کد خبر: 4259682
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۹
مدرس حوزه علمیه:

روایات ائمه معصومین(ع) از منابع اصلی معارف دین است

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قربانی با بیان اینکه یکی از منابع اصلی معارف دین، روایات ائمه معصومین(ع) است، گفت: اگر بخواهیم قرآن را به‌عنوان ثقل اکبر بفهمیم ناچاریم که بر روایات ائمه(ع) مسلط شویم.

حجت الاسلام قربانی

به گزارش ایکنا از خوزستان، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قربانی، رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خوزستان و مدرس حوزه علمیه در سلسله جلسات شرح نهج‌البلاغه که به همت معاونت فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی امروز، 24 دی‌ماه برگزار شد، گفت: در حدیثی امام علی(ع)  خطاب به حارث همدانی فرمود: «اى حارث همدانى، هرکس بمیرد، چه مؤمن و چه منافق، مرا هنگام جان دادن می‌بیند» همه بشریت از ابتدای تولد و پس از مرگ با ایشان در ارتباط هستند. در این دنیا نیازمند امیرالمؤمنین(ع) هستیم که بخشی از این نیازها معرفتی است.

وی با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) مبنی بر «اعرِفُوا مَنازِلَ النّاسِ مِنّا على قَدْرِ رِواياتِهم عَنّا؛ منزلت مردم را نزد ما از اندازه نقل رواياتشان از ما بشناسيد» گفت: حضرت فرمود: فقیه را در صورت دانستن حدیث، فقیه می‌دانیم. یعنی دانستن احادیث و تفسیر آن‌ها جزو مقدمات و فهم دین است. کسی که بر این موضوع تسلط نداشته باشد فقیه نیست. یکی از معضلات جدی فرهنگی جامعه مهجور بودن روایات است. به‌دلیل تفکر غلطی که مقهور غرب هستیم از ظرفیت‌های خوب خود غافل می‌شویم. راه‌حل چالش‌هایی که با آن‌ها درگیر هستیم فهم روایات و کلام اهل بیت(ع) است. 

قربانی افزود: یکی از منابع اصلی معارف دین روایات ائمه معصومین(ع) است. اگر بخواهیم قرآن را به‌عنوان ثقل اکبر بفهمیم ناچاریم که بر روایات ائمه(ع) مسلط شویم. مفسر قرآن، اهل بیت(ع) هستند چون مخاطب قرآن ایشان بودند. یکی از موضوعاتی که خیلی مهم است شعاری است که در روزهای آخر حیات پیامبر(ص) و بعد از آن خلیفه دوم سر می‌داد که «حَسْبُنَا كِتَابُ الله‏» (به‌معنای کتاب خدا ما را بس است)؛ همین موضوع بعدها مبنایی برای «نهضت منع حدیث» شد. خلیفه دوم برای اینکه بتواند مسیر را به نفع خود جهت دهد ناچار به حذف احادیث بود. دستور داد که اگر کسی احادیث پیامبر(ص) را نقل کند شلاق می‌خورد و اگر کسی از پیامبر(ص) حدیث نوشته بسوزاند. 

مدرس حوزه گفت: نهج‌البلاغه یک محتوای عمیق معرفتی را برای مخاطب ارائه می‌دهد و از این نظر قابل توجه است. حضرت در خطبه‌ 21 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «فَإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ؛ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ؛ قيامت پيش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى‌راند. سبكبار شويد تا برسيد. همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند.» سیدرضی مى‌گويد: «اين سخن امام(ع) پس از سخن خدا و پيامبر(ص) با هر سخنى سنجيده شود بر آن برترى دارد و از آن پيشى مى‌گيرد و از جمله «سبكبار شويد تا برسيد» كلامى كوتاه‌تر و پرمعنى‌تر از آن شنيده نشده، چه كلمه ژرف و بلندى چه جمله پر معنى و حكمت‌آميزى است كه تشنگى را با آب حكمت مى‌زدايد.»

وی ادامه داد: علما باید بیایند درباره دو واژه «تَخَفَّفُوا» و «تَلْحَقُوا» توضیح دهند. واژه سبکباری به چه معناست؟ انسانی که درگیر تعصبات فکری، صنفی، عُجب و... است سبکبار نیست. مقصود امام از رسیدن هم دستیابی به سیره معصومین(ع) است. همچنین امام(ع) در خطبه همام یا متقین هم برای شخصی به نام همام انسان‌های باتقوا را توصیف می‌کند. در پایان که فرمایشات امام تمام شد «فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِيهَا» همام فریادی زد و جان داد. «فَقَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ(ع): أَمَا وَ اللّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَیْهِ. ثُمَّ قَالَ: هکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا؛ در این هنگام امیرمؤمنان(ع) فرمود، به خدا سوگند من از این پیشامد بر او می‌ترسیدم. سپس فرمود: این‌گونه اندرزهای رسا به آن‌ها که اهل موعظه‌اند، اثر می‌گذارد.»؛ کلام امیرالمؤمنین(ع) به‌واقع قابل تدریس و قابل استفاده در همه وجوه است.

انتهای پیام
captcha