جلوه‌‌های امیدواری و امیدآفرینی در سیره رسول اکرم(ص)
کد خبر: 4172508
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۷
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

جلوه‌‌های امیدواری و امیدآفرینی در سیره رسول اکرم(ص)

یک استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه قرآن کریم، حضرت محمد(ص) را پیامبر امیدواران معرفی می‌کند، گفت: مخالفان پیامبر(ص)، امید و انگیزه مسلمانان را نقطه کانونی هجمه‌های خود قرار داده بودند، با این حال پیامبر(ص) نه تنها خود امیدوارانه پیش می‌رفتند بلکه در جامعه اسلامی نیز امیدآفرینی می‌کردند.

حجت‌الاسلام محمد انصاریحجت‌الاسلام محمد انصاری، استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان، درباره جلوه‌های امیدواری و امیدآفرینی در سیره پیامبر(ص) گفت: قرآن کریم، حضرت محمد(ص) را پیامبر امیدواران معرفی می‌کند: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرا» (احزاب،21) پیامبر خدا(ص) برای کسانی که امید به خدای متعال دارند، اسوه است. یعنی ایشان پیامبر عناصر امیدوار است و تنها کسانی می‌توانند درست به پیامبر اکرم(ص) اقتدا کنند که در دلشان امید به خدای متعال داشته باشند.

وی اظهار کرد: پیامبر اکرم(ص) در رسالت خود بسیار موفق بودند ‌و  توانستند سطح اعلی و بی‌نظیر تبلیغ اسلام را رقم بزنند و بدون تردید مشرکین زمان ایشان این را بر نمی‌تابیدند. لذا یکی از نقاط کانونی که در هجمه‌های خود مورد هدف قرار می‌‎دادند امید و انگیزه در میان جامعه اسلامی بود.

انصاری با بیان اینکه برخی از این موارد را در قرآن کریم مشاهده می‌کنیم، گفت: پیامبر اکرم(ص) سعی می‌کردند در جامعه امید آفرینی کنند، اما از آن سو، کافران دست به یک سلسله عملیات‌های روانی می‌زدند؛ از جمله اینکه عده‌ای را اجیر می‌کردند که به پیامبر(ص) ایمان بیاورند و بعد از مدت کوتاهی از ایمان خود برگردند. این افراد نیز به حسب ظاهر ایمان می‌آوردند ولی در پایان روز از ایمان خود برمی‌گشتند و دل مؤمنان را از امید خالی می‌کردند: «وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب گفتند در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد ايمان بياوريد و در پايان [روز] انكار كنيد شايد آنان [از اسلام] برگردند (آل عمران، 72). آنها با این کارها و تسمخر، تحقیر و تهدید سعی می‌کردند مسلمانان را ناامید کنند؛ آن هم در شرایط آن روز که وقتی یک نفر مسلمان می‌شد، آنقدر در دل مسلمانان شادی ایجاد می‌شد که می‌گفتند یک نفر دیگر به جمع ما اضافه شد.

این استاد حوزه ادامه داد: در آن شرایط حساس و سرنوشت‌ساز تصور کنید عده‌ای دست به این کار می‌زدند و از دینی که پذیرفته بودند بر می‌گشتند و این کار هدفی جز مأیوس کردن مسلمانان نداشت.

وی خاطرنشان کرد: قرآن کریم در آیات فراوانی از مسخره شدن مسلمانان توسط مخالفان گزارش می‌دهد، اما پیامبر امیدآفرین ما هیچ‌گاه به واسطه این کارها، از دعوت خود عقب‌نشینی نکردند. اولیه نکته در امیدواری شخص رسول اکرم(ص)، دعوت کردن مردم به اسلام بود آن هم در شرایطی که هیچ عُده و عِده‌ای نداشتند. پیامبر اکرم(ص) در شرایط بغرنجی خویشان خود را به دین اسلام دعوت کردند و در آنجا نیز عده‌ای ایشان را به استهزا گرفتند و سخن ایشان را نپذیرفتند.

انصاری ادامه داد: پیامبر(ص) در ابتدای دعوت خود با سختی‌های فراوانی مواجه بودند به طوری که در سیزده سال اول بعثتشان، در مکه مکرمه، بیش از چند صد نفر را نتوانستند دعوت کنند. با این حال پیغمبر(ص) ناامید نشدند. در طول سه سالی که دعوت پیامبر(ص) مخفیانه بود، بیش از چهل نفر به ایشان ایمان نیاوردند ولی رسول خدا(ص) با انگیزه و امید بالا دعوت خود را ادامه دادند.

وی گفت: پیامبر(ص) نه تنها خود فرد امیدواری بودند، بلکه همیشه سعی می‌کردند در جمع مؤمنان امیدآفرینی کنند و به آنها انگیزه ببخشند. مرحوم طبرسی در مجمع البیان در تفسیر آیه 26 سوره آل عمران می‌گوید وقتی غزوه خندق پیش آمد، مسلمانان به پیامبر مشورت دادند و در نهایت پیشنهاد سلمان فارسی پذیرفته شد و بنا شد برای دفاع از مدینه، خندقی حفر شود، وقتی مسلمانان شروع به حفر خندق کردند در حین حفاری به تخته سنگ بزرگی برخورد کردند که هر چه تلاش کردند شکسته نمی شد. پیامبر(ص) خود آمدند و ضربه محکمی به آن زدند که بر اثر آن ضربه، یک جرقه ایجاد شد. پیامبر تکبیر گفتند. ایشان سه مرتبه ضربه زدند و تکبیر گفتند. مسلمانان پرسیدند چرا تکبیر گفتند؟ فرمودند: جبرئیل به من بشارت فتح داد. این سخن پیامبر باعث شد که مسلمانان کار خود را قوت بیشتری ادامه دهند.

این استاد حوزه گفت: پیامبر اکرم(ص) حتی در شکست‌ها امیدآفرینی می‌کردند. شاید تصور کنیم که امیدبخشی در آستانه یک مصاف معنی پیدا می‌کند، در حالی که می‌‎بینیم پیامبر اکرم(ص) در شرایط شکست و هزیمت نیز امیدبخشی را رها نمی‌کردند. در غروه احد که جبهه اسلام متحمل تلفات بسیار شد، پیامبر اکرم(ص) از جانب خدای متعال مأمور شدند این پیام را به مؤمنین برسانند: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران، 139) سست نشوید، ناامید نشوید، ناراحت نباشید چرا که شما برتر هستید. پیامبر(ص) شکست را مقدمه‌ای برای پیروزی معرفی می‌کنند و به جای سرزنش، تلاش می‌کنند یأس و ناامیدی را از مسلمانان دور کنند.

انصاری گفت: غالب کسانی که به پیامبر(ص) ایمان آوردند از ضعفا بودند اما ایشان هیچ‌گاه مأیوس نبودند. و همواره وعده ظفر و پیروزی می‌دادند. در امتداد رسالت پیامبر خدا(ص) انقلاب اسلامی نیز برای اعتلای کلمه الله و زمینه‌سازی ظهور حضرت حجت بن الحسن(ع) آغاز شد و بنیان گذار و رهبر آن، می‌فرمودند از ابتدای نهضت تاکنون هیچ‌گاه ناامید و مأیوس نشدم و می‌فرمودند انقلاب پیروز خواهد شد.

وی در پایان گفت: هر کسی که امروز بر طبل یأس و ناامیدی بکوبد از جنود شیطان خواهد بود، بنابراین باید بتوانیم با امید و انگیزه بالا بر مشکلات فائق آییم و موفقیت‌های چشمگیری برای اسلام و انقلاب در عرصه‌های علمی، سیاسی و اقتصادی رقم بزنیم.

انتهای پیام
captcha