به گزارش ایکنا از خوزستان، محمدرضا سنگری، پژوهشگر ادبیات پایداری در آیین گرامیداشت سالگرد چهارم خرداد، روز مقاومت و پایداری دزفول که شب گذشته، چهارم خردادماه در مجتمع فجر اهواز برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد شهدای دفاع مقدس گفت: سلام برشهیدان سوم خرداد، چهارم خرداد، شهیدان خوزستان، شهدای غزه، شهدای امنیت و شهدای خدمت و همه آنان که عاشقانه و خالصانه و صادقانه هستی خود را در طبق اخلاص نهادند و امروزِ ما رهاورد صدق و اخلاص و پاکبازی آنان است.
وی اظهار کرد: درآمیختگی دو رخداد یعنی چهارم خرداد، یادآور و تداعی ایمان، اخلاص و پاکبازی بلد طیب دزفول و پیش از آن سوم خرداد یادآوری بازگشت خرمشهر عزیز با رخداد تلخ و غمباری که هنوز در بهت آن به سر میبریم و ابعاد آن شاید در آینده بیشتر روشن شود، مرا بر آن میدارد که تلفیقی از این دو موضوع را در این مجال، مطرح کنم.
سنگری گفت: این بشارت را بدهم که حضرت حق میفرماید هیچ آیهای نسخ نمیشود، مگر اینکه آیهای فراتر و بهتر از آن یا مثل آن به جامعهای که جامعه مخلص است عرضه بکند. انشاءالله چشمانداز آینده بسیار روشن خواهد بود. هر چند شخصیت بزرگ و ممتاز و متفاوت شهید آیتالله رئیسی کار را بر هر کس که بعد از این بیاید، بسیار سخت خواهد کرد، چراکه همه در تزارمندی و فرازمندی او انتظار دارند؛ کسی که نه خستگی میشناخت، نه از ملامتها میهراسید. مرد خدمت که هنوز بیست و چند ساعت از سفر مازندران نگذشته، سفر بعد را تدارک میبیند. همه آنها که با او همراه هستند، همیشه میگفتند نفس ما را برید. همپای او حرکت کردن بسیار دشوار است، اما خداوند به برکت این خونها، خوف و حزن را از جامعه ما خواهد زدود و ما برکات شهادت این بزرگواران را همین روزها، دیدیم که اینها خود تحلیل جداگانه میطلبد.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان ویژگیهای شهیدان خدمت پرداخت و گفت: خصوصیت اول شهید آیتالله رئیسی این بود که فرزند رنج بودند؛ درد را چشیده بودند. خود اشاره داشته که من درد را نشنیدم، درد را چشیدهام. شبیه شهید رجایی که روزگاری در کورهپزخانهها کار کرده بود، شبیه شهید حاج قاسم سلیمانی که از دل سختیها و محرومیتها سر برآورد. چنین کسانی درد جامعه را خیلی خوب میفهمند و میتوانند با درد مردم همراه باشند. وی در پنج سالگی پدر بزرگوارش را از دست میدهد. آقای رئیسی میگفت من یاد ندارم که یک کیلو گوشت یا یک کیلو برنج وارد خانه ما شده باشد. من درد را با گوشت و پوست خود احساس کردهام. خانه وی از سطح متوسط مردم پایینتر بود. شهید رئیسی، آبدیده و بحران چشیده بود. سختیها را با تمام وجود ادراک کرده بود. همین خصوصیت برای شهید امیرعبداللهیان، شهید موسوی و دیگر شهیدان همراه بود. عجیب است که این مجموعه همه از سادات هستند.
وی ادامه داد: وجه دوم این شهید به فرموده قرآن «وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. «عارفانند مست حق دائم، لایخافون لومه لائم» سرزنش سرزنشکنندگان را به هیچ میگیرند. وی به اینها مشغول نشد. این قدر به وی طعنه زدند، بد گفتند، بسیار اهانت شنید، اما سر پاسخ دادن نداشت. همین خصوصیت برای شهید امیرعبداللهیان بود. سرزنش و اهانت و تمسخر کردند. راه میرفت مسخره میکردند، سخن میگفت مسخره میکردند، سفر میرفت، مسخره میکردند، دانش و علمش را به تمسخر میگرفتند. تمام حرکات این بزرگوار در طول این مدت، در معرض توهین و تهمت و طعنه بود، اما وی تمام اینها را تاب آورد.
سنگری ویژگی سوم شهید رئیسی را تکاپو و شتاب به سمت هدف دانست و گفت: امیرمؤمنان علی(ع) در یکی از خطبههای خود وقتی افراد را تقسیمبندی میکنند میفرمایند آنها که بهشت و جهنم را پیش روی خود میبینند، سه دسته هستند، «سَاعٍ سَرِيعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِيءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِي النَّارِ هَوَى» یک دسته «سَاعٍ سَرِيعٌ» هستند یعنی هر چه پیشتر میرود شتاب بیشتری به خود میدهد. شهید رئیسی و همراهان وی چنین بودند. دوران جنگ و جبهه ما هم همینطور بود. رزمندگان ما خستگی نمیشناختند. گاهی 30 کیلومتر میرفتند، با وجود همه سلاحهایی که همراه داشتند و میگفتند نمیدانیم چقدر راه رفتیم. شببیداری هم داشتند. گروه دیگر در سخن امیرالمؤمنین(ع)، افراد کُند هستند، اما میشود به آنها امید داشت و دسته سوم، تنبل و اهل تقصیر هستند.
این پژوهشگر و مؤلف تاریخ اهل بیت(ع) ادامه داد: خصوصیت دیگر شهید رئیسی این است که بذل معروف کرد. این خصوصیت همه مجاهدان راه حق است. روایت میفرماید: «من بذل معروفه، مالت الیه القلوب» آنهایی که معروف خود را عرضه میکنند، خداوند دلها را به سمت آنها مایل میکند. «من بذل معروفه» یعنی فرد، هر چه توان و امکان و زمان و استعداد دارد، در راه خدا بذل کند. در تشییع پیکر شهدای خدمت در تهران کسانی بودند که میگفتند ما به وی رأی ندادیم. مردم آمدند چون این شخصیت بزرگ، بذل معروف کرد. هر چه داشت به میدان آورد. امروز وقت کار کردن نیست، وقت اضافه کار کردن است. یک بار در میدان انقلاب تهران، برمیگشتم، دیدم ساعت دو نیمه شب، فردی نشسته و دستش را دراز کرده و منتظر است کسی به وی کمک کند. شاید در میدان 14، 15 نفر بیشتر پیدا نمیشدند. داشت گدایی میکرد. به وی گفتم این چه موقع است؟ صبح میآمدی. گفت عائلهام زیاد است و مجبورم از شب هم استفاده کنم. یک لحظه به یاد این سخن شهید بهشتی افتادم که «امروز عائله ما سنگین شده» امروز وقت کار کردن نیست، زمان اضافه کار است. هنر این است که همه توان خود و استعداد و امکانی که داریم به میدان بیاوریم و شهید رئیسی چنین خصوصیتی داشت.
سنگری افزود: وی زیست و صفات مؤمنانه داشت. همه شهدا را شامل این خصوصیت میبینم. به فرموده امیرالمؤمنین(ع) «الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ» شکفتگی و شادابی را در چهرهاش میدیدید و حزن و اندوهش در قلبش بود. غمهایش را پنهان میکرد. لبخند از این چهره جدا نمیشد. «اوسع شیئا صدرا» وسیعترین چیزی که یک مؤمن دارد، صدر اوست. خداوند وقتی دادههای خود را به پیامبر(ص) مرور میکند، اولین داده خود را «شرح صدر» میداند. شرح صدری که این شهید بزرگوار داشتند الگو و درسی برای همه ماست. «أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْساً» فروترین چیز برای وی خودش بود. با روستائیان مینشست چای میخورد. هیچکس انتظار ندارد رئیسجمهوری را در روستای احمدفداله ببیند. کسی انتظار ندارد رئیسجمهور بیآنکه کسی متوجه شود، شبانه برود و در جمع سربازان بنشیند و گفتوگو کند. با یک پیرزن مینشست، گفتوگو میکرد. مردمی بود. «يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ» دنبال برتریجویی نبود. دنبال صندلی نبود. پشت میز ننشست، در میان مردم بود. «يَشْنَأُ السُّمْعَةَ» به تبلیغات دشمن توجه نکرد. در پی جواب دادن، نبود. وقتی تصمیم بگیری، جواب بدهی، دشمن مدیریتت میکند. این شهید و همراهان وی، کسانی بودند که به انفعال نیفتادند. فعال بودند.
وی ادامه: از دیگر ویژگیهای مؤمن در سخن امیرالمؤمنین(ع) این است: «طَوِيلٌ غَمُّهُ، بَعِيدٌ هَمُّهُ» همتش بلند بود. «مَشْغُولٌ وَقْتُهُ» وقتش پر بود. «شَكُورٌ، صَبُورٌ، مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ» مؤمن دائم در اندیشه است، اهل صبر و شکر و امید است. زمانی که همه از ناامیدی حرف میزدند، شهید رئیسی نگاه امیدوارانه داشت و بذر امید را در جان مردم میکاشت. «نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْد» جانش از صخرههای ستبر کوهستان استوارتر بود. این خصوصیت مردم دزفول نیز است.
سنگری با اشاره به نقشآفرینی بانوان گفت: یکی از ابعادی که کمتر درباره این شهید بزرگوار و دیگر شهیدان ما مطرح شده است، نقش مادران و همسران آنهاست. همسر شهید رئیسی، خانم دکتر جمیله علمالهدی _ که ایشان را از نزدیک میشناسم _ هستند. ایشان مدیون این خانم بزرگ هستند. بسیار فرهیخته، روشناندیش و مطالعهکرده هستند. سند ارزشمند تحول آموزش و پرورش، به جرئت میگویم بالای 50 درصد آن، مدیون شخصیت و درایت خانم علمالهدی و مخصوصاً تسلط ایشان در فلسفه ملاصدراست.
وی بیان کرد: زکات زنان شهید ایران در دزفول است. از حدود سه هزار و اندی شهید زن در کشور، 334 شهید زن، متعلق به دزفول هستند. به یاد دارم در مسجد جامع، زنی آمد مشتش را گره کرد و به سینه بنیصدر زد و گفت به من 200 آرپیجی بدهید، الان بغداد را فتح میکنم. یک زن اینگونه بود. عظمت برخی از خانمها که در دوران جنگ تحمیلی دیدم، تکاندهنده است و الان هم چنین است. شخصی، حرف خوبی زد که صدام از مادران ایران شکست خورد. زنان ما، خدمات بزرگ و ابعاد وجودیشان چنین شخصیتهایی را پرورش داد. سلامشان باد. خدا توفیق دهد قدرشناسشان باشیم.
این استاد دانشگاه در پایان تأکید کرد: اگر قرار باشد، نسل آینده را خوب پرورش دهیم، از امامزادهها و مساجد غافل نباشیم. شهید رئیسی را امام رضا(ع) پرورد و به گمان من یکی از ابعاد مقاومت دزفول، وجود امامزادههاست. ما در خوزستان، 33 امامزاده از نسل حضرت موسی بن جعفر(ع) داریم که 14 امامزاده از آنها در دزفول هستند. این نکته عجیب را شنیدهام وقتی که مسئول کشتگان عراق(مسئول مبادله پیکرها) به دزفول آمد، اولین سؤالی که پرسید این بود که سبزقبا کجاست؟ وقتی او را به سبزقبا آوردند، گفت سبزقبا ما را شکست داد و سبزقبا، ایران را حفظ کرد. هر امامزاده، بویی دارد. نگذاریم توان امامزادههای ما را بگیرند. نگذاریم مساجدمان رنگ ببازد. ایجاد خیلی از این مراکزی که بهعنوان مراکز فرهنگی است، دارد مساجد ما را به افول میبرد. ما هر چه داریم از مسجد و امامزادههاست. اینها را دریابیم.
انتهای پیام