شوق دیدار پیر و مرادمان
کد خبر: 4189895
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۱

شوق دیدار پیر و مرادمان

چقدر شوق دیدار برای پیر و مرادمان زیبا بود، عجیب است که هر کس از نزدیک به دیدار ایشان می‌رود مجذوبش می‌شود، در چهره‌اش حرف‌هایی است که ناگفته به دل می‌نشیند و آن‌گاه که بیانات شروع می‌شود تا عمق جان درک می‌شود.

شوق دیدار پیر و مرادمان

در پی دیدار مردم کرمان و خوزستان با رهبر معظم انقلاب، فریدون حسینی‌زاده، جانباز خوزستانی که در این دیدار حضور داشت یادداشتی را در اختیار خبرگزاری ایکنای خوزستان قرار داده است که در ادامه از نظر می‌گذرد.

چقدر شوق دیدار برای پیر و مرادمان زیبا بود. ساعت‌ها قبل از باز شدن درب بازرسی، مردم با ذوق و شوق زیاد ایستاده بودند. همه، چه خوزستانی و چه کرمانی با همه آن ازدحام به هم احترام می‌گذاشتند و صبور ایستاده بودند تا نوبت بازرسی برسد.

نکته جالب این بود که حسینیه امام خمینی(ره) در جایی در مرکز شهر بنا شده که مردم عادی هم زندگی می‌کنند و در عبور و مرور بدون هیچ محدودیتی آزادانه تردد می‌کنند. نیم ساعت قبل از شروع دیدار به بازرسی اول رسیدیم و چقدر مؤدبانه و باحوصله بازرسی را انجام می‌دادند. کتاب دلنوشته‌هایم را همراه برده بودم که به دست آقا برسانم که درب بازرسی گرفتند و گفتند که خودشان به دفتر می‌دهند و بعد به بازرسی دوم که ورودی حسینیه بود رسیدیم؛ عزیزانی که بازرسی می‌کردند با کمال احترام بازرسی دوم را هم انجام دادند.

وارد حسینیه که شدیم عجب شوری برپا بود؛ لر و عرب و بختیاری و فارس و کرمانی‌ها با چه شوری برای دیدار پیرمرادشان تجمع کرده بودند. فشردگی جمعیت بسیار زیاد بود. ولی همه لحظه‌شماری می‌کردند و با دل و جان آماده ورود عشقِ جان بودند؛ پرده کنار رفت و صورت نورانی امام خامنه‌ای رهبر فرزانه انقلاب نمایان شد.

عجیب است که هر کس از نزدیک به دیدار ایشان می‌رود مجذوبش می‌شود. در چهره‌اش حرف‌هایی است که ناگفته به دل می‌نشیند و آن‌گاه که بیانات شروع می‌شود تا عمق جان درک می‌شود. واقعاً نمی‌دانم در آن محفل نورانی از مادر شهید عکس به‌دست بگویم یا از پدر شهید عصا به‌دست.

از آن جانباز شیمیایی بگویم یا از آن جانباز قطع عضو. از بچه شیرخواره بگویم یا از نوجوانی که با اشتیاق با صدای بلند شعار می‌داد: ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده.

آقا بر صندلی جلوس کردند و مردم ایستاده با هر مشکلاتی بود در جای خود نشستند. با شروع صوت قرآن آرامش و سکوت در حسینیه حاکم شد. پس از قرائت قرآن، حاج صادق آهنگران شروع به مداحی کرد و چه زیبا هم از خوزستان و شهدای خوزستان خواند و هم از کرمان و شهدای کرمان؛ هم حماسی خواند هم از غزه و...

حالا همه توجه‌ها به سمت آقا بود و منتظر سخنان گهربار ایشان. ایشان بعد از حمد و ثنای الهی، از خوزستان گفتند؛ از شهدای خوزستان مثل علی هاشمی و علم‌الهدی و... و از شهدای ایران که خونشان در راه وطن در سرزمین خوزستان ریخته شد گفتند و این را افتخاری بزرگ برای خوزستانی‌ها دانستند. از کرمان و فداکاری‌های مردم کرمان گفتند و از شهید عزیزمان سیدالشهدای مقاومت شهیدسلیمانی گفتند.

در مورد انتخابات پیش‌رو هم سخنان باارزشی گفتند به امید اینکه گوش شنوایی باشد.

کلام پایانی ایشان هم در مورد غزه و مقاومت مردم فلسطین و ظلم رژیم صهیونیستی و پشتیبانی آمریکای جنایتکار از آنها بود. همه حاضران یک صدا فریاد می‌زدند مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل. 

بعد از آن بود که شعار ای رهبر آزاده آماده‌ایم آماده در حسینیه طنین‌افکن شد.

انتهای پیام
captcha