اول آذر چهل و هشتمین سال درگذشت عالم ربانی و فقیه صمدانی حضرت آیتالله العظمی میر سیدعلی بهبهانی(متوفای 1354ش برابر با 1395ق ) است. در این مجال برآنیم که به بررسی شخصیت ایشان از منظر دیگر دانشوران علمی و فرهنگی بپردازیم؛ چراکه «خوشتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران».
فقیه بزرگوار آیتالله بهبهانی بسیار مورد توجه مراجع دینی و شخصیتهای علمی و فرهنگی قرار گرفته و از ایشان به نیکی یاد کردهاند که به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
1- فقیه و مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (م 1365 ق) با تکیه بر مقام علمی ایشان احتیاطات خود را به ایشان ارجاع میدادند.
2- مرجع عظیمالشأن سید حسین طباطبایی قمی (متوفی 1366 ق) ضمن دعوت از ایشان برای تدریس در حوزه علمیه کربلا از وی برای حضور در بحث علمی معروف به «کمپانی» که با حضور جمعی از مراجع عظام و فقهای بزرگ تشکیل شده بود، دعوت به عمل آوردند.
3- آیتالله العظمی خویی (متوفی 1413ق) در نقلی وقتی برخی از حاضران در محضر شریف ایشان از آیتالله بهبهانی میپرسند ایشان در جواب میگوید: ایشان انسانی کامل و خوب انسانی است.
4- فقيه و محقق معروف شيعه آيتالله العظمی سيد محمدهادی میلانی، ساکن مشهد رضوی (م 1395 ق) هرگاه از آيتالله بهبهانی یاد میکرد یا در نزدشان یادی از ايشان میشد بسیار مدح میکردند و هرگاه آیتالله بهبهانی به مشهد برای زیارت مشرف میشدند ایشان و همراهان را به پذیرایی دعوت میکردند و مورد تکریم قولی و عملی قرار میدادند.
5- در دوران شروع نهضت امام خمينی علیه شاه، آيتالله بهبهانی به قم سفر کردند و بر امام خمينی(ره) وارد شدند. امام خمینی(ره) از ایشان استقبال کرده و به ایشان احترام گذاشتند و وقتی از ايشان درباره آيتالله بهبهانی سوال كردند ايشان فرمودند: آقای بهبهانی از محققين است. امام راحل در نامهای که به این مرجع عالیقدر نوشتند از مقام ايشان تجليل بعمل آوردند. آیتالله العظمی شیخ محمدفاضل لنکرانی در نقلی فرمودند: من با آقای بهبهانی معاشرت نداشتم، ولی استادم امام خمینی(ره) را دیدم که ايشان را میستود و با کمال احترام و تکریم از او یاد میکرد. به نقل استاد علی دوانی، امام خمینی پس از پایان جلسه که در خدمتشان به عنوان بدرقه بر میگشتیم در بین راه فرمودند: مرد محققی است، حیف است که ایشان در اهواز بمانند. امام خمینی پس از این سفر از آیتالله بهبهانی به «سیدالعلماء» تعبیر میکردند.
6- آیتالله سید صدرالدین صدر از مراجع تقلید زمان خود و پدر امام موسی صدر درباره کتاب «مصباح الهدايه» ايشان گفتهاند: «کتابی نیست که از اول تا آخر آن را بخوانم اما این کتاب آنقدر مرا جذب کرد که از اول تا آخر خواندم».
7- شاگرد ایشان علامه جلیل سید عباس حسینی کاشانی در خصوص مقام علمی استادشان میگوید: «ایشان مجموعهای در فرد بود. کلمه «جامع المعقول و المنقول» را که متعارف است و خیلیها را با آن توصیف میکنند در برخی مجازی است ولی در باره ایشان واقعاً يک حقیقت بود. آیتالله شیخ محمدرضا اصفهانی که خود دارای رساله عملیه بود و آیتالله حکیم میفرمود: من در تلاشم او را از کربلا به نجف (برای بهرهوری بیشتر حوزه از ایشان منتقل کنم) در درسهای آقای بهبهانی شرکت میکرد و معتقد بود که در دویست سال اخیر مانند میر سیدعلی بهبهانی کسی نیامده است.
8- شاگرد مبرز ایشان آیتالله سیدعلی شفیعی درباره استاد خود مینویسد: وی به حق از فقهای طراز اول وقت و از مراجع جامع الشريط و جامع معقول و منقول بود که همه کس به آن اعتراف داشت. او در تمام علوم متداول (لغت، صرف و اشتقاق، نحو و علوم بلاغت کلام تفسير فقه و اصول و حكمت) نه متبحر و آگاه بلکه مجتهد و صاحبنظر بود و لذا در هر علمی که بحث میکرد و با آرای هر صاحب نظری در هر فنی که مواجه میشد برخورد محققانه و صاحب نظرانه مینمود و تألیفاتش در زمینههای یاد شده حاکی از صدق این مدعاست. ايشان در کلامی دیگر میفرماید: آیتالله بهبهانی در تدریس سه خصیصه داشتند: یکی تواضع فوقالعاده ایشان بود؛ اینکه بگوید من مرجعی هستم و صاحب رساله هستم و ... اینها نبود. هر درس که پیش میآمد تدریس میکرد و ابا و امتناعی و تکبری نداشت و این چیزی است که ما در علمای دیگر نمیبینیم و ندیدیم اما در ایشان بود. خصیصه دیگر این بود که ایشان پیشمطالعه نمیکردند و احتیاجی نداشت برای پیشمطالعه. درسی را که میخواستند بدهند کاملاً حاضرالذهن بودند و کاملاً عبارت را میخواندند و تشریح میکردند. خصیصه سوم هم این بود که ایشان درس سطح نداشت؛ همه درس خارج بود به این معنا که هر درسی را که از هر کتابی میگفتند آراء خودشان را هم میگفتند چون ایشان در درسها و کتابها، خودشان صاحب نظر و متخصص و فوق تخصص داشتند. لهذا در درسها نظرات خود را بیان میکردند.
9- استاد علی دوانی در باره دو اثر از آثار ایشان مینویسد: نویسنده از فرزند آن علامه فقید شنید که وقتی کتاب «اساس النحو و کشف الاستار» در سفر حج چند سال قبل از وفاتش در شهر مدینه منوره از طرف حضرت مؤلف به امیر مدینه و تنی چند از علمای بزرگ حجاز که به دیدن آن مرحوم آمده بودند اهدا شد آنها پس از مطالعه گفته بودند: «ما باور نمیکردیم پس از قرنها بار دیگر دانشمندان صاحب نظر در علم نحو و ادبیات عرب مانند ابن مالک و ابن هشام صاحب الفیه و مغنی پدید آید!». ایشان در ادامه میفرمایند: آیتالله بهبهانی در علم صرف و نحو و معانی و بیان و بلاغت چنان مسلط و استاد بود که انسان در مذاکره و استفاده از وی به یاد ابن هشام، تفتازانی، سکاکی، ابن مالک عبد القاهر جرجانی، ابو هلال عسکری، زمخشری و دیگر پیشوایان ادبیات عرب و بلاغت میافتاد و به طور قطع اگر از بعضی از آنها مهمتر نبود کمتر هم نبود. او در این علوم کتابهای «اساس النحو» و «الاشتقاق» و مقالاتی در سایر کتابهایش نوشته است که همگی شاهدی صادق بر مدعای ماست ...
آنچه نویسنده میتواند بگوید این است که آیتالله بهبهانی در علوم عربی استاد بزرگ و صاحبنظر بود. به همه آنها اشکال وارد میساخت اما با نهایت ادب و نزاکت و بدون تظاهر به دانایی و خودنمایی که فرسنگها از آن به دور بود. جمله کلام این که آیتالله بهبهانی همان طور که مجتهد در فقه و اصول بود، مجتهد در صرف و نحو و بلاغت و تمامی علوم عربی هم بود. در حدیث و تفسير و رجال و درايه نیز استاد توانا و از کسانی بود که به خوبی لحن ائمه اطهار(ع) را میشناخت. در جای دیگر مینویسند: آیتالله آقای حاج سید علی بهبهانی بی گمان از مراجع بزرگ دینی عصر حاضر و از دانشمندان طراز اول شیعه به شمار میروند؛ ولی متأسفانه در اثر دور بودن از سواد اعظم و حوزههای علمیه، به خوبی شناخته نشدهاند و همچنان مجهولالقدر ماندهاند، به طوری که اکثر مردم از وجود چنین عالم مبرز و متبحر در جمیع علوم اسلامی، بیخبر هستند. مؤلف معظم از چهل سال پیش مرجعیت داشتهاند و امروز در بیشتر مناطق خوزستان مانند اهواز رامهرمز، بهبهان، آقاجاری، خلفآباد، بندر ماهشهر و غیره، گروهی از مسلمین از ایشان تقلید میکنند.
علامه محقق با این که بالغ بر سی سال در ناحیه دورافتادهای (رامهرمز) توطن داشتهاند و تا اندازه زیادی از بحث و تدریس به دور - تقریباً تارک بودهاند، مع الوصف در سایه فکر عمیق و فهم سرشار و ذهن وقاد و استعداد خدادادی که مخصوص ایشان است، هنوز هم تبحر کامل خود را در علوم مختلفه و فنون متنوعه حفظ کردهاند، به طوری که هنگام بحث و گفتوگو در مباحث فقه و اصول او را فقیهی توانا و موقع سؤال از موضوعات کلامی و فلسفی، متکلم و حکیمی دانا و در علوم صرف و نحو و معانی و بیان دارای یدی طولاء و در تحلیل مسائل معضله و تجزیه مطالب مشکله محققی مدقق خواهید دید.
به طور خلاصه کمتر شخصیت علمی را بدین جامعیت دیده و میبینیم؛ از نظر مکارم اخلاق و سجایای حمیده نزد همگان شناخته شده و از لحاظ تواضع و دوری از تعینات صوری، به تمام معنی وارستهاند که از این حیث هم واقعاً بی نظیر هستند.
10- آیتالله شیخ محمد کرمی از فقهای بزرگ خوزستان در باره مقام ایشان فرمودند: «له من الملکات ما لم تکن لأحد غیره وأقدّمه علی فقهاء قم جمیعا». (او ملکات و سجایای علمی و اخلاقی دارد که احدی غیر از او ندارد و من او را بر همه فقهای قم برتر میدانم) و اضافه کردند: ایشان جایش اهواز و رامهرمز نیست، ایشان باید در نجف باشد و حداقل باید در قم باشد.
11- آیتالله سید محمد جزایری از شاگردان آیتالله بهبهانی نقل میکند: نزار الزین، مدیر مجله لبنانى «العرفان» که از شخصیتهای فرهنگی شیعه لبنان بود، در سفری که به ایران آمد و در اهواز خدمت مرحوم آیتالله بهبهانی رسید در بازگشت به لبنان، ملاقات خود را با مرحوم آیتالله بهبهانی بدین گونه شرح داده است « ... در روز دوم اقامت در اهواز در میهمانی مفصلی که حضرت آیتالله العظمی مجاهد سیدعلی موسوی بهبهانی به خاطر ما با حضور جمعی از علما ترتیب داده بود حضور یافتم. از علمای حاضر در آن میهمانی از همه بارزتر علامه بزرگوار مفضال سید محمد جزائری بود که فی المجلس به ما خوشامد گفت و مجله «العرفان» و رسالت جهادی آن را ستود. درود بر او دیگران هم در این زمینه سخن گفتند. آیتالله بهبهانی واقعاً مصداق این حدیث بود که نگاه کردن به صورت عالم عبادت است: النظر الى وجه العالم عبادة. آرى نگاه کردن به صورت نورانی که رایحه پاکی و پارسایی و نجابت و فضلیت از آن ساطع است؛ عبادت است ...»
12- آیتالله سید مرتضی حکمی در مقدمه کتاب «مصباح الهدایه» ایشان که در مصر به چاپ رسید درباره مقام علمی آیتالله بهبهانی مینویسد: «این کتاب از درخشانترین چیزهایی است که نبوغ مؤلف و وسعت علم و ژرفای تحقیق او را آشکار میکند و این همان چیزی است که مسلمانان در زمینههای اعتقادی به آن روشن میشوند و با هدایت و نور و برهان قرآن فراهم خواهد شد.»
13- آیتالله العظمی صافی گلپایگانی در باره ایشان مینویسند: یکی از بزرگانی که بايد حيات و سيره ايشان، تلاششان در احياء دين و امر به معروف و نهی از منکر و تربيت طلاب و فضلاء به دست ایشان، مورد توجه و درسآموزی همگان قرار گیرد، مرحوم آیتالله آقای حاج سید میرعلی بهبهانی قدس سره است. ایشان عالم بزرگواری بودند که در احیاء امر اهل البیت علیهمالسلام، ترویج و نشر معارف دین، اقامه فریضه الهی امر به معروف و نهی ار منکر و تربیت طلاب و فضلای متقی و پرهیزکار تلاش و مجاهدتهای بسیاری کردند و همین خدمات گسترده ایشان بود که نام و یاد ایشان را در قلب و ذهن مردم ولایی و شریف خوزستان زنده نگهداشته است. بزرگداشت مثل ايشان، بزرگداشت علم، بزرگداشت فقه، بزرگداشت اخلاق و ادب و بالاخره بزرگداشت مذهب است؛ أغدق الله علي روحه من سحائب رحمته و اعلي درجته في درجات العلماء الذين مدادهم افضل من دماء الشهداء.
منابع : بدائع الاصول، تقریرات درس آیت الله بهبهانی، نگارش آیت الله سید علی شفیعی، شرح حال آثار و افکار آیت الله بهبهانی؛ استاد علی دوانی مجموعه مصاحبهها با شاگردان و نزدیکان آیت الله بهبهانی.
حجتالاسلام والمسلمین امرالله شجاعیراد، محقق و استاد حوزه