به گزارش ایکنا از خوزستان، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تابستان امسال یک مجموعه داستان 13 جلدی برگرفته از مبانی اندیشه اسلامی به نویسندگی سیدمحمدمحسن میرمرشدی منتشر کرد. در متن زیر بهمناسبت هفته ملی کودک، به اختصار به بررسی این مجموعه داستان کودک پرداخته شده است که در ادامه میخوانیم.
توجه به موضوع اندیشه، معرفت و راههای کسب آن یکی از ارزندهترین موضوعات در عصر ارتباطات است؛ بهویژه وقتی مخاطب ما کودک باشد؛ کودکی که مانند سایر گروهها، امروز بهواسطه بازیهای موبایلی و کامیپوتری، انیمیشنها، کتابها و سایر اقلام تبلیغاتی دیگر کانون بمباران اطلاعاتی است و میطلبد در چنین شرایطی ذهنی روشن و نقاد نسبت به دریافتهای خود داشته باشد.
همانطور که میدانیم فکر محوری، یکی از موضوعات مورد تأکید رهبر معظم انقلاب در مقوله آموزش و پرورش است و مجموعه داستان «کودک و مبانی اندیشه اسلامی» میتواند به فکرمحوری در کودک کمک کند. این مجموعه به موضوعاتی میپردازد که شاید در نگاه اول به سبب بدیهی بودن، هیچگاه مورد دقت یک کودک قرار نگیرد، اما توجه دادن کودک به این موضوعات میتواند یک آگاهی خوب نسبت به فرآیند تفکر، راههای کسب معرفت و نتیجهگیری درست را در او بهوجود بیاورد و ما به این آگاهی عمیق در این عصر که سرشار از پدیدههای نوظهور است و پیوسته باورهای ما را به چالش میکشد، نیازمندیم.
همانطور که گفتیم مجموعه داستان «کودک و مبانی اندیشه اسلامی» در 13 جلد منتشر شده و موضوعات آن شامل اهمیت شناخت، اهمیت معیار در معرفت، اهمیت مشخص بودن معیار، خطاناپذیری علم حضوری، ارزش علم حضوری در حالات درونی، ارزش معرفت، خطا در معرفت حسی، ارزش قضایای بدیهی، ارجاع علوم نظری به بدیهی، ارزش تجربه نسبت به علوم عقلی، نقل و ارزش معرفتی آن، ارزش مرجعیت و تعارض معرفتها و راههای ترجیح است.
«میهمانی خرگوش» اسم جلد اول این مجموعه است که موضوع آن، اهمیت شناخت و معرفت است. چون ما آدمها، صاحب اختیار هستیم، دانستن برای ما مهم است. خرگوش خاکستری یک روز جلوی خانهاش نامهای میبیند که در آن نوشته فردا برای مهمانی به خانه تو میآیم. خرگوش خوشحال، شروع به جمعکردن هویج برای مهمانی فردا میکند، اما یک دفعه فکر میکند شاید مهمان من خرگوش نباشد؛ شاید خرس یا پرنده یا مار باشد. حالا چه کار کنم؟ او فکر کرد که باید بفهمد نامه را چه کسی نوشته است. خرگوش از روی نشانههایی میفهمد چه کسی نامه را نوشته و آماده پذیرایی از مهمان میشود. چون حالا تکلیفش معلوم بود که چطور باید پذیرایی کند.
یکی از ویژگیهای این مجموعه داستان، طرح پرسش در نقطه اوج تعلیق آن است. گرچه در آخر داستان هم مجدد پرسشهایی طرح شده که ناظر به موضوع اصلی کتاب میشود.
«دارویی برای پدر» این داستان قرار است به کودکان اهمیت معیارها را نشان بدهد؛ معیارهایی که اگر به آنها توجه نشود، موجب خطا میشود. «دارویی برای پدر» داستان یک خانواده جوجه تیغی است. پدر خانواده بیمار است و آنها به توصیه لاکپشت دانا، باید برای درمان او، قارچ مخصوصی پیدا کنند. دو فرزند خانواده از روی عکسی که لاکپشت به آنها داده باید این قارچ را پیدا کنند. اهمیت ندادن یکی از جوجهتیغیها به عکس، باعث ایجاد مشکل میشود.
«شربت خوشمزه» موضوعش اهمیت مشخص بودن معیار است و قرار است به بچهها یاد بدهد که معیارهای خود را درست انتخاب کنند؛ نه معیارهای متغیر. فیل و موش قرار است با همکاری هم شربت درست کنند؛ معلمشان گفته که در شربت به اندازه یک کف دست شکر بریزند. شربت فیل، خیلی شیرین و شربت موش، ترش میشود.
موضوع اصلی «ماجرای کرم کوچولو» که جلد چهارم این مجموعه داستان است، علم به خود و حالات درونی خود است که یک معرفت خطاناپذیر است. طرح داستان چنین است کرم کوچولویی در همسایگی چند زنبور، شب و روز مشغول برگ خوردن است. زنبورها او را سرزنش میکنند و میگویند دنیا خیلی بزرگتر از درخت توت است، اما او قبول نمیکند و مشغول کار خود است. کمکم پیلهای به دور خود میبافد و وقتی بیرون میآید زنبورها او را نمیشناسند. او میگوید من همان کرمم، زنبورها نمیپذیرند، اما او شک ندارد که همان کرم است و میداند زنبورها اشتباه میکنند.
«نقاشی خرس کوچولو» موضوعش علم حضوری به حالات درونی است که تنها برای صاحب آن، قابل درک است، نه دیگران. این داستان میخواهد به بچهها یاد بدهد خطا در اصل معرفت به حالات درونی راه ندارد و این معرفت مبنایی برای دیگر معرفتهای انسان قرار میگیرد. در این داستان، حیوانات جنگل قرار است مهمترین اتفاق روز تعطیل خود را نقاشی کنند و به مدرسه بیاورند. نقاشی خرس کوچولو با نقاشیهای دیگر بچهها فرق داشت، چون عکس خودش را کشیده و چیز دیگری همراه آن نکشیده بود. او در جواب سؤال بقیه میگوید: «خودم را کشیدم وقتی که سرم درد میکرد. خودم و سردردم را با هم کشیدم.» اما همکلاسیها نمیتوانستند سردرد او را در نقاشی ببینند و حرف او را قبول نمیکردند. اما او مطمئن بود که سردرد داشت. بچهها با راهنمایی معلم میفهمند که فقط خود افراد میتوانند دردهای شان را خوب درک کنند و هر چیزی را نمیشود نقاشی کرد.
جلد ششم این مجموعه «موش کور و قاشق» نام دارد که درباره ارزش معرفت است و ایده جذابی دارد. موشی، یک موش کور است که اجازه ندارد از خانهشان بیرون بیاید، چون هنوز کوچولو است، اما در خانه، قاشق براقی دارد که هر وقت آن را از سوراخ خانه بیرون میآورد، میتواند تصویر دنیای بیرون را در آن تماشا کند، اما آیا قاشق تصویر دنیای بیرون را درست نشان میدهد؟ موش کور وقتی بزرگ میشود و از خانه بیرون میآید میفهمد قاشق دنیای اطراف را متفاوت نشان میداد. این داستان به ما یاد میدهد ارزش هر معرفت به این است که چقدر میتواند واقعیت را برای ما نمایش دهد.
«پرسش کفشدوزک» درباره امکان خطا در معرفت حسی است. این داستان به بچهها یاد میدهد یکی از مهمترین راههای معرفتی که انسان از آن دچار خطا میشود، راه حس است. از همینرو بسنده کردن به قضاوتهای حسی، بدون استفاده از راههای دیگر مثل عقل، انسان را به اشتباه میاندازد. داستان درباره کفشدوزکی است که در دشت پر از گلهای آفتابگردان زندگی میکند. او یک روز چشمش به گیاه عجیبی در دوردست میافتد که تنه قهوهای دارد و بالای سرش پر از برگهای سبز است. ملخ میگوید: این گیاه، یک درخت سیب است؛ خیلی هم بزرگ است و نمیتوانی از آن بالا بروی. کفشدوزک میگوید: اما هر چه نگاه میکنم درخت سیب از گلهای آفتابگردان کوچکتر است. کشفدوزک به سمت درخت میرود و وقتی به آن نزدیک میشود میبیند خیلی بزرگ است. او با تلاش زیاد به بالای درخت میرسد و متوجه میشود گلهای آفتابگردان که فکر میکرد خیلی بزرگ هستند، حالا از روی درخت، کوچک دیده میشوند. او فهمید فقط با دیدن از دور نمیشود همه چیز را درست فهمید.
«دایره چهارگوش» ارزش قضایای بدیهی را به کودک یادآور میشود. گردالی دلش میخواهد گوشه داشته باشد، اما آقای چهارگوش و آقای سه گوش به آرزوی او میخندند. او با توضیحات آقای سه گوش میفهمد نمیتواند هم گردالی باشد و هم گوشه داشته باشد. این داستان قرار است به کودک یاد بدهد گزارههای بدیهی از جمله معارف خطاناپذیر هستند. این گزارهها پایه هر استدلال عقلی به حساب میآیند و مهمترین معرفتها در ساختار علم هستند.
«صدای عجیب» میخواهد به بچهها یاد بدهد برای تعیین صحت گزارههای نظری، باید تا حد توان آنها را به گزارههای بدیهی ارجاع دهیم. آنها هر قدر به گزارههای بدیهی نزدیک باشند، ارزش بیشتری دارند. «صدای عجیب» داستان دو خواهر است که هر دو در خانه تنها هستند. صدایی از یکی از اتاقهای خانه باعث ترسشان میشود. آنها اول این صدا را به یکدیگر نسبت میدهند، اما بعد اینطور فکر میکنند که ما توی آشپزخانه هستیم و صدا از بیرون میآید. صدا هم خودبهخود بهوجود نمیآید پس کسی یا چیزی این صدا را بهوجود آورده است. در آخر میفهمند یک پروانه باعث ترساندن آنها شده است.
«شیرینی گمشده» درباره ارزش تجربه نسبت به علوم عقلی است. داستان درباره خواهر و برادری است که پدرشان به آنها شیرینی هدیه میدهد. پرویز همه شیرینیهایش را می خورد و پروانه آنها را توی کمد میگذارد او هر بار سراغ کمد میرود میبیند یکی از شیرینیها کم شده اول فکر میکند کار پرویز است چون قبلاً او این کار را کرده، اما بعد از بررسی میفهمد کار مورچهها بوده. این داستان میخواهد به کودک یاد بدهد یکی از راههای مهم معرفت، تجربه است. این راه در زندگی انسان، کاربردهای بسیاری دارد. البته ارزش تجربه، نسبی است و یقین کامل ایجاد نمیکند و برای بهتر شدن نتایج تجربه میتوان از راههای دیگر مانند عقل استفاده کرد.
جلد یازدهم این مجموعه داستان «پرنده کمحافظه» نام دارد که به نقل و ارزش معرفتی آن میپردازد. جوجه کوچولو مریض است. پرندهها دور او جمع شدهاند. طوطی میرود تا از جغد دانا درمان بیماری جوجه را بپرسد، اما او فراموش کار است و وقتی بر میگردد میگوید ریشه درخت کاج را به جوجه بدهید تا حالش خوب شود، اما جوجه با خوردن آن بدحالتر میشود. بعد معلوم میشود طوطی فراموشکار است و جغد گفته از میوه درخت کاج به جوجه بدهید. این داستان قرار است اهمیت «نقل» را در رسیدن به معرفت به کودک نشان دهد. به دست آوردن معرفت بهواسطه خبر دیگران را نقل میگویند. نقل یکی از پرکاربردترین راههای معرفتی است. اگرچه ارزش نقل نسبی است اما میتوان با رعایت شرایط درست از طریق آن به اطمینان قوی دست یافت.
«شکارچی و برکه آب» درباره ارزش مرجعیت است. یکی از راههای معرفتی انسان، رجوع به شخص متخصص در هر رشتهای است. اگرچه این راه معرفتی، ارزش نسبی دارد ولی با توجه به میزان تخصص و قابل اعتماد بودن او در انتقال پیام درست، ارزش معرفتی که شخص متخصص بیان میکند نیز متغیر خواهد بود. داستان درباره بچه ماهیهایی است که از سوی پلیکان وسوسه میشوند تا به جایی غیر از برکه بروند. چون او به آنها گفته است که یک شکارچی دارد به سمت آنها میآید و قرار است آنها را به تور بیندازد. برخی از ماهیها فریب پلیکان را میخورند و با او میروند، غافل از اینکه پلیکان دشمن آنهاست. نویسنده به کمک سؤالاتی که در بین داستان و آخر آن آورده ذهن کودک را به سمت نتیجهگیری مطلوب از داستان سوق میدهد.
«نمک شیرین» نام آخرین جلد این مجموعه است که درباره تعارض معرفتها و راههای ترجیح آن است. داستان درباره دختر کوچکی است که در موقع خیار خوردن هر چه از نمکدان به آن نمک میپاشد، خیار شیرین میشود. او بعد میفهمد اشکال از نمکدانی است که به جای نمک از شکر پر شده است. این داستان قرار است به کودک یاد بدهد در جایی که معرفتهای انسان دچار تعارض میشود، استفاده از راههای معرفتی دیگر به خصوص راه عقلی کمک میکند تا به تعارضها پایان بدهیم.
همانطور که گفتیم این مجموعه داستان کودک، موضوع مهمی را مورد توجه قرار داده و رسالت ارزشمندی برای خود تعریف کرده است، اما متأسفانه نقاط ضعفی دارد که نمیتوان آنها را نادیده و ناگفته گذاشت. داستانها غالباً مقدمه چینیهای طولانی دارند که به راحتی قابل حذفند. از نقاط ضعیف دیگر این مجموعه، متنهای طولانی در هر صفحه است که خوشایند بچههای گروه سنی الف و ب نیست.
جملات حشو و طولانی، پیامهای مستقیم و بعضاً طرح داستان ضعیف و باورناپذیر دیگر مسئله این داستانهاست. نقطه ضعف دیگر آن آن شکستهنویسی است. همانطور که میدانیم کودکان دوره اوایل دبستان چون در حال یادگیری درستنویسی هستند، یکی از قواعد نوشتن برای آنها پرهیز از محاورهنویسی است که در این مجموعه رعایت نشده است. مسئله دیگر این است که جنبه آموزشی داستانها باعث شده که نویسنده بیش از هر چیز به انتقال نکته آموزشی خود بیندیشد و پایانبندی جذاب برای او در اولویت قرار نگیرد.
انتهای پیام