«چایخانه» اهواز؛ جلوه پشتیبانی بانوان از جبهه‌های نبرد
کد خبر: 4170370
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۱
یادداشت

«چایخانه» اهواز؛ جلوه پشتیبانی بانوان از جبهه‌های نبرد

«چایخانه» اهواز در روزهای دفاع مقدس، مرکزی مهم برای پشتیبانی از جبهه‌های نبرد بود که بانوان بسیاری از سراسر ایران به این مکان که به «رختشویخانه» نیز معروف بوده می‌آمدند و در گمنامی محض به رزمندگان خدمت می‌کردند.

رخشتویی بانوان در دفاع مقدسرهبر معظم انقلاب، در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به کتاب «حوض خون» ضمن تجلیل از بانوان فداکار در دفاع مقدس فرمودند: «در بخش‌های گوناگون پشتیبانی، خانواده‌ها، زنان خانه‌دار و دیگران [هم بودند]؛ در قسمت پشتیبانی از رزمندگان، شست‌وشوی لباس‌های خونی رزمندگان ــ حوض خون که کتابش نوشته شد و بنده هم یک وقتی اسم بردم‌ ــ و از این قبیل، اصلاً همه‌ ملت درگیر بودند... حالا البته اینجا به من گفتند که ظاهراً براساس این کتاب حوض خون دارند یک فیلمی می‌سازند؛ از این قبیل صدها کار هنریِ جذاب می‌شود انجام داد و ان‌شاءالله باید انجام بگیرد؛ تا حالا هم کارهایی انجام شده، باید اضافه بشود.» 

کتاب «حوض خون» خاطرات و روایت‌های ۶۴ نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیت‌شان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع مقدس را شامل می‌شود، نکته جالب و مهم اینکه مشابه همین حرکت را مادر والامقام شهید علم‌الهدی در همان ماه‌های آغازین نبرد در اهواز و ساحل رودخانه کارون در مکانی به نام «چایخانه» یا «پایگاه شهید علم‌الهدی» و در ابعاد وسیع‌تر راه‌اندازی کردند. مکانی مهم در پشتیبانی از جبهه‌های نبرد که در سال‌های پایانی دفاع مقدس مورد بازدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) نیز واقع شد و تحسین معظم له را در پی داشت.

چایخانه مکان معروفی در ساحل رودخانه کارون در شهر اهواز بوده است که در روزهای دفاع مقدس با همکاری مادر و خواهران شهید علم‌الهدی و مدیریت مرحوم «حاج قاسم عادلیان» به مرکزی برای پشتیبانی از جبهه‌های نبرد تبدیل می‌شود. در روزهای آغازین جنگ، کمک‌های مردمی به جنگ‌زدگان در این مکان جمع شده و با همکاری زنان مقاوم شهر و همراهی برخی افراد که مأموریتی به آنجا می‌آمدند، بسته‌بندی و توزیع می‌شد. بانوان بسیاری از اهواز و سراسر ایران به این مکان که به «رختشویخانه» نیز معروف بوده و با شهادت شهید علم‌الهدی به اسم این شهید عزیز نام‌گذاری می‌شود، می‌آیند و هشت سال تمام در گمنامی محض و بی ادعایی، خون‌شویی می‌کنند.

لباس، پوتین، پتو و ملحفه‌های رزمندگان، مجروحان و شهدا به این مکان آورده می‌شد و این خانم‌ها در کمترین زمان کار شست‌وشو، دوخت‌ودوز و رفوگری و واکس زدن اینها را انجام و سالم و تمیز تحویل می‌دادند. 

در چایخانه براساس نوع توانایی و سن خانم‌ها، کارها دسته‌بندی می‌شد. در پایگاه شهید علم‌الهدی چند گروه از بانوان در بخش‌های مختلف فعالیت می‌کردند. این بخش‌ها به ابتکار خانم موحدی‌مهر (فرمانده پایگاه) اسم‌های جالبی پیدا کرده بودند. «نیروی زمینی» شامل زنانی بودند که لباس‌هایی را که نیاز به رفو داشت، ترمیم می‌کردند. به عبارت دیگر، بخش خیاطی با این گروه بود. «نیروی دریایی» شامل کسانی بود که لباس‌های خونی رزمندگان را می‌شستند. «نیروی هوایی» نیز آن دسته از بانوانی بودند که لباس‌ها را در پشت‌بام‌ها پهن می‌کردند.

نکته عجیب و تکان‌دهنده در کار این بانوان مجاهد این است که بیش از 300 قطعه از تکه‌های بدن شهدا که در لابه‌لای لباس‌ها مانده بوده را با اندوه بسیار جدا کرده و پس از غسل دادن و برپایی مراسم روضه‌خوانی در گوشه‌ای از چایخانه که پیش از این مشخص شده بود، دفن می‌کردند. 

گاهی این خانم‌ها در چایخانه خبر شهادت عزیزانشان را می‌شنیدند و برخی از این خانم‌ها به دلیل شست‌و‌شو و دست زدن به لباس‌ها و پتوهای آلوده به مواد شیمیایی، مصدوم و حتی شهید شده‌اند. با تمام این شرایط بانوان هر روز بیش از پیش به فعالیت‌هایشان ادامه می‌دادند. 

در تاریخ 29 مرداد 1367 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) در زمان ریاست جمهوری‌شان از این مرکز بازدید فرموده و یادداشت زیبایی در دفتر یادبود این پایگاه نوشته و فرموده‌اند: «اکنون یکی از جلوه‌های سازندگی در صحنه عظیم جهاد فی سبیل الله را در برابر خود مشاهده می‌کنیم... اینجا نمونه‌ای از انسان‌ها و نسل‌های مختلف را سرگرم کاری بزرگ مشاهده کردیم.» 

از این زنان فداکار که سال‌هایی از عمرشان را بر سر این کار گذاشته بودند، سال‌ها سخنی نبود. این بانوان مجاهد باور داشتند چون کارشان فقط برای خدا بوده نباید درباره این فداکاری‌ها سخنی بگویند، تا اینکه خانم محبوبه معراجی‌پور از نویسندگان خوب کشورمان در پاییز سال 90 به سراغ فرمانده این گروه و خانم‌های ستاد پشتیبانی می‌رود و بالأخره آنها را متقاعد می‌کند که از خاطراتشان بگویند و نتیجه این خاطرات را در قالب کتابی 632 صفحه‌ای به نام «چایخانه» توسط مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری منتشر می‌کنند که چون ماجرای این مجموعه به نوعی با هویزه و مادر بزرگوار شهید علم‌الهدی نیز مرتبط می‌شد، از ایشان خواستیم تا بخشی از آن روایت‌ها را در قالب کتاب‌های کم‌حجم‌تر برایمان آماده کنند که ایشان هم اجابت کردند.

مجموعه چهار جلدی «در بارگاه خاک» که با عناوین: «لطف زنبورها»، «یک وانت عشق»، «ناب‌ترین فرمانده» و «غریب هویزه» توسط خانم معراجی‌پور با مقدمه حجت‌الاسلام دکتر سیدحمید علم‌الهدی (برادر سردار شهید هویزه، سیدحسین علم‌الهدی) منتشر شده، دربردارنده روایت‌هایی از فعالیت‌های مرحوم حاجیه خانم بتول جزایری (مادر بزرگوار شهید علم‌الهدی) و خانم‌ها «صدیقه یعقوبی» و «فاطمه موحدی‌مهر» از نیروهای پایگاه بازسازی شهید علم‌الهدی (معروف به چایخانه) در اهواز و پشت جبهه است.  

کتاب‌های «ناب‌ترین فرمانده» و «یک وانت عشق» خاطرات خانم موحدی‌مهر است که فرماندهی این پایگاه در بخش خواهران را به عهده داشته‌اند و سندی است خواندنی بر فعالیت‌های فداکارانه و ایثارگرانه بانوان قهرمان ایران اسلامی در پشت جبهه‌های نبرد.

میلاد کریمی، مسئول امور پژوهشی یادمان شهدای هویزه

انتهای پیام
captcha