اشرف تشکری، روانپزشک کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرگزاری ایکنا از خوزستان، ضمن گرامیداشت هفته کودک، گفت: یکی از موضوعات مهمی که به مناسبت این هفته و همزمانی با آغاز فصل مدارس خوب است با والدین درباره آن گفتوگو شود، مسأله اضطراب یا ترس از مدرسه است. بسیاری از پدران و مادران که فرزند آنها به تازگی میخواهد با محیط مدرسه رو به رو شود با آن مواجه هستند و کودک دچار ترس یا اضطراب یا حتی اجتناب از رفتن به مدرسه می شود.
وی اظهار کرد: کودکی که به راحتی بتواند مسائل خود را بیان کند میتواند علت ناراحتی و نگرانی خود را بگوید؛ اما بعضی بچهها نمیتوانند توضیح دهند و این گونه نیست که کودک مستقیما بگوید از مدرسه میترسم، اما علایمی که نشان میدهد مثلا کابوس دیدن، سر درد، دل درد، حالت تهوع، یا گریه، پرخاشگری و تغییر خُلق میتواند نشان دهنده این مسأله باشد. گاهی والدین اجازه اینکه حتی بچهها به راحتی مشکلاتشان را بگویند، نمیدهند، یعنی پذیرای آن نیستند. یا گاهی بچهها از لحاظ کلامی در سطحی نیستند که بتوانند در مورد احساساتشان توضیح بدهند.
تشکری با بیان اینکه علل ترس و امتناع از رفتن به مدرسه در کودکان میتواند متفاوت باشد، گفت: یکی از موارد مهم اختلال اضطراب جدایی است. بعضی از کودکان که مبتلا به این اختلال هستند دوست ندارند به مدرسه بروند. کابوس دیدن، بهانه آوردن برای نرفتن به مدرسه، مقاومت کردن یا گریه کردن در مدرسه و امتناع از رفتن به کلاس از علایم این اختلال است. در هر سنی ممکن است این اختلال به وجود بیاید، اما بیشتر مربوط به زمانی است که قرار است کودک از خانواده جدا شود و وارد مدرسه شود.
وی درباره عوامل زمینهساز اختلال اضطراب جدایی گفت: ممکن است والدین زمینه ساز این اختلال باشند؛ مسائلی که والدین از قبل دارند، چالشهایی که با یکدیگر دارند، تعارضاتی که در خانه وجود دارد یا اضطرابهای خود خانواده گاهی باعث شود زمینه این اختلال به وجود آید. برخی کودکان نیز ویژگیهای ذاتی دارند که مستعد اضطراب هستند و بیشتر در معرض اختلال جدایی قرار میگیرند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی دیگر از علتهای مهم ترس از مدرسه ممکن است رو به رو شدن کودکان با افرادی باشند که از خاطرات بد مدرسه و تجارب منفی مدرسه برای آنها گفته باشند و این باعث شود بچهها احساس بدی نسبت به مدرسه رفتن پیدا کنند. ممکن است دوستان، همسالان یا حتی والدین چنین خاطراتی را برای بچهها گفته باشند و این مسأله باعث ترس و اضطراب آنها شود. بدگویی از معلم و کتاب و درس هم میتواند تجارب منفی به بچهها منتقل کند.
این روانپزشک کودک و نوجوان افزود: از دیگر علتهایی که میتواند باعث ترس از مدرسه شود، وجود مشکلاتی در کودک مثل اختلال یادگیری، ناتوانیهای جسمی و مشکلات حرکتی است. بچههایی که مشکل یادگیری دارند و مدرسه را جایی میدانند که باید در آن درس بخوانند و تکلیف انجام دهند، به این دلیل از مدرسه اجتناب میکنند. همچنین بچههایی که مشکلات جسمی مثل معلولیتها یا بیماری دارند هم در معرض اجتناب از مدرسه هستند. بچههایی که نمیتوانند به درستی فعالیتهای حرکتی داشته باشند، مثلا کودکی که نمیتواند به درستی مداد را در دست بگیرد، یا دکمه لباس خود یا بند کفش خود را ببندد، ممکن است به این دلیل که در مدرسه استقلال ندارد، یا وابسته به افراد دیگر خانواده است، در مدرسه دچار مشکل شود.
وی تصریح کرد: بچههایی که مبتلا به اختلالاتی مثل بیش فعالی ـ کم توجهی هستند، چون مدرسه جایی است که باید ساعتها بنشینند و گوش بدهند و توجه و دقت کنند و این مسأله برای آنها سخت است، مدرسه را دوست ندارند. بچههایی که دچار وسواس شستشو هستند و به آلودگی حساس هستند، ممکن است در مدرسه به ویژه در قسمتهای شلوغ مدرسه مثل سرویس بهداشتی دچار مشکل بشوند و به این دلیل از مدرسه اجتناب کنند.
تشکری یکی دیگر از اختلالهای مهم را طیف اوتیسم دانست و توضیح داد: این بچهها به دلیل اینکه دچار مشکلات تعاملی با دیگران هستند، محیطهای جدید برای آنها اضطراب برانگیز است و ممکن است از مدرسه اجتناب کنند. کودکانی که اختلالهای ارتباطی و زبان دارند نیز ممکن است در مدرسه دچار مشکل شوند. اینها مهمترین عللی است که میتواند باعث ترس از مدرسه در کودکان شود.
این روانپزشک در ادامه سخنان خود درباره پیشگیری از این ترس و کارهایی که از جامعه انتظار میرود برای آماده کردن بچهها برای ورود به مدرسه انجام دهد، گفت: صداوسیما میتواند برنامههایی در این زمینه پخش کند و محیط مدرسه را برای بچهها جذاب سازد و آموزشهای لازم را به آنها بدهد. اینها میتواند کمککننده باشد و تجارب خوب مدرسه را به نمایش بگذارد. مشکلات بچهها و حل مشکلات را برای آنها به نمایش بگذارد؛ اینکه وقتی کودکی در مدرسه دچار مشکل شود، چگونه آن را برطرف کند.
تشکری گفت: مدرسه و نظام آموزش و پرورش هم میتواند موثر باشد، یعنی محیطی را به وجود بیاورد که برای کودک خوشایند باشد. کودکان مانند هم نیستند، تواناییها و ناتوانیهایی خاص خود را دارند. بنابراین این انعطاف باید در نظام آموزشی وجود داشته باشد که بتواند با ضعفها و قوتهای متفاوت بچهها کنار بیاید.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کاری که خانوادهها برای پیشگیری از ترس مدرسه میتواند انجام بدهد این است که آنها را مستقل بارآورند و کارهایی را به عنوان تمرین از آنها بخواهند، مثلا کارهای کوچکی که بچهها در مدرسه به آنها نیاز پیدا میکنند؛ پوشیدن لباس، درآوردن کفش، بستن کفش، حمل کیف و ... . وقتی کودک در خانواده است این کارها را افراد دیگر خانواده برای آنها انجام میدهند، پس بهتر است بچهها از قبل توانایی انجام این کارها را داشته باشند.
این روان پزشک با بیان اینکه انعطافپذیری خانوادهها در پیشگیری از ترس مدرسه مهم است و اینکه با کودک کنار بیایند، گفت: کودکان در انطباق با محیط مدرسه متفاوت هستند؛ ممکن است مجبور شویم زمان بیشتری را برای برخی کودکان صرف کنیم. فراهم کردن فرصت برای ارتباط با همسالان مهم است؛ یعنی اینکه بچهها از قبل با همسالان خود ارتباط داشته باشند، کمک میکند آمادگی بیشتری برای رفتن به مدرسه داشته باشند.
وی اظهار کرد: وقتی کودکی دچار این مشکل است، یعنی وارد مدرسه شده و از آن اجتناب میکند، نیاز به درمان پیدا میکند. در این ارتباط، همکاری خانواده و مدرسه خیلی مهم است؛ اینکه بتوانند برای کمک به کودک برنامه مشترک داشته باشند، مؤثر است.
تشکری گفت: مدرسه همان طور که جای آموزش است، جای پرورش نیز هست. این را فراموش نکنیم که خیلیوقتها پرورش مهمتر است چون تا مسأله استقلال و داشتن توانایی برقراری ارتباط با همسالان و آموزگار و ... نباشد، بچهها برای پذیرش مواد درسی آمادگی نخواهند داشت. قبل از اینکه بخواهیم به کودک خواندن و نوشتن بیاموزیم، باید به او کمک کنیم در آن جامعه قرار بگیرد. خیلیوقتها با اینکه کودک دچار ترس از مدرسه است و هنوز این آمادگی را ندارد، ممکن است به او تکالیف سختی داده شود. این کار به خصوص به بچههایی که مشکلاتی در یادگیری و زبان دارند، آسیب جدی میزند. پس باید درباره این بچهها انعطاف داشته باشیم. تکالیف محدودتری از آنها بخواهیم تا بتوانند اول خود را با محیط منطبق کنند.
این روانپزشک کودک و نوجوان تأکید کرد: کاری که در خانواده درباره این کودکان لازم است انجام بشود، این است که فرصت کافی به آنها داده شود تا دلایل ترسشان روشن شود و بتوانند این مسائل را برطرف کنند. در موارد ترس و اضطراب خفیف، بچهها باید برای رفتن به مدرسه تشویق شوند و برنامههایی که به ماندن آنها در خانه کمک میکند، کاهش پیدا کند. گاهی وقتها، کودک از رفتن به مدرسه امتناع میکند ولی وقتی در خانه میماند مشوقهایی میگیرد و این باعث میشود که مدرسه نرفتن را ادامه بدهد، مثلا کودک به مدرسه نمیرود و در خانه به تماشای تلویزیون یا انجام بازیهای دیگر مشغول میشود و این باعث میشود که برای مدرسه نرفتن تشویق شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: گاهی در موارد شدید اضطراب، ممکن است نیاز شود به پزشک یا روان شناس مراجعه کنند و گاهی به روان درمانی و یا استفاده از دارو نیز نیاز شود.
وی در پایان با بیان اینکه گاهی با تغییر مقطع آموزشی، ممکن است اضطرابهای جدیدی را در بچهها ببینیم، گفت: مثلا وقتی از مقطع ابتدایی وارد مقطع بالاتر میشوند، ممکن است مشکل ترس از مدرسه را در آنها ببینیم. معمولا دلیل این ترس آن است که روش آموزش و برنامههای درسی تغییر میکند، حجم درس افزایش پیدا میکند، دبیران بیشتر میشوند، تکالیف پییچدهتر میشوند و اینها میتواند برای بچههایی که به نوجوانی رسیدهاند، مشکلات جدیدی را ایجاد بکند. ممکن است وقتی بچهها تغییر مقطع میدهند، افت تحصیلی پیدا کنند. باید به آنها فرصت داد که بتوانند با برنامههای درسی جدید کنار بیایند. آموزگاران و خانواده باید بچهها را برای این تغییرات تدریجی آماده بکنند.
انتهای پیام