ذیالحجه سال ۶۰ هجری، روزهای پر از تلاطم و سرشار از حوادثی است که هر یک برگی از کتاب تاریخ اسلام را به خود اختصاص میدهد؛ تاریخی که رخدادهای آن، با سرعت در حال رقم خوردن است تا به روزهایی برسد که حسین بن علی(ع) حرکت بزرگی را برای نجات اسلام آغاز میکند. یکی از این روزها، نهم ذیالحجه، روز شهادت مسلم بن عقیل، پسرعمو و داماد حسین بن علی(ع) در کوفه است.
شواهد نشان میدهد او چند سالی در این شهر زیسته است؛ کوفهای که دارالاماره امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) بود. ابوتراب در همین شهر زیست، منبر رفت و از مردان نامرد گفت و فریاد زد: «يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ، لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً. قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً» اى مرد نمايان نامرد، اى كودکصفتان بىخرد كه عقلهاى شما به عروسان پردهنشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمىديدم و هرگز نمىشناختم. شناسايى شما -سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غمبار سرانجام آن شد. خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پرخون، و سينهام از خشم شما مالامال است. كاسههاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد.
پسر عقیل در همین شهر، مأموریتی مهم را بر عهده گرفت؛ مأموریتی که مسیر انقلاب حسینی را مشخص و همواره میکرد. این مأوریت با حضور او در شوال سال ۶۰ هجری به کوفه آغاز شد. شهر کوفه آبستن حوادثی بود که در نگاه نخست با عزل نعمان بن بشیر، فرماندار کوفه آغاز شد. نعمان که کهنسال بود، سعی میکرد حداقل مشکلات را در کوفه از سر بگذراند اما حضور فرستاده حسین(ع) در شهر، چیزی نبود که از نگاه امویان دور بماند یا برای آنها قابل تحمل باشد.
امام حسین(ع) در نامه خود به مردم کوفه مینویسد: «و أنا باعثٌ لكم بأخي و ابن عمّي و ثقتي من أهل بيتي مسلم بن عقيل» امام با این کلمات، سفیر خود میستاید و به مخاطبان معرفی میکند: برادرم، پسرعمويم و فرد مورد اعتماد از خاندانم، مسلم بن عقيل بن ابیطالب را به سوى شما فرستادهام. تعبير «أخى (برادرم)» و «ثِقَتى (مورد اعتمادم)»، حاكى از جايگاه والاى مسلم در كمالات نفسانى از يک سو و اعتماد و اطمينان امام(ع) به درايت و تدبير سياسى اوست.
شواهد نشان میدهد مأموريت اصلى مسلم، ارزيابى فضاى سياسى ـ اجتماعى كوفه از نزديک است، او مأموریت نداشت اقدام به قیام کند گرچه با توجه به تحولات پیچیده کوفه با ورود ابن زیاد، اقدام نظامی در مقابل فعالیتهای امویان امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسید. بیعت، تخاذل و بیعتشکنی در دوران گذشته نیز از کوفیان رخ داده بود. مثالش هم توصیفات آنها در نامه به امام حسین(ع) است که از ایشان اینگونه دعوت کردند: «اخضرَّ الجناب و أينعت الثمار و أورقت الأشجار فَإِذا شِئتَ فَاقدَم عَلى جُندٍ لَكَ مُجَنَّدٍ» آستانه شهر، سرسبز است و ميوهها رسيده و آبها فراواناند. پس هر گاه اراده كردى، بر لشكرى آماده، فرود آى.
بیعت گسترده مردم با مسلم بن عقیل با نفوذ برخی از خبرچینان دارالاماره و سستی اعتقادی بیعتکنندگان و اقدامات امنیتی، سیاسی و نظامی عبیدالله بن زیاد بهویژه دستگیری و حذف مخالفان و فعالان اجتماعی و سیاسی به موفقیت منتهی نشد. فرزند آل ابیطالب یکه و تنها ماند؛ در شهری که به گفته دعوتکنندگان امام، سرسبز بود، ميوههایش رسيده و آبهایش فراوان بود، اما دریغا سفیر امام در کوچههای همین شهر، سرگردان ماند.
محمدرضا عبیات، پژوهشگر تاریخ اسلام
انتهای پیام