شاهراه سنگ‌فرش محمد(ص) در مرداب اوهام و خرافات
کد خبر: 4168888
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۳

شاهراه سنگ‌فرش محمد(ص) در مرداب اوهام و خرافات

جان دیون پورت در کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن» پس از ذکر اتهامات مخالفان پیامبر اسلام می‌نویسد: «اگر فرضا دین محمد، روحانی محض نبود، لااقل معتبر و عملی بود و مانند شاهراهی بود سنگ فرش که در میان باتلاقی از خرافات و اوهام و عرفان باقی به وجود آمده است.»  

عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآنجان دیون پورت (۱۷۸۹-۱۸۷۷) یک خاورشناس انگلیسی است به دلیل کتابش با عنوان «عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن» شناخته می‌شود. این کتاب بیش از صد و پنجاه سال پیش (در سال ۱۸۶۹) منتشر شد و به دفاع از پیامبر اسلام(ص) ‌پرداخت.

پورت در طول زندگی خود چندین اثر دیگر نیز در زمینه خاورشناسی منتشر کرد، اما «عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن» مهم‌ترین اثر او است.  این کتاب با استقبال گسترده‌ای از سوی جوامع مسلمان مواجه شد و به چندین زبان ترجمه شد. پورت به دلیل این کتاب به عنوان یکی از «بزرگ‌ترین طرفداران اسلام در غرب» شناخته می‌شود.

مؤلف در این کتاب تلاش کرده است تهمت‌هایی را که در آن زمان علیه حضرت محمد(ص) از سوی مسیحیان مطرح می‌شد، با استدلال پاسخ گوید و به خوانندگان خود کمک کند تا اسلام را به عنوان یک دین صلح‌جویانه و اخلاقی درک کنند.

کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن» در سال ۱۳۳۴ یعنی ۶۸ سال پیش توسط مرحوم غلامرضا سعیدی به زبان فارسی ترجمه شد. به گفته این مترجم، جان دیون پورت، دانشمند انگلیسی بعد از توماس کارلایل (که او نیز در کتابی به نام تاریخ قهرمانان، به حضرت محمد(ص) در فصلی از کتابش می‌پردازد) دقیق‌ترین و منصف‌ترین محققی است که با فکری روشن و قلبی پاک این تألیف را انجام داده است و با کمال قدرت و جوانمردی از اسلام دفاع کرده است.

متن زیر مروری بر مهم‌ترین مطالب دو بخش‌ نخست این کتاب با نام «زندگانی محمد(ص)» و «قرآن» است. کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن» در چهار بخش نوشته شده است: «شرح زندگانی محمد(ص)»، «قرآن و جنبه‌های اخلاقی آن»، «تهمت‌هایی که بر محمد(ص) زده‌اند مردود است» و «زیبایی های قرآن».

کتاب با مقدمه‌ای از توماس کارلایل آغاز می‌شود که از تهمت‌هایی که بر پیامبر اسلام می‌زنند اظهار تعجب می‌کند: «اعتراف می‌کنم این روزها از اظهارات انتقاد کنندگانی که بر محمد تهمت زده و می‌گویند محمد از روی عمد و قصد و نقشه قبلی یا به طور کلی با فریب ارادی راه فریبکاری را پیموده است نمی‌توانم چیزی بفهمم و از این بالاتر این معنی را نمی‌توانم درک کنم که چگونه او را متهم می‌کنند و می‌گویند این مرد در تمام دوران حیات با فریبندگی زیسته و در چنان عالمی قرآن را مانند یک نفر جادوگر نوشته است ولی فکر می‌کنم هر کس قرآن را با نظر بصیرت بخواند قطعاً آن را به صورت دیگری مشاهده خواهد کرد.»

شرح زندگانی محمد

مولف در همان ابتدای قسمت اول می‌نویسد که در بین همه فاتحین معروف جهان تاریخ زندگی هیچ یک مشروح‌تر و معتبرتر از تاریخ زندگی محمد(ص) نوشته نشده است. این نکته‌ای است که علامه کمالی دزفولی نیز در کتاب «خاتم النبیین» این چنین به آن اشاره کرده است: تاریخ پیامبر اسلام روشن و مضبوط است و این در اثر شدت علاقه مسلمانان به ایشان است.

وی با ذکر اوصاف پیامبر(ص) می‌نویسد: میل او به گندزدایی از خردها، توصیف کامل او از بیماری‌های فرد و اجتماعی و درمان آن‌ها که قلم از بیان بخشی از آن‌ها سرشکسته و پای در گل و عقل حیرت‌زده است. شاید خواننده‌ای با نظری شتاب‌زده گمان کند این همه اطاله کلام در باب سیرت پیغمبر اسلام از باب مدیحه‌سرایی و تکرار است در صورتی که هرگز چنین نیست و ما توصیه می‌کنیم که از نو به نو آن‌ها را بخواند تا دریابد هر یک از این‌ها مفهوم جداگانه دارد. (خاتم النبیین، ص ۴۸)

نگاهی به وضعیت اجتماعی و دینی عربستان

پورت در ادامه درباره اوضاع اجتماعی و سیاسی حاکم بر عربستان می‌نویسد و اوضاع دینی عرب‌ها را چنین توصیف می‌کند که بی‌اعتقاد به عالم جزا بودند. او فساد اخلاق در بین مسیحیان آن زمان در عربستان را نیز تاسف‌بار توصیف می‌کند و از اختلافات، افکار سخیف، منازعات، جهالت، حرام‌خواری و بی‌عفتی در بین مسیحیان آن دوره سخن می‌گوید و در خلاصه این انحراف از اصول دینی در صفحه ۷ می‌نویسد: «مردم عربستان از درک اساسی‌ترین موضوع یعنی روح فلسفه ادیان که عبارت از پرستش بی شائبه ذات ربوبیت است، محروم بودند و در عوض مانند سایر بت پرستان زمان خودشان به شدیدترین صورتی در دریای خرافات و اوهام غوطه ور بودند.»

این نکته را باید مدنظر قرار داد که این کتاب از نگاه یک خاورشناس غربی نوشته شده است و بعضاً مطالبی در کتاب یافت می‌شود که با باورهای ما سازگار نیست. مترجم در پاورقی کتاب دیدگاه‌های شیعه را توضیح داده است، از جمله مطالبی درباره حضرت ابوطالب که به گفته مؤلف اسلام نیاورد، در حالیکه مستندات ایمان حضرت ابوطالب(ع) به دعوت پیامبر(ص) در تاریخ موجود است. در پاره‌ای از موارد نیز از متن کتاب برمی‌آید که مؤلف قرآن کریم را سخنان پیامبر(ص) می‌داند.

او در صفحه ۱۴ کتاب در توصیف ویژگی‌های اخلاقی و همچنین شایستگی‌های پیامبر(ص) می‌نویسد: «محمد جوان هم در میدان جنگ و هم در سفر تجارت لیاقت و شایستگی خاص از خود نشان داد و حسن شهرتی کسب کرد. بالاتر از احراز این دو جنبه چیزی که بر محبوبیت و حسن شهرت وی افزود صدق گفتار و صحت کردار و حس عدالت و انصاف او بود. هرچه بر عمر او می‌افزود کفایت و شایستگی او سایر بازرگانان را بیشتر جلب می‌کرد و بیشتر طالب همکاری با او می‌شدند و او را به عنوان امین و نماینده در کارهای تجارتی دعوت کردند.»

اظهارات نویسنده اینجا جالب می‌شود که با اشاره به منکران دعوت پیامبر اسلام(ص) می‌نویسد: «عقیده آنها که صدق دعوای او را مشکوک می‌دانند هرچه هست باشد، لیکن یک نکته‌ای در کار است و آن اصرار و پافشاری این مرد در تعقیب هدف بزرگی است که در زندگی خودش آن را نصب العین خویش ساخته و در انجام آن آنقدر استقامت و حوصله نشان داده است و همین نکته است که همه را وادار به تمجید و تحسین می‌کند.»

امتیازات محمد(ص)

پورت در صفحه 16 کتاب به نقل از گیبون (تاریخ نگار انگلیسی) می‌نویسد «شخص محمد امتیازاتی داشت و این امتیازات را جز از نظر کسانی که فاقد آنند نمی‌توان ناچیز انگاشت، پیش از آنی که شروع به نطق سخنرانی می‌کرد چه شنونده یک نفر بود و چه جمعی بودند همه مجذوب لطف و محبت او می‌شدند و توجه همه به طرف او جلب می‌شد. صورت آراسته و آمرانه و باشکوه، چشمان نافذ، تبسم ملیح و جاذب، محاسن پر مو و قیافه‌ای که نماینده تمام احساسات روحی وی بود و بالاخره نکاتی که در محاوره به کار می‌برد همه را وادار می‌کرد که در برابر او صدای تکریم بلند کنند.» او ادامه می‌دهد پسر عبدالله  با فرا گرفتن بهترین و صاف‌ترین لهجه‌های زبان عربی تربیت شد و چیزی که بر اهمیت بلاغت و امتیاز سخنوری و نفوذ کلامش افزود سکوت‌های به موقع و پر از حزم و احتیاط او بود.»

او در ادامه درباره آغاز وحی بر پیامبر(ص) می‌نویسد و این نکته زیبا را درباره رفتار پیامبر(ص) با کسانی که از ایشان درخواست معجزه می‌کردند می‌نویسد: «هیچگاه دلیلی اقامه نشده است که محمد خودش را به این درجه تنزل داده باشد تا رسالت خودش را به وسیله معجزات مجعول و کذب تحمیل کرده باشد و دعوتش را بر این اساس نشر داده باشد برعکس کاملاً به برهان و دلیل و فصاحت تکیه داشته است.» (عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص) و قرآن، ص 25).

یکی از شخصیت‌هایی که مولف درباره جایگاه او سخن گفته حضرت خدیجه(س) است و تا اینجای کتاب که فصل دوم آن است، مؤلف سه بار روی این موضوع تاکید کرده است که جایگاه حضرت خدیجه(س) نزد پیامبر آن چنان بالا بود که با وجود اینکه تعدد زوجات در عربستان آن روز امری عادی تلقی می‌شد پیامبر از این قانون استفاده نکرد. وی در ادامه روایت تاریخ زندگانی پیامبر(ص) گزارش فزونی گروندگان به دین اسلام و تشدید آزار مخالفان را بعد از درگذشت حضرت ابوطالب(ع) و دشواری درگذشت حضرت خدیجه بر پیامبر(ص) می‌نویسد و در صفحه ۳۴ با اشاره به همسران پیامبر(ص) می‌نویسد: «این موضوع مورد نکوهش نویسندگان جنجال طلب قرار گرفته است. تعدد زوجات در زمان حیات محمد در تمام عربستان معمول بوده و باید این نکته را توجه داشت که تا هنگامی که خدیجه زنده بود او همسر دیگری نگرفت و همسران خود را در اغلب موارد به عنوان سرپرستی داشته است.»

در ادامه این فصل به موضوعاتی چون هجرت به مدینه، موقعیت ممتاز پیامبر در جنگ بدر، جنگ احد، ازدواج دختر پیغمبر(ص)، تشریع روزه، مسأله ازدواج با زینب (برخلاف آنچه مؤلف در این زمینه نوشته و تصمیم برای ازدواج با زینب را به پیامبر(ص) منسوب می‌کند، طبق آیات قرآن کریم این دستور از ناحیه خداوند به پیامبر(ص) صادر شده است. یک نکته مهم در خواندن آثار خاورشناسان حذف ریشه الهی یا توحیدی دستورات دینی و معرفی پیامبر(ص) به عنوان یک نابغه یا یک مصلح اجتماعی است.)، تهمت به همسر پیامبر یعنی عایشه و صلح حدیبیه از دیگر موضوعات فصل دوم زندگانی پیامبر(ص) است.

در فصل سوم کتاب، مؤلف بعد از اینکه از گسترش اسلام سخن می‌گوید می‌نویسد «این موفقیت همه‌اش نتیجه نبوغ جنگی محمد نبود بلکه ناشی از آن بود که هم مصلح بود و هم فاتح. مقام او نسبت به دینی که تبلیغ می‌کرد مقام شیوخ و روسای قدیم قبایل بود و بالاخره آن طرز اخلاقی که او ترویج می‌کرد در مقایسه با اعمال رایج آن روز در عربستان فقط صفا و طهارت بود و بس. مضافا به اینکه قانون او که قصاص را قبل از رسیدگی در محکمه جزایی و بدون اجازه محکمه منع کرده است اقدامی بود قابل تمجید که جلوی انتقام شخصی و حس کینه توزی همشهریان او را که سال‌ها با جنگجویی خو گرفته بودند می‌گرفت؛ همان حس انتقام جویی که در نهادشان مخمر شده بود.» (ص 60 کتاب) مؤلف گرویدن عمومی عرب‌ها در سال‌های پایانی حیات پیامبر(ص) به اسلام را صمیمی و واقعی توصیف می‌کند:

«روح دینی اعراب کاملاً بیدار شده بود و تمام احساسات و خواص ذاتی پرشور اعراب در یک مجرا افتاده بود و آن عبارت بود از: فتح و پیروزی در راه خدا یا مرگ در راه احیای یگانگی و بزرگی او. و این معنی تنها آرزوی شدید و پایدار هر فرد مسلمانی بود. عشق به قدرت یا ثروت و غنیمت، آرزوی تحصیل اقتدار و حتی امید بهشت همه و همه عواملی بودند که اسباب و ابزار تقویت این شور و این عاطفه شمرده می‌شد و بر تلاطم و مد این دریا می‌افزود.» (ص 61 کتاب)

رفتار محبت آمیز پیامبر(ص)  با صاحبان مذاهب و ادیان دیگر

در صفحه ۶۲ کتاب، مولف درباره رفتار محبت آمیز پیامبر(ص)  با صاحبان مذاهب و ادیان دیگر که توسط مسلمانان فتح شده بودند می‌نویسد: «محمد مالیات و جزیه‌هایی بر عهده آنها گذاشت ولی در هر صورت عقاید دینی مغلوبین را محترم شمرد. راست است که همیشه نشر و تبلیغ دینش را توصیه و تاکید می‌کرد ولی هیچ وقت آن را به صورت قانون بر دیگران تحمیل نمی‌نمود. موفقیت محمد در این مرحله اصولاً ناشی از رحم و مروتی بود که به مسیحیان نشان داد و از آنها فقط جزیه مختصری گرفت. بدین طریق وقتی که به مدینه مراجعت کرد قلوب تمام افرادی را که مغلوب کرده بود مسحور مهر و محبت و مجذوب عاطفه ترحم دینش کرده بود.»

پورت در پایان بخش اول کتابش در صفحه 77 سخنی از کارلایل را نقل می‌کند: «این فرزند صحرا با قلبی عمیق و چشمانی سیاه و نافذ و با روح اجتماعی وسیع و پر دامنه‌ای، همه نوع افکاری با خود همراه داشت غیر از جاه طلبی. چه روحی آرام و بزرگ! او از کسانی بود که جز با شور عشق و حرارت سر و کاری ندارد و از کسانی بود که طبیعت، آن‌ها را مخلص و صمیمی قرار داده است. در حالی که دیگران در طریق فرمول‌های (شعارهای) گمراه کننده و بدعت‌ها سیر می کردند و با همان حال راضی و خرسند بودند، این مرد نمی‌توانست خودش را در آن شعارها بپیچد و محصور کند. رمز بزرگ هستی با همه دهشت و جبروت و با همه جلال و شکوه در نظر او روشن و آشکار می درخشید. »

 بخش دوم کتاب «قرآن» نام دارد. مؤلف در فصل اول این بخش اطلاعاتی درباره قرآن کریم، شیوه دسته بندی آیات و سوره‌های قرآن، نحوه کتابت و جمع آوری آن ارائه می‌دهد. اعجاز بیانی قرآن کریم، تحدی، جایگاه بالای قرآن نزد مسلمانان، کلیاتی از احکام و تعالیم قرآن از موضوعات دیگر این فصل است.

تفاوت قرآن و انجیل

به عقیده مؤلف قرآن مطابق تحقیقات کومب با انجیل فرق دارد، زیرا انجیل دارای مکتب و رفع روش فقاهتی نیست، بلکه به طور کلی محتویات آن مرکب است از قصص و روایات و بیانات و ترغیب بشر در نشر عواطف و احساسات عالی و فداکاری است و هیچ نوع رابطه منطقی جاذبی که این معانی را به یکدیگر ربط دهد در انجیل وجود ندارد. از این گذشته قرآن مانند اناجیل نیست که فقط به عنوان میزان و شاخصی درباره عقاید دینی عبادت و عمل پیروان آن شناخته شده است، بلکه دارای مکتب و روش سیاسی نیز هست زیرا اساس دستگاه و سازمان سیاسی روی این شالوده ریخت شده است و هر نوع قانونی برای اداره امور کشور از این منبع گرفته می‌شود. (ص 92 کتاب).

مؤلف در ادامه از بی بهره ماندن و محرومیت مسیحیان از این معارف در صفحه 95 کتاب چنین می‌نویسد: محمد به پیروان خودش تعلیم داد که نسبت به مومنین مسیحیت احترام زیاد و مقام خاصی قائل باشند. در طول مدت ۶۰۰ سال راه حقیقت باز بود ولی مسیحیان از روی کمال غفلت سرمشق پیشوای خود را فراموش داشتند. موسی و مسیح، ظهور پیغمبر بزرگتر از خودشان را با اطمینان برای آینده مژده داده بودند و وعده انجیل درباره پاراکلیت ( برگزیده و پسندیده) در اسم مورد شبهه قرار گرفت. به طوری که گفتیم یگانگی خدا و محبت، رسالت محمد که خودش را پیغمبر و فرستاده خدا خطاب می‌کند، اولین و مهم‌ترین بحث قرآن است که آن را علت عمده بلکه تنها علت رسالت می‌دانند.

او در ادامه ویژگی‌ها و علل موفقیت دین اسلام را در مقایسه با ادیان گذشته برمی‌شمارد؛ از بین آنها مفاهیم بلند اخلاقی است که موجب جلب توجه مردمان متفکر می‌شود. وی عامل دیگر را آیات مربوط به عبادت مثل روزه، حج، غسل وضو، زکات، اجتناب از مشروبات الکلی و ... می‌داند که در بین مسلمین میزان محسوسی از عمل را ایجاد کرده است و مستمراً رعایت قانون را به ایشان یادآوری می‌کند.(ص ۱۰۸). مولف در پیگیری این فصل به مقایسه رفتار مسلمان‌های فاتح با مسیحیان می‌پردازد که خلاصه آن این است: اگر عرب‌ها و ترک‌ها و سایر قبایل نسبت به مسیحیان همان روشی را اتخاذ می‌کردند که ملل اروپا درباره پیروان قرآن منظور داشتند شاید از دین مسیح در مشرق اثری باقی نمی‌ماند. او در صفحه ۱۱۱ کتاب نیز می‌نویسد: «رفتار مسلمین در مقایسه با رفتار دستگاه پاپ که از ستمگری وحشیان هم تجاوز کرده بود در حکم حد اعلای فروتنی و تواضعی است که انجیل توصیه می‌کند.» به گفته او اگر فرضا دین محمد، روحانی محض نبود، لااقل معتبر و عملی بود و مانند شاهراهی بود سنگ فرش که در میان باتلاقی از خرافات و اوهام و عرفان باقی به وجود آمده است.  

مؤلف در ادامه به جایگاه علم نزد مسلمانان می‌پردازد و دستاوردهای علمی آنها را برای اروپاییان بیان می‌کند. مظاهر تمدنی آنها را در سرزمین‌های مختلف یاد می‌کند و با رفتار مسیحیان مقایسه می‌کند. پس از آن با ذکر تاریخ، مصادیقی از رفتارهای خشونت آمیز مسیحیان در جریانات تاریخی مختلف را با زیردستان به تفصیل بیان و آن را با رفتار مسلمانان که احسان، عدم تعدی به حقوق دیگران و رعایت حقوق انسان‌ها و حتی حیوانات را در بلاد تحت نفوذ خود مثل هند و اسپانیا نشان دادند، مقایسه می‌کند. (110 تا 160 کتاب).

او این همه را تأثیر حضرت محمد(ص) و قرآن کریم بر احساسات و اعمال مسلمانان می‌‌داند و در صفحه 201 کتاب می‌نویسد: «قطعا یک مرد خوب وصدیق که اعتماد کامل به آفریننده اش دارد و اصلاحات زیادی در دین و در اعمال می‌کند، حقا ابزار مستقیمی است در دست خدا و می توان گفت از طرف خدا صاحب رسالت است.»

یادداشت از کامله بوعذار 

انتهای پیام
captcha