةِ، وأمَرَهُ أن يَطوفَ بِها، فَمَن وَجَدَهُ قَد تَخَلَّفَ أتاهُ بِهِ. فَبَينا هُوَ يَطوفُ في أحياءِ الكوفَةِ إذ وَجَدَ رَجُلاً مِن أهلِ الشّامِ قَد كانَ قَدِمَ الكُوفَةَ في طَلَبِ ميراثٍ لَهُ، فَأَرسَلَ بِهِ إلَى ابنِ زِيادٍ، فَأَمَرَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ، فَلَمّا رَأَى النّاسُ ذلِكَ خَرَجوا.» ابن زياد، سُوَيد بن عبد الرحمان مِنقَرى را با سوارانى به سوى كوفه فرستاد و به او فرمان داد كه در كوفه بگردد و هر كس را ديد كه سرپيچى نموده، نزد او بياورد. او در محله‌هاى كوفه مى‌چرخيد كه مردى شامى را ديد كه براى گرفتن ارث خود به كوفه آمده بود. او را نزد ابن زياد فرستاد. او فرمان داد كه گردنش را بزنند. مردم چون چنين ديدند، راه افتادند. (الأخبار الطوال: ابن قتیبه دینوری، ص 254).

طبیعتاً بازگشت و ورود لشکری با حجم ۳۰ هزار نفر که همه آنان از مردمان کوفه بودند برای آن شهر یک رخداد مهم برشمرده می‌شد. حال آنکه برخی از اینان ۱۰ الی ۱۲ روز از خانه و خانواده خود دور بوده و دور از ذهن نیست که برخی از زنان و کودکان کوفه برای استقبال از مردان و پدران خود و اطمینان از زنده بودن و سلامتی آنان به استقبال کاروان رفته باشند.

 ۲. انتظار مردم کوفه برای دیدن کاروان اسرا

مردم کوفه در انتظار دیدن نتایج واقعه کربلا بودند. در عین حال آنان که پیش از این و با ورود سرهای مبارک شهدا از وقوع فاجعه در کربلا آگاه شده بودند برای نمایش تصنعی از ابراز همدردی خود به کوچه‌های منتهی به دارالاماره آمده بودند. گزارش متعددی نشان می‌دهند که خروج مردم کوفه به جهت تماشای وضعیت اهل بیت (ع) بوده است که برخی از آنها اشاره می‌شود:

«وقَد خَرَجَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلَيهِم» مردم براى تماشاى آنها بيرون آمده بودند.» (الأمالی للمفيد: ص 321 ح 8، الأمالي للطوسی: ص91 ح 142) «خَرَجَ النّاسُ إلَيهِم فَجَعَلوا يَبكونَ ويَنوحونَ» مردم به سوى ايشان آمدند و به گريه و زارى پرداختند. (الفتوح ابن اعثم: ج 5، ص 120)، «لَمّا قارَبوا [أي حَمَلَةُ رُؤوسِ الحُسَينِ عليه السلام وأصحابِهِ] الكوفَةَ، كانَ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ بِالنُّخَيلَةِ وهِيَ العَبّاسِيَّةُ، ودَخَلَ لَيلاً ... وَاجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلى سَبيِ آلِ الرَّسولِ وقُرَّةِ عَينِ البَتولِ» هنگامى كه حاملان سر حسين عليه‌السلام و يارانش به كوفه نزديك شدند، عبيد اللّه بن زياد در نُخَيله يا همان عبّاسيّه بود و شب، فرا رسيد ... مردم براى تماشاى اسيران خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله و روشنى چشم فاطمه بتول، گرد آمدند. (مثير الاحزان، ابن نما: ص 85).

البته در گزارش ابن نما حمل سر مبارک امام حسین(ع) همراه با کاروان اسرا ذکر شده است که این گزارش با روایت حمل سر امام حسین (ع) به همراه خولی پیش از ورود اسرا دارای تناقض است. همچنین در گزارش ابن نما حلی زمان ورود کاروان اسرا به کوفه، شب هنگام گزارش شده است که در سایر گزارش‌ها به این موضوع اشاره‌ای نشده است. 

3. پیش‌بینی‌های امنیتی و نظامی ابن زیاد

کوفه ذی الحجه و محرم سال‌های ۶۰ و ۶۱ هجری قمری، کوفه‌ای ملتهب و مشحون از وقایع مختلف است که چندین قیام و انقلاب را پشت سر گذاشته بود. با وجود چنین شرایطی، ابن زیاد، وضعیت امنیتی کوفه را به بالاترین حد خود رسانده و این شهر را به یک شهر تمام امنیتی و نظامی تبدیل کرده بود. او ضمن گماردن خبرچین‌هایی در سطح شهر، ورودی‌های کوفه و مسیرهای منتهی به آن را کنترل کرده و کوفه را از همه محورهای ورودی محدود و محصور کرده بود.

او نخیله کوفه را به مرکز تجمیع و تجهیز سپاهیان تبدیل کرده و خود او نیز در آن جا مستقر شد و بر اساس گزارش ابن نما حلی که پیشتر به آن اشاره شد، ابن زیاد تا زمان ورود اسرا در آنجا مستقر بوده است.

البته این موضوع با گزارش ورود خولی بن یزید اصبحی به کوفه و درخواست ورود او به دارالاماره منافات دارد. چرا که اگر ابن زیاد در آن روز در نخلیه حضور داشت باید خولی به جای قصر و دارالاماره به اردوگاه نخیله مراجعه می‌کرد. به هر حال ورود کاروان اسرا در حالی که با غل و زنجیر بسته شده بودند، ممکن بود موجب برانگیختن مردم کوفه شود و این یک رخداد امنیتی برای سپاهی محسوب می‌شد که با پرچم پیروزی بر دشمنان حکومت اموی به کوفه وارد شده است. نگاه مردم کوفه به اسرای اهل بیت(ع) به مراتب نسبت به نگاه شامیان به اهل بیت (ع) متفاوت است.

ورود کاروان به کوفه با گریه و زاری کوفیان همراه می‌شود ولی شامیان خطاب به اسرا می‌گویند: «ستايش ويژه خدايى است كه شما را كُشت و هلاكتان ساخت و مردان را از آزار شما آسوده كرد و شما را در اختيار امير مؤمنان نهاد» (الفتوح: ج 5 ص 129، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمی: ج 2 ص 61).

به نظر می‌رسد ابن زیاد دستور داده بود که حضور کاروان اسرا در کوچه‌های کوفه به گونه‌ای باشد که توقفی در میانه‌های راه تا رسیدن به دارالاماره صورت نگیرد چرا که این توقف ممکن بود عواقب غیر قابل پیش بینی برای حکومت داشته باشد.

سید جعفر شهیدی در کتاب خود به این موضوع اشاره کرده و می‌نویسد: «اگر بین امام و مردم کوفه گفتگویی رخ داده باشد، قاعده سخنانی کوتاه و در فاصله آمدن اسیران به شهر و درآمدن آنان به کاخ حاکم کوفه بوده است، زیرا مأموران پسر  سعد که همراه کاروان بودند به او و دیگر اسیران آن اندازه آزادی نمی‌دادند که با مردم گفتگوهای طولانی داشته باشند و ممکن است انبوهی مردم که راه بردن اسیران را کند می‌ساخته مجالی فراهم کرده باشد تا دختر اميرالمؤمنین سخنان خود را به مردم کوفه گفته باشد. باری چنانکه بارها در تحلیل روحیه مردم رنگ پذیر این شهر نوشته‌ایم و تاریخ نویسان و جامعه شناسان قدیم نیز همه بر آن متفقند، آنان مردمی هستند که زود به خروش می‌آیند و زود آرام می‌شوند با شنیدن سخنی در خشم می‌روند و با دیدن حالتی به رقت می‌افتند. آنان با چنان شور از نماینده حسین بن علی استقبال کردند و به چنان نامردی او را به دست پسر زیاد دادند و با چنان بی‌حمیتی در خانه‌ها را به روی خود بستند و آسوده نشستند تا پسر سعد و سپاهیان او حسین و یاران او را کشتند و اکنون زن و فرزندان وی را به اسیری به شهرها در آوردند.» (زندگانی امام علی بن الحسین، صفحه ۵۷).

بنابر آنچه گذشت، حضور کاروان اسرای اهل بیت(ع) در کوفه به عنوان شهری که ۲۰ سال پیش از آن شاهد حضور آنان در کنار امیرالمومنین(ع) بود، در آن برهه زمانی به این دلیل حائز اهمیت است که شخصیتی همچون حضرت زینب(س) برای مردم کوفه شخصیتی کاملا آشنا بود. آنها به جایگاه و شأن عقیله بنی هاشم واقف بودند، موضوعی که در شام مجهول و ناشناخته بود.

محمدرضا سلمانی عبیات، پژوهشگر تاریخ عاشورا

 

انتهای پیام
captcha