کد خبر: 4324742
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۸
یادداشت

میراث‌ ماندگار امام هادی(ع)

میراث‌های گرانقدری از امام هادی(ع) در بین ما شیعیان باقی مانده که از جمله آن‌ها زیارت غدیریه، زیارت جامعه کبیره، رساله جبر و تفویض در پاسخ به مردم اهواز و توقیعات فراوان و متنوع فقهی و کلام است.

امام هادی(ع)پیشوای دهم شیعیان امام علی ابن محمد الهادی(ع) در سال 212 ق در شهر صریا (نزدیک مدینه) دیده به جهان گشودند و بعد از 34 سال امامت در سال 254 قمری در شهر سامرا به شهادت رسیدند. امام هادی(ع) با اینکه به شدت تحت‌نظر بودند، فعالیت‌های خود را به شیوه‌ای مطابق با اوضاع زمان خویش پیش بردند؛ از جمله این فعالیت‌ها، تبیین منصب امامت و آشکار کردن مقام علمی خود طی سخنان خویش و در مناظرات، جوابگویی به شبهات و سؤالات فقهی و کلامی و همچنین عدم مشروعیت بخشیدن به حکومت بنی عباس، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی(عج) و توسعه سازمان وکالت و فرستادن وکلای خود به بلاد مختلف بود.

میراث‌ ماندگار امام هادی(ع) در میان ما

چندین متن نسبتاً مفصل از حضرت هادی(ع) به دست ما رسیده است:

1. زیارت جامعه کبیره: این زیارت یک دوره امام‌شناسی معتبر سندی و متنی از زبان امام معصوم(ع) است که به دور از افراط و تفریط، ویژگی‌های امام معصوم(ع) در آن بیان شده است. این زیارت را شیخ طوسی در «تهذیب» و ابن بابویه در «من لایحضره الفقیه» نقل کرده‌اند. از علمای اهل سنت جوینی خراسانی در «فَرائِدُ السِّمْطَین» و حاکم نیشابوری از طریق ابن بابویه آورده است. (فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۷۹ـ۱۸۶)

نشانه‌های ضد غلو درون‌متنی در این میراث گرانقدر فراوان است. نزدیک به یکصد بار نام مقدس «الله» و ضمائر آن برده شده است. قبل از ورود در زیارت جامعه کبیره سفارش شده است که صد مرتبه الله‌اکبر خوانده شود. در وجه آن بعضی از علما مثل علامه مجلسی(ره) معتقدند که این امر شبهه غلو را که ممکن است از این زیارت استشمام شود، رفع می‌کند، ولی به نظر می‌رسد که این امر بیشتر درصدد توجه به عظمت خلقت این ذوات مقدسه از جانب خداست؛ یعنی همان وجه خلیفة اللهی آنان و اینکه خداوند در پاسخ اعتراض فرشتگان فرمود: «إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» و اینکه خدا به‌دلیل آفرینش خلیفه و انسان کامل به خود آفرین گفت «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ.»

در همین زیارت جامعه آمده است: «فَما ... أعْظَمَ شَأْنَكُمْ وَ أجَلَّ خَطَرَكُمْ» چقدر شما بزرگید و مقامتان رفیع. درواقع یکی از نشانه‌های عظمت و بزرگی و شکوه الهی وجود این ذوات مقدسه است که آینه تمام‌نمای الهی و دعوت‌کننده به‌سوی او هستند: «السَّلامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ وَ الْأَدِلاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ.»

در زیارت جامعه دوباره آمده است: «وَمَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللَّهَ» و همچنین «التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّه‏» یعنی در مرحله حب و عشق به خدا به کمال و تمام رسیده و کسی به مقامشان نمی‌رسد و چون ذوب در حب حق هستند، از این جهت حبشان حب خداست: «این محبت از محبت‌ها جداست/ حب محبوب خدا حب خداست.»

2. زیارت غدیریه: این زیارت با سند فوق‌العاده عالی از امام هادی(ع) روایت شده است. در این زیارت به حدود ۵۰ آیه از آیات قرآن کریم اشاره شده و تفسیر آن‌ها بیان شده است. همچنین حدود 20 حدیث نبوی توضیح داده شده است. علاوه بر این، این‌ زیارت یک دوره سیره مختصر امیرالمؤمنین(ع) از زبان معصوم بیان شده است.

3. رساله‌ امام هادی(ع) درباره جبر و تفویض: این رساله مفصل در جواب مردم اهواز صادر شده است. اهواز به معنی منطقه خوزستان فعلی است. این رساله در کتاب «تحف‌العقول» و دیگر منابع مثل احتجاج طبرسی موجود است.

4. زیارت ناحیه مقدسه در زیارت امام حسین(ع): این زیارت به ناحیه مقدسه نسبت داده شده که در سال 252 قمری صادر شده است. از آنجا که امام هادی(ع) در سال 254 قمری به شهادت رسیدند، منظور از «ناحیه مقدسه» در این عبارت، امام هادی(ع) است. اینکه برخی احتمال تصحیف در سال صدور داده‌اند خلاف اصل است و احتیاج به‌دلیل محکم دارد. «ناحیه مقدسه» اصطلاحی است که شیعیان، از زمان امام هادی(ع) تا پایان غیبت صغری، برای اشاره به امام معصوم(ع) استفاده می‌کردند.

5. توقیعات فراوان و متنوع فقهی و کلامی: نزدیک به یکصد نامه از امام هادی(ع) برجای مانده که حاوی پاسخ به پرسش‌های متنوع فقهی و کلامی است که گره‌گشای مسائل فقهی و کلامی است. در میان امامان شیعه(ع) امام رضا(ع) و امام هادی(ع) پر مکاتبه‌ترین شمرده می شوند.

ارتباط امام هادی(ع) با مردم خوزستان

طبق مدارک تاریخی و حدیثی موجود ارتباط محکمی میان امام هادی(ع) و مردم خوزستان وجود داشته است. با وجود همه سختگیری‌هایی که از ناحیه دستگاه حاکمه بنی‌عباس در این زمینه اعمال می‌شد، امام هادی(ع) از سه طریق با مردم خوزستان در ارتباط بوده‌اند؛ 

1. از طریق ارسال نامه خطاب به مردم ولایت مدار اهواز: امام هادی(ع) در جواب مسئله اعتقادی جبر و تفویض، نامه مفصلی به مردم اهواز می‌نویسند. این رساله مجموعه معارفی است که امام هادی(ع) در پاسخ به مردم اهواز که از آن حضرت از جبر و تفویض پرسیدند مرقوم فرمودند.

امام(ع) در ابتدای نامه مرقوم می‌دارند: «نامه شما به دست من رسید و دانستم که چگونه گرفتار اختلاف در دین شده‌اید و گفته‌هایتان را درباره جبر و تفویض خواندم و مشاهده کردم که اختلاف در عقیده بین شما جدایی و دشمنی ایجاد کرده است... .» سپس امام هادی(ع) به‌طور مبسوط به باز کردن مسئله جبر و تفویض می‌پردازند و در پایان دعا کرده و می‌فرمایند: «وفقنا الله و ایاکم الی القول والعمل لما یحب و یرضی و جنبنا و ایاکم معاصیه، بمنه و فضله والحمد لله کثیراً کما هو أهله و صلی الله علی محمد و آله الطیبین و حسبنا الله و نعم الوکیل.» (تحف‌العقول، ص 457 – 458)

این مسئله وقتی خوب اهمیت خود را نشان می‌دهد که بدانیم معتزلیان به‌عنوان یکی از جریانات تأثیرگذار عقیدتی در آن روزگار، حضور گسترده‌ای در خوزستان و به‌ویژه در اهواز داشته‌اند. مقدسی در تاریخ خود نیمی از مردم اهواز را معتزلی و نیمی را شیعی گزارش می‌کند. به‌دلیل مجاورت شیعیان با معتزلیان و دیگر فرقه‌های اهل سنت، آن‌ها آماج شبهات اعتقادی بودند و به این جهت دست به دامان حضرت شده و جواب می‌طلبند. امام(ع) در این نامه به‌طور مفصل به انحرافاتی که در عقیده «جبر و تعویض» که از مسائل اندیشه‌سوز در عقاید اسلامی بوده است، می‌پردازند و آن‌ها را با استدلال رد می‌کنند.

2. از طریق سازمان وکالت و ارتباط وکلای امام با مردم در اهواز 

3. از طریق نشر فرهنگ تشیع به‌وسیله راویان خوزستانی ایشان: برخی از یاران خوزستانی امام هادی(ع) عبارتند از محمد بن ابراهیم حضینی اهوازی، محمد بن ابراهیم مهزیار اهوازی، محمد بن حسن حضینی، محمد بن علی بن مهزیار و یعقوب بن اسحاق ابن سکیت. البته برخی از اصحاب امام هادی(ع) یا اصالتاً خوزستانی بودند یا در برهه‌ای از زمان به خوزستان مهاجرت کرده و در آنجا حضور داشتند.

مکاتبات راویان خوزستانی با ائمه اطهار(ع) برای حل مشکلات فقهی و کلامی

از محدثانی چون علی بن مهزیار اهوازی و حسین بن سعید اهوازی و ابراهیم بن مهزیار اهوازی و محمد بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی و محمد بن عیسی بن زیاد قیسی تستری، مکاتبه و نامه‌نگاری با امامان شیعه گزارش شده است. در این میان علی بن مهزیار یکی از پرمکاتبه‌ترین راویان حدیث است. حدود 20 مکاتبه از این محدث بزرگ ثبت شده است.

وی با امامانی چون امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع) در موضوعاتی مانند نماز و حج و خمس و صوم و زکات فطره و وصیت و استخاره و زلزله اهواز و زمان فرج مکاتبه داشته است.

در اینجا از باب تیمن و تبرک به دو مکاتبه اشاره می‌شود:

1. تعلیم دعا برای تعقیبات نماز: از علی بن مهزیار اهوازی روایت شده که محمد بن ابراهیم(بن مهزیار اهوازی) به حضرت امام علی‌النقی‌ الهادی(ع) نامه‌ای نوشت که اگر مصلحت می‌دانید به من دعایی تعلیم دهید که بعد از هر نماز بخوانم تا خداوند به سبب آن خیر دنیا و آخرت به من عنایت فرماید. 

امام(ع) در جواب فرمودند که این دعا را بخوانید: «اَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَریمِ وَ عِزَّتِكَ الَّتى لا تُرامُ وَ قُدْرَتِكَ الَّتى لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَىْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَ مِنْ شَرِّ الاَوْجاعِ كُلِّها وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» پناه برم به ذات بزرگوارت و به عزتت كه مورد دستبرد نیست و قدرتت كه چیزى از آن خوددارى نتواند، از شر دنیا و آخرت و از شر تمامى دردها و جنبش و نیرویى نیست جز به خداى والاى بزرگ.

راوی مستقیم محمد بن ابراهیم است که چون علی بن مهزیار از او نقل کرده محتمل است که برادر زاده ایشان، محمد بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی باشد.

2. امام هادی(ع) و تبیین وظیفه در دوران غیبت: علی بن مهزیار نامه‌ای به امام هادی(ع) نوشته و درباره فرج سؤال کرد، حضرت در پاسخ او مرقوم فرمودند: «... عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ صَاحِبِ اَلْعَسْكَرِ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ أَسْأَلُهُ عَنِ اَلْفَرَجِ فَكَتَبَ إِلَيَّ إِذَا غَابَ صَاحِبُكُمْ عَنْ دَارِ اَلظَّالِمِينَ فَتَوَقَّعُوا اَلْفَرَجَ» هنگامی که امام شما از بین ظالمین غایب شود، منتظر فرج باشید. (کمال‌الدین، ج ۲، ص ۲۸۰)

در پایان دو روایت زیبایی از امام هادی(ع) در باب شکر نقل می‌شود: ابوهاشم می‌گوید: زمانی از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی(ع)، اجازه ورود دادند. همین که در محضرشان نشستم، فرمودند: ای ابوهاشم، شکر کدام یک از نعمت‌هایی را که خداوند به تو عطا کرده، می‌توانی به‌جای آوری؟ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. آن حضرت فرمودند: خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده و به‌خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد و تو را عافیت و سلامتی داد و به این وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود و به تو قناعت بخشید و با این صفت آبرویت را حفظ کرد.

آن‌گاه فرمودند: ای ابوهاشم، من در آغاز این نعمت‌ها را به یاد تو آوردم، چون می‌دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمت‌ها را به تو عنایت کرده به من شکایت می‌کنی. اینک سفارش کردم صد دینار (طلا) به تو بدهند. آن را بگیر و به زندگی‌ات سامان بده، شکر نعمت‌های خدا را به‌جای آور. (بحارالانوار، ج 50، ص 129)

همچنین امام هادی(ع) در سخنی دیگر فرمودند: «الشَّاكِرُ أَسْعَدُ بِالشُّكْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَةِ الَّتِي أَوْجَبَتِ الشُّكر»؛ کسی که شکر می‌کند سعادتی که در اثر شکر کردن نصيبش می‌شود بيش از آن سعادتی است که در اثر خود آن نعمت نصيبش شده. چطور می‌شود که آدم يک الحمدلله بگويد، از خود آن نعمت ارزشش بيشتر باشد؟ در ذيل خود روايت يک اشاره‌ای دارد؛ «لِأَنَّ النِّعَمَ مَتَاعٌ وَ الشُّكْرَ نِعَمٌ وَ عُقْبَى»؛ این نعمت‌هایی که در دنيا به ما داده می‌شود، هر قدر هم بزرگ، ابزاری است که در دنيا از آن بهره ‌می‌بریم؛ غالباً هم بهره ما کوتاه‌مدت است، اما نعمت‌های آخرت پايان‌ناپذير است. پس نتيجه‌ای که از شکر نعمت می‌‌گيريم، چون ثواب اخروی و پايدار دارد، بيشتر در سعادت ما مؤثر است.

حجت‌الاسلام والمسلمین امرالله شجاعی‌راد، پژوهشگر و استاد حوزه

انتهای پیام
دبیر:
کامله بوعذار
captcha